
سپاسگزاری
سپاس خدای را که سخنوران در ستودن او بمانند و شمارندگان، شمردن نعمتهای او ندانند و کوشندگان، حق او را گزاردن نتوانند.
بدون شک جایگاه و منزلت معلّم، اجّل از آن است که در مقام قدردانی از زحمات بیشائبهی او با زبان قاصر و دست ناتوان چیزی بنگاریم.
اما از آنجایی که تجلیل از معلّم، سپاس از انسانی است که هدف و غایت آفرینش را تأمین میکند و سلامت امانتهایی را که به دستش سپردهاند، تضمین؛ برحسب وظیفه از پدر و مادر عزیزم این دو معلّم بزرگوارم که همواره بر کوتاهی و درشتی من قلم عفو کشیده و کریمانه از کنار غفلتهایم گذشتهاند و در تمام عرصههای زندگی یار و یاوری بیچشمداشت برای من بودهاند؛ از استاد با کمالات و شایسته؛ جناب آقای دکتر قربان همتیعلمدارلو که در کمال سعهی صدر با حسن خلق و فروتنی از هیچ کمکی در این عرصه بر من دریغ ننمودند و زحمت راهنمایی این رساله را بر عهده گرفتند؛ از استاد محترم و گرامی، سرکار خانم دکتر ستاره شجاعی که زحمت مشاورهی این رساله را متقبل شدند و از استاد گرامی ……… که زحمت داوری این رساله را متقبل شدند کمال تشکر و قدردانی را دارم.
و با تشکر خالصانه خدمت همه کسانی که به نوعی مرا در به انجام رساندن این مهم یاری نمودهاند.
باشد که این خردترین، بخشی از زحمات آنان را سپاس گوید.
چکیده
مقایسه سلامت عمومی و احساس تنهایی در مادران کودکان با ناتوانیهای تحولی
به کوشش
هادی احمدی
هدف پژوهش حاضر مقایسه سلامت عمومی و احساس تنهایی در مادران دانشآموزان با ناتوانیهای تحولی (مادران دانشآموزان با اختلالهای طیف اتیسم، با کمتوانذهنی و با ناتوانی یادگیری) در شهر شیراز بود. حجم نمونه این پژوهش شامل 135 نفر از مادران کودکان با ناتوانیهای تحولی بودند که به روش نمونهگیری هدفمند از مراکز و مدارس ناحیه 1 آموزش و پرورش شیراز انتخاب شدند. به منظور سنجش سلامت عمومی از پرسشنامه 28 سؤالی سلامت عمومی و برای سنجش احساس تنهایی از مقیاس 38 سؤالی احساس تنهایی استفاده شد. دادههای گردآوری شده با استفاده از تحلیل واریانس یکراهه برای نمره کل سلامت عمومی و احساس تنهایی و تحلیل واریانس چند متغیره برای خرده مقیاسهای سلامت عمومی و احساس تنهایی تحلیل شدند. تحلیل دادها نشان داد که از نظر احساس تنهایی تفاوت معنیداری بین مادران کودکان کمتوانیذهنی با مادران کودکان دارای ناتوانی یادگیری وجود داشت. از نظر ابعاد احساس تنهایی، تنها در احساس تنهایی ناشی از ارتباط با دوستان مادران کودکان با ناتوانی یادگیری با هر دو گروه مادران کودکان کم توان ذهنی و مادران کودکان طیف اتیسم تفاوت معنیداری داشتند (05/0P). در ارتباط با سلامت عمومی نیز مادران کودکان با ناتوانی یادگیری با هر دو گروه مادران کودکان کمتوانذهنی و مادران کودکان طیف اتیسم تفاوت معنیداری را نشان دادند. در ارتباط با ابعاد سلامت عمومی در ابعاد نشانههای جسمی، نشانههای اضطراب و نشانههای اختلال در کارکرد اجتماعی تفاوت معنیداری بین مادران وجود داشت. در ارتباط با نشانههای افسردگی تفاوتی بین گروههای مادران به دست نیامد. بنابراین پیشنهاد میشود با طراحی و اجرای برنامههای مداخلهای جهت بهبود سلامت عمومی و احساس تنهایی مادران کودکان با ناتوانیهای تحولی به ویژه مادران کودکان با ناتوانی یادگیری اقدام شود.
کلیدواژهها: مادران، سلامت عمومی، احساس تنهایی، ناتوانی تحولی.
فهرست مطالب
فصل اول: 1
بیان مسأله 1
1-1-مقدمه 2
1-2-بیان مسئله 3
1-3-اهمیت و ضرورت پژوهش 5
1-4-اهداف پژوهش 6
1-4-1-هدف کلی 6
1-4-2-اهداف جزئی 6
1-5-سوالهای پژوهش 7
1-6-تعریف مفهومی متغیرها 7
1-6-1-سلامت عمومی 7
1-6-2- احساس تنهایی 7
1-6-3- اختلالهای طیف اتیسم 8
1-6-4- کمتوانیذهنی 8
1-6-5- ناتوانی یادگیری 9
فصل دوم: 10
ادبیات تحقیق 10
2-1-مبانی نظری 11
2-1-1- ناتوانیهای تحولی 11
2-1-2- اختلالهای طیف اتیسم 13
2-1-2-1- ویژگیهای دانشآموزان با اختلالهای طیف اتیسم 13
2-1-2-2-میزان شیوع 14
2-1-2-3-سبب شناسی 14
2-1-2-3-1-عوامل ژنتیکی 15
2-1-2-3-2-عوامل زیست-شیمیایی 15
2-1-2-3-3-عوامل عصب-فیزیولوژیکی 15
2-1-2-3-4-عوامل شناختی 16
2-1-2-3-5-عوامل خانوادگی 16
2-1-2-4-طبقهبندی اختلالهای طیف اتیسم 17
2-1-3- کمتوانیذهنی 17
2-1-3- 1- ویژگیهای دانشآموزان کمتوانذهنی 18
2-1-3-2-میزان شیوع 19
2-1-3-3-سببشناسی 19
2-1-3-4- طبقه بندی کمتوانیذهنی 20
2-1-4-ناتوانی یادگیری 20
2-1-4-1- ویژگیهای دانش آموزان با ناتوانی یادگیری 21
2-1-4-2-میزان شیوع 22
2-1-4-3-سببشناسی 22
2-1-4-4-طبقهبندی کودکان با ناتوانی یادگیری 23
2-1-5-مسائل و چالشهای خانوادههای افراد با ناتوانیهای تحولی 24
2-1-5-1- مسائل و چالشهای خانوادههای کودکان با اختلالهای طیف اتیسم 25
2-1-5-2- مسائل و چالشهای خانوادههای کودکان با کمتوانیذهنی 26
2-1-5-3- مسائل و چالشهای خانوادههای کودکان با ناتوانی یادگیری 27
2-1-6- مسائل و چالشهای مادران کودکان با ناتوانیهای تحولی 28
2-2-پیشینه پژوهش 30
2-2-1 پیشینه داخلی 30
2-2-2 پیشینه خارجی 35
2-2-3-نتیجهگیری از پژوهشهای پیشین 42
فصل سوم: 44
روش تحقیق 44
3-1-طرح تحقیق 45
3-2-متغیرهای تحقیق 45
3-3-جامعه آماری 45
3-4-نمونه و روش نمونه گیری 45
3-5-تعریف عملیاتی متغیرها 46
3-6-ابزار پژوهش 47
3-6-1- پرسشنامه سلامت عمومی 47
3-6-2- مقیاس احساس تنهایی 48
3-7-شیوهی اجرای پژوهش 48
3-8-روش تجزیه و تحلیل 49
فصل چهارم: 50
نتایج 50
4-1-یافتههای توصیفی: 51
4-1-1-ناتوانیهای تحولی 51
4-1-2-سن مادران 52
4-1-3-تحصیلات مادران 53
4-1-4-شغل مادران 54
4-1-5-سن همسر 55
4-1-6-تحصیلات همسر 56
4-1-7-شغل همسر 57
4-1-8-جنسیت فرزند با نیاز ویژه 58
4-1-9-سن فرزند با نیاز ویژه 58
4-1-10-تعداد اعضای خانواده 59
4-1-11-تعداد فرزندان خانواده 60
4-1-12-تعداد دختران 61
4-1-13-تعداد پسران 61
4-1-14-درآمد 62
4-1-15-نمره کل احساس تنهایی 63
4-1-16-نمره کل سلامت عمومی 64
4-2-تحلیل استنباطی 66
4-2-1-تحلیل واریانس یک راهه مقیاس احساس تنهایی 67
4-2-2-تحلیل واریانس چند متغیره ابعاد احساس تنهایی 68
4-2-3-تحلیل واریانس یک راهه سلامت عمومی 70
4-2-4-تحلیل واریانس چند متغیره ابعاد سلامت عمومی 72
فصل پنجم: 75
بحث و نتیجهگیری 75
محدودیت ها 87
پیشنهادات 87
منابع و مآخذ 88
فهرست جداول
جدول4-1 فراوانی و درصد نوع ناتوانی رشدی گروه نمونه 51
جدول4-2 فراوانی و درصد پاسخگویان بر حسب گروههای سنی 52
جدول4-3 فراوانی و درصد پاسخگویان بر حسب سطح تحصیلات 53
جدول4-4 فراوانی و درصد پاسخگویان بر حسب نوع شغل 54
جدول4-5 فراوانی و درصد پاسخگویان بر حسب سن همسرانشان 55
جدول4-6 فراوانی و درصد بر حسب میزان تحصیلات همسران پاسخگویان 56
جدول4-7 فراوانی و درصد بر حسب نوع شغل همسران پاسخگویان 57
جدول4-8 فراوانی و درصد جنسیت فرزندان گروه نمونه 58
جدول4-9 فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار گروههای سنی مختلف فرزندان با نیاز ویژه 58
جدول4-10 فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار بر حسب تعداد اعضای خانواده 59
جدول4-11 فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار بر حسب تعداد فرزندان خانواده 60
جدول4-12 فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار بر حسب تعداد دختران خانواده 61
جدول4-13 فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار بر حسب تعداد پسران خانواده 61
جدول4-14 فراوانی و درصد، بر حسب میزان درآمد خانوادههای پاسخگویان 62
جدول4-15 میانگین و انحراف معیار متغیر احساس تنهایی و خرده مقیاسهای آن در سه گروه 63
جدول4-16 میانگین و انحراف معیار متغیر سلامت عمومی و خرده مقیاسهای آن در سه گروه 64
جدول شماره 4-17- نتایج تحلیل واریانس یک راهه در ارتباط با متغیر احساس تنهایی 67
جدول 4-18- نتایج آزمون تعقیبی برای مقایسه زوجی گروهها در متغیر احساس تنهایی 67
جدول 4-19 نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره در ارتباط با ابعاد احساس تنهایی 68
جدول 4-20 نتایج آزمون تعقیبی برای مقایسه زوجی در ابعاد احساس تنهایی 69
جدول شماره 4-21- نتایج تحلیل واریانس یک راهه در ارتباط با متغیر سلامت عمومی کل 70
جدول 4-22 نتایج آزمون تعقیبی برای مقایسه زوجی گروهها در متغیر سلامت عمومی 71
جدول 4-23 نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره در ارتباط با ابعاد سلامت عمومی 72
جدول 4-24- نتایج آزمون تعقیبی برای مقایسه زوجی در ابعاد سلامت عمومی در سه گروه 73
فصل اول:
بیان مسأله
1-1-مقدمه
فرآیند تربیت کودک عادی و سالم برای والدین هم لذتبخش و هم دارای مشکلات و نگرانیهای فراوانی است. این مشکلات در مورد خانوادههای کودکان دارای نیازهای ویژه به مراتب مشکلتر و فشارزاتر میباشد. پدران و مادران درباره کودکان خود که هنوز به دنیا نیامدهاند، رویاها و تخیلاتی دارند. آنان ویژگیهای کودک دلخواه خود را در حد بسیار مطلوب و مطابق میل خویش تصور میکنند. اما تمام این رویاها با به دنیا آمدن یک کودک معلول فرو میریزد و یکی پس از دیگری محو میشود (سیف نراقی و نادری، 1384؛ صالحی، کوشکی و حق دوست، 1390).
در حقیقت وجود کودک ناتوان، سازش یافتگی و سلامت جسمی و روانی والدین به خصوص مادران را تهدید میکند و اغلب تأثیر منفی بر آنها دارد (سالویتا، ایتالینو و لینونن1، 2003؛ علاقبند، آقایوسفی، کمالی، دهستانی، حقیرالسادات، نظری و شیخها، 1390).
در تأیید این موضوع تحقیقات نشان میدهند که نگهداری طولانی مدت از کودک دارای ناتوانی موجب میشود مادران دارای کودک ناتوان با مشکلات زیادی در وضعیت سلامت خود مواجه شوند (رضاپور ، عبدی، صافی و قاسمی، 1389).
به طور کلی وجود کودک با ناتوانی باعث ایجاد استرس روحی و روانی بر خانواده و به ویژه مادر شده و والدین کودکان مبتلا به ناتوانیهای تحولی، استرس زیادی را متحمل میشوند. همچنین مادران کودکان دارای ناتوانی، استرس بیشتری را در مقایسه با پدران گزارش کردهاند. دلیل احتمالی این امر این است که مادران با مشکلات کودک بیشتر درگیر بوده و تحت فشارهای بیشتری قرار میگیرند (هاستینگ2، 2003؛ موللی، رضای تجریشی و اسدملایری ، 1392).
این والدین در معرض خطر فزایندهای برای دچار شدن به مسائل و مشکلات روانشناختی به دلیل کمبود منابع حرفهای، مسئولیتهای دشوار والدگری، تنهایی و انزوای والدین و پیشرفت کند کودکشان هستند. برای مثال این مادران سازشپذیری خانوادگی، کفایت و حس توانایی والدینی و رضایت زناشویی کمتری دارند (ردریگو و مورگان3، 1990؛ خرم آبادی، پوراعتماد، مظاهری، دهقانی و باقریان خسروشاهی ، 1390).
1-2-بیان مسئله
مادر بزرگترین معلم و مربی کودک است. مادری عموماً از پیچیدهترین تجربههای هر زن به شمار میرود و زمانی که این تجربه در مورد کودک با ناتوانی باشد به مراتب مشکلتر و همراه با احساسات ناخوشایند بسیار است. شرایط مادری برای کودکان با نیازهای ویژه هم از نظر فیزیکی و هم از نظر هیجانی بسیار خستهکننده و استرسزا میباشد (میکاییلی، رجبی و عباسی، 1391).
در گذشته تمرکز ادبیات پژوهشی در مورد رابطه والد-کودک بیشتر معطوف به اثراتی بود که والدین از نظر روانشناختی بر کودک خود دارند، اما به تازگی تأکید این پژوهشها به سمت و سویی است که اثراتی را که کودکان بر والدین خود میگذارند را بررسی میکنند (میکاییلی و همکاران، 1391).
نتایج پژوهشها حاکی از این است که اگر چه برخی از مادران به خوبی با مشکلات دست و پنجه نرم میکنند اما در کل مادران دارای کودک ناتوان، نسبت به سایر مادران، دارای اختلالات جسمی، افسردگی، اضطراب، استرس و فشارهای عصبی بیشتر و اعتماد به نفس کمتری هستند. همچنین احساس تنهایی میکنند و در ارتباطات خود با اطرافیان دچار مشکلاتی هستند (خمیس4، 2007؛ موللی و همکاران، 1392).
وجود کودک با نیازهای ویژه اغلب ضایعات جبرانناپذیری را بر
