
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چكيده: 4
مقدمه: 5
فصل اول کلیات ومفاهیم
1-1.طرح تحقیق 8
1-1-1.سؤالات تحقيق 8
1-1-2. بيان مسئله 8
1-1-3.اهداف تحقيق 10
1-1-4. پيشينه تحقيق 10
1-1-5.روش تحقيق 13
1-2.نظارت،اهمیت وجایگاهآن 15
1-2-1. اهمیت نظارت وجایگاه آن 15
1-2-2. مفهوم لغوي واصطلاحي نظارت 17
1-2-3. معناي لغوي 17
1-2-4. معناي اصطلاحي 18
1-2-5. رابطه نظارت وكنترل اجتماعي 19
1-2-6. جايگاه نظارت درنظريه سيستمها 21
1-2-7. انواع نظارت 22
1-2-7-1.انواع نظارت برمبناي ناظران حاكميتي 22
1-2-7-2. انواع نظارت به اعتبارناظر 22
1-2-7-3. نظارت حكومت برمردم 23
1-2-7-4. نظارتمردمبرحكومت 23
1-2-7-5. نظارت مردم برمردم 23
1-2-7-6. نظارت حكومت برحكومت 24
1-2-7-7. نظارت برمبناي انديشه وتفكراسلامي 24
1-2-8. پيشينه نظارت دراسلام 25
1-2-9. مفهوم «عيون»و «عريف»و «نقيب»نظارت حاكميتي 26
نتيجهگيريفصلاول 29
فصل دوم جایگاه نظارت وآثارمنفی عدم نظارت درنگاه امیرالمومنین
مقدمه: 32
2-1. جایگاه نظارت درنگاه امیرالمومنین 35
2-1-1. ضرورت واهميت به كارگيري نظارت حاكميتي براي تأمين منافع عمومي 35
2-1-2. نگاه اميرالمؤمنين به حكومت ورابطه آن با مردم 36
2-1-3 وظيفه حكومت درحفظ اتحادو امنيت جامعه 37
2-1-4. نگاه محبتآميز به همه انسانها 42
2-1-5. فراهم آوردن زمينه رفاه وامنيت همه افرادجامعه 47
2-1-6. اهميت انسجام اجتماعي درسلامت جامعه 51
2-2. آثارمنفی عدم نظارت درنگاه امیرالمومنین 61
2-2-1. خيانت متقابل حاكمان ومردم به يكديگر 61
2-2-2. ضعف مديريت 63
2-2-3. استبدادوخودرأيي 64
2-2-4. خونريزي 66
2-2-5. قصوردرانجام وظايف اصلي وپرداختن به كارهاي غيرضروري 71
2-2-6. ظلم وستم برمردم 72
2-2-7. فاصله گرفتن ازمردم 73
2-2-8. بي مسئوليتي نسبت به وضعيّت محرومان و مستضعفان 77
2-2-9. خواصگرايي وبيتوجهي به آحاد مردم 79
2-2-10. دنيازدگي ورفاه طلبي 81
2-2-11. امتيازدهي به اطرافيان 84
2-2-12. رشاو ارتشاء 85
نتيجهگيري فصل دوم 88
فصل سوم امام علی علیه السلام ونهادنظارت درحکومت اسلامی
مقدمه: 91
3-1.نظارت وبازرسى درحكومت علوي 91
3-2.گماشتن كارگزاراني براي نظارت برعملكردهاي مجريان 93
3-3. تأكيدبرتقويت نظام نظارت عمومي 96
3-4.رسيدگي سريع ودقيق به گزارشهاي نظارتي 100
3-4-1.عزل ناظربازار 101
3-4-2. عزل قضات متخلف 103
3-4-3. جابجايي وچرخش مديران 103
3-4-4. عزل مسؤولان متخلف 104
3-4-5. عزل مسؤولان ناكارآمد(معاوینه) 105
3-5. آثارو نتايج مترتب برتقويت نظارت درجامعه 106
3-6. پالايش جامعه ودولت ازمديران نالايق و خائن 106
3-7. شايستهسالاري واستفاده صحيح وبهينه ازافرادو قابليتها 107
3-8. به كارگيري نظام تشويق وتنبيه درمواجهه باكارگزاران 108
3-9. اعمال سياست پيشگيري قبل از درمان 109
نتيجه گيري فصل سوم 110
فصل چهارم نتیجه گیری وجمع بندی کلی
4-1. نتيجه گيري 113
4-2. راهكارهاي عملي 116
منابع ومأخذ 118
الف) كتب 118
ب. مقالات 120
چكيده:
نظارت يكي از مسائل مهمي است كه تاكنون بر اساس ديدگاهها و رويكردها و از زواياي مختلفي مورد بررسي قرار گرفته است و ضرورت دارد كه اين موضوع از منظر منابع ديني نيز مورد بررسي قرار گيرد. اين تحقيق بر همين اساس شكل گرفته و چگونگي نظارت حكومتي در مسائل فرهنگي و اجتماعي در نهجالبلاغه امام علي عليه السلام را مورد بررسي و تحليل قرار داده است. در اين چارچوب بر اساس رهيافتها و راهبردهاي روششناسي تحليلي و با استناد به نامهها و خطبههاي نهجالبلاغه و كتب تفسيري ويژگيهاي حكومتي حضرت علي عليه السلام (ع) تشريح وروش نظارت حكومتي آن حضرت ترسيم شده است. نتايج تحقيق نه تنها زواياي مختلفي از سيره آن امام همام را به عنوان يك كارگزار ديني آشكار ساخت بلكه نشان داد كه امام متقيان حضرت علي(عليه السلام) از معدود رهبراني است كه ضمن ارائه راهكارهاي عملي به كارگزاران ديني بر مبناي آموزههاي وحي الهي و سيره و سنت رسول الله (ص)،به تبع دريافت گزارشها و اطلاعات، با جدّيت و سرعت، به تحليل آنها ميپرداخته و پس از اطمينان از صحّت و سقم قضايا، بي درنگ اقدام به اتخاذ تصميمات قاطع ميكرده است.از سوي ديگر نتايج نشان داد كه رويكرد امام علي (ع) به نظارت شبكهاي، سيستمي، چندلايه و فراگير و در سطوح مختلف به شكل مستقيم و غير مستقيم است و از اهرمها و روشهاي نظارتي مختلف به شيوههاي گوناگون در شرايط مختلف براي تقويت نظارت در جامعه و دست يابي به اهداف حكومت استفاده ميكرد و در اجراي اين امر بسيار قاطعانه و سريع عمل ميكرد. در نظام نظارتي اين حضرت تشويق همراه با تنبيه بود كه واجد يك نظام انگيزشي هدفمند است.در این پایان نامه خواسته ایم با روش توصیفی- تحلیلی، اهمیت نظارت در مسائل حکومتی، نحوه نظارت در مسائل مختلف را از نگاه امام علی (ع)به تصویر بکشیم.
کلید واژه: امام علی (ع)،نهج البلاغه، سیاست،نظارت،فرهنگی،اجتماعی،حاکمیت
مقدمه:
نظارت یکی ازابزار های اصلی واساسی و تأثیر گذار و ضروری هر حکومتی است، که دوام و بقای حاکمیت ها در گرو اینابزار کنترلی می باشد، بطوری که اگر جامعه فاقد نظارت باشد، دچار هرج و مرج شده و تمام ساختار های حاکمیتی و حتی حوزه اخلاق فردی را متزلزل ساخته و مانع رسیدن به سعادت و اهداف متعالی می شود. بحث نظارت فقط اختصاص به یک حکومت ندارد بلکه در بر گیرنده تمام حکومت ها اعم از دینی و غیر دینی می شود. ولی شرط مهم اثر بخشی و کارآیی این ابزار این است که با رویکرد عادلانه و منصفانه به آن پرداخته شود. زیرا اگر در مسیر صحیحی ساماندهی نشود و سازکارهای قانونی بر آن حاکم نشود، تبدیل به یک عامل فساد و بی عدالتی شده و موجب فراهم شدن فضای خفقان می شود؛
با نگاهی اجمالی، درحکومت علوی نیز بحث نظارت مورد توجه خاص امام علی علیه السلام بوده است؛ امام بعنوان یک کارگزار دینی مسأله نظارت را درعمل در قالب نامه ها و خطبه ها و سخنان حکیمانه خود به فرمانروایان و حاکمان که در مجموعه بسیار ازرشمند نهج البلاغهگردآوری شده است، بیان کرده که بعنوان مترقی ترین رهنمود و راهکار برای حاکمان امروزی تحت عنوان یک دستور العمل و قانوندر پیشبرد اهداف جوامع بشری مفید می باشد.
بر همین اساس این پایان نامه درپنج فصل تنظیم شده است، که فصل اول آن در باره اهمیت و ضرورت نظارت، مفهوم لغوي و اصطلاحي نظارت، رابطه نظارت با مفهوم كنترل اجتماعي، جايگاه نظارت درنظريه سيستمها، انواع نظارت و ابعاد مختلف نظارت، نظارت برمبناي انديشه و تفكراسلامي و پيشينه نظارت در اسلام بيان مي شود و در ادامه وجوه مختلف نظارت در سطوح خُرد و كلان توضيح داده مي شود.
فصل دوم كه ورود به موضوع تحقيق است ابتدا نحوه نظارت اميرالمومنين (ع) بر مسائل مختلف مورد بحث قرار مي گيرد و در ادامه به برخي از شاخصهاي مباحث مهم از قبيل ضرورت و اهميت بكار گيري نظارت حاكميتي در منافع عمومي، نگاه اميرالمؤمنين به حكومت و رابطه آن با مردم، وظيفه حكومت در حفظ اتحاد و امنيت جامعه، نگاه محبتآميز به همه انسانها (يكي بودن مردم و حكومت)، فراهم آوردن زمينه رفاه و امنيت همه افراد جامعه، اهميت انسجام اجتماعي در سلامت جامعه پرداخته ميشود.
در فصل سوم كه شامل اهميت و جايگاه نظارت در نگاه اميرالمومنين است با بهرهگيري از كلام اميرالمؤمنين عليهالسلام، برخي آسيبهاي احتمالي مبتلا به زمامداران و كارگزاران مطرح و مورد تحليل قرار ميگيرد. همچنين برخي از جملات اميرالمؤمنين عليهالسلام پيرامون بررسي و نظارت مستمر بر رفتار و اقدامات عُمّال و كارگزاران و اصلاح آسيب ها در اين زمينه مطرح ميگردد.
فصل چهارم با عنوان «امام علی علیه السلام و نهاد نظارت» در برگيرنده نظارت و بازرسي در حكومت علوي، گماشتن كارگزاراني براي نظارت بر عملكردهاي مجريان، تقويت نظام نظارت عمومي، رسيدگي سريع و دقيق به گزارشهاي نظارتي، عزل ناظربازار، عزل قضات متخلف، جابجايي و چرخش مديران، عزل مسؤولان متخلف، عزل مسؤولان ناكار آمد، عزل فرماندار خائن به بيتالمال، عزل معاويه، آثار و نتايج مترتب برتقويت نظارت در جامعه، پالايش جامعه ودولت از مديران نالايق و خائن، شايسته سالاري واستفاده صحيح و بهينه از افراد و قابليتها، به كارگيري نظام تشويق و تنبيه در مواجهه با كارگزاران و اعمال سياست پيشگيري قبل از درمان است. در حقيقت، رويكرد شبكه اي و سيستمي و فراگير آن حضرت نسبت به امر نظارت در ابعاد و سطوح مختلف توضيح داده مي شود و در نهايت راهكارهاي عملي ارائه مي گردد.
فصل پنجم اين تحقيق در بردارنده نتايج حاصل از تحقيق است. در حقيقت، اين بخش خلاصه يافتههاي تحقيق و پاسخ به سوال و اهداف تحقيق است. بر همين اساس، در اين قسمت به ارائه نگرش نظري و عملي نظارت اميرالمومنين (ع) در موضوعات مختلف فرهنگي و اجتماعي (همراه با مسائل سياسي و اقتصادي) و اقدامات امام علي (ع) جهت نظارت دقيق در مسائل مطرح مي گردد.
فصل اول
کلیات و مفاهیم
1-1.طرح تحقیق
1-1-1.سؤالات تحقيق
الف) سؤال اصلی:
– راهكارهاي عملي و نظري نظارت بر مسائل فرهنگي و اجتماعي از ديدگاه نهجالبلاغه كدام است؟
ب)سوالات فرعي
1- نگاه امير المومنين به مسئله نظارت در مسائل فرهنگي و اجتماعي چيست؟
2- امام علي (ع) چه اقداماتي جهت نظارت دقيق در مسائل اجتماعي و فرهنگي انجام دادند؟
3- آثار و نتايج نظارت حكومتي در جامعه بر اساس نگاه امیر المومنین چه آثار و نتایجی دارد؟
1-1-2.بيان مسئله
نظارت، به عنوان يكي از عناصر بنيادين ساختارهاي سياسي _ اجتماعي جوامع امروزي شناخته ميشود؛ اما در تبيين اهميت اين عنصر لازم است در ابتدا مسايلي را مورد توجه قرار داد؛ بدين صورت كه اساسيترين شرط صلاح و سعادت هر جامعه، آگاهييكايك اعضاي آن نسبت به حدود، حقوق و وظايف خويش است زيرا اگر جامعهاي از بهترين قوانين و مقررات هم برخوردار باشد، اما افراد جامعه اين قوانين را ندانند و به بايدها و نبايدهاي حقوقي، اجتماعي و اخلاقي و … آگاهي نداشته باشند، بود و نبود قوانين يكسان خواهد بود. در عين حال صِرف آگاهي از قوانين و مقررات هم كافي نيست و لازم است كه اين آگاهي، به عمل هم بيانجامد و در رفتار همگان مشهود گردد؛ بنابراين آگاهي به وظايف و قوانين و مقررات و عمل به آنها، دو شرط لازم در صلاح، سعادت، تكامل و در نتيجه پيشرفت جامعه است. از سوي ديگر بايد توجه داشت كه اجراي صحيح و كامل قوانين، در همه موارد مطلوب و مورد علاقه همه افراد جامعه نيست و لذا دستيابي به اين مهم، نيازمند ضمانتهاي اجرايي موثر خواهد بود. اين ضمانتها، گاه دروني و گاه بيروني است؛ ضمانتهاي دروني – كه قاعدتاً بيشتر در جوامع ديني مورد انتظار است – از اعتقاد به خدا و روز جزا نشأت ميگيرد، به طوريكه افراد در پرتو ايمان مذهبي، خدا را ناظر بر اعمال خود دانسته و باور دارند كه پيوسته در محضر خدا هستند و بايد در سراي ديگر پاسخگوي اعمال خود باشند. البته بديهي است كه ضمانتهاي اجرايي دروني در همه شرايط و براي همه انسانها كافي و موثر نخواهد بود و لازم است از ضمانتهاي اجرايي بيروني نيز بهره گرفته شود، از اين رو است كه در همه نظامهاي سياسي، انواع نيرويهاي قضايي و انتظامي به عنوان ناظر، ضامن و ضابط اجراي قوانين پيشبيني شده است. اگر چه در اسلام، علاوه بر اين اهرمهاي نظارتي بيرونيكه ضامن اجراي قوانين بهشمار ميآيند، يك سازمان نظارتي گسترده تحت عنوان «امر به معروف و نهي از منكر» نيز در نظر گرفته شده است كه در واقع، يك شبكه گسترده فرهنگي و اجتماعي را به وجود ميآورد كه در آن هر فردي در مقابل آن چه كه در محيط اطرافش ميگذرد، بيتفاوت نميماند؛ يعني از يك سو، كارهاي نادرست را مورد نهي و تقبيح قرار داده و انجامدهندهي فعل منكر را از آن برحذر ميدارد و از ديگر سو، بر كارهاي خوب و نيكو تأكيد كرده و افراد را
