
ج حاصل از ادراک حسی اثر محیط بر ساختمان، در یک آزمایش به شرح زیر است:
* محیط بر تجربه ادراک یک ساختمان اثری چشمگیر دارد. به طوری که ادراک بیننده از یک ساختمان در دو محیط متفاوت تغییر می کند؛ یعنی محیط در درک حسی نقش اساسی دارد؛
* هرچه ساختمانی متعارف تر باشد، اثر محیط در ادراک آن کمتر و عکس آن نیز صادق است.
معماری زمینه گرا بر زمین مداری و پیوند محیط با فضا تاکید دارد و با درک پیام بستر خود شکل می گیرد و در واقع پیامی را که بستر معماری به او انتقال داده به عینیت رسانده و طراحی می کند ، در نتیجه ساختمان جزئی کوچک از طبیعت پیرامونی خواهد بود. در این نوع معماری هر بنایی بر اساس زمینه های فرهنگی ، اجتماعی ، تاریخی و کالبدی ، اقلیمی و شرایط خاص آن سایت و ساختمان طراحی و اجرا می گردد وساختمان عضو همخوان با اکولوژی و عنصری هماهنگ در بستر خود و در نهایت در بستر محیط زیست خواهد بود. (احمدی، 1388)
1-3- ضرورت انجام تحقیق
در این تحقیق بر آنیم که با بررسی فضاهای تشکیل دهنده یک دانشکده معماری، آموزش معماری، دانشجوی معماری و ارتباط آنها با فضا و پیرامون خود به ضوابط و معیارهایی دست پیدا کنیم که طراح را در یافتن راه حل نهایی یاری رساند. نظر به اینکه اکثر پژوهش های موجود درباره کیفیت فضاهای آموزشی در برخی زمینه های خاص مانند دانشکده ها و یا دانشکده معماری بسیار ناچیز و کمرنگ می باشد، اجرای این پژوهش ضروری به نظر میرسد. یافته های این تحقیق و پژوهش میتواند ما را در ایجاد فضای انسان ساخته بهینه تر، دانشکده های کاراتر و نیز به بیان نظریه های جدیدتر یاری دهد.
ضرورت توجه به این مطلب با دانستن اینکه، در ایران دانشکده های معماری به طور خاص برای این موضوع طراحی نشده اند و یا در هنگام طراحی به این موضوع توجه نشده است بیشتر مشخص می شود و نهایتاً سعی می شود به مشخص شدن فاکتورهای مؤثر راهکارهای لازم برای طراحی بهینه دانشکده معماری با تأکید بر کیفیت فضاهای آموزشی ارائه گردد. (نگارنده)
امروزه در آتلیه های طراحی و در طرح های دانشجویان، مبتدی ها و یا دیگران ارتباط با متن و زمینه طرح، وجود ندارد و یا بسیار کم لحاظ شده است؛ به عبارت دیگر، این دانشجویان با وجود یادآوری توجه به محل در هر درس طراحی، نحوه ارتباط بنایی را که طراحی کرد هاند با سایت پروژه نمی دانند. (مهدوی نژاد و همکاران، 1390، ص22)
هماهنگی با زمینه و محیط حاصل حکمتی از ارتباط مستقیم معمار با محیط است، در سال های اولیه طراحی با دادن نمونه ای از بستر طرح به دانشجویان معماری، طراحی آنان با زمینه هماهنگی بیشتری داشت نسبت به زمانی که مدل بستر طرح در اختیار آنان نبود، بنابراین برای استادان طراحی به منظور ارتقای ارتباط بستر با طراحان تازه کار، یافتن راهبردهایی برای افزایش کارایی بهره گیری از زمینه طرح ضروری است. تأکید بیشتر بر تحلیل و شناخت مکان و داشتن مدلی از بستر طرح در فرایند طراحی در آتلیه ها می تواند یکی از رویکردها در ارتقای هماهنگی با زمینه باشد. توجه به این مسأله به لحاظ آینده معماری اهمیت دارد، زیرا آتلیه های طراحی، اساس معماری آینده کشور هستند. (مهدوی نژاد و همکاران، 1390، ص33)
معماری زمینهگرا به ضرورت توجه به محیط پیرامون اثر معماری تاکید دارد و بر این باور است که توازن میان معماری ومحیط میتواند هم برای خود اثروهم برای زمینه عاملی موثر وتقویت کننده باشد. زمینهگرایی الگویی است برای خلق محیط مطلوب تر لذا شناخت وآگاهی بیشتر ودرکی عمیقتر نسبت به زمینه ومحیط برای معماران وطراحان امری ضروری واجتناب ناپذیر است. معماری زمینه گرد تلاشی است برای نشان دادن توان محیط مطلوب بصری در مقیاسی کلان تر از معماری پیام معماری زمینهگرا ضرورت توجه به محیط کالبدی پیرامون اثر معماری است. (نگارنده)
1-4- اهداف تحقیق
طراحی یک دانشکده معماری که شامل اهداف ذیل می باشد:
* تلاشی برای شناخت روش ها و چگونگی ایجاد تعاملی هدفمند با زمینه، جهت تبیین جایگاه زمینه گرایی در نظام برنامه دهی معماری.
* ایجاد ارتباطی بهتر بین معماری و زمینه که جنبه های زیبایی شناختی و معنایی در آن اهمیت فراوان دارند.
* طراحی دانشکده معماری با رویکرد معماری زمینهگرا که بر زمین مداری و پیوند محیط با فضا تاکید دارد.
به طور کلی هدف اصلی این پروژه یافتن شیوه های برای پاسخگویی به پرسش های زیر است که مبین اهداف راهبردی این رساله می باشد:
1- چگونه می توان دانشکده معماری در شهر رفسنجان با رویکرد پیوند با محیط طراحی نمود؟
2- قابلیت های معماری زمینه گرایی چگونه می تواند نقشی اساسی بر سطح عملکردی دانشکده معماری داشته باشد؟
3- چگونه خصوصیات کالبدی بنا می تواند محیطی مناسب برای رسیدن به الگوهای مشخص در رابطه با زمینه گرایی باشد؟
1-5- فرضیه های تحقیق
1- بر اساس مقایسه شاخص ها و حوزه های مطرح در بحث زمینه گرایی و مراحل موجود در برنامه دهی معماری، علاوه بر تعریف عمیق تر خلاقیت معمارانه، باید نحوه نگرش معماران به این حوزه تغییر یابد. الهام از روحیه مکان در کنار توجه به روحیه زمان، توجه به ویژگیهای جغرافیایی، اقلیمی، کالبدی، بصری و اجتماعی بستر، آموزش صحیح معماران از نتایجی است که باید در جامعه معاصر ایران، در برنامه دهی معماری همواره مدنظر قرار گیرد؛ تا با حضور آنها محیط مطلوب در معماری و در مقیاس کلانتر از معماری تعریف گردد.
2- زمینه گرایی و درک پیام آن ضرورتی در فرایند طراحی پروژه هایی است که می خواهند در راستای توسعه پایدار گام بردارند. گذشته از بعد کالبدی، جنبه های متفاوتی در این حوزه مطرح است که به منظور اصلاح و بهبود تعامل با بستر لازم است از مرحله اولیه برنامه دهی معماری در مورد تحقق آنها در پروژه های امروزی مطالعه گردد.
3- معماری زمینهگرا بر زمین مداری و پیوند محیط با فضا تاکید دارد و با درک پیام بستر خود شکل میگیرد و در واقع پیامی را که بستر معماری به او انتقال داده به عینیت رسانده و طراحی میکند. در نتیجه ساختمان جزکوچک از طبیعت پیرامون خواهد بود. در این نوع معماری هر بنایی بر اساس زمینههای فرهنگی اجتماعی تاریخی و کالبدی اقلیمی و شرایط خاص آن سایت و ساختمان طراحی و اجرا میگردد.
1-6- بررسی سابقه تحقیق
با بررسی پژوهش های انجام شده در مورد مبانی نظری اصلی این پروژه، معماری زمینهگرا بر زمین مداری و پیوند محیط با فضا تاکید دارد و با درک پیام بستر خود شکل میگیرد و در واقع پیامی را که بستر معماری به او انتقال داده به عینیت رسانده و طراحی میکند. در نتیجه ساختمان جز کوچک از طبیعت پیرامون خواهد بود. در این نوع معماری هر بنایی بر اساس زمینههای فرهنگی اجتماعی تاریخی و کالبدی اقلیمی و شرایط خاص آن سایت و ساختمان طراحی و اجرا میگردد. (احمدی، 1388)
در معنای کلی میتوان گفت که آغاز زمینهگرایی محله است اما زمینهگرایی در دو جهت خرد وکلان بسط می یابد. زمینهگرایی در مقیاس کلان به منطقه گرایی میرسد و در مقیاس خرد به حال و هوای درونی بنا میرسد. اما وجه جهانی منطقه گرایی نیز از حد منطقه فراتر رفته و بعدی جهانی مییابد بدین سان معماری زمینهگرا خود را اگرچه عمیقا در مکان فرو می برد اما حضور خود را تا دوردست ها تا شهرها و کشورها تا جهان وکیهان برمی افرازد. (بحرینی، 1388، ص266)
نمودار 1-1- مقیاس های زمینه گرایی (سجادزاده و همکاران، 1393)
-در مقاله “هم افزايي معماري زمينه گرا و معماري پايدار در راستاي پايدارسازي محيطي” به بررسی معماري پايدار در روندي هم افزا كه حاصل برهمكنش ساير مفاهيم معماري قبل خود و به خصوص معماري زمينه گرا از درون معماري، شكل گرفته است و بستر اصلی نظری آن ديگر “توسعه پايدار” نيست، می پردازد. در اين رويكرد معماري زمينه گرا به عنوان مهمترين حلقه از روند تكاملي برای رسيدن به معماری پايدار مطرح است. معماري اي كه بر خصوصيات “بستر” و “زمينه” اثر به عنوان مهمترين ركن در خلق معماري تاكيد مي كند. توجه به مفاهيم معماري زمينه گرا در كنار معماري پايدار در اين مقاله به عنوان راهكاري براي بازنگري بر مفاهيم معماري پايدار ذكر شده است. هدف اصلي مقاله تبيين خلق محيط پايدار در روند “زايش هم افزا” ميان معماری پايدار و زمينه گراست. (زمانی شاندیز و همکاران، 1392)
-مقاله “زمینه، تضمینت داوم حیات منظرین (دگرگونی رویکرد طراحی پروو از پاریس تا لندن)” ضمن بررسی زمینه گرایی که از رویکردهای پست مدرن در طراحی از جمله در معماری منظر و فضاهای عمومی و شهری است، به این نکته میپردازد که در پروژه های آلن پروو مفهوم زمینه گرایی فراتر از عوامل کالبدی زمینه، شکل می گیرد. او زمینه را به مثابه رویداد تاریخی می پندارد که وجوه اجتماعی و فرهنگی زندگی نیز بر آن تأثیر گذاشته و در کالبد نمود پیدا می کند. به بیان دیگر، زمینه در کار او به صورت ترکیبی از عوامل کالبدی، تاریخی و اجتماعی ظاهر می شود. این نوشتار بر آن است که با تحلیل رویکردهای آلن پروو، نظریۀ زمینه گرایی وی را از ورای مقایسۀ تطبیقی در طراحی دو پارک لاکورنو و سد تیمز که به ترتیب اولین و آخرین پروژه های طراحی شدۀ وی هستند را مورد نقد و بررسی قرار دهد. (شیرازی و همکاران ، 1390).
-مقاله “بررسی و تحلیل زمینه گرایی در معماری بومی با تاکید بر کاربرد تکنولوژی های جدید در عصر جهانی سازی” هدف این مقاله ارائه تعاریفی روش از زمینه به عنوان بستر قرارگیری آثار معماری و فهم درست از فلسفه تکنولوژی و کاربرد آن در معماری متناسب با ویژگی های محیطی است. نتایج نشان دهنده آنست که توجه به شخصیت محیط و الهام از آن نفی کننده خلاقیت نیست و تکنولوژی های جدید به عنوان یکی از وجوه معماری می تواند خود را با ویژگی های فرهنگی، اجتماعی و محیطی سازگار نموده، تداوم تاریخ و هویت شهر را تسهیل نماید. (حسین پور و همکاران ، 1392)
– مقاله “زمینه گرایی اولین گام در توسعه پایدار” در پی تبیین نقش و جایگاه زمینه گرایی در راس نظام برنامه ریزی، طراحی و مدیریت شهری پایدار است و سعی دارد ضمن توضیح اجمالی چگونگی تغییر در پارادایم های شهرسازی و ظهور نگرش جدید به توسعه شهری، تاثیر این رویکرد را بر توسعه پایدار شرح دهد و اهمیت توجه به این مبحث را در توسعه پایدارکه بخش عمده ای از دیدگاه های شهرسازی سال های اخیر است مشخص سازد. (خادمی و همکاران، 1388).
– مقاله “زمینه گرایی، راهکاری به منظور دستیابی به معماری و شهرسازی پایدار با بررسی نمونه موردی اقلیم سرد و روستای کندوان” سعي بر اين دارد تا با بررسي نمونه موردي اقليم سرد، به خصوص كندوان، و بررسي پايداري كران ها و ناپايداري بناهاي جديدالتاسيس، زمينه گرايي را به عنوان يكي از اصول اصلي پايداري معرفي كند. بر اساس طرح OECD بناهاي پايدار بناهايي هستند كه كمترين تاثيرات مخرب را بر محيط هاي ساخته شده مصنوع و طبيعي مجاورو همچنين متن و زمينه كلي خود داشته باشند. در نتيجه رسيدن به معماري پايدار با تاكيد بر زمينه گرايي ميسر مي شود. معماري زمينه گرا بيشتر متوجه مشخصات فيزيكي يك منطقه است. زمينه گرايي ديدگاهي است كه علاوه بر جنبه هاي صرفا كالبدي، به تدريج ابعاد انساني و جنبه هاي فرهنگي، اجتماعي و تاريخي نيز درآن مورد توجه قرار مي گيرد. در نتيجه در طراحي پايدار، معمار و شهرساز بايد در ابتدا ويژگي هاي يك مكان زمينه را – به درستي دريابد و اين پارامتر را مبحثي حياتي در فرايند طراحي خود بداند. در نتيجه در معماري زمينه گرا ساختمان جز كوچكي از طبيعت پيراموني خود مي شود. (منتظر و همکاران، 1393)
– مقاله “معماری زمینه گرا تعامل معماری با کالبد محیط” با توجه به نمونه های موجود در این خصوص به نحوه ارتباط طرح با زمینه و مزایای بهره گیری از این روش می پردازد و در آخر به این نتیجه می رسد که چگونه میتوان به وسیله زمینه گرایی به شهری پایدار و هماهنگ از نظر معماری و شهرسازی رسید. معماری و شهرسازی سنتی ما همواره در تعامل با محیط اطراف خود بوده است اما در دوران معاصر به علت افزایش جمعیت و رشد بی رویه و بدون
