
– كتابنامه 329
الف) منابع فارسي 329
ب) منابع لاتين 331
– چکيده به زبان انگليسي 339
فهرست شکل ها
عنوان صفحه
شکل شمارهي 1: مدار ماه يا گوزهر-مار 92
شکل شمارهي 2: طول شبانه روز در سال به روايت بندهشن 114
شکل شمارهي 3: مکان ثابت اوتاد نسبت به افق و دايرةالبروج 155
شکل شمارهي 4: نيمروز و خط نيمروزان 167
شکل شمارهي 5: شبيه سازي مسير حرکت سيارات 209
شکل شمارهي 6: مسير ظاهري حرکت سيارات 210
شکل شمارهي 7: وضعيت سپاهبدان اختري 226
شکل شمارهي 8: مکان طلوع و غروب خورشيد در بلندترين و کوتاهترين روز 281
شکل شمارهي 9: مطابقت فصلها، گاهنبارها، ماهها، بروج فلکي و منازل قمري 288
شکل شمارهي 10: نمودار زايچ? کيهان (طالع عالم) بر اساس بندهشن 296
شکل شمارهي 11: نمودار زايچ? کيهان و مطابقت آن با اوتاد دوازدهگانه 297
فهرست نشانههاي اختصاري
الف) نشانه هاي فارسي:
ب = بند
پ = پانوشت
س = سطر
ص = صفحه
صص = صفحات
ف = فرگرد
ب) نشانه هاي لاتين:
A = آرامي
Av. = اوستايي
J = فارسي يهودي
M = فارسي ميانه مانوي
MP = فارسي ميانه
N = فارسي نو
P = فارسي ميانه اشکاني
Paz. = پازند
PI = ايراني آغازين
PIE = هند و اروپايي آغازين
PII = هند و ايراني آغازين
Ps. = زبور
Skt. = سانسکريت
ج) دستنويسهاي بندهشن:
TD1 = بنياد فرهنگ ايران (1970 الف)
TD2 = انکلساريا (1908)
DH = بنياد فرهنگ ايران (1970 ب)
K20 = کريستنسن (1931)
K20b = کريستنسن (1931)
MH6 = هوگ (1854)
K43 = کريستنسن (1936)
M51 = دستنويس چاپ نشد? مونيخ
1- مقدمه
1-1- طرح موضوع
کتاب بندهشن که از لحاظ غناي واژگان و گستردگي موضوعات به اتفاق نظر محققين مهمترين اثر پهلوي ميباشد، چنان که از عنوان آن برمي آيد رساله اي است در باب هستي شناسي و آفرينش. اين کتاب داراي دو ويرايش اصلي ميباشد که به نام هاي بندهشن ايراني (يا بندهشن بزرگ) و بندهشن هندي معروفند. مؤلف آن موبدي به نام فْرَنْبَغ ملقب به دادَگي است که بنا بر بخش پاياني از بندهشن ايراني، در سال 527 پارسي آنرا تأليف کرده که با در نظر گرفتن محاسبات مؤلف برابر با سال 110 هجري شمسي (732 م.) است (بهار، 1378: 197). با اين وجود تاريخ کتابتِ قديمي ترين نسخه موجود از آن در حدود 600 سال بعد از تأليف آن است و به همين جهت است که اشتباهات و تفاوت هاي فاحشي بين نسخه هاي موجود وجود دارد که حاصل دخالت کاتبان بوده است.
عنوان کتاب برگرفته از دو واژه “bun” به معني “بن، اساس، آغاز” و “dahis?n” به معني “دهش، آفرينش” بوده که مجموعاً به معناي “آفرينشِ آغازين” است چرا که مؤلف، در ابتداي متن، اين واژه را در تقابل با واژه “فرجام” قرار داده است (بهار، 1378: 5). هنينگ (1942: 229) و وست (1880: 22-23 از مقدمه) به دليل اينکه مؤلف، کتاب را با عبارت “هان! زندآگاهي …” و تعريف اين واژه آغاز کرده است، عنوان اصلي آن پيش از دخالت کاتبان را “زندآگاهي” محسوب کرده اند. اين نظريه درست به نظر ميرسد چرا که متن کتاب حاوي اطلاعاتي است که دانستن آن از ملزومات فهم و درک مطالب اوستا ميباشد. با اين وجود، بهار معتقد است “بکار گرفتن اين اصطلاح در آغاز سخن ميتواند اشاره به منبع اصلي کتاب باشد نه نام آن” (1378: 6).
بندهشن کتابي است که کليه موضوعات مورد توجه دوران باستان از قبيل هستي شناسي، فرجام شناسي، مذهب، تاريخ، جغرافيا، جانورشناسي، گياه شناسي و … را مورد بحث قرار ميدهد. از جمله موضوعاتي که در اين کتاب مورد بررسي قرار گرفته است و دانستن آن براي درک بهتر برخي بخش هاي اوستا لازم است مطالب نجومي و تنجيمي است. اگر چه امروزه بين نجوم (که يک علم کاملاً فيزيکي است) و تنجيم (که استفاده از اين علم در جهت درک امور متافيزيکي است) تفاوت بسياري وجود دارد؛ اين دو موضوع در دنياي باستان چنان با هم درآميخته بوده اند که واژه نجوم به تنهايي بجاي هر دو واژه به کار ميرفته است و شايد بتوان گفت که ستاره شناسي يا نجوم تنها به مثاب? ابزاري بوده است براي تنجيم يا علم احکام نجوم که وظيفه اش پيش بيني آينده و توجيه حوادث گذشته بوده است.
منجمين باستان، آسمان پر ستاره را همچون کتابي ميديده اند که در آن جواب تمام سؤال هاي بي جواب آفرينش به صورت رمزگون نوشته شده است. آسمان جايگاه و موطن خدايان محسوب ميشده و خدايان سرنوشت انسان را رقم ميزدهاند. از اين رو شناخت ساکنان آسمان و قلمرو آنان، يعني اجرام آسماني و نقشه آسمان، براي فهم ماوراءالطبيعه و مسايل مذهبي امري ضروري محسوب ميشده است. در نتيج? همين طرز تفکر است که ميبينيم، به طور مستقيم و غير مستقيم، اجرام آسماني و پديده هاي نجومي در جاي جاي کتب مذهبي باستاني ديده ميشوند. بنابراين، براي محققين امروزي، درک صحيح از واژگان نجومي و معادل هاي امروزي آنها اهميت ويژه اي پيدا ميکند.
مؤلف بندهشن در برخي فرگردها، از جمله فرگرد دوم درباره آفرينش صور فلکي، فرگرد بيستوپنجم درباره سال ديني، و خصوصاً فرگرد پنج-الف و پنج-ب درباره زيج گيهان (يعني طالع عالم و وضعيت اجرام آسماني به هنگام آفرينش جهان)، به طور مستقيم به ذکر اصطلاحات نجومي-تنجيمي و اهميت آنها ميپردازد. در ساير بخش ها، اطلاعات نجومي يا بطور گذرا عنوان شده و يا به طور غيرمستقيم مورد استفاده قرار گرفته است. با توجه به اين که گاهشماري نيز يکي از علوم ناشي از نجوم و تنجيم محسوب ميشود، اين کتاب شامل بيشترين واژگان نجومي در پهلوي است.
اين نکته که زبان بندهشن فارسي ميانه است باعث شده تا مجموعه واژگان نجومي اين کتاب بتواند به عنوان پلي بين معادل هاي اوستايي واژگان نجومي و معادل هاي فارسي نو آن عمل کند. اما از آنجا که حجم عظيمي از کتب اوستايي در گذر زمان از بين رفته است نميتوان براي تمام واژگان نجومي معادل هاي اوستايي آنها را ذکر کرد.
تنجيم يا بکارگيري اصطلاحات نجومي در بيان مسايل غيرنجومي همچون داستان آفرينش و رخدادهاي اساطيري از موارد چشمگير بندهشن است. مثلاً تقسيم بندي دايره البروج به دوازده برج فلکي که هر يک 30 درجه است، يک مسئله نجومي است اما کاربرد آن در تقسيم بندي پيمانه 12000 ساله آفرينش نمايانگر کاربرد و معناي تنجيمي اين بروج فلکي است.
در بندهشن پس از آن که زمان درنگْ خداي يا کرانه مند بوجود ميآيد، ظرف زمان به مدت 12000 سال يا 12 هزاره تعيين ميشود که هر يک از اين هزاره ها به نام يکي از اختران يا بروج فلکي نام گذاري ميشوند. در سه هزاره اول، يعني هزاره بره، گاو و دوپيکر، اهورامزدا به آفرينش موجودات اهورايي ميپردازد و اهريمن با ديدن اين موجودات نيک سرشت از حسادت دست به خلق موجودات اهريمني ميزند. در اين سه هزار? اول، موجودات در حالت مينوئي اند يعني “بي انديشه، بي حرکت و ناملموس” (بهار، 1378: 34). با فرا رسيدن هزاره چهارم، يعني هزاره خرچنگ، اهريمن آهنگ جنگ ميکند و هرمزد پس از آنکه نمي تواند اهريمن را به صلح قانع سازد، از روي آينده بيني براي کارزار زمانِ پايان تعيين ميکند و دوران آميختگي به مدت 9000 سال تعيين ميشود. اما پس از بستن اين پيمان، هرمزد پايان کار را با خواندن دعاي اَشِم وُهوو به اهريمن مينماياند و اهريمن تا 3000 سال به گيجي فرو ميرود که شامل هزاره هاي خرچنگ، شير و خوشه است. از اينروست که با فرا رسيدن هزاره ترازو و برخاستن اهريمن از گيجي، دوران آميختگي آغاز ميشود و اين گونه است که در هزاره هاي ترازو، کژدم، نيمسب، بز، دلو و ماهي، اهريمن به پيکار با آفريده هاي هرمزد ادامه ميدهد تا با پايان هزاره ماهي پيمانه به آخر ميرسد و زمان کرانهمند در سرآغاز هزار? بره از حرکت ميايستد و اهريمن را در تاريکي ابدي بي نيرو رها ميکند و بدين گونه، چرخش گيتي – به کمک ابزار زمان – با پيروزي هرمزد پايان ميپذيرد.
در دوران آميختگي جنگ اهورا و اهريمن به صورت تضادهاي موجود در گيتي نمود مييابد و جنگ پديده هاي سماوي و نجومي نيز از نمودهاي همين جدال عميق است. از اينروست که اختران (يعني ثوابت = ستارگان) با اباختران (متحيرات = سيارات) به ستيز ميپردازند و تمام تلاش خود را بکار ميگيرند تا آسمان و گيتي را از شر پليدي هاي اهريمني بر حذر دارند. نقش اجرام آسماني و ارتباط آنها با يکديگر در تعيين سرنوشت گيتي و موجودات درون آن در قالب اصطلاحاتي تنجيمي همچون کده (= بيت)، بالِست (= شرف)، نِشيب (= هبوط)، و پِتيارگ (= وبال) از جمله مسايل مطروحه در بندهشن است.
هدف از تحرير کتاب بندهش به طور واضح شناسايي و معرفي اجزاي آفرينش بوده است و از اينرو مکان آفرينش يعني گيتي و در نتيجه نقشه گيتي اهميت مييابد. نقشه گيتي شامل دو قلمرو است: يکي قلمرو آسمان که به علم نجوم مربوط ميشود و قلمرو زمين که به علم جغرافيا ارتباط دارد. بنابراين طبقات آسمان و پديده هاي نجومي و عملکرد آنها در صحنه گيتي بخش مهمي از اين کتاب را در بر ميگيرد.
کليدي بودن نقش بندهشن از لحاظ گستردگي واژگاني در مجموعه کتب پهلوي و طبيعتِ دايرةالمعارف-گون آن موجب شده است تا کليه کتب پهلوي ديگر به نوعي به آن مربوط شوند. از طرف ديگر، تشريح زمان آفرينشِ گيتي و موقعيتِ پديده هاي نجومي در آن هنگامْ (= طالع عالم)، در کتاب بندهش، ايجاب ميکند تا مؤلف بندهشن بيشترين اصطلاحات و واژگان نجومي را بکار گيرد و در نتيجه بندهشن به غني ترين کتاب پهلوي در رابطه با نجوم بدل شود. از اينرو واژگان نجومي بندهشن و شناخت دقيق آنها، در درک مطالب نجوميِ سايرِ متون زردشتي، به يک امر کاملاً کليدي و تعيين کننده بدل ميشود و اين اهميت تنها به متون پهلوي محدود نميباشد چرا که بندهشن مهمترين کتاب نجومي در ادبيات ايرانِ پيش از اسلام نيز هست.
1-2- اهميت و ضرورت تحقيق
عليرغم ترجمه هاي متعدد بندهشن و مقالات گوناگون که در مورد آن نوشته شده است، تاکنون هيچ اثري، بطور ويژه و يکجا، به بررسي و تحليل و تطابق اصطلاحات نجومي و تنجيمي بندهشن با واژگان نجومي و تنجيمي اوستايي، فارسي نوين، عربي و انگليسي نپرداخته است. از طرف ديگر، گذشته از اينکه در شناسايي دقيق برخي پديده هاي نجومي اختلاف نظرهاي گوناگوني ديده ميشود، در بررسي هاي موجود هنوز اصطلاحات و مسايلي هست که توضيح و تشخيص آنها مورد چشم پوشي قرار گرفته است. علم نجوم و احکام آن تنها منحصر به يک کشور و يا يک دوره زماني خاص نبوده و ريشه اي ديرينه در فرهنگ و مذهب کليه ملل دنيا دارد، از اينرو عدم اشتباه محقق و درک صحيح او از اين علوم، که ناشي از درک درست اصطلاحات مربوطه ميباشد، براي هر دانش پژوهِ علاقمند يک امر ضروري محسوب ميشود که ميتواند او را در رمزگشايي و فهم دقيق مسايل نجومي و اهميت آنها ياري دهد. از اين گذشته، بندهشن مهمترين و جامع ترين اثر نجومي فارسي ميانه است و مقايسه اطلاعات آن با ديگر کتب موجود بدون وجود يک منبع جامع و قابل اطمينان امکانپذير نميباشد.
1-4- هدف تحقيق
اين پاياننامه بر آن است تا با تنظيم يک واژه نامه مفصل که در برگيرنده کليه اصطلاحات نجومي و تنجيمي بندهشن است کار محقق را در حيطه نجومي تسهيل کرده و باعث جلوگيري از اختلاف آراء در ترجمه و تطبيق واژگان نجومي و تنجيمي گردد. از سوي ديگر، در اين پاياننامه سعي خواهد شد تا با استفاده از اشکال و نمودارهاي لازم کليه واژگان نجومي ارايه شده در بندهش به زباني ساده و قابل فهم براي محققينِ علاقه مند تشريح و توصيف شود. از آنجا که مفاهيم نجومي و تنجيمي از دوران باستان تا ظهور مسيحيت در غرب و ظهور اسلام در شرق داراي پيوستگي مداوم و اعتبار ويژه بوده و سهم بسيار عظيمي در مذاهب باستاني و تعيين زمان مناسک مذهبي داشته است، پس از توضيحات لازم و مطابقت واژگان، محقق خواهد توانست با ذهنيت نجومي منجمان قديم آشنا شود و در صورت برخورد با اين مفاهيم در کتب مختلف قديمي دچار سرگشتگي و اشتباه
