
تقدیم به:
پدر و مادر و همسرم
فهرست مطالب
فصل اول: طرح تحقيق
1-1- مقدمه 3
1-2- بيان مسأله 3
1-3- اهميت و ضرورت انجام تحقيق 7
1-4- اهداف پژوهش 9
1-5- مرور ادبيات و سوابق پژوهش 9
1-6- جنبه جديد بودن و نوآوري در تحقيق 13
1-7- نام بهرهوران (سازمانها، صنايع و يا گروه ذينفعان) 13
1-8- سؤالات تحقيق 13
1-9- فرضيههاي تحقيق 14
1-10- مشکلات تحقيق 14
فصل دوم: ادبيات و چارچوب نظري تحقيق
2-1- مقدمه 16
2-2- تحققپذيري 17
2-3- سير تحولات برنامهريزي شهري در تحققپذيري طرحها 18
2-4- دلايل اصلي ناکارآمدي طرحها 20
2-5- عوامل تحقق طرح 24
2-6- تحققپذيري طرح 24
2-7- بررسي امکانپذيري اجرايي و واقعنگري طرح 24
2-8- برنامهريزي مشارکتي طرح و مشارکتپذيري اجرايي آن 25
2-9- آسيب شناسي طرحهاي توسعه شهري در بافتهاي فرسوده 26
2-10- رويكردهاي طرحهاي بهسازي و نوسازي بافت هاي قديمي و فرسوده شهري 27
2-11- مراجع قانوني مداخله کننده دربافت قديم شهرها 28
2-12- سطوح برنامهريزي در برنامهريزي نوسازي 30
2-13- سطوح مداخله 30
2-14- نظام اجرايي طرح 30
2-15- اجرا 30
2-16- نظام جامع مديريت اجرايي طرح 31
2-17- نظام اداري و تشکيلاتي اجرايي 32
2-18- نظارت بر اجراي طرح 32
2-19- برنامهريزي عملي 33
2-20- برنامهريزي به مثابه فرايند 33
2-21- طرحهاي ويژه ساماندهي و احياء بافت هاي مرکزي و فرسوده 34
2-22- مديران شهري و تحققپذيري طرح 34
2-23- مشارکت مردم ضامن تحقق طرحهاي توسعه شهري 34
2-24- مشارکت هاي مردمي، شرط اصلي تحقق نوسازي 35
2-25- عوامل و الزامات تحققپذيري طرح 37
ظرفيت سازي نهادي 38
2-26- ظرفيت سازي در محله 41
2-27- الزامات حقوقي 41
2-28-1- مشارکت 46
2-28-2- ديدگاههاي فلسفي در زمينه مشاركت 47
2-29- جايگاه مشارکت مردم در طرحهاي بهسازي و نوسازي بافت شهري 48
2-30- طرفين مشارکت 49
2-31- موانع و مشکلات نوسازي بافت فرسوده 55
2-32- اصول نوسازي بافت فرسوده 58
2-33- فرايند تحققپذيري طرح 59
3-34- راهبردهاي بهسازي و نوسازي بافتهاي فرسوده 59
2-35- الزامات و مقتضيات اجرايي تحقق طرح 61
2-36- الزامات تحققپذيري طرح بهسازي و نوسازي 63
فصل سوم: روش تحقيق محدوده مورد مطالعه
3-1- مقدمه 67
3-2- روش تحقيق 67
3-3- جامعه آماري 68
3-4- ابزار گردآوري اطلاعات و روايي و پايايي آن 68
3-4-1- ابزار گردآوري اطلاعات 68
3-4-2- روايي و پايايي پرسشنامه 70
3-5-متغيرهاي تحقيق 70
3-6- روش تجزيه و تحليل دادهها 71
3-7- محدوده مورد مطالعه 71
3-8- ويژگيهاي جمعيتي (ترکيب و ساختمان جمعيت بافت قديم) 75
3-9- خلاصه مطالعات وضع موجود بافت فرسوده مرکزي كرمانشاه 76
3-9-1- مطالعات کالبدي 76
3-9-2- مطالعات سازمان فضايي 77
3-9-3- مطالعات حمل و نقل 77
3-9-4- مطالعات جمعيتي 77
3-9-5- مطالعات اجتماعي 78
3-9-6- مطالعات اقتصادي 79
3-9-7- مطالعات سيما و منظر شهري 79
فصل چهارم: تجزيه و تحليل ويافتههاي تحقيق
4-1- مقدمه 82
4-2- يافتههاي پژوهش 82
4-2-1- بررسي طرح ساماندهي و احياء بافت فرسوده مرکزي شهر کرمانشاه 82
4-2-2- الزامات تحققپذيري طرح ساماندهي و احياء بافت فرسوده مرکزي شهر کرمانشاه 88
4-2-2-1- مقايسه معيارها به صورت زوجي با توجه به هدف مطالعه 93
4-2-2-2- رابطه عوامل طرح و تحققپذيري آن 96
4-2-3- راهبرد و استراتژي مناسب جهت تحققپذيري طرح 99
فصل پنجم: آزمون فرضيهها،نتايج و پيشنهادات تحقيق
5-1- مقدمه 110
5-2- بررسي و تفسير يافته هاي پژوهش و آزمون فرضيات 110
5-2-1- مهندسين مشاور راه درست و فرايند منطقي مسئلهگشايي را در مطالعات و پيشنهادات طرح ساماندهي بافت فرسوده مرکزي شهر کرمانشاه طي نکرده است. 110
5-2-2- مهمترين عوامل تحققپذيري طرح ساماندهي و احياء بافت مرکزي شهر کرمانشاه عوامل اقتصادي – اجتماعي، تخصص اجرايي و فناوريهاي تکنولوژيکي نوين شهرسازي ميباشد. 113
5-2-3- راهبرد مناسب جهت تحققپذيري طرح، برنامهريزي سيستماتيک، مشارکتي و مديريت يکپارچه شهري است. 114
5-3- نتايج پژوهش 116
5-4- پيشنهادات پژوهش 116
5-5- منابع و مأخذ 122
چکيده
يک برنامه و طرح خوب ميتواند شهر را تغيير دهد. امروزه رويکرد جهاني به طرحهاي توسعه شهري، رويکرد مسئله محور براي حل مسايل شهري است و بدون شک بافتهاي فرسوده شهري و بهسازي و نوسازي آنها يکي از مسايل اساسي و مهم ميباشد و شناخت و تحليل اين مسئله و ارائه راهکار در اين زمينه، اصولاً از نتايج مورد انتظار طرحهاي توسعه شهري است. با توجه به تحققپذيري پايين و عدم موفقيت مداخلات نوسازي در اکثر طرحهاي شهري در کشور ما نياز به واکاوي دلايل اين مسأله احساس مي شود. آخرين بخش از شرح خدمات يک برنامه شهري، بخش تحققپذيري آن است. با گذشت چندين دهه از تصويب و اجراي طرحهاي توسعه شهري در بافتهاي فرسوده، اين طرحها به اهداف خود دست نيافتهاند که هدف اين پژوهش بررسي عوامل و الزامات تحققپذيري طرحهاي توسعه شهري در بهسازي و نوسازي بافتهاي فرسوده ميباشد. پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردي- توسعهاي و به لحاظ روش توصيفي – تحليلي (پيمايشي) ميباشد. جامعه آماري پژوهش شامل کارشناسان شهرداري، سازمان بهسازي و نوسازي، مسکن سازان غرب، ميراث فرهنگي و شوراي شهر و يا رؤساي ادارات و نهادهاي ذيربط و همچنين مطلعان محلي و کارشناسان طرحهاي توسعه شهري و بهسازي و نوسازي شهري و مهندسين مشاور که 20 پرسشنامه در بين آنها توزيع گرديد. براي تجزيه و تحليل اطلاعات از روش تحليل محتوا و از نرمافزارهاي expert choice براي وزندهي به عوامل و مقايسه دودويي آنها و از مدل SWOTبراي راهبرد مناسب پژوهش و از SPSS نيز براي تحليل عوامل و رابطه بين متغيرهاي مستقل و وابسته استفاده شده است. مهندسين مشاور تدبير شهر(1386) در اثري به عنوان “طرح ساماندهي بافت مرکزي شهر کرمانشاه” به مطالعه، شناخت و ساماندهي بافت مرکزي شهرکرمانشاه پرداخته که کارفرماي طرح (شهـــرداري كرمانشـــاه)، مشـاور (مهندسان مشاور تدبير شهر) و مجري طرح شهرداري کرمانشاه و سازمان بهسازي و نوسازي شهر کرمانشاه بوده است. يافتههاي تحقيق نشان میدهد الزامات مديريتي- نهادي(0.299)، الزامات اجتماعي- مشارکتي (0.270)، الزامات اقتصادي و مالي(0.157)، الزامات حقوقي – قانوني (0.091)، الزامات فني و تکنولوژيکي (0.058)، الزامات کالبدي- فضايي (0.056)، الزامات محيط زيستي (0.040) و الزامات فرايندي طرح (0.030) اوزان کارشناسي متخصصان در جهت تحققپذيري طرح بودهاند و استراتژيک بهينه و راهبردي تحققپذيري طرح ساماندهي بافت فرسوده مرکزي شهر کرمانشاه راهبرد تدافعي ميباشد که برنامهريزي سيستماتيک، مشارکتي و مديريت يکپارچه شهري بوده است در نهايت تاکيد اساسي پژوهش بر توانمندسازي ساکنين و شهروندان بافت فرسوده و توجه به ارتقاء کيفيت زندگي آنها و ساماندهي بافت توسط خود آنها با حمايتهاي مديريت شهري ميباشد و تحققپذيري طرحهاي ساماندهي و بهسازي و نوسازي بافتهاي فرسوده عزم ملي و مديريت جهادي مديريت شهري را ميطلبد.
واژگان کليدي: تحققپذيري، طرح ساماندهي بافت فرسوده، بافت مرکزي شهر کرمانشاه
فصل اول: کليات پژوهش
1-1- مقدمه
يک برنامه خوب ميتواند شهر را تغيير دهد (HABITAT, 2012). تهيه يک طرح دقيق و کارشناسانه، شرط لازم موفقيت يک طرح است ولي شرط کافي تحقق طرح، به دقت نظر مشاور در شيوه تحليلهاي فني- اقتصادي و هدايت آن طرح باز ميگردد (عباسزادگان و بدري،1392: 91). ابزار و راهحل منطقي و عملي بسياري از کشورها براي فائق آمدن بر مسائل و مشکلات شهرها و نواحي شهري و بهبود شرايط زيستي و کالبدي آنها؛ انجام مطالعات شهري و تهيه و اجراي طرحهاي توسعه شهري بوده است. به موجب قوانين موضوعه در ايران، اين طرحها مهمترين ابزار ساماندهي کالبدي شهرها است و انجام انواع اقدامات و صدور انواع مجوزهاي عمراني براساس آنها انجام مي شود. اما موفقيت اين طرحها، همواره مورد سوال و ترديد بوده است. زيرا اين طرحها نه تنها در تحقق اهدافشان ناکام بودهاند بلکه، در مواردي خود مشکلات جديدي را نيز ايجاد نمودهاند. دلايل ناکامي و ناکارآمدي آنها در دو عنوان کلي عبارتند از (علي اکبري و همکاران، 1392: 98 ):
1. مشکلات محتوايي و روششناسي2. مشکلات اجرايي
يکي از معضلات کنوني شهرسازي کشور جدايي ميان روند تهيه وتصويب طرحهاي توسعه شهري و روند اجرا و مديريت آنهاست.
بررسي سياستهاي احياء و نوسازي مراکز شهري در ايران بيانگر دولتي بودن طرحها، يکجانبهگرايي قوانين و مقررات ( مانند ماده 8 و 9 تملک املاک در مسير طرحهاي عمراني شهر)، انعطافناپذيري طرحها با شرايط محلي و غيرمشارکتي بودن آنها و دخالت بيشتر دستگاههاي دولتي در تخريب مراکز شهري، کم توجهي به شرايط اجتماعي و اقتصادي ساکنان محلات مرکزي شهرها و تصاحب اجباري املاک شهروندان است. لذا باعث ايجاد نارضايتي عمومي و افزايش مقاومت ساکنان محلي شده و فرايند احياء مراکز شهري را با چالش جدي مواجه کرده است. (رهنما، 1388: 314). امروزه رويکرد جهاني به طرحهاي توسعه شهري، رويکرد مسئله محور براي حل مسايل شهري است و بدون شک بافتهاي فرسوده شهري و بهسازي و نوسازي آنها يکي از مسايل اساسي و مهم ميباشد و شناخت و تحليل اين مسئله و ارائه راهکار در اين زمينه، اصولاً از نتايج مورد انتظار طرحهاي توسعه شهري است(شفيعي دستجردي،91،1392).
1-2- بيان مسأله
با توجه به تحققپذيري پايين و عدم موفقيت مداخلات نوسازي در اکثر طرحهاي شهري در کشور ما (عندليب، 1386) نياز به واکاوي دلايل اين مسأله احساس مي شود ميتوان گفت از ميان ديدگاههاي مطرح شده در مورد نقش دولت در طرحهاي شهري از سال 1950به بعد، دو نگرش به عنوان مرز تغيير اين ديدگاهها و نقش دولت در زمينه مسائل شهري همواره در ادبيات شهرسازي داراي اهميت است اين دو نگرش يکي سياست فراهم کننده1 (keare,douglash and seott parries, 1982)که تا ساليان اخير همواره مجراي مداخله در بافتهاي فرسوده بوده است ليکن به علت بروز مشکلاتي ناشي از اين نوع سياست در زمينههاي اجتماعي، فرهنگي، ميزان رضايت مردم و نيز رويکرد رايج جهت کاهش تصديگري دولت در چند سال گذشته توجه به ديدگاه ها و سياستهاي توانمند کننده2 افزايش پيدا کرده است که همگام با ادبيات روز شهرسازي دنيا (world bank 1993 , housing : enablig markets to work) و نيز در راستاي سياست هاي نظام مبني بر مشارکت مردم در همه زمينهها وارد فرهنگ شهرسازي کشور شد.
يکي از مفاهيم کليدي در الگوي طرحهاي ساختاري-راهبردي موضوع تحققپذيري3 است، يعني مطالعات و پيشنهادات طرح ميبايد در راستا و چارچوب موضوعات و محورهايي صورت گيرد که در عمل بيشترين قابليت و امکان را براي اجرا و تحقق داشته باشد (اديب زاده و حسيني، 1387: 2).
از اين نظر بخشي از مطالعات پايه در تهيه طرحهاي توسعه و عمران به مطالعات امکان سنجي4 اختصاص مييابد. به طور کلي سنجش تحقق پذيري طرحها و برنامه هاي پيشنهادي بر اساس دو شاخص تأثيرگذاري5 و کفايت6 انجام ميشود. منظور از «تأثيرگذاري» اين است که اقدامات انجام شده تا چه ميزان در جهت اهداف مورد نظر عمل مي کند و مفهوم «کفايت» براي آن است که ميزان تأثيرگذاري در حد لازم و کافي در نظر گرفته شود (مهديزاده، 1386).
سازمان ملل “مرکز سازمان ملل متحد براي سکونتگاههاي انساني7” در سال 1995 در توصيه هاي خود براي اصلاح نظام برنامهريزي شهري ايجاد تغييرات در موارد متعددي را
