
به مزيت رقابتي از طريق مديريت صحيح زنجيره تامين هستند، بسيار مفيد ميباشد.
همچنين به اين علت كه پژوهش اخير از ساختار تصميمگيري چند شاخصه براي انتخاب تامينكننده استفاده ميكند ميتوان از آن در كليه تصميمگيريهايي كه در آن تصميمگيرنده با يك ساختار پيچيده، چند شاخصه و با اثر گذاري شاخصها بر يكديگر روبرو است، استفاده نمود.
1-7: قلمرو مكاني پژوهش
قلمرو مكاني پژوهش حاضر، تامينكنندگان مواد اوليه شرکت صنایع فولاد مازندران ميباشد.
1-8: قلمرو زماني پژوهش
پژوهش حاضر به لحاظ قلمرو زمانی، فرا زمانی محسوب گشته لاکن دادههای پرسشنامه در محدوده زماني از مهر ماه سال 1391 تا پايان سال 1391 ميباشد.
1-9: شرح واژههاي كليدي پژوهش
زنجيرهتامين: شامل دو يا چند سازمان است كه بطور قانوني از يكديگر جدا بوده و توسط
جريانهاي مواد، مالي و اطلاعات به هم مرتبط هستند و هدف آنها ارائه خدمت يا محصول به مشتري نهايي ميباشد]47[.
مديريت زنجيرهتامين: مديريت زنجيره تأمين به عنوان مجموعهاي از رويكردها و تلاشهايي به شمار ميرود كه از توليدكنندگان، عرضهكنندگان و توزيعكنندگان حمايت نموده و زنجيره ارزش را به گونهاي هماهنگ مينمايند كه محصولات در مقادير مناسب، زمان مناسب و مكان مناسب توليد و توزيع گرديده تا در نتيجه رضايت مشتري حاصل گردد]47[.
تامينكننده: به سازماني اطلاق ميشود كه كالاي مورد نياز سازمان ديگر را به مقدار مناسب، در زمان مناسب و تحت شرايط مورد نياز فراهم سازد]61[.
ارزيابيتامينكننده: عبارت است از مجموعه اقداماتي كه توسط مديران و عوامل خريد در راستاي اهداف استراتژيك سازمان از جمله كاهش هزينهها، تامين نيازهاي مشتري، و افزايش رضايت مشتري به منظور شناسايي تامين كننده صورت ميگيرد]61[.
انتخاب تامينكننده: فرايند يافتن تامينكننده يا تامينكنندگان مناسب كه بيشترين ميزان انطباق را با شاخصهاي مورد نظر سازمان داشته باشند]61[.
تصميمگيري چند شاخصه: شاخهاي از علم تصميمگيري ميباشد كه شامل مجموعهاي از روشها است كه هدف آن انتخاب گزينه برتر از بين چندين گزينه با در نظر گرفتن شاخصهاي مطلوب
ميباشد]11[.
1-10: محدوديتهاي پژوهش
با توجه به محدودهی موضوع پژوهش و گستردگی و تعدد شاخصهای تصمیمگیری، تمرکز پژوهشگر روی تعداد خاصی از شاخصها در فرآیند تصمیمگیری بوده است. اما از جمله مهمترین مشکلات پژوهش عدم دسترسي سريع و آسان به اطلاعات بود که در تمامي پژوهشها در زمينههاي مختلف در كشور وجود دارد كه ناشي از عدم وجود اطلاعات يا عدم همكاري دارندگان اطلاعات با محققان ميباشد. محقق سعي نموده است در طي پژوهش، كارشناسان و مديران سازمان را در مورد اهميت و تاثيرات موضوع پژوهش بر پيشرفت سازمان آگاه سازد تا مشكل عدم همكاري بعضي از كارشناسان يا مديران تا حدودي برطرف گردد.
1-11: ساختار نگارش پژوهش
پژوهش حاضر مشتمل بر پنج فصل خواهد بود كه فصل اول مربوط به كليات پژوهش بوده و شامل مواردي همچون مقدمه، ضرورت انجام پژوهش، اهداف، كاربردهاي پژوهش، پيشفرضهاي پژوهش و… است. در فصل دوم، كه مربوط به مباني نظري و پيشينه پژوهش ميباشد، در ابتدا مساله انتخاب تامينكننده و مراحل آن مورد بررسي قرار گرفته و سپس پژوهشهای انجام شده پيرامون موضوع پژوهش با تكيه بر دستهبندي آنها مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار ميگيرد و در آخر نيز با پرداختن به مفاهيم مرتبط با روش حل در تکنیکهای تصمیمگیری به اتمام ميرسد. در فصل سوم به بررسي مدل ارائه شده و الگوريتم آن جهت انتخاب تامينكننده مناسب پرداخته ميشود. فصل چهارم شامل اجراي گام به گام مدل ارائه شده همراه با مطالعه موردي خواهد بود. در نهايت، فصل پنجم به نتيجه گيري، جمع بندي و پيشنهادات اختصاص دارد.
فصل 2: ادبیات موضوع
2-1: مقدمه
هدف از اين فصل ارائه كلياتي از مباني نظري پژوهش شامل آشنايي با تامينكنندگان و نقش و اهميت آنها در زنجيره تامين و فرايند خريد، مراحل انتخاب تامينكننده مناسب، آشنايي با روشهای تصميمگيري چند شاخصه همچنين آشنايي با پيشينة پژوهش شامل پژوهشهای انجام شده در زمينه مراحل مختلف انتخاب تامينكننده در گذشته ميباشد.
2-2: مبانی نظری
2-2-1 تامينكنندگان
2-2-1-1: تامينكنندگان در زنجيره تامين
با تغيير بازارها، تغيير روز افزون نيازها و سليقه مشتريان و تبديل شدن محيط كسب و كار به محيطي كه در آن سازمانها بايد از كمترين فرصت بيشترين بهره را بگيرند و براي بقا و موفقيت خود بجنگند، توجه به عوامل موفقيتزا كه توجه به آن سازمانها را در مسير موفقيت و پيشگامي قرار ميدهد، سخت مورد توجه قرار گرفته است]58[. سازمانها ميدانند كه حيات آنها وابسته به مشتري است و بايد در مقابل تغييرات حاكم انعطافپذيري لازم را داشته باشند. در اين مسير سازمانها به شيوههاي مختلف به بازبيني و بازنگري استراتژيهاي خود پرداختهاند و رمز بقا را در رضايتمندي هر چه بيشتر مشتريان خود يافتند. بنابراین شرايط رقابتپذيري، انعطافپذيري و تنوع محصولات مورد توجه سازمانها و به ويژه سازمانهاي توليدي قرار گرفته است. در اين راستا يكي از فلسفههايي كه مورد توجه قرار گرفت، فلسفهي مديريت زنجيره تامين بوده است]41[. در اين نگرش ارضاي نيازهاي مشتري، تنها، وظيفه سازمان نيست بلكه اعضاي زنجيره نيز بايد به شكلي موثر در اين امر دخيل باشند. هم چنين نه يك تامينكننده بلكه مجموعهاي از تامينكنندگان به منظور مشاركت مد نظر قرار ميگيرند]73 [در يك زنجيره تامين حضور تامينكنندگان در راس هرم و به عنوان سرآغاز توليد و ارائه خدمات حائز اهميت است. با توجه به نقش كليدي تامينكنندگان در فرايند پشتيباني از توليد، توزيع و ارائه خدمات به متقاضيان كالا فرايندهايي مانند: تدارك، تامين به موقع كالا يا خدمات، دستيابي به كيفيت بيشتر و هزينه تمام شده كمتر، رضايت مشتريان و… تنها در سايه انتخاب تامينكنندگان مناسب كه بتوانند همگام با سازمان در جهت دستيابي به اهداف ذكر شده تلاش كنند، امكان پذير خواهد بود]80[. آنچه امروزه مشاهده ميشود رقابت بين سازمانها در حال تبديل به رقابت بين زنجيرههاي تامين است كه اين به معني همكاري نزديكتر اعضاي زنجيرهتامين براي به دست آوردن مزيت رقابتي ميباشد. در اين حالت ارتباط يا به عبارتي به اشتراك گذاري اطلاعات يك معيار كليدي براي شركت هاي خريدار در انتخاب تامينكنندگان ميباشد و سازمانها ميبايست يك ارتباط بلندمدت با تامينكنندگان اصلي خود را جايگزين ارتباط كوتاهمدت كنند.
2-2-1-2: تامين كنندگان در فرايند خريد
در دنياي تجارت دو نوع خريد وجود دارد كه از انواع اصلي آن به شمار ميرود. خريد براي فروش و خريد براي مصرف يا تبديل. خريد براي فروش مجدد توسط دلالان و بازرگانان صورت ميگيرد، اما خريد براي مصرف توسط مامورين خريد صنعتي صورت ميگيرد. در ادبيات مربوط به ارزيابي تامينكنندگان منظور از خريد، خريد صنعتي بوده كه براي مصرف در راستاي توليد صورت ميگيرد. در اغلب صنايع، هزينه خريد مواد اوليه و لوازم جانبي به بيش از 70 درصد قيمت تمام شده يك محصول ميرسد. همچنين در صنايع با تكنولوژي بالا هزينه مواد خريده شده و خدمات يك محصول، بيش از 80 درصد قيمت تمام شده يك محصول را تشكيل ميدهد]20[. از طرفي در سازمانهاي توليد كننده، سهم خريد از كل گردش مالي بين 50 تا 90 درصد است. با اين اوصاف بديهي است كه تصميمگيري در مورد خريد و استراتژيهاي مربوط به آن تاثير مستقيم بر سودآوري سازمان دارد.
همانطور كه بيان شد خريد صنعتي توسط مامورين خريد صنعتي انجام ميشود. اين اشخاص بر طبق پيشبيني فروش و برنامه توليد، كار خريد را هماهنگ ميسازند و با در نظر گرفتن سود هر دو طرف افرادي را كه ميخواهند از آنها خريد كنند انتخاب ميكنند. آنچه مسلم است انتخاب يك مجموعه خوب از تامينكنندگان كه به صورت منسجم با يك سازمان در همكاري باشند، از عوامل موفقيت آن سازمان محسوب میشوند. انگلند1 (1975) ارزيابي و انتخاب تامينكننده را مهمترين مسئوليت واحد خريد ميداند. وبر و همكارانش ]72 [ نيز توليد محصول با بهاي تمام شده پائين را در محيط رقابتي امروز ممكن نميدانند مگر با انتخاب تامينكنندگان مناسب.
2-2-1-3: مراحل انتخاب تامينكنندگان
انتخاب تامينكننده مناسب در پنج مرحله اصلي انجام ميپذيرد. در مرحله اول سازمان به منظور ارائه محصول يا خدمات جديد احتياج به تامين مواد اوليه و يا خدمات ديگر از خارج از سازمان دارد. در اين مرحله مساله نياز به يك تامينكننده ظاهر خواهد شد. در مرحله دوم كه مرحله اساسي و پايهي تصميمگيري در مورد انتخاب تامينكننده ميباشد، كارشناسان مربوطه با بررسي و در نظر گرفتن استراتژيها و شرايط سازمان، ليستي از شاخصهايي را تعيين ميكنند كه تامين كننده ملزم به دارا بودن آن است. در صورتي كه سازمان با تعداد تامينكنندگان بيشتر از نياز خود مواجه باشد لازم است كه يك فرايند پيش ارزيابي را اجرا نمايد كه در آن از بين تامينكنندگان اوليه تعدادي به عنوان تامينكنندگان بالقوه انتخاب ميشوند. در مرحله چهارم كه مرحله ارزيابي نهايي است با استفاده از يكي از روشهاي انتخاب تامينكننده، تامينكننده يا تامينكنندگان نهايي از بين تامينكنندگان بالقوه انتخاب ميشوند. اين عمل پايان كار نبوده و بلكه تامينكننده بايد به طور مستمر و پيوسته توسط سازمان ارزيابي شود]64[. در شکل 2-1 پنج مرحلهي فرايند انتخابتامين كننده بيان شده است.
شکل2-1. پنج مرحلهي فرايند انتخاب تامينكننده، منبع: ]64[
در مورد مرحله اول لازم به ذكر است كه هر سازماني كه درحال فعاليت توليدي يا ارائه خدمات به مشتريانش است، خود نيز مشتري تامينكنندگان خود است. بنابراین ميتوان گفت هر سازماني كه در حال حيات است، احساس نياز به يك يا چندين تامينكننده خواهد داشت. در ادامه، مساله انتخاب تامينكننده با تاكيد بر فعاليتهاي گذشته مورد بررسي قرار خواهد گرفت.
2-2-1-4: تعيين شاخصهاي انتخاب تامينكننده
سازمانها معمولا پتانسيل تامينكننده را ارزيابي ميكنند و جهت اين ارزيابي شاخصهايي را به كار
ميبرند اين شاخصها با توجه به نوع فعاليت و كسب و كار، استراتژيهاي سازمان، نوع ساختار تامينكننده و… تعيين ميگردد. با توجه به پيچيدهتر شدن كسب و كارها و تاثير گذاري عوامل بسيار زياد در موفقيت سازمانها، فرايند انتخاب تامينكننده اصولا شامل بيش از يك معيار ميباشد. بنابراین فرايند انتخاب تامين كننده يك مساله تصميمگيري چند شاخصه است. مديران خريد، در ابتدا تامين كنندگان خود را توسط سه شاخص اوليه قيمت، كيفيت و زمان تحويل ارزيابي ميكنند. اين سه شاخص اصولا اساسيترين و بحرانيترين شاخصها توسط سازمانهاي خريدار ميباشد. اگر چه اين سه شاخص براي اكثر سازمانها در فرايند خريد صادق است اما ممكن است همه شاخصهاي لازم را در برنگيرد. بنابراين براي انتخاب تامينكننده تحليلهاي عميقتر از تواناييهاي آنها و مطالعات بيشتر جهت ارزيابي درست آنها لازم است. در گذشته پژوهشهای بسيار زيادي به منظور شناسايي شاخصهاي مورد نياز در انتخاب تامينكننده انجام پذيرفته است. اولين مطالعه توسط ديكسون]32 [ انجام شد. وي خلاصهاي از يك ليست شامل حداقل 50 عامل مختلف را كه توسط نويسندگان بيان شده بود، جهت بررسي در تصميمات انتخاب تامينكننده تهيه نمود.
ديكسون پرسشنامه هايي را براي 213 نماينده و مدير فروش در سراسر آمريكا فرستاد و از اين تعداد 170 عدد را دريافت كرد. خلاصه يافتههاي ديكسون درباره شاخصها و اهميت آنها در جدول 2-2 آمده است. همان طور كه مشاهده ميشود، ديكسون شاخصها را اولويتبندي نمود. وي به معيار كيفيت بيشترين امتياز و به معيار خريدهاي آتي با توافق دو جانبه، كمترين امتياز را داد. پژوهشهای بعدي در اين زمينه به شدت متاثر از كار ديكسون بوده است به نوعي گسترش آن محسوب ميگردد.
جدول
