
تقدیم
به یاد پدرم
و تقدیم به
دخترم که اگر چه در بستر مدرنیّت زندگی میکند امّا بار غربت و تنهایی آن را با چنگ زدن به رشتههای سنّت به دوشمیکشد
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده 1
مقدّمه 2
فصل اوّل: کلیّات پژوهش
1-1- بيان مسأله 6
1-2- اهمیّت و ضرورت انجام پژوهش 6
1-3- پیشینه پژوهش 7
1-4- جنبه جديد بودن و نوآوري در پژوهش 8
1-5- اهداف مشخص پژوهش 9
1-6- سؤالات پژوهش 9
1-7- فرضيّههای پژوهش 9
1-8- روش شناسی تحقیق 10
فصل دوّم: مبانی نظری پژوهش
2-1- بررسی تعاریف 12
2-1-1- مدرن 12
2-1-2- مدرنیّت 12
2-2- مبانی نظری تجدّد 14
2-2-1-انسانشناسی 14
2-2-2-معرفتشناسی 14
2-2-3-هستیشناسی 15
2-2-4- دینشناسی 15
2-2-5- سودانگاری 16
2-2-6- عقلانیّت ابزاری 16
2-3- بررسی مؤلّفهها و ارکان مدرنیسم یا مدرنیّت 16
2-3-1- نسبیگرایی 19
2-3-2- صنعتیسازی 19
2-3-3- جهانیسازی 20
2-3-4- فردیّتگرایی اخلاقی 21
2-3-5-گذار از سنّت و پیشرفتگرایی 21
2-3-6- انسانمحوری 22
2-3-7- علم گرایی 23
2-3-8- عرفی بودن 24
2-3-9- آزادیخواهی 26
2-3-10- سرمایهداری 27
2-3-11- اثبات گرایی تجربی 27
2-3-12- (اصالت عقل) اساس معرفت و شناخت 28
2-3-13- اصالت تسمیه 29
2-4- اصول کاربردی در حوزه سیاست 29
2-4-1- دموکراسی 29
2-4-2- بوروکراسی 30
2-4-3- ناسیونالیسم 30
2-4-4- جمهوریّت 32
2-5- هدف و غایت محوری تجدّد یا مدرنیسم 33
2-6- بررسی تاریخی و کاربردی مدرنیسم فلسفی در حوزه ادبیّات 33
2-7- رویکردهای موافق و مخالف مدرنیسم در ادبیّات جهان 38
2-8- اندیشمندان مدرنیسم و شبه مدرنیسم در ایران 40
2-9- رمان 43
2-9-1- رمان فارسی 44
2-9-2- رمان تاریخی 44
2-9-3- تاریخچه رمان در ایران 45
2-9-4- رمان مدرن در ایران 46
2-9-5- معرفی محمّد باقر خسروی و بررسی آثار 47
فصل سوّم: بررسی مدرنیسم و شبهمدرنیسم در شمس و طغرا و ماری ونیسی
3-1-خلاصه شمس و طغرا 50
3-1-1- جلد اوّل 50
3-1-2- جلد دوّم ماري ونيسي 50
3-2- تحلیل رمان شمس و طغرا 51
3-3- بازتاب مدرنیسم و شبهمدرنیسم در رمانهای تاریخی شمس و طغرا و ماری ونیسی(ونیزی) 56
3-3-1- مجادله میان سنّت و تجدّد 56
3-3-2- عشق 58
3-3-3- سبک رفتار با رقیب مخالف 60
3-3-4- حضور زنان در رمان ماری ونیسی و شمس و طغرا 60
3-3-5- مخالفت با چند همسری شمس و تناسب آن با شبهمدرنیسم 61
3-3-6-«هدف وسیله را توجیه میکند» در شمس و طغرا و ارتباط آن با موضوع مدرنیسم 62
3-3-7- نسبی گرایی 63
3-3-8- فردیّت گرایی و تابعیّت از خواستهها و آرزوها 63
3-3-9- عدم رعایت آداب شرع دینی 64
3-3-10- ناسیونالیسم اسلامی 64
3-3-11- روشن فکری و سکولاریسم دینی 67
3-3-12- خردگرایی 67
3-3-13- انتقاد از برخی جنبه های ظاهری روحانیت 69
3-3-14- افشاگری مفاسد کلیسا 69
3-3-15- جمهوریّت 70
3-3-16- گرایش به مهارتها و سرگرمیهای زنان و نیز معیار زیباییشناختی آنان بر اساس نظر فرنگیان در فرنگ 71
3-3-17- مخالفت با استبداد و اختناق 72
نتیجهگیری و پیشنهاد 73
فهرست منابع و مآخذ 76
چکیده انگلیسی II
چکیده
رمان شمس و طغرا و ماری ونیسی از اوّلین رمانهای ایرانی در سدۀ معاصرند که نویسندهی آن توانسته رویکرد به قالب سنّتی در تبیین مؤلّفهها و مضامین، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را کنار گذاشته و با نظر به شبهمدرنیسم و الهامگیری از فضای دنیای جدید، مقولاتی را که تا پیش از این در پهنهی رمان مطرح نبوده مورد تبیین قرار دهد. محمّد باقر ميرزا كرمانشاهي، نویسندهی این رمانها، سعی داشته؛ مضمون تاریخی رمانهای خود را با در نظر گرفتن مسائلی پیرامون سنّتهای موجود و گاهی افراطی دررابطه با نقش زنان در جامعه، موضوع سنّت و شکستن سنّت، برخی معیارهای اسلامی در روابط خانوادگی و ازدواج و منکوب کردن چند همسری در تقابل با سبک و سنّت موجود به تصویر کشاند. از یافتههای اساسی این پژوهش شناسایی مؤلفههای مدرنیستی و شبهمدرنیستی است که مهمترین آنها در رمانهای شمس وطغرا و ماری ونیسی عبارتند از است: دموکراسی، ناسیونالیسم، دفاع از جمهوریت، گرایش به سرمایهداری، روشنفکری دینی، خردگرایی، مخالفت با دستورات و مفاسد کلیسا و سنتگریزی و موارد دیگر است که به استخراج آنها در فصل سوم پرداخته شده است. شاید مهمترین عنصر و یافته در بررسی مدرنیسم در رمانهای شمس و طغراو ماری ونیسی، پردازش روان شناختی شخصیتهای داستان- به خصوص زنان- تحلیل سیاسی، اجتماعی، محیط و همچنین استقلال عملی و نسبی شخصیّتهای داستان است که بسیار جدید بوده و همه از اندیشههای شبهمدرنیستی وی ناشی میشود. از دستاوردهای دیگر این پژوهش بسامدیابی مولفههاست؛ در رمان شمس و طغرا ابتدا ناسیونالیسم و سپس سنتگریزی ازبسامد بالایی برخوردار هستند؛ و در رمان ماری ونیسی مؤلفه دموکراسی و سپس جمهوریّت بسامد بالایی دارد.
واژگان کلیدی: مدرنیسم، شبهمدرنیسم، محمدباقر میرزای خسروی، رمان تاریخی،رمان شمس و طغرا، رمان ماری ونیسی
مقدّمه
در بحبوحـهی زمانی قبل و بعد از مشروطیّت شاهد سبکها و نمودهای جدیدی در ادبیّات معاصر کشور بودهایم؛ که یا ناشی از پویایی درونی با ایجاد شدن بستر مناسب در زمان بوده و یا ناشی از شرایط و تحولات برون مرزی بوده است. «مدرنیسم1 با مجموعهی گستردهای از فرهنگ، تاریخ و فلسفه در ادبیّات داستانی و شعر از آن جمله سبکهایی است که همزمان با پیدایش، توانست شعرا و نویسندگان متعدّدی را در سطح جهان تحت تأثیر خود قرار دهد و با رویکردی نوین توانست بر پیکره و شالودۀ ادبیّات ملل نقش زیادی ایفا نماید.
اگر چه تاریخ بنیان مدرنیسم یا مدرنیّت بر طبق گفتمان منتقدان به دوران رنسانس یا نوزایی باز میگردد؛ امّا ادبیّات مدرن در قرن 20 رشد قابل توجهای داشتهاست» (نوذری،1380:109-106).
یکی از دلایل تغییر و تحوّلات ادبی، تحوّلات بافت فرهنگی جامعه است. این بافت فرهنگی که به تحوّل عمیق و غالبا شتاب زدۀ جامعه و تماس با افکار و الگوهای غربی وابسته است، «در ترکیه جنبش اصلاحات، در سوریه و مصر(النّهضه) و در پنجاب جنبش سبکهای اصلاحطلب را پدید میآورد. ما در اغلب موارد با پیشرفت بورژواها و ظهور نخبگان جدید روشنفکر روبهرو هستیم که اندیشههای اصلاحطلبانه، ملیگرایانه و گاه نوکیشانه، در میان آنها گسترش مییابد. بر این بافت و بستر است که شکلهای جدید ادبی و در درجۀ اوّل رمان، رشد میکنند»(بالایی،1377:10).
در ایران و در حوزۀ شعر و داستانسرایی فارسی، ادبای کشور با تأثیرپذیری و تقلید از نویسندگان اروپایی بخصوص فرانسه و تحوّلات عمیق ادبیّات جهان توانستند به خلق آثار مشخّصی بپردازند.
از این دسته میتوان به شخصیّتهای مشهور و برجستهای در حوزۀ شعر و داستان اشاره کرد که یکی از مهمترین و در عین حال پیشتاز آنان در رویکرد به ادبیّات با جهانبینی مدرنیّت یا مدرنیسم محمدباقر میرزا خسروی کرمانشاهی است.
محمّدباقر میرزا خسروی کرمانشاهی یا محمّد باقر میرزا دولتشاه، متخلّص به خسروی (زاده: ۱۲۲۸ ه.ش در کرمانشاه، درگذشت: ۱۲۹۸ ه.ش در تهران) ادیب، نویسنده، شاعر ایرانی در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری بود. «وی یکی از پیشوایان نثر نو ادبی و نویسندۀ نخستین رمان تاریخی در تاریخ ادبیّات ایران محسوب میشود»(یوسفی،1367 :200).
نخستین رمان تاریخی ایرانی در سال ۱۲۷۸ه.ش(۱۳۲۷ ه.ق) در سه جلد تحت عناوین شمس و طغرا، طغرل و هما و ماری ونیسی توسط محمد باقر میرزا خسروی کرمانشاهی نوشته شد.
خسروی از اشرافی بوده که در زمان انقلاب مشروطه به مشروطهخواهان پیوست. وی همچون نویسنده و مترجم، با الهام از جرجی زیدان رمان تاریخی شمس و طغرا را به نگارش درآورد. وی یگانه نویسندهی مشروطه است که در داستان تاریخیاش به بازگشودن رخدادهای پس از اسلام و نیز رویدادهای دورۀ چیرهمندی مغولان در ایران بویژه استان فارس در زمان سعدی پرداخته. «هر آیینه خسروی گونهای نوین در ادبیّات پارسی آفریده است. از نگاه کلّی باید گفت که خسروی جسارت آن را داشته که با هستی و چیرگی خانها و پارهای از واقعیّتهای پیوسته به این لایه سخن بگوید که هنوز در ایران امروز هم شنیدنش رنجآور است. زبان او ساده و تصویرهای چندانی ندارد و بیشتر خود را به زبان گفتاری نزدیک میکند»(علوی،1386:191).
شمس قهرمان رمان، نجیبزادهای ایرانی که نخست شیفتۀ یک زن مغولی، سپس دلباختهی ماری اهل ونیس و پس از آن دلداهی شاهزاده آبش خاتون میشود که این دلبستگی با دستآوردهای نفسانیّات مدرنیّت عجین است. اگرچه گرايش تجدّدگرايي خسروي مثل بقيۀ نويسندگان اين دوره افراطي نميباشد امّا به هر حال او ستايشگر و مجذوب غرب مدرن و مظاهر و اركان فرهنگي و سياسي آن است و اين را در ستايشي كه از جمهوري بورژوايي مدرن بيان ميكند نشان ميدهد. البتّه همين رويكرد مجذوبانهی او به خوبي نشاندهندهی نگرش سطحی و ظاهرگرايي وی در شناخت تمدن غربي و مجذوبيّت نسبت به آن نيز است.
با توجه به اهمیّت آثار خسروی و برجسته بودن آنان در حوزهی ادبیّات مدرنیسم در داخل کشور، این پژوهش به دنبال بررسی بازتاب مدرنیسم در رمانهای تاریخی شمس و طغرا و ماری ونیسی است.
این پژوهش در سه فصل به عبارت 1- کلیات 2- مبانی نظری پژوهش 3- بازتاب مدرنیسم در رمانهای تاریخی شمس و طغرا، گردآوری شده است.در فصل اوّل به بررسی کلیات پژوهش و ساختار کلی آن پرداخته شده است و در فصل دوم مبانی نظری مدرنیّت و مؤلّفههای آن تشریح و توضیح داده شده است.در فصل سوّم که مهمترین بخش این پژوهش است؛ به استخراج و تبیین مؤلّفهها درنهادهای خانواده، سیاست و اجتماع که در تضاد با سنتهای آنها نیز هست؛ پرداخته شده است.
فصل اوّل
کلیّات پژوهش
1-1- بيان مسأله
محمّدباقر خسروی نویسندۀ دو رمان تاریخی شمس و طغرا و ماری ونیسی، روایت عاشقانۀ زن و مردی را به عنوان موضوع اصلی و محوری خود قرار داده است؛ امّا در این دو رمان، عشق رمانتیک طی سلسله حوادثی دو شخصیّت اصلی رمان را با چالشهایی روبهرو میکند که از دل این چالشها، تقابلی از اندیشههای کهنه با نو ایجاد میشود که آگاهانه یا ناخودآگاهانه تفکرات و باز خوردهای نویسنده در رگ و شریان شخصیّتهای اصلی رمان ریشه میدواند. شناسایی این بازخوردها و به عبارتی بازتاب این اندیشهها که ظهورآنها مقارن با عصر نویسنده است، موضوع و مسألۀ این پژوهش است. آن چه از مدرنیسم در این پژوهش مورد نظراست، نه تنها از نوع مدرنیزاسیون در شیوههای زندگی ماشینی نیست؛ از نوع شیوۀ نگارش داستاننویسی به شیوه و تکنیکهای مدرن در مقابل نگارش رئالیستی و یا در همسویی با پست مدرن هم نیست؛ بلکه منظور از مدرنیسم در این پژوهش بررسی تفکرات نو و تجدّدگرایی در باورها و نگرش انسانهاست که در تقابل مداوم با سنّت است. این ستیز در اواخر قرن نوزده میلادی ابتدا در اروپا و امریکا و سپس در ایران با عواملی چون نهضت ترجمه، داد و ستدهای فرهنگی در عهد قاجار و غیره، عدّهای از روشنفکران جامعۀ آن روز ایران را به خود جذب میکند؛ بهنظر و گمان منتقدان، خسروی نیز به سمت و سوی تجدّدخواهی گرایش پیدا میکند؛ امّا نه از نوع افراطی. پس منظور از مدرنیسم در این پژوهش تجدّدگرایی در مقابل سنّت است و شناسایی نمود این گرایش در پرداخت رمانهای معروف شمس و طغرا و ماری ونیسی.
1-2- اهمیّت و ضرورت انجام پژوهش
از آنجا که رمانهای محمّدباقرخسروی دورۀ حسّاسی از تاریخ گذشتۀ ایرانِ قرن هفتم را در بر میگیرد و در عین حال زمان نگارش رمانهای او مصادف با حضور روسها در ایران و رواج افکار آزادیخواهی و وطن پرستی است، او به اعتبار آثارش
