
اصل پنجم 53
اصل ششم 54
فصل سوم: اصل احتیاط در عصر صحابه و اهل بیت
گفتار اوّل: اصل احتیاط و صحابه 57
گفتار دوّم: اصل احتیاط و اهل بیت 62
الف ) روایاتی که نهی از سخن بدون علم می کند 62
ب) روایات دوری از شبهات 63
ج) روایات ترغیب و دعوت به احتیاط 66
صفات زاهد 66
سفارش به احتیاط در حقوق 69
شكار دسته جمعى، سفره همگانى 69
خریدو فروش 71
احتیاط در امر دین 72
فصل چهارم: اصل احتیاط نزد فقهای شیعه و اهل سنت
گفتار اوّل: بررسی اصل احتیاط از عصرغیبت کبری تا عصر علامه حلّی 75
گفتار دوّم: بررسی اصل احتیاط از عصر علامه حلّی تا آخوند خراسانی 78
گفتار سوّم: بررسی اصل احتیاط نزد اخباریان 86
گفتار چهارم: سیر تحوّل اصل احتیاط نزد فقهاء اهل سنّت 90
مذهب حنفی 90
مذهب مالکی 95
مذهب حنبلی 96
مذهب شافعی 99
فصل پنجم: بررسی احتیاط های موجود در فقه
توجیه احتیاطهای ناپسند 110
درنگی در شرایط احتیاط 118
اقسام شرایط احتیاط 119
بازتاب شرایط مختلف در نوع استنباط 121
اجتهاد نارسا، احتیاط ناروا 123
حقیقت اجتهاد 124
نتیجه گیری 126
پی نوشتها 127
کتابنامه 132
فصل اوّل
کلیات
مقدّمه
اصل احتیاط به عنوان یکی از اصول بسیار گسترده در فقه و اصول مذاهب به خصوص مذهب امامیه میباشد و اهمیّت آن تا حدّی است که بسیاری از احکام فقهی ما براساس این قاعده تبیین وتفسیر شده به طوری که اخباریون که فرقهای از امامیه در طول تاریخ شمرده میشوند آن را به عنوان مهمترین اصل فقهی خود قلمداد کردهاند بنابر این بررسی سیر تحوّل احتیاط جایگاه مهمی در فقه و اصول خواهد داشت؛ لکن اهل سنت به اندازه امامیه به این اصل نپرداختهاند.
آن چه مشهود است؛ در این موضوع تحقیقات گستردهای انجام گرفته است اما اکثریت این تحقیقات به بررسی فنی و استدلالی و فروع قاعده احتیاط به صورت عربی، آن هم در امامیه پرداختهاند؛ اهمیت این تحقیق در بررسی سیر تحوّل این قاعده و نحوهی شکلگیری آن، به صورت مقارنهای و فارسی میباشد.
از آن جا که این تحقیق از نوع بنیادی و با هدف دانش افزایی است در یک حوزهی معرفتی خاص صورت میگیرد که میتواند بستر پژوهشهای کاربردی واقع شود؛ بنابر این دستاورد این پژوهش علاوه بر استفاده در مجامع علمی و دانشگاهی و حوزوی میتواند به عنوان منبعی برای تحقیقات نظری و تئوری در سازمانها و ارگانهای قضایی قرار گیرد، و نهادهای وابسته به عنوان منبعی کارآمد در فقه و به تبع آن در حقوق مورد استفاده قرار دهند.
طرح تحقیق
اصل «احتياط» که از آن به اصل «اشتغال» هم تعبير ميکنند يکي از اصول پرثمر عمليه در فقه اسلامي به طور عام و به ويژه فقه شيعه است. بر همين اساس است که در طول تاريخ فقهاي شيعه و تا حدودي هم فقهاي اهل سنت به آن پرداختهاند.
البته سير تحوّل اين اصل در طول تاريخ بسته به نگاهها و ديدگاههاي فقهاي اسلام در اين باره است و مراد از سیر تحوّل بعد مغایر و مصداقی اصل است که در ضمن بررسی دیدگاههای فقها مذاهب در سیر تاریخ روشن میشود، بنابراین تفاوت دیدگاهها در آثار فقها این سیر تحوّل را میسازد. بناي اين رساله بر اين است که ضمن تبيين اصل احتياط و اشتغال، سير تحوّل، ثمره اين اصل، ديدگاههاي فقهاي اسلام، اعم از شيعه و سني، بررسي و در نهايت تبيين میشود.
سؤال اصلی و سؤالهای فرعی تحقیق
سئوال اصلی:
سير تحوّل اصل احتياط در ميان فقهاي مذاهب اسلامي تبيين آن چگونه است؟
سئوالهای فرعی:
سير تحوّل اصل احتياط در دوره تشريع چگونه است؟
سير تحوّل اصل احتياط در دوره اهل بيت و صحابه چگونه است؟
سير تحوّل اين اصل در ميان فقهاي شيعه چگونه است؟
سير تحوّل و تبيين آن در ميان امامان اهل سنت چگونه است؟
فرضیه اصلی
اصل احتیاط از صدر اسلام : دوران تشریع ، عصر صحابه و اهلبیت (علیهم السلام) وجود داشته است همچنین این اصل بین فقهای شیعه از عصر غیبت تا کنون مورد توجه بوده و به عنوان یک اصل مرجع مورد استفاده فقها قرار گرفته است. این اصل در میان اهل سنت هم از زمان پیدایش مذاهب فقهی مورد توجه بوده است و در احکام فقهی خویش به آن پرداختهاند. البتّه توجه به آن در زمان های مختلف فرق داشته است.
پیشینه تحقیق
اصول احتیاط به طور عام در کتابهاي اصولي شيعه و برخي از آثار فقه اهل سنت مورد بحث قرار گرفته است.
اگرچه در مورد قاعده احتياط تحقيقات گستردهاي انجام گرفته است ولي نگارنده به دلايل زير اين موضوع را انتخاب کرده است.
اکثر تحقيقاتي که در مورد قاعده احتياط انجام گرفته به بررسي فني و استدلالي و فروع قاعده احتياط پرداخته است مانند کفاية الاصول فرائد الاصول نائيني و… و لکن به سير تحوّل اين قاعده و نحوه شکلگيري آن پرداخته نشده است.
اکثر کتبي که به اين موضوع پرداخته شده عربي است بنابراين لازم است تحقيقي به زبان فارسي در اين مورد نگاشته شود.
اکثر کتبي که در مورد اين موضوع نوشته شده است، اصل احتياط را در ضمن فقه و اصول اماميه بررسي کرده است لکن اشارهاي به سير تحوّل قاعده احتياط در ساير مذاهب ديگر نکرده است.
در اين مورد پاياننامهاي که به صورت مستقل و جداي از مباحث اصولي ديگر به اصل احتياط بپردازد، وجود ندارد.
اهداف تحقیق
هدف نزدیک: دستيابي علمي به چيستي اصل احتياط، نحوه استفاده و سير تحوّل آن نزد فقهاي مذاهب.
هدف دور: بيان محدوده استفاده از اصل احتياط در فقه
اهمّیت تحقیق
اهميت آن تا حدي است که بسياري از احکام فقهي که نص خاصی ندارد و یا مجمل است، بر اساس احتياط تبيين شده است و محدوده استفاده آن بسيار گسترش يافته تا آنجا که اخباريون، که فرقهاي شيعه در تاريخ شمرده ميشوند، اين اصل را مهم ترين اصل فقهي خود قلمداد کردهاند و در ميان مذاهب ديگر هم اين اصل اهميت زيادي دارد هر چند به اندازه اماميه به اين اصل اهتمام ندارند. بنابراين بررسي سير تحوّل احتياط و بررسي برخي موارد فقهي آن جايگاه مهمي در فقه و اصول خواهد داشت.
فایده تحقیق
از آنجا که اين تحقيق به سير تحوّل اصل احتياط ميپردازد ميتواند در بررسي تاريخي «قاعده اصالة الاحتياط» که يکي از قواعد اصولي ميان مذاهب مختلف است مورد استفاده قرار گيرد و از طرفي اين قاعده به دليل گسترش استفادهاش در فقه، به طور مستقيم در زندگي روزمره مکلَّفين از قبیل بیع، عبادات و حجاب و … بسيار تأثير گذاشته و در جامعه مورد استفاده زيادي قرار گيرد بنابراين بررسي اين قاعده و تبيين سير تحوّل آن به طور مستقيم ميتواند در زندگي فردي و اجتماعي مکلَّفين مؤثر واقع شود. بنابراین احتیاط راهگشای مقلّد و مجتهد است البته در مورادی که احتیاط ممکن باشد.
نوع ، روش و روش گردآوری داده و ابزارهای تحقیق
نوع تحقیق بنیادی است و با هدف دانش افزایی در یک حوزه معرفتی خاص صورت میگیرد و میتواند بستر پژوهشهای کاربردی واقع شود.
گفتار اول: مفهوم شناسی
اصل
«الأصل، هو فی الاصطلاح، عبارة عن الحکم المجعول للشّاک، لیس فیه ناظریّة وجهة کشف.»، اصل اصطلاحی است که درباره حکم مجعول در موارد شک به کار میرود که از آن حکم کشف واقع نمیکند؛ چراکه در واقع اگر حکم مجعول برای جاهل در آن جهت کشف وجود داشته باشد به آن «أماره و دلیل» میگویند، و اگر جهت کشف در آن نباشد، به آن اَصل میگویند و شامل «اَصل عملی» و «اصل لفظی» میشود.
اَصلِ عملی:«هو الحکم الظاهری المحتاج إلیه فی مقام العمل من دونِ ارتباط بمقام الألفاظ» اَصل عملی، حکم ظاهری است که در مقام عمل به آن نیاز داریم نه در مقام الفاظ.
اَصلِ لفظی: «کلّ حکمٍ ظاهریٍّ کان مجراه باب الألفاظ، فهو أصل لفظی»؛اَصلِ لفظی حکمی ظاهریّ است که مجرای آن باب الفاظ است.1
مکلَّف و تکلیف
مکلَّف، به شخص بالغ و عاقلی گفته میشود که مورد خطاب شارع قرار گرفته است و احکام شرعی متوجّه او میشود؛ به بیان دیگر، مکلَّف شخص بالغ و عاقلی است که مورد امرونهی شارع مقدّس قرار میگیرد.
مکلَّف به، چیزی است که الزام و حکم به آن تعلّق میگیرد؛ برای مثال اگر شارع بگوید: «نماز بر شما واجب است» انجام نماز، همان «مکلَّف به» است.
تکلیف، به معنای الزامی اکید یا غیر اکید است که شارع یا مولا، با وضع قانون آن را متوجّه مکلَّف میکند؛ مانند وجوب نماز در مثال قبل.
احتیاط در لغت و اصطلاح
احتیاط از مادّهی (ح و ط) به معنای صیانت و برگزیدن مطمئنترین وجوه است،2 و یا به معنای استعمال آن چیزی که در او جانب احتیاط لحاظ شده است. بنابراین، احتیاط در لغت جمع کردن، محصور کردن و مراقب بودن است.
احتیاط در فقه و اُصول
احتیاط در فقه از آن جهت مورد بررسی قرار میگیرد که در کنار اجتهاد و تقلید، یکی از راههای برآوردن تکلیف است.
در اصول فقه از آن جهت به احتیاط پرداخته میشود که مبنا و ملاک وجوب احتیاط در شبهات با قطع نظر از نوع مکلَّف «مجتهد، مقلّد و یا محتاط» بررسی میشود. از همینرو، احتیاط در اصطلاح اُصولی، یعنی به جا آوردن تکالیف شرعیّه در موارد شک مکلّف در مکلّف به، یا جمع آنهاست، به طوری که برای مکلّف ایجاد اطمینان به حصولِ «مکلّف به»، نماید.
بنابراین، وقتی ذمّهی انسان از سوی خدای متعال به یک کار الزامآور «چه وجوب و چه حرمت» مشغول شود، عقل حکم میکند که اطاعت حقّی است که خداوند بر عهدهی انسان قرار داده است، حال چه در تکالیفِ به واسطه علم تفصیلی، و چه آن دسته تکلیف احتمالی که به واسطه علم اجمالی مقرَر میشود. از این رو، باید به این حکمِ عقل، اعتنا کنند، مگر اینکه در جایی دلیل خارجی بر خلاف مقتضای حکم عقل وجود داشته باشد.3
از همین رو، عقل به جهت فراغ ذمّه4، حکم به وجوب ا حتیاط میکند، و از این وجوب عقلی، به «أصالة الاحتیاط» یا «أصالة الاشتغال» تعبیر میکنند.5
البتّه ناگفته نماند که أصالة الاحتیاط اسامی دیگری مثلِ «اشتغال» «أصالة اشتغال ذمّه»، «اصل اشتغال»، «قاعدهی احتیاط» و «قاعدهی اشتغال» را دارد.بنابراین، عقل نخست با جریانِ «اصلِ اشتغال» حکم به اشتغال ذمّه میکند که لازمهی اعتنای مکلّف به این اشتغال، اجرای أصل احتیاط و انجام تکالیف احتمالی در اطراف علم اجمالی است.6
سير تحوّل و اصول عملیّه
سير تحوّل «اَصلِ احتياط» در طول تاريخ بسته به نگاه و ديدگاه فقهاي اسلام به اين اصل بوده و همين تفاوت ديدگاهها، در آثارِ فقيهان که ما با آن رو به رو هستيم، اين سير تحوّل را ميسازد و مراد از سير تحوّل، و بعد مغاير و مصداقي اين اَصل است که در ضمن بررسي ديدگاههاي فقهاي مذاهب در سير تاريخ روشن ميشود.
اُصول عمليّه، اصطلاحي است در اُصول فقه، به معناي اُصول يا ضوابطي که در موارد بُروز شک در تعيين حکم شرعي، تکليف مکلَّف را روشن ميسازد و ملجأ نهايي مکلّفي است که بر دليل و امارهاي دست نيافته است.
در اُصول متاخّر اماميّه، چهار اصلِ «برائت، استصحاب، اشتغال و تخيير» اُصول عمليه را تشکيل ميدهند. در نگرشي تاريخي، دو اَصل نخست از سابقهاي ديرين در فقه اسلامي برخوردارند. در حالي که شناختن دو روش، «اشتغال و تخيير» به عنوان مکمل اُصول عمليّه، امري متأخّر است. در مکتبهای گوناگون اُصولي در تاريخ، با وجود اختلاف در بسياري شيوهها، به طور کلّي قلمرو کاربرد اُصول عمليه محدود بوده و تنها در اُصول متأخّر امامي گسترشي بي سابقه يافته است7.
گفتار دوم: واضع علم اصول و اصل احتیاط
اماميه واضع علم اصول را امام صادق و امام باقر8 (عليهما السَلام) ميدانند و بر این باورند که این دو امام بزرگوار باب آن را گشوده و مسائل این علم را مورد بررسي قرار داده و شاگردان آنان9 نخستين کسانياند که به تصنيف در علم اُصول دست زدهاند.
دوره اوّل: امّا مشهور اهل سنّت واضع علم اُصول را محمّد ابن ادريس شافعي10 ميدانند و حتّا به نقل از فخرالدّین رازي11 ميگويند: «نسبت شافعي به علم اصول، همچون نسبت ارسطاطالیس به علم
