
نوادگي رتبه علمي محل امضاء
1) استاد راهنما دکتر سيد عدنان لاجوردي استاديار
2)استاد مشاور دکتر محمد مهدي عسکري دانشيار
3)نماينده شوراي دکتر محمد مهدي عسکري دانشيار
تحصيلات تکميلي
دانشکده
4)استاد ناظر دکتر سيد مهدي عامليان
حاصل تلاشم را تقديم ميکنم به:
پيشگاه يگانه منجي بشريت
حضرت حجةابن الحسن العسکري عجل الله تعالي فرجه الشريف
با سپاسگزاري از:
استاد محترم جناب آقاي دکتر لاجوردي
که در تهيه اين پايان نامه راهنمايي هاي ارزشمندي را ارائه نمودند
و دکتر عسکري استاد مشاور اينجانب و والدين و برادران گرامي و عزيزم
و استاد بزرگوارم حجت الاسلام و المسلمين علوي
که در تهيه اين اثر مرا ياري نمودند.
چکيده:
بحث درباره پديده فقر، شناخت عوامل و راه مبارزه با آن از زمانهاي دور موردتوجه مکاتب، صاحبنظران و تا حدودي حکومتها بوده است. شايد بهندرت بتوان مسئلهاي مانند آن يافت که در ابعاد مختلف اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي يک جامعه دخالت داشته باشد. در بين ائمه معصومين (ع) تنها براي وجود مبارک اميرالمؤمنين (ع) امکان حاکميت حکومت اسلامي فراهم شد و مبارزه با فقر يکي از برنامههاي اصلي ايشان در مدت حکومتشان بود. حضرت (ع)پس از پنج سال مبارزه با فقر در نهايت، وضعيت معيشتي مردم کوفه را اينگونه بيان کردند: ما أَصْبَحَ بِالْکوفَةِ أَحَدٌ إِلَّا نَاعِماً إِنَّ أَدْنَاهُمْ مَنْزِلَةً لَيأْکلُ الْبُرَّ وَ يجْلِسُ فِي الظِّلِّ وَ يشْرَبُ مِنْ مَاءِ الْفُرَات ”تمام مردم کوفه داراي زندگي مرفهي هستند، حتي پايينترين افراد نان گندم ميخورند و خانه و سرپناهي دارند و از آب آشاميدني گوارايي (آب فرات) ميآشامند.” (ابن شهر آشوب، 1379 ق، ج 2، ص 99). و اين به معناي ريشهکن کردن فقر و رساندن جامعه به رفاه عمومي است حال سؤال اين است که اميرالمؤمنين (ع) در مدت حکومتشان چه راهکارهايي را به کار بسته و جامعه را به رفاه عمومي رساندند؟
روش تحقيق در اين نوشتار “روش کتابخانهاي” و “تحليل متن” است که با بهرهگيري از کتب حديثي و سيره عملي حضرت علي (ع) ابتدا پديده فقر از ديدگاه ايشان شناساييشده، در مرحله بعد راهکارهايي که حضرت (ع) در مدت حکومتشان براي مبارزه با فقر به کار بردند، از احاديث و سيره عملي ايشان استخراج شد و درنهايت راهکارهايي اجرايي جهت مبارزه با فقر جهت الگوي اسلامي ايراني پيشرفت بر اساس حکمت علوي پيشنهاد داده شد.
نتايج نشان ميدهد که براي ريشهکن کردن فقر بايد راهحل جامعي را در پيش گرفت و راهکارهايي با رويکردهاي سهگانه توسعه و رونق توليد، آموزش و فرهنگسازي، برقراري عدالت و توزيع عادلانه را در اين راستا به کار بست.
کليدواژهها
فقر، فقرزدايي، رفاه عمومي، الگوي اسلامي ايراني پيشرفت
فهرست
مقدمه 7
فصل اول: کليات تحقيق 9
1-1- بيان مسأله و موضوع تحقيق 10
1-2- اهداف تحقيق 11
1-3- ضرورت و اهميت موضوع تحقيق 11
1-4- سؤالات تحقيق 13
1-5- روش تحقيق 13
1-6- پيشينه مطالعاتي تحقيق 13
1-7- مشکلات و محدوديتهاي تحقيق 18
فصل دوم: بررسي مفهوم فقر و انواع آن از ديدگاه اقتصاد اسلامي و ساير مکاتب اقتصادي 19
مقدمه 20
2-1- تعريف فقر 20
2-1-1- تعريف لغوي 20
2-1-2- تعريف اصطلاحي 22
2-1-2-1- مفهوم فقر در مکاتب اقتصادي 22
جدول 2-1- درصد افراد زير خط فقر در سال 2010 27
2-1-2-2- مفهوم فقر در اسلام 28
2-2- انواع فقر 31
2-2-1- انواع فقر در مکاتب اقتصادي 31
2-2-1-1- فقر مطلق و فقر نسبي 31
2-2-1-2- فقر دائمي و فقر موقتي 34
2-2-1-3- فقر موردي و فقر فراگير 34
2-2-1-4- فقر مادي و فقر معنوي (فرهنگي) 35
2-2-2- انواع فقر در اسلام 35
2-2-2-1- فقر ذاتي 35
2-2-2-2- فقر واقعي و حقيقي 36
2-2-2-3- فقر ديني 37
2-2-2-4- فقر فرهنگي 38
2-2-2-5- فقر روحي و ذهني 39
2-2-2-6- فقر انتخابي 41
2-2-2-7- فقر اقتصادي 42
2-3- جايگاه فقر در اسلام 42
2-3-1- مذمت فقر اقتصادي در روايات 42
2-3-2- مدح فقر اقتصادي در روايات 44
2-3-3- حل تعارض بين روايات مدح و ذم فقر 45
جمعبندي 48
فصل سوم: علل و پيامدهاي فقر از ديدگاه اميرالمؤمنين (ع) 50
مقدمه 51
3-1- علل به وجود آمدن فقر از ديدگاه حضرت (ع) 51
3-1-1- عموم مردم جامعه 51
3-1-1-1- عدم شکرگزاري و عدم استفاده بهينه از منابع 52
3-1-1-2- حرص مال و ترک قناعت 52
3-1-1-3- اسراف و ترک ميانهروي 53
3-1-2- اغنيا 55
3-1-2-1- عدم پرداخت حقوق واجب الهي 55
3-1-2-2- ستمکاري، ظلم و تضييع حقوق 56
3-1-3- مسئولين 57
3-1-3-1- مالکيتهاي کلان اراضي و تيولداري حاکمان 57
3-1-3-2- بيعدالتي و بيتقوايي مسئولين 59
3-1-3-3- فقدان تخصّص و عدم استفاده بهينه از منابع 65
3-1-3-4- سوء تدبير و بيدقتي 67
3-1-3-5- بياعتنايي به حال فقرا و شرکت ندادن مستضعفان تصميمگيريها 71
3-1-4- فقرا 73
3-1-4-1- تنبلي و سستي در کارها 73
3-1-4-2- سوء تدبير و بيدقتي (در نحوه مصرف) 76
3-1-4-3- درخواست از غير خدا 77
3-2- پيامدهاي فقر از ديدگاه حضرت (ع) 80
3-2-1- ايجاد نقصان در دين و تمايل به کفر 80
3-2-2- اندوه و نگراني 82
3-2-3- ذلت و خواري 83
3-2-4- بلا و گرفتاري 85
3-2-5- ايجاد دشمني و پرخاشگري در جامعه 86
3-2-6- کاهش عقل 87
جمعبندي 87
فصل چهارم: شيوههاي مبارزه با فقر در کلام و سيره عملي حضرت (ع) 90
مقدمه 91
4-1- راهکارهاي مبارزه با فقر در نظر اقتصاددانان و انديشمندان غير مسلمان 91
4-2- راهکارهاي مبارزه با فقر در کلام و سيره عملي اميرالمؤمنين (ع) 94
4-2-1- راهکارهاي ساختاري و زيربنايي 95
4-2-1-1- اصلاحات در نظام توليد 95
4-2-1-2- اصلاحات در نظام توزيع 111
4-2-1-3- اصلاحات در نظام مصرف 115
4-2-1- راهکارهاي موردي و روبنايي 125
4-2-2-1- دستگيري از نيازمندان از طريق واجبات و مستحبات مالي 125
4-2-2-2- برقراري عدالت و عدم تبعيض 129
4-2-2-3- نقش الگويي حضرت (ع) در زندگي شخصي 134
جمعبندي 141
فصل پنجم: راهکارهاي فقرزدايي در الگوي اسلامي ايراني پيشرفت بر اساس حکمت علوي 143
مقدمه 144
5-1- بررسي وضعيت توزيع درآمد و فقر در ايران طي سالهاي اخير 144
5-1-1- ضريب جيني 145
5-1-2- نسبت پراکندگي (نابرابري) 146
5-1-3- سهم مصرف فقرا 147
5-1-4- شاخصهاي نابرابري خانوارهاي کشور در طول 80 تا 91 147
جدول 5-1- ضريب جيني و سهم هزينه ناخالص سرانه هر دهک در سالهاي 91- 1380 (دهک وزني) 148
5-2- آسيبشناسي برنامههاي فقرزدايي در برنامههاي توسعه 150
5-2-1- برنامه اول 151
5-2-2- برنامه دوم 153
5-2-3- برنامه سوم 154
5-2-4- برنامه چهارم 156
5-3- الگوي اسلامي ايراني پيشرفت در کلام مقام معظم رهبري (دام ظله) 160
5-3-1- هدف از تدوين الگوي پيشرفت 160
5-3-2- تعريف الگو 160
5-3-3- مفهوم الگوي پيشرفت 160
5-3-4- جايگاه الگوي پيشرفت 161
5-3-5- زمان تدوين الگوي پيشرفت 162
5-3-6- مجريان تدوين الگوي پيشرفت 162
5-4- راهکارهاي مبارزه با فقر جهت الگوي اسلامي ايراني پيشرفت بر اساس حکمت علوي (راهحل جامع فقرزدايي) 162
5-4-1- راهکارهايي با رويکرد توسعه و رونق بخشي به توليد 165
5-4-1-1- اشتغالزايي و جلوگيري از بيکاري 165
5-4-1-2- حمايت از کشاورزي 166
5-4-1-3- گسترش تجارت 168
5-4-2- راهکارهايي با رويکرد فرهنگسازي و آموزش 171
5-4-2-1- احياي مساجد 173
5-4-2-2- استفاده از رسانههاي جمعي 179
5-4-2-3- بازبيني مفاد درسي و برگزاري دورههاي آموزشي 180
5-4-3- راهکارهايي با رويکرد توزيع عادلانه و برقراري عدالت 181
5-4-3-1- توازن اقتصادي و توزيع عادلانه 182
5-4-3-2- نقش دولت در برقراري عدالت و رفع بيعدالتي 202
جمعبندي 205
فصل ششم: جمعبندي و نتيجهگيري 207
6-1- نگاهي كلي به اين تحقيق: روند و خلاصه فصول قبل 208
6-1-1- بررسي مفهوم فقر و انواع آن (فصل دوم) 208
6-1-3- علل فقر، پيامدها و راهکارهاي مبارزه آن از ديدگاه اميرالمؤمنين (ع) (فصل سوم و چهارم) 210
6-1-3- نتايج (فصل پنجم) 211
6-2- پيشنهادات 212
منابع و مآخذ 214
فهرست نمودارها و جداول
نمودار 2-2 – خلاصه فصل 2 49
نمودار 3-1 – خلاصه فصل 3 89
نمودار 4-1 – خلاصه فصل 4 142
جدول 5-1- ضريب جيني و سهم هزينه ناخالص سرانه هر دهک در سالهاي 91- 1380 (دهک وزني) 148
نمودار 5- 1- ضريب جيني کل کشور 91-1380 149
نمودار شماره 5-2- سهم ده درصد ثروتمندترين به ده درصد فقيرترين 150
نمودار 5-3 – رويکردهاي راهکارهاي اميرالمؤمنين (ع) 164
نمودار 5-3 – خلاصه فصل 5 206
مقدمه
فقر1، يکي از گستردهترين مشکلات جوامع انساني است و عمري به درازاي زندگي بشر دارد. از زماني که بشر، پا به عرصه گيتي نهاده است، خويش را با اين پديده فراگير، روبهرو ديده است. فقر در اشکال مختلف و به درجات متفاوت، در همه جوامع انساني يافت ميشود و در جوامع توسعه يافته، از دامنه گستردهتري برخوردار است. از سوي ديگر، وجود فقر- خصوصاً اگر گستردگي زيادي نيز داشته باشد- غالباً زمينهساز بروز انحرافات اجتماعي و بستر مناسبي براي وقوع جرم و جنايت است.
مورد استفاده قرار نگرفتن امکانات بالقوه اقتصادي، فقدان سرمايه لازم براي سرمايهگذاري، کمبود تقاضا براي نيروي کار، پايينبودن دستمزدها و رشد اقتصادي منفي، از آثار اقتصادي فقر است؛ اين آثار در سطح کلان به وابستگي اقتصادي که اغلب با وابستگي سياسي همراه است، ميانجامد.
فقر که نمودي از توسعه نيافتگي است، مشکلات مختلفي را در ابعاد گوناگون براي جوامع به بار ميآورد از اين روست که موضوع فقر از سوي تمامي کشورهاي جهان به ويژه کشورهاي توسعه نيافته داراي اهميت فراوان بوده و براي از بين بردن يا کاهش وسعت آن برنامههاي ويژهاي را اجرا ميکنند. برخي پايينبودن رشد اقتصادي را علت اصلي فقر دانسته و بالا بردن توليد ملي را براي مقابله با فقر پيشنهاد دادهاند. عدهاي ديگر بيعدالتي را عامل گسترش فقر دانستهاند و تلاش جوامع براي برقراري عدالت شرط لازم براي ريشهکن کردن فقر توصيه کردهاند.
اديان و مذاهب و مکتب فکري هر يک به فراخور خود براي حل مشکل فقر راههايي فراروي بشر نهادهاند. رهبران ديني به فقر با ديده از ميان برنده فضايل انساني و کرامتهاي اخلاقي مينگرند. اميرالمؤمنين علي (ع) در اين باره خطاب به فرزند بزرگوار خويش امام حسن مجتبي (ع) ميفرمايند: لَا تَلُمْ إِنْسَاناً يطْلُبُ قُوتَهُ فَمَنْ عَدِمَ قُوتَهُ کثُرَ خَطَاياه (نوري، 1408 ق، ج 13، ص 14) “فرزندم، انساني را که به دنبال روزي خويش است ملامت مکن، زيرا کسي که هيچ نداشت لغزشهايش بسيار خواهد شد.”
بدين ترتيب چهره تيره و تار فقر بر ارزشهاي انساني سايهاي سنگين انداخته، آنان را به فراموشي ميسپرد. با مطالعه مباني اسلامي، حتي به صورت اجمالي نيک روشن ميشود که اسلام در تمامي عرصهها جامعيت داشته و مدعي مبارزه با همه ناهنجاريها و کاستيها و از جمله با فقر است و با علل و عوامل آن نيز به نبردي سترگ برخاسته است زيرا در اصل و فرع و تا کوچکترين احکام خود، در تضاد با مترفان، مسرفان و مستکبران و متکاثران است.
در اين نوشتار، سعي ميکنيم نگاهي هرچند گذرا به پديده فقر و ريشههاي آن افکنده، سازوکار مقابله با اين معضل اجتماعي را بررسي کنيم. اعتقاد بر اين است که جهت دستيابي به رفاه حداقلي عموم مردم، ميبايست از راهکارهايي که اميرالمؤمنين (ع) در مدت حکومتشان به کار بسته و جامعه را به رفاه عمومي2 رساندند، بهره برد؛ زيرا آن حضرت (ع) براي بهبود وضعيت زندگي مردم تلاش فراوان کردند
