
ع و تضرّع سبب ساز رحمت است. 120
راه های مقابله با انواع رنج 123
1-8 صبر 124
2-8. ریاضت 125
3-8. تضرّع و گریه به درگاه خدا. 126
4-8. لطف الهی 128
5-8. عشق و تغییر نگاه. 129
جمعبندی 133
فصل پنجم: نتیجهگیری 137
جمع بندی 138
1-1. مقايسه ی رنج در انسان شناسي بودا و مولوي. 139
2-1. مقايسه ی علّت رنج در انديشههاي بودا و مولوي. 141
در شباهت علّت شناسانه: 143
تفاوت علّت شناسانه: 143
3-1. مقايسه ی راه رهايي از رنج در انديشههاي بودا و مولوي. 143
تفاوت در راه: 144
شباهت در راه: 144
4-1. جمع بندي: مقايسهی مفهوم رنج در انديشههاي مولوي و بودا. 145
منابع فارسی 147
منابع لاتین: 152
فصل اول: کلیات پژوهش
مقدمه
حتماً شما هم تا به حال از خود پرسیدهاید آفرینش جهان و موجوداتش توسط خدای متعال برای چه بوده است؟ هدف خلقت تمامی موجودات چیست؟ میدانید که پرسشهایی چون: از کجا آمدهام، برای چه آمدهام، به کجا خواهم رفت و بسیاری سؤالات این چنینی از دیرباز ذهن مردم متفکر سرتاسر این کرهی خاکی را به خود مشغول ساخته است. همین موضوع دلیلی است بر توجه بسیار ویژهی مردم و متفکّران زمانها و مکانهای مختلف، که نتیجهی زندگی حال و تأثیر آن در زندگی پس از مرگ را برایشان بسیار مهم ساخته است.
با توجه به آموزههای رهبران دینی، بسیاری از مردم معتقدند که زندگی میکنیم تا در زندگی بَعدی خود (چرخهی بازپیدایی یا جهان آخرت) در شرایط مناسبی قرار بگیریم تا زندگی شیرینی داشته باشیم. همین امر صاحبان فکر و خرد مکاتب و آئینهای متفاوت را برآن داشت تا مردمِ خود را به سوی برتر زیستن در این حیات کنونی و نیل به سعادت نهایی سوق دهند. این موضوع به قدری حائز اهمیّت است که راههای رسیدن به نجات مبدل به بحث اصلی تمامی مکاتب و آئینهای دینی شده است. تا جایی که رهبران دینی به این موضوع به عنوان بحثی اصلی پرداخته و دائماً مردم را به خوب زیستن ترغیب میکنند.
یکی از برترین شخصیتهای دینی که همواره مردم را به تفکر پیرامون خلقت و اهدافش ترغیب میکند، امام علی (علیه السلام) است که میفرمایند: «رَحَمَ اللهُ امرءً عَرَفَ مِن أینَ و فِی أینَ و إلی أینَ»1 خداوند رحمت کند کسی را که بداند از کجا آمده و در کجا قرار گرفته است و به سوی کجا میرود.
همین فرمایش امیرالمؤمنین که به عنوان یک رهبر دینی بزرگ شناخته میشود، دال بر مهم بودن موضوع زندگی است؛ اینکه چه عواملی خوشبختی و سعادت را در دنیای دیگر به بار میآورد. به بیانی دیگر این فرمایش امیرالمؤمنین همان دعوت عقلانی مردم به تدبّر و تفکر است تا بتوانند با تعقل، زندگی راستین و استواری بسازند. خداوند میفرماید: «أفَحَسِبتُم أنَّما خَلَقناكُم عَبَثاً وَ أنَّكُم إلَينا لاتُرجِعُونَ»2 آیا گمان کردید که شما را بیهوده خلق کردیم و به سوی ما باز نمیگردید؟
این آیه نیز اشاره به هدفمند بودن زندگی در این دنیا دارد و از وعدهی الهی برای بازخواست اعمال سخن میگوید؛ اعمالی که خود، مختار در انجام و یا عدم انجامش هستید.
این گونه تفکرات و پرسشها نیز در کشورمان و یا حتی کمی دورتر در شبه قارهی هند نیز مطرح بوده است. شخصی که به این موضوع فکر نموده، تفاسیر و پاسخهای متفاوت و یا بعضاً شبیه به دیگر متفکر را ارائه میدهد؛ البته علت این تشابه و یا تضاد فکری ریشه در ذات انسانی بشریّت دارد. مردم عوام به دلیل دارا بودن خصلت کمال یابی و تعقل، به پاسخهای این افراد توجه نموده و به دنبال یافتن جواب به این گونه سؤالات هستند تا بگویند از کجا آمدهاند، برای چه اساساً آمدهاند و باید در این دنیا چه اصولی را انجام دهند و از چه مواردی اجتناب کنند، به کجا خواهند رفت و در کل یک تحلیل جامع از زندگی برای خود ارائه دهند.
حال با توجه به موارد گفته شده به سراغ یکی از موضوعات چالش برانگیز خواهیم رفت؛ رنج در زندگی. به اعتقاد بسیاری از متفکران برجستهی آئینهای بزرگ، برای نیل به سعادت و رسیدن به زندگی راستین میبایست از مقولاتی چون رنج، درد و آثار وضعی آنها در زندگی این دنیا دوری کنیم تا در جهان بعدی اصلیترین چالش زندگی گریبان ما را نگیرد. اهمیّت این مقوله تا بدان حد نیز میرسد که برخی رنج را در مسیر زندگی کنونیشان مانعی برای سعادتمندی میدانند و برخی دیگر آن را کمک و لطفی از جانب باری تعالی برای نیل به رستگاری میپندارند.
همین امر نویسنده را برآن داشت تا پیرامون این موضوع به تقابل دو اندیشه بپردازد. اندیشهای که در دو دیار متفاوت و با دو تاریخ متفاوت، مورد وثوق بسیاری هستند؛ یکی از تاریخ کهن به نام بودا در شبه قاره هند و دیگری شاعر و عارفی به نام مولانا در ایران. در اين پژوهش به بررسي تطبيقي مفهوم رنج از ديدگاه مولوي و بودا پرداخته خواهد شد، لذا در اين فصل كليّات و اهداف پژوهش بيان میگردد تا مسير و پرسشهاي پژوهش براي ادامهی تحقيق و تهيه متون فصول بعد و حصول پاسخ مشخص گردد.
2- طرح مسأله
رنج اعم از رنج روحي يا جسمي (كه برخي آن را درد خواندهاند3) به عنوان امري انفسي است كه مستقيماً قابل ادراك است و هر موجود ذي شعوري، با تجربهی شخصی (انفسی4) آن را ادراك مينمايد؛ مانند بسياري از احساسات مثل شادي، غم، نفرت، ترس و… . اما اگر رنج براي هر موجودي كه آن را تجربه كرده امري مبرهن است پس در ميان مكاتب و انديشههاي مختلف، سخن از رنج آدمي از چه حيث بوده است؟ رنج به ويژه در حوزهي دين جايگاه قابل توجهي را به خود اختصاص داده است و در پي آن بزرگان عرصههاي مختلف فلسفي، كلامي و عرفاني در صدد تحليل و بررسی چرايي رنجهاي وجودي انسان و هر موجود زندهاي هستند. توجه به مقولهي رنج غالباً از آن حيث بوده است كه چرا رنج همواره يكي از لوازم تفكيك ناپذير حيات هر موجود زندهاي است و اساساً چرا رنج وجود دارد؟ چه عامل يا عواملي باعث رنجوري موجودات و مخصوصاً انسان ميگردد؟
از ميان مكاتب گوناگون، آئین بودایی و عرفان اسلامي جزء مكاتبي به شمار ميروند كه به طور قابل ملاحظهای به مقولهی رنج پرداختهاند. تا آنجا كه مكتب بودایی را ميتوان رنج محورترين مكتب ديني خواند. از آنجا که بررسی و تفسیر رنج در تمام سنتها و اندیشهها کار دشواری است لذا دامنهی محدودی را مشخص میکنیم تا بتوان رنج را در آن به دقت بررسي نمود.
رنج را از منظر روانشناختی میتوان نوعی حالت احساسی و هیجانی بسیار ناخوشایند دانست که با درد یا پریشانیِ درونیِ قابل توجهای همراه است که تنها موجودات ذی شعور از این حالت برخوردارند. اما همین حالتِ رفتاریِ موجودات، دارای معانی و تفاسیر واحد و گاهی متفاوت در میان افکار و ادیان است. بودا میگوید: «زائیده شدن رنج است؛ پیری رنج است؛ بیماری رنج است؛ مرگ رنج است؛ اندوه، زاری و درد، پریشانی و ناامیدی رنجاند. نرسیدن به آنچه شخص دوست میدارد رنج است؛ پنج توده یا پنج بخش دلبستگی رنج است.»5 اما همین موضوع از منظر قرآن به نحوی دیگر بیان میگردد؛ اگر یک رنج وجود داشته کنار آن دهها، صدها و بلکه بی شمار نعمت و برکت جای داده شده است. «إنَّ مَعَ العُسرِ یُسراً»6 قرآن کریم رنج بشر را مایهی درک ارادهی قاهرانهی حضرت حقّ تعالی دانسته اما بودا زندگی انسان را سراسر رنج میداند و غیر آن چیز دیگری را جای نمیدهد.
در یک تحلیل انسان شناختی باید بیان داشت که آدمی در این جهان امیال و خواستههایی دارد اما حضورش در این عالم جهت محقّق شدن آن امیال نیست. علّت اساسی و بنیادین رنج نیز تحقیقاً همین نکته است که انسان چیزهایی میخواهد و در صورت عدم تحقّق آن ناراحت خواهد شد و همین عامل حادث شدن آلام و رنج است.
رنج بردن و میزان آن برحسب تفاسیری که شخص از درد یا پریشانی خود دارد متفاوت است اگرچه رنج گاهی با درد یکی دانسته میشود اما این واژهها دو کلمهی جدای از هم هستند که در برخی مفاهیم کنار یکدیگر میآیند. درد الزاماً مشتمل بر بُعد عاطفی نبوده و نیازی نیست ناخوشایند باشد. آن، گونهای احساسی است که به لحاظ شدت و دوام با رنج متفاوت است که توضیح کامل آن در پژوهشِ پیش رو ارائه خواهد شد.
بررسی همین موضوع که از دیرباز مورد توجه تمامی مکاتب دینی و صاحب نظران بوده، تا به این حدّ نیز رسید که مردم عوام هم توجه به رستگاری و نیل به زندگی جاودانه را موضوعی اساسی در این حیات مادی یافتند. رنج از نظر سیدارته گوتمه نتیجهی گرفتاری در چرخهی باز پیدایی یا تولّد دوباره است (که عامل اصلی آن جهل و راه رهایی از آن معرفت به حقیقت است). حال با در نظر گرفتن نظرات این شخص و مکتب دینیاش میتوان در ابعاد دیگر رهایی از این چرخه، نکات تکمیلی بیشتری را نیز یافت.
اهمیّت این موضوع تا بدان حد میرسد که نظر بودا و برخی دیگر از مکاتب هندویی در رابطه با رنج و چرخهی باز پیدایی در زندگی، به افکار، اعمال و حتی اشعار برخی از مردم غیر شبه قارهی هند نیز سرایت کرده؛ هرچند اين سرايت بديهي است اما اين مسأله كه تأثیرات بودا و آموزههایش و انتقال آن اعتقادات به مکاتب و اندیشههای مردم غیرشبه قارهی هند به چه میزان بوده و تا کجا رخنه پیدا کرده است، نياز به بررسي و تعميق دارد.
به نظر پژوهشگران، از بین آئینهای کهن رایج و مورد اعتنای اقوام آسیای مرکزی، آئین بودایی را میتوان یکی از گستردهترین آنها دانست. این مذهب از موطن اصلی خود در شمال هندوستان آغاز شد و در دوران کوشانیان، در اثر کوشش و فعالیت هیأتهای مذهبی در افغانستان امروزی و سپس در ماوراءالنهر و فرغانه گسترش یافت. آثار قدیمیتر آئین بودایی در قرقیزستان هم پیدا شده است. علاوه بر آن در بخشهای شمال شرقی چین، منابع محلی تماس با این مذهب را از اوایل سالهای میلاد مسیح ذکر کردهاند، که این تماس گویا از طریق آسیای مرکزی انجام گرفته است.7
از جمله بازتاب ها و آثار ظهور کیش بودایی در جنوب آسیا، وجود برخوردهای عقیدتی و زبانی بین بودائیان و ایرانیان آسیای میانه و حاصلش گرایش ایرانیان آن منطقه به دین بودایی و شاخههای متفاوت اعتقادی آن مذهب نوین بود. شناخت واژه های ایرانی در متون چینی به ما این آگاهی را نیز می رساند که به احتمال قوی، ایرانیان آسیای میانه در نشو و نما و اعتقادات در حال شکل گیری فرقه مهایانه در شمال هند که قرن ها زیر نفوذ ایرانیان و سکاهای مهاجر و هلنیست های یونان بوده، نقشی چشمگیر داشته اند.8 مهمترین تعلیم بودا این است که” هر چیزی خاستگاهی دارد و خاستگاه رنج، تشنگی است؛ یعنی طلب و شهوت که مایل به اینجا و آنجاست. هر چیزی که در جهان عزیز و لذت آورست، تشنگی از آنجا پیدا میشود؛ خاستگاه رنج آنجاست.9
متن جاتكه نیز يكي از متون مهم بودايي است، محتواي اين متن بيانگر زندگيهاي متوالي بودا در زمانهايي است كه در جسم حيوانات تجلّي يافته و گاهي خود را قرباني برهمن گرسنه نیز كرده است. درون مايهی بيشتر اين حكايتها، ايثار ميباشد. هدف بودا در داستانها، نجات و رستگاري بشريّت است. چنان كه گفته شد از منظر بودا گرفتاری در چرخهی بازپیدایی یا تولّد دوباره همان منشأ رنج است و ميتوان چنين نتيجه گرفت كه تمام محتوا و بستر داستانهاي جاتكهها تحت تأثير اين روايت بودا از رنج قرار دارد.
اما در مقايسه با متن جاتكه، مثنوي مولوي نيز مملو از داستانهاي گوناگونی ميباشد. هر دو انديشمند از قالب داستاني طبيعت محور براي انديشههاي خود استفاده نمودهاند اما مسأله اينجاست كه آيا شباهت بين اين دو محدود به قالب و سبك روايتي آنهاست؟ يا اينكه در مباني نظري و انديشهاي نيز، هم جهت يا تأثير پذيرفته از يكديگر (مولوي از بودا) بودهاند يا خير؟ در اين پژوهش تنها به بررسي يك بُعد از ابعاد انديشههاي نظري ـ عرفاني به نام “رنج” نزد دو متفكّر مذكور با تكيه بر داستانها و افسانههاي جاتكه و مثنوي خواهيم پرداخت.
لذا پرسش اصلی در این وادی
