
16. در خواست عذاب از وليّ خدا و فروفرستادن آن 80
17. خوابهای راستين 80
17-1. خواب يوسف(علیه السلام)در كودكي 80
17-2. تعبير خواب يوسف(علیه السلام) براي همزندانیهایش در زندان 81
17-3. بازخواني خواب پادشاه از سوي يوسف(علیه السلام) دربارهي آيندهي مصر 81
18. جوشيدن شگفتانگيز آب از زمين 82
18-1.حيرتآوري در رهايي پيامبري شكيبا، حضرت ايوب(علیه السلام) 82
18-2. فواره كردن آب از تنور 82
18-3. جوشش آب از صخره اي خشك با وارد كردن و زدن عصا بر آن 82
19. انجام كاري زمانبر، در اندك زمان 83
20. آگاهي از غيب 83
20-1. پيشبيني پيامبران الهي از رخدادهاي آينده 84
20-2. الهام خداوندي به مادر حضرت موسي(علیه السلام) 84
20-3. حضرت خضر(علیه السلام)، كارهاي عجيبش و آگاهي دادن از غيب 85
21. برآورده شدن دعا 86
21-1. استجابت دعاي حضرت لوط(علیه السلام) بهگونهاي شگفت 86
21-2. برآورده شدن دعاي حضرت زكريا(علیه السلام) 86
22. زندگي در شكم ماهي 87
23. نجات اولياي خدا از عذاب هاي همهگير 88
24. تسخير موجودات 88
24-1. تسخير جن 88
24-2. تسخير حيوانات به دست سليمان(علیه السلام) 89
24-3. تسخير كوه توسط حضرت داود(علیه السلام) و نيروي شگرفش 90
24-4. تسخير و همنوايي مرغان هوا با داود(علیه السلام) 91
24-5. تسخير باد 91
25. نرم شدن آهن در دستان وليّ خدا 92
26. شگفتيهايي از برخي حيوانات 92
26-1. كارهاي شگفت هدهد 92
26-2. بازماندن سگ اصحاب كهف پس از صدها سال 93
26-3. كار شگفتانگيز پرندگان در زمينگير كردن اصحاب فيل 93
27. اعجابآوري كوه و درخت 93
27-1. شنود صدا از كوه از سوي موساي كليم(علیه السلام) 94
27-2. ديدن آتش از درخت و تكلم با خدا 94
28. شكافت دريا 95
29. درخشش دست 95
30. از ميان رفتن كارايي يك افزار 96
30-1. نبريدن كارد در قرباني كردن اسماعيل(علیه السلام) 96
31. عروج به آسمانها و عوالم غيب 97
31-1. عروج حضرت عيسي عليه السلام به آسمان(علیه السلام) 97
31-2. معراج حضرت رسول(صلی الله علیه و آله)، فوق شگفتياي از پيامبر اسلام 97
رويكرد دوم: صنفشناسي قرآني دارندگان امور خارق عادت 101
فهرست صنفشناسي قرآني دارندگان خوارق: 102
نتيجه و رهآورد گفتار: 103
گفتار دوم: بازيابي مفهومي و بررسيهايي دربارهي مفهوم كرامت و وليّ در قرآن 105
1. واژهشناسي كرامت در قرآن 106
2. واژهشناسي وليّ و ولايت در قرآن كريم 108
3. درنگي در پيشينهي چالشي به نام كرامتخواهي و چگونگي برخورد قرآنكريم با آن 109
4. انديشهي قرآن در امكان و وقوع كرامت 111
5. كرامت و قاعدهي عليت، در قرآن 112
5-1. فاعل كرامت از ديد قرآن كريم 115
6. توحيد افعالي و تصرف ولي در پرتو ولايت تكويني او در قرآن 120
6-1. بررسي آيات قرآن درباره صفت فعلي ولايت 121
6-1-1. آياتي كه ولايت را براي خدا ثابت میکند 121
6-1-2. آياتي كه ولايت را از غير خدا سلب میکند 121
6-1-3. آياتي كه ولايت را مختص خدا میدانند 122
6-1-4. آياتي كه حاكميت و حكم را مختص خدا میداند 122
7. جستاري در ولايت غير خدا 123
7-1. گونههاي ولايت ديني در قرآن 123
7-2. ولايت رسول خدا و اوصياي ايشان 124
7-3. ولايت طاغوت و شيطان بر كافران 124
8. ولايت پاداشي 125
9. توحيدْمحوري قرآن و نگاهداشت فاصله ميان مقام الوهيت(خالق) و جايگاه ولايت(مخلوق) 126
نتيجه و رهآورد گفتار: 129
گفتار سوم: بررسي زمينههاي تحقق ولايت تكويني و تصرفات اوليا، در قرآن 131
1.عبوديت 133
1-1. واژه و معناشناسي «عَبْد» 133
1-2. عبوديت در قرآن 133
1-3. فراگير بودن معناي عبوديت در قرآن 135
1-4. ظهور آثار قرب به حق(نوافل و فرائض) از نگاه قرآن 136
2. معرفت شهودي 138
2-1. بخشي از دانش كتاب «علم من الكتاب» 139
2-2. همهي دانش كتاب «علم الكتاب» 143
2-3. تعليم اسماي الهي به دست خدا 147
2-3-1. تحليل فضاي گفتوشنود خدا و فرشتهها 148
2-3-2. بررسي كيستي آموزگار اسماي الهي و دانشاندوز رهیافته به ساحت حق 149
2-3-3. چيستي جنس تعليم 149
2-3-4. ايضاح چگونگي تعليم 149
2-3-5. تعيين حجم دادهها در آموزش الهي 150
2-3-6. تحليل مورد تعليم 151
2-3-7. توصيف مراد از اسماي حسني 154
2-3-8. بيان پيوند آدمي(وليّ خدا) با اسماي حسناي خداوند 157
2-3-9. حقيقت و كاركرد اسم اعظم 158
3. خلافت الهي 162
3-1. واژه و معناشناسي خلافت 162
3-2. ضرورت وجود خليفهي خدا در عالم 164
3-3. معناي خلافت خدا در عين حضور خداوند 164
3-4. مصداق جانشيني آدمي و مقصود از مستخلفعنه 167
3-5. درجات خلافت الهي 168
3-6. گسترهي جانشيني آدمي 172
نتيجه و رهآورد گفتار: 174
كتابنامه 177
مقدمات
• طرح مسئله
• اهميت و ضرورت پژوهش
• پيشينهي پژوهش
• قلمرو و دامنهي پژوهش
• روش پژوهش حاضر
پيشگفتار
با عنايت به اينكه برخي از سخناني را كه در پيشگفتار يادرآور ميشويم در لابهلاي مطالب پيشين رفته است مقدمه، با شمارش نكاتي چند پيشكش ميشود.
1. در طول دورهي نگارش اين نگاشته بهگونهي مداوم و متناوب از 12 نوشته در روش مطالعه ديني، شيوهي نگارش علمي، ويرايش، تحقيق و پژوهش و اسلوب تدوين پاياننامه بهره برده شده و اميد است كه نگارندهي سطور توانسته باشد به خوبي، آن نكات ريزتر از مو را بهكار گيرد و نيز آرزومنديم همهي نگاشتهها، انباشتهاي صرف نباشد تا توليد علم به انجامي برسد.
2. در نگارش واژههاي تازي، از رسمالخط پارسي پيروي نمودهايم همانگونه كه دستور راهنمايان ويرايش است.
3. نويسنده، تمام تلاش خود را نموده كه تا آنجا كه شدني است واژههاي بيگانه را بهكار نگيرد جز اينكه پارسياش سخن را نرساند.
4. در بخش منابع نگاره، تلاش بر اين بوده كه از مذاهب مختلف اسلامي بهرهگيري شود و از تكيه بر نوشتههاي كلامي يا تفسيري با گرايش فرقهاي پرهيز شود و هماره سخن حق يا نزديك به حق را بيان نموده باشد.
5. بهرهگيري از زبان شعر فارسي كهن، به خصوص مثنوي حكيم رومي كاري است كه علاوه بر تغيير ذائقهي علمي نوشته و نيز خواننده به لطافت سخنان افزوده است و بالاتر، اينكه همخونيِ ادبيات فارسي با قرآن و تاريخ انبيا و اوليا را ميرساند.
6. پاسخ چالشي كه امروزه مدعيان پشتيباني از قرآن و سنت به نام جدايي قرآن، عرفان و برهان در پي آنند را اين رساله با بهرهگيري چشمگير از آيات قرآن به مرز كفايت رسانده است و اگر اراده بر اين بود كه نام ديگري بر اين نگاره نهيم بيگمان «عرفان و برهان در دامان قرآن» در خور آن بود، باشد كه در جمع هر سهي قرآن، عرفان و برهان در اين نگاشته و نگاشتههاي دگر بيشتر بينديشند.
7. محقق بايد كه كشته نقد و انتقاد بيرحمانه باشد چنانكه حقير اين خواست را از سروران عرفانپژوه و اساتيد گرانقدرم دارم.
8. راقم اين سطور، نوآوري رساله حاضر را در اصل موضوع يعني پرداختن به «مباني قرآني كرامات اوليا» مي داند و بر اين باور است كه گرچه پژوههي پيشرو بهترين نيست و نخواهد بود اما معتقد است نخستين گام را در اين باب گشوده است. باشد كه پلهاي گشته تا زير پاي قلمهاي پژوهشگران قرار گيرد و به بناي ساختمان دانش اسلامي خشتي فزون گردد.
9. رسالهي پيش رو در دو بخش سامان يافته كه سخن اصلي نگارنده در بخش دوم به ويژه در گفتار سه، گنجانده شده و در پايان هر فصل يك نتيجه گرفته شده است كه رهآورد و يافتههاي بنيادي نگاشته را ميتوان در آن يافت. بخش نخست، به كليات و ايضاح مفهومي واژههاي كليدي و نيز ديدگاههاي مكاتب مختلف علوم اسلامي به مسئله كرامات اوليا پرداخته است. در بخش دوم كه قسمت اصلي
نوشته يعني جستار قرآني است نخست با موردپژوهي گونههاي اصناف انسان به لحاظ امور خارق
عادت در قرآن كريم، آغاز ميشود و سپس در گفتار ديگري به سخن اصلي نگاشته يعني اموري است
كه مايهي دستيابي انسان به كرامات ميگردد و به عبارت ديگر، مباني قرآني كرامات اوليا، رسيده
است. به اين صورت كه به تحليل اصول برگرفته از امور خارق عادتي كه در گفتار پيشينش آمده، ميپردازد.
10. در بخش موردپژوهي گونههاي آدميان و موجودات در انجام يا وقوع امور خارق عادت، مدعيِ استقراي همهگير در قلمرو قرآن نيستيم ولي كوشيدهايم همه يا بيشتر امورخارق عادت در قرآن كريم كه در ذيل يكي از دسته انسانها يا موجودات يادشده در قرآن كريم آمده را از قلم نيندازيم. همچنين در ذيل بيشتر مصاديق قرآني امور خارق عادات به ويژه معجزات و كرامات، از سرودههاي حكيم رومي جلال الدين بلخي به عنوان يك متن سترگ در ادبيات عرفاني اسلام بهره بردهايم.
11. در پيش انداختن گفتار گونهشناسي بر جستار تحليل مباني قرآني كرامات اوليا بر اين انديشه بوديم كه نخست امور خارق عادت ياد شده در كتاب آسماني يعني قرآن كريم را بياوريم آنگاه بيان كنيم كه اينگونه امور چگونه از انسان سرميزند.
به هر روي:
تو گر پرنياني نيابي مجوش
كرم كار فرما و حشوش بپوش1
طرح مسئله
مسئله، اين است كه امور خارق عادتي كه از سوي افراد خاصي انجام مي شود آيا در قرآن به عنوان اساسيترين منبع ديني بدان پرداخته شده است؟ و اگر بررسيده، سخنش چيست؟ از نگاه قرآن چه اموري سبب مي شود تا كارهاي خارق عادت از اوليا و عارفان سرزند؟ نگارنده سطور در يك تحقيق ميداني، شناخت عارف را به ميان عامه مردم و نيز دانش آموختههاي سنتي و امروزي برده، بيگزاف قريب به اتفاق، انجام عمل خارق العاده، نيتخواني، اشراف بر ضماير و مانندهاي اين ها را ملاك عرفان و عارف قرار دادند. اينجانب بر همه تأسف خورد و بيش از همه، بر غربت عرفان اسلامي. اينجاست كه جا براي جولان عارفنما گرفته تا مرتاض و هر معبرّ خواب و حدسزننده و پيشگو و فالزن و كفبين و جز اينها باز مي شود تا راه شماري را ببندند و از سويي عدهاي هم به كژراهه روند و حقيقت را گم كرده و ره افسانه زنند و عرفان را به تمسخر گيرند.
اما پژوهش حاضر در پي بررسي اين حقيقت است كه آيا كرامات اوليا، از ديد آبشخور اساسي دين اسلام يعني وحي اعتباري دارد؟ و وحي آن را عينيتدار ميداند؟ و اگر معتبر است ميتوان در قرآن هم عللي را براي آن تبيين نمود؟ چه كسي قدرت انجامش را دارد؟ فاعل حقيقي اين امر كيست؟ و آيا اوليا در اين عمل استقلال دارند يا لزوما به اذن قادر متعال است؟ حقيقت آن و گسستش از ديگر امور همگناش كدام است؟ ارزشگزاري آن به چه نحو است؟ معرفتي يا اقناعي؟ اين ها پرسشهاي فرعي بود.
و اما سؤال اصلي اينكه: راهكارهاي وحياني ـ قرآني براي دستيازي به ولايت تكويني و انجام كرامات چيست؟ آيا اين كار در قرآن، شدني نشان داده شده و نمونهاي هم آورده است؟ بيگمان در ذهن بينندة امر خارق عادت پرسشهايي پيش ميآيد كه دين بايست پاسخگوي آن باشد و استوارترين پاسخها را قرآن عهدهدار است. اما آرمانگرايي عرفان پژوهان ماية نبود واقعبيني نسبت به اينگونه امور شده است. نگارنده در پي آن است كه با نشان دادن و تحليل مايههاي قرآني اين گونه كارها، راه ديني رسيدن به اين توانايي را پيش رو گذارد و با همين راهكار، سازوكاري براي احتراز از قدرتنمايي ساحران، مرتاضان و گاه عارف نمايان دست دهد چرا كه راقم اين سطور در چالشهاي پيشروي دانش، هماره سخن حَلّي را كاراتر از پاسخ نقضي ميداند. كوتاه سخن اينكه فرضيه و ادعاي نگارنده اين است كه ميشود با رويكردي وحياني ـ قرآني، به ناهمواريهاي فراروي عرفان اسلامي پايان داد و در موضوعنگاشت خود نيز به دنبال اين است كه رهيافتي قرآني براي پرسش اصلي بيابد. در اين رهگذر براي اينكه سخن اصلي بيشتردر جانها فرو رود و به قول معروف اوقع في النفوس واقع شود، نخست گفتاري را به گذري بر گونههاي امور خارق عادت با تكيه بر يادكرد انسانها و موجوداتي كه آن كارها از آنها سرزده و يا پديد آمده، ميپردازيم، و آنگاه به تحليل و دست داده مباني دستيابي به چنين امور فراحسي و فوق طبيعت در پيشگاه قرآن مينشينيم.
اهميت و ضرورت پژوهش
