
در زمینهی نسبت اخلاق با سینما با چند گونه پرسش روبرو میشویم که برخی از مهمترین آنها از این قرارند: آیا نمایش آثار هنری که به دلیل جانبداری از خشونت، تبعیض نژادی و نظایر آن اخلاقاً مورد بحث است، باعث فساد اخلاقی مخاطب میشود؟ آیا قبح اخلاقی در آثار هنری میتواند توجیهگر سانسور آنها باشد؟ آیا در قبال حفظ آثار هنری از برخی جهات، مثلاً رنگیکردن فیلمهای سیاه و سفید، تعهد اخلاقی داریم؟ آیا میان احکام زیباشناختی و اخلاقی مشابهتهای ساختاری وجود دارد؟ پاسخ برخی از این پرسشها را باید در بررسی تجربههای روانشناختی و جامعهشناختی یا فلسفهی سیاسی و طرح نظریه در باب آزادی بیان دنبال کرد، اما آنچه در این پژوهش در پی بررسی آن هستیم شامل هیچکدام از این پرسشها نمیشود.
پرسش اصلی در این پژوهش این است که آیا قبح اخلاقی یک فیلم را میتوان با ضعف زیباشناختی و هنری آن یکسان دانست و بر این اساس، فیلم دارای قبح اخلاقی را فیلمی ضعیف از منظر زیباشناختی توصیف کرد؟ به سخنی دیگر، آیا میان قبح اخلاقی فیلم و ارزش زیباشناختی آن نسبت فلسفی برقرار است؟ برای نمونه، آیا فیلم «تولد یک ملت»16 (1915) ساختهی گریفیث17 را میتوان از منظر زیباشناختی دارای ضعف و نقص دانست، صرفاً به این دلیل که سیاهپوستان را با تصویری منفی نشان میدهد و نژادپرستی را ترویج میدهد؟ اگر جواب مثبت باشد، آیا این قبح اخلاقی، ضعف زیباشناختی است؟ یا صرفاً میتوان یک اثر را مورد ارزیابی اخلاقی قرار داد، بدون اینکه قبح را همان ضعف زیباشناختی دانست؟ جریانها و رویکردهای مختلف فلسفی پاسخهای متفاوتی در این باره ارایه کردهاند. در این نوشتار، این پرسش از منظر «اخلاقگرایی میانهرو» به عنوان یکی از جریانهای معاصر فلسفی، بررسی میشود.
1ـ3ـ فرضیات
1ـ در دیدگاه میانهرو تحلیل اخلاقی فقط در مورد برخی از فیلمها مصداق دارد.
2ـ ملاک ارتباط ویژگی یا کیفیت اخلاقی فیلم با جنبهی زیباشناختی آن این است که در تجربهی هنری و زیباشناختی آن و جذب و دریافت محتوای فیلم نفیاً یا اثباتاً موثر باشد.
3ـ تجربهی اخلاقی و تجربهی زیباشناختی فیلم دو امر جدا نیستند و ملاحظات اخلاقی الزاماً ما را از پرداختن به وجه زیباشناختی اثر هنری بازنمیدارند و حسن یا قبح اخلاقی بازتابیافته در پاسخهایی که فیلم از مخاطب طلب میکند، در حکم همان حسن یا قبح زیباشناختی اثر به شمار میروند.
1ـ4ـ اهداف و روش پژوهش
این پژوهش از منظر نوع کار، بنیادی (نظری) است، زیرا در زمرهی پژوهشهای نظریای قرار میگیرد که هدف آنها کشف اصول نظریات علمی و گسترش علم است. در مقابل آن پژوهشهای کاربردی قرار میگیرد که هدف آنها بهبود روشهای تولید است. با در نظر گرفتن این نوع پژوهش، این نوشتار در پی گسترش شناخت دیدگاه «اخلاقگرایان میانهرو» در باب نسبت فیلم و اخلاق است. بر همین اساس میتوان اهداف این پژوهش را بررسی کلیت نسبت هنر با اخلاق از منظر اخلاقگرایی میانهرو و تبیین آن به عنوان یکی از الگوهای ممکن فلسفی برای تحلیل فیلم از منظر اخلاقی دانست.
البته این پژوهش در راستای ایجاد زمینه برای بحثهای بیشتر در حوزهی فیلم و اخلاق همچون سانسور، چگونگی تأثیر فیلم و تأثر مخاطب، ارزشگذاری اخلاقی آثار، تعیین ملاک اخلاقی مربوط به تولید و اکران فیلمها نیز قرار گیرد که در واقع آیندهی این پژوهش به شمار میروند. همچنین حاصل این پژوهش میتواند توسط سازمانهایی همچون صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه هنری و آموزش و پرورش استفاده شود.
شیوهی این پژوهش متنمحور و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای با رویکرد واقعگرا و تحلیلی از نوع کیفی است. در این پژوهش ابتدا در مرحلهی دادهپژوهی، فیشهای پژوهشی تهیه میشود. در مرحلهی بعد دادههای به دست آمده پردازش میشود و محتوای فیشهای به دست آمده تحلیل میگردد. نتیجهی این مرحله از پژوهش بازسازی دادهها در جهت فرضیهها و اهداف اختصاصی پژوهش است. پس از آن، متن اولیه با کمک اساتید راهنما و مشاور مورد آسیبشناسی پژوهشی قرار میگیرد و در صورت نیاز مطالعات تکمیلی صورت میپذیرد تا در پی آن، حفرههای پژوهشی ترمیم گردد. حاصل این مراحل نوشتار نهایی پژوهش است.
1ـ5ـ پیشینهی پژوهش
در زمینهی هنر و اخلاق تا به حال آثار مختلفی انتشار یافته است، اما از آنجایی که در این پژوهش دیدگاه جریان «اخلاقگرایی میانهرو» اهمیت دارد، میتوان پیشینهی پژوهش را در دو گروه بررسی کرد.
1ـ5ـ1ـ پیشینهی داخلی
در میان پژوهشها و مقالات فارسی تألیفی، تنها یک اثر مرتبط با این موضوع وجود دارد:
اشارهای به جریان اخلاقگرایی میانهرو که البته بحث با تبیین نظر سنتگرایی18 در هنر با تأکید بر آرای کوماراسوامی19 دنبال میشود که ارتباطی با جریان اخلاقگرایی میانهرو ندارد:
زائری، مریم، «هنر و اخلاق»، اطلاعات حکمت و معرفت، سال سوم، شمارهی 34، دی 1387، صص39ـ41.
گروه دوم از منابع فارسی مربوط به مقالات ترجمه شده از انگلیسی است:
1ـ مقالهای از کرول20 در تقسیمبندی دیدگاههای اخلاقگرا و اشاره به جریان اخلاقگرایی میانهرو:
کرول، نوئل، «زیباییشناسی و اخلاق»، زیباشناخت، ترجمهی مشیت علایی، شمارهی 8، نیمسالانهی 1382، صص231ـ238.
در این ترجمه بخشی از مقاله نیامده است، از اینرو در این نوشتار، از نسخهی انگلیسی آن استفاده میشود:
Carroll, Noël, “Morality and aesthetics”, Encyclopedia of Aesthetics, Michael Kelly (ed.), New York, Oxford University Press, 1998, Vol.3, pp.278-282.
2ـ دو مقالهی دیگر از کرول، که به پاسخ به اشکالهای ضد اخلاقگرایی میپردازند. کرول در لابهلای پاسخها دیدگاه خود با عنوان «اخلاقگرایی میانهرو» را معرفی میکند و برای آن استدلالهایی بیان میدارد:
کرول، نوئل، «هنر و قلمرو اخلاق»، ترجمهی محسن کرمی، هنر و قلمرو اخلاق، تهران، ققنوس، چاپ اول، 1392، صص11ـ67.
کرول، نوئل، «هنر و نقد اخلاقی: گزارش مختصری از سمتوسوی تحقیقات اخیر»، ترجمهی محسن کرمی، هنر و قلمرو اخلاق، تهران، ققنوس، چاپ اول، 1392، صص69ـ147.
3ـ دو مقاله از کییران21 که هر دو به جریان اخلاقگرایی میانهرو اشاره دارند و بیشتر در جهت نقد آن و تبیین دیدگاه نااخلاقگرایی میانهرو هستند:
کییران، متیو، «دانش ممنوعه: چالش اخلاقگریزی»، ویرایش خوزه لوییس برمودس و سباستین گاردنر، ترجمهی مشیت علایی، هنر و اخلاق، تهران، فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران، چاپ اول، 1387، صص69ـ92.
کییران، متیو، «هنر و اخلاق»، ویرایش جرولد لوینسون، ترجمهی فریبرز مجیدی، مسائل کلی زیباییشناسی: قسمت اول، تهران، فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران، چاپ اول، 1387، صص235ـ277.
4ـ مقالهی گات22 که در آن دیدگاه خود با عنوان «اصالت اخلاق» را در کنار دیگر دیدگاههای موجود در زمینهی نسبت هنر با اخلاق مطرح میکند و استدلالهای آنها را به صورت مختصر ارزیابی میکند:
گات، بریس، «هنر و اخلاق»، ویرایش بریس گات و دومینیک مکآیور لویس، ترجمهی بابک محقق و مسعود قاسمیان، دانشنامهی زیباییشناسی، تهران، موسسهی تألیف، ترجمه و نشر آثار هنری «متن»، چاپ چهارم، 1389، صص251ـ259.
این مقاله در ویرایش جدید دانشنامهی زیباشناسی راتلج، تغییر اساسی کرده است و در واقع با مقایسهی این دو نسخه از مقاله میتوان آنها را در برخی بخشها دو مقالهی جداگانه فرض کرد. از آنجایی که یکی از استدلالها برای اخلاقگرایی در نسخهی اول هست، اما در نسخهی دوم حذف میشود، به جز همین مورد (استدلال حذف شده) در بقیهی موارد از نسخهی جدیدتر استفاده شده است:
Gaut, Berys, “Art and ethics”, The Routledge Companion to Aesthetics, 2nd Edition, Berys Gaut and Dominic McIver Lopes (eds.), London, Routledge, 2005, pp.431-443.
1ـ5ـ2ـ پیشینهی خارجی
پیشینهی خارجی مربوط به موضوع این پژوهش نیز نمونههای قابل توجهی دارد:
1ـ نخستین مقالهی کرول در تبیین و صورتبندی دیدگاه اخلاقگرایی میانهرو و پاسخ به اشکالات خودآیینیگرایی میانهرو:
Carroll, Noël, “Moderate moralism”, British Journal of Aesthetics, Vol.36 (3), 1996, pp.223-238.
این مقاله بار دیگر با اصلاحاتی اندک در مجموعه مقالات کرول به چاپ رسید. در این پژوهش از نسخهی اخیر و اصلاح شده استفاده شده است:
Carroll, Noël, “Moderate moralism”, Beyond Aesthetics: Philosophical Essays, Cambridge, Cambridge University Press, 2001, pp.293-306.
2ـ مقالهای دیگر از کرول در تبیین و صورتبندی دیدگاه اخلاقگرایی میانهرو و پاسخ به اشکالات خودآیینیگرایی میانهرو:
Carroll, Noël, “Moderate moralism versus moderate autonomism”, British Journal of Aesthetics, Vol.38 (4), 1998, pp.419-424.
3ـ مقالهای از کرول که به دیدگاه او اشاره دارد، اما منبع اصلی برای تبیین دیدگاه میانهرو نیست:
Carroll, Noël, “Art, narrative, and moral understanding”, Aesthetics and Ethics: Essays at the Intersection, Jerrold Levinson (ed.), Cambridge, Cambridge University Press, 2001, pp.126-160.
4ـ مقالهای از کرول در پاسخ به انتقادهایی که به دیدگاه او شده است:
Carroll, Noël, “Ethics and aesthetics: Replies to Dickie, Stecker, and Livingston”, British Journal of Aesthetics, Vol.46 (1), 2006, pp.82-95.
5ـ نخستین مقالهی گات در تببین دیدگاهش با عنوان اصالت اخلاق:
Gaut, Berys, “The ethical criticism of art”, Aesthetics and Ethics: Essays at the Intersection, Jerrold Levinson (ed.), Cambridge, Cambridge University Press, 2001, pp.182-203.
6ـ کتابی از گات که به بررسی جوانب مختلفی از دیدگاه اصالت اخلاق میپردازد و در ضمن مباحث خود، دیگر جریانها و استدلالهای آنها را بررسی میکند. این اثر کاملترین نوشتار در تبیین دیدگاه گات است:
Gaut, Berys, Art, Emotion and Ethics, Oxford, Oxford University Press, 2007.
7ـ مقالهای از گات در تبیین دیدگاه اصالت اخلاق او نسبت به لطیفه:
Gaut, Berys, “Just joking: The ethics and aesthetics of humor”, Philosophy and Literature, Vol.22 (1), 1998, pp.51-68.
8ـ دو مقاله از کییران در نقد دیدگاه کرول و گات و تبیین دیدگاه کییران در اخلاقگرایی با عنوان میانهروترین اخلاقگرایی. مقالهي دوم مهمترین منبع برای دیدگاه اخلاقگرایی کییران است و تفصیل بیشتری دارد:
Kieran, Matthew, “Art, imagination and the cultivation of morals”, Journal of Aesthetics and Art Criticism, No.54, 1996, pp.337-351.
Kieran, Matthew, “In defence of the ethical evaluation of narrative art”, British Journal of Aesthetics, Vol.41 (1), 2001, pp.26-38.
9ـ تبیین دیدگاه اخلاقگرایی میانهرو، به ویژه دیدگاه کرول و دفاع از آن:
Connolly, Oliver, “Ethicism and moderate moralism”, British Journal of Aesthetics, Vol.40 (3), 2000, pp.302-316.
Neilson, Jenn, “Can Moral Flaws Count as Aesthetic Virtues?”, The Journal of Value Inquiry, No.46, 2012, pp.65-81.
Todd, Cain, “Aesthetic, ethical, and cognitive value”, South African Journal of Philosophy, Vol.26 (2), 2007, pp.216-227.
10ـ انتقاد به دیدگاه اخلاقگرایی میانهرو:
Dadlez, E. M. and Bicknell, Jeanette, “Not moderately moral: why Hume is not a “moderate moralist”, Philosophy and Literature, Vol.37 (2), 2013, pp.330-342.
Stecker, Robert, “Carroll’s bones”, British Journal of Aesthetics, Vol.46 (3), 2006, pp.282-286.
11ـ انتقاد به دیدگاه اخلاقگرایی میانهرو و دفاع از دیدگاه خودآیینیگرایی میانهرو:
Anderson, James C. and Dean, Jeffrey T., “Moderate
