
2-1-4 آموزش عالی و جوانان 20
2-1-5 آموزش عالی و هویت یابی 22
2-1-6 آموزش عالی و تحرک اجتماعی 24
2-2 تاریخچه آموزش عالی 27
2-2-1 تاریخچه آموزش عالی در جهان 27
2-2-2 تاریخچۀ شکل گیری آموزش عالی درایران 29
2-2-2-1 اولین دانشگاهها در ایران باستان 29
2-2-2-2 مدرسۀ دارالفنون در ايران 30
2-2-2-3 آموزش عالی نوین در ایران 32
2-2-2-4 آموزش عالی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران 34
2-3 نظریه های مربوط به دانشگاه 35
2-3-1 نظریهپردازان مدرنیتۀ متقدم 35
2-3-1-1 کانت 35
2-3-1-2 هومبولت 37
2-3-1-3 کاردینال نیومن 38
2-3-2 نظریهپردازان مدرنیتۀ متأخر 40
2-3-2-1 پارسونز 40
2-3-2-2 هابرماس 42
2-3-2-3 دلانتی 44
2-3-2-4 لیوتار 46
2-3-2-5 بوردیو 47
2-4 تبیین جهانی شدن آموزش عالی 49
2-5 الگوهای آموزش عالی 51
2-5-1 الگوهای مبتنی بر کارکرد بیرونی 52
2-5-2 الگوی ناپلئونی 52
2-5-3 الگوی هومبولتی 53
2-5-4 الگوی دانشگاه مبتنی بر بازار 53
2-5-5 الگوی بریتانیا 54
2-5-1-1 الگوهای مبتنی بر کارکرد و فرایند درونی 55
2-5-1-2 دانشگاه مشارکتی 55
2-5-1-3 دانشگاه بروکراتیک 56
2-5-1-4 دانشگاه سیاسی 56
2-5-1-5 دانشگاه هرج و مرج طلب 57
2-5-1-6 دانشگاه سایبرنتیک 58
2-6 کارکردهای دانشگاه و نگرش به آموزش عالی 58
2-6-1 کارکردهای اقتصادی 59
2-6-2 کارکردهای اجتماعی 61
2-6-3 کارکردهای فرهنگی 62
2-6-4 کارکردهای سیاسی 64
2-7 نگرش به آموزش عالی 66
2-7-1 مفهوم نگرش و چگونگی شکلگیری آن 66
2-7-2 ابعاد نگرش به آموزش عالی 70
2-8 آموزش عالی و جنسیت 82
2-8-1 تحلیل کمی مشارکت زنان در آموزش عالی 83
2-8-2 نظریههای تبیینکننده افزایش مشارکت زنان در آموزش عالی 84
2-8-2-1 نظریۀ سرمایه انسانی 84
2-8-2-2 نظریه تحلیل هزینه و فایده 86
2-8-2-3 نظریه انتخاب عمومی 87
2-8-2-4 نظریه تضاد 88
2-8-2-5 نظریه فمینیستها 89
2-8-3 رابطۀ هویت با آموزش 90
2-8-4 خودپنداره 92
2-8-4-1 تعریف خودپنداره 92
2-8-4-2 خودپنداره تحصيلي 93
2-8-4-3 هویت و پیشرفت تحصیلی 96
2-9 هویت نقش جنسیتی 99
2-9-1 تعریف هویت نقش جنسیتی 99
2-9-2 نظریه های شکل گیری هویت نقش جنسیتی 101
2-9-2-1 نظریه چودورو 101
2-9-2-2 نظریه گیلیگان 103
2-9-2-3 نظریه فمینیستها درباره کلیشههای جنسیتی 106
2-9-2-4 نظریه پارسونز درباره تقسیم جنسیتی نقشها 107
2-10 سرمایه فرهنگی 109
2-10-1 عادتواره و نقش آن در شکلدهی به زائقه 116
2-10-2 سرمایه فرهنگی و آموزش عالی 119
2-11 پیشینه تحقیق 125
2-11-1 تحقیقات داخلی 125
2-11-2 تحقیقات خارجی 135
2-12 چارچوب نظری 140
2-12-1 فرضیههای تحقیق 143
فصل سوم: روش شناسی تحقیق (متدولوژی) 145
3-1روش 145
3-1-1 جامعه آماری 146
3-1-2 حجم نمونه 146
3-1-3 نمونهگیری 146
3-2 تعاریف عملیاتی متغیرها و واژه های کلیدی 147
3-2-1 نگرش 147
3-2-2 آموزش عالی 147
3-2-3 سرمایه فرهنگی 148
3-2-4 هویت نقش جنستی 150
3-3 منابع پرسشنامه 151
3-3-1 ابزار اندازهگیری (روایی، اعتبار و نمرهگذاری) 152
3-3-2 هویت جنسیتی و عدالت جنسیتی 154
3-3-2-1 تساوی 155
3-3-2-2 تناسب 156
3-3-3 هویت جنسیتی، نقشها و انتظارات 157
3-3-3-1 نقشهای خانوادگی 157
3-3-3-2 نقشهای شغلی 158
3-3-3-3 نقشهای تحصیلی 159
3-3-3-4 نقشهای سیاسی- اجتماعی 160
3-3-4 روش تجزیه و تحلیل دادهها 162
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق 163
4-1 تجزیه و تحلیل دادهها 163
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات 197
5-1 نتیجهگیری 198
5-2 پیشنهادات 201
منابع 203
ضمیمه 220
فهرست جدولها
عنوان صفحه
جدول3-3-1 153
جدول4- 1 164
جدول4- 2 165
جدول4- 3 165
جدول4- 4 166
جدول4- 5 166
جدول4- 6 167
جدول4- 7 168
جدول4- 8 168
جدول4- 9 169
جدول4- 10 169
جدول4- 11 170
جدول4- 12 171
جدول4- 13 171
جدول4- 14 172
جدول4- 15 173
جدول4- 16 173
جدول4- 17 174
جدول4- 18 175
جدول4- 19 176
جدول4- 20 177
جدول4- 21 178
جدول4- 22 179
جدول4- 23 180
جدول4- 24 180
جدول4- 25 181
جدول4- 26 181
جدول4- 27 182
جدول4- 28 182
جدول4- 29 183
جدول4- 30 184
جدول4- 31 184
جدول4- 32 185
جدول4- 33 185
جدول4- 34 186
جدول4- 35 187
جدول4- 36 187
جدول4- 37 188
جدول4- 38 188
جدول4- 39 189
جدول4- 40 189
جدول4- 41 190
جدول4- 42 190
جدول4- 43 191
جدول4- 44 191
جدول4- 45 192
جدول4- 46 192
جدول4- 47 193
جدول4- 48 193
جدول4- 49 194
جدول4- 50 194
جدول4- 51 195
جدول4- 52 195
جدول4- 53 196
جدول4- 54 196
فهرست شکلها
عنوان صفحه
شکل 1. اجزای نگرش 67
شکل 2. فرآيند شكل گيري رفتار مدرك گرايي 68
شکل 3. مدل تحقیق 143
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1 مقدمه
پیروزي انقلاب اسلامی و در پی آن انقلاب فرهنگی و پاك سازي دانشگاه ها از عناصر بیگانه، موجب گردیده، سطح اعتماد خانواده ها به دانشگاه ها افزایش یابد و شرایط براي دختران که تا به حال امکان کمی براي حضور در دانشگاه ها داشتند، بهبود یابد. به مرور پس از جنگ تحمیلی، با اشاعه هرچه بیشتر فرهنگ مدرنیته، فضاي عمومی کشور دستخوش تغییراتی شد. رشد شهرنشینی بار دیگر فزونی گرفت و توسعه اقتصادي به عنوان برنامه اصلی نزد دولت مردان ارزش فوق العاده یافت. خانه هاي پایتخت به آپارتمان ها و برج هاي مجلل تبدیل شد و روند صعودي تورم و فشار طاقت فرساي اقتصادي برگرده خانواده ها تحمیل گردید. دیگر مردان به تنهایی قادر به تأمین معاش براي خانواده نبودند و زنان باید به کمک همسران خود می شتافتند. از طرفی رسالت رسانه ملی تبلیغات پیرامون اشتغال و تحصیل زنان را در قالب هاي مختلف به ویژه مجموعه هاي تلویزیونی، رونق بخشید. از طرفی دیگر، شهرهای بزرگی چون تهران به عنوان توزیع کننده الگو در تمام خرده فرهنگها، الگوهاي رفتاري و زندگی را به طرق مختلف انتقال میداد و الگوبرداري جوانان شهرستانی را موجب شد و به این ترتیب در عرض چند سال از نوع پوشش گرفته تا حرف زدن، تهرانی شد و از آن جمله بود میل به خروج از خانه ها براي دختران. پس از آن مدرنیته به تدریج آثار فرهنگی خود را نیز نمایانگر ساخت و تبلیغ استقلال زنان از درآمد مردان، مقابله با تعاریف خانواده سنتی و …دختران را هر چه بیشتر به سمت دانشگاه ها کشاند و از طرفی با تأسیس دانشگاه هاي مختلف و فزونی دانشجو و فارغ التحصیل سطح کارشناسی، دیگر داشتن مدرك تحصیلی امتیاز ویژه اي براي به دست آوردن فرصت هاي شغلی نبود و به مرور باعث شد پسران انگیزه لازم را براي ادامه تحصیل در دانشگاه از دست بدهند و فرصت دوران جوانی را صرف به دست آوردن فرصت شغلی نمایند و این عرصه را براي دختران مهیا نمود تا در رقابتی به نام کنکور موفق تر عمل نمایند. البته نظام وظیفه سربازي هم به عنوان یک عامل دیگر در این روند موثر بوده است. پسران که بعد از پایان دوره تحصیلات عمومی براي اولین بار موفق به ورود در دانشگاه نمی شدند باید به خدمت سربازي می پرداختند. و فرصت کمتري براي سرمایه گذاري در این زمینه داشتند. در چند سال اخیر، ترکیب جنسیتی در دانشگاه ها، از جمله مسائلی است که توجه تحلیل گران مسائل اجتماعی را به خود جلب کرده است. آنچه از تحلیل و توجه به آمارهاي موجود در این باره به دست می آید، افزایش تعداد روز افزون دختران در دانشگاه ها و کاسته شدن تعداد پسران است. برخی، این پیامدها که موجب حضور فعال دختران در بدنه اشتغال مدیریت کشور در سال هاي آتی می شود، فرصت طلایی زنان ارزیابی می کنند و برخی دیگر این پیامدها را که می تواند توازن اجتماعی را دستخوش تغییر کند با نگرانی دنبال می کنند.
1-2 مسئله تحقیق
همواره نگرش به آموزش عالی دستخوش تغییرات بوده است به گونهای که در طول تاریخ روند ورود مردان و زنان به دانشگاهها در سراسر جهان متفاوت گزارش شده است. کینگز بری1 (2007) گزارش میکند طی سالهای 1900 ﺗــﺎ 1930 ﻣــﺮدان و زﻧــﺎن ﺑــﻪ ﻧــﺴﺒﺖ ﯾﮑـﺴﺎن وارد دانشگاهها ﺷــﺪﻧﺪ. ﺑﻌـﺪ از ﺟﻨــﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ دوم ﺑـﻪ ﺧـﺎﻃﺮ ﺗـﺴﻬﯿﻼﺗﯽ ﮐـﻪ در اﺧﺘﯿـﺎر ﻣﺮدان از ﺟﻨﮓ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻗﺮار داده ﺷﺪ، دانشگاهها ﺑﺎ اﻓﺰاﯾﺶ ﺗﻌﺪاد ﻣﺮدان روﺑﺮو ﺷـﺪﻧﺪ و اﮐﻨـﻮن ﺑـﻪ ﺧﺎﻃﺮ آﻣﻮزشﻫﺎی ﻣﺨﺼﻮﺻﯽ ﮐﻪ زﻧﺎن در زﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮد ﻣﯽﺑﯿﻨﻨﺪ و ﺟﻬﺖ اﻓﺰاﯾﺶ آﮔﺎﻫﯽ و دﺳـﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﺣﻘﻮق واﻗﻌﯽ ﺧﻮﯾﺶ ﺑﺎ ﻧﺮخ 17 درﺻﺪ ﺑﯿﺶ از ﻣـــﺮدان وارد ﺳﯿـــﺴﺘﻢ آﻣـــﻮزش ﻋـــﺎﻟﯽ میشوند (لیاقتدار و همکاران، 1388: 73).
به مرور زمان و بر اساس فرهنگهای مختلفِ جوامع، روند گرایش به آموزش عالی بر حسب جنسیت متفاوت بوده است. ورود زنان در جهان به آموزش عالی رشد روزافزونی داشته است بطوری که در کشورهایی چون اﻣﺮﻳﻜﺎ، اﻳﺘﺎﻟﻴﺎ، اﻧﮕﻠﺴﺘﺎن، ﻓﺮاﻧﺴﻪ، اﺳﺘﺮاﻟﻴﺎ و اﻳﺮان درﺻـﺪ داﻧـﺸﺠﻮﻳﺎن زن از ﻛﻞ داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن ﺑﻴﺶ از 50 درﺻﺪ ﺑﻮده اﺳﺖ. در سال تحصیلی 83- 1382 در مجموع 261401 نفر براي نخستین بار در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی کشور، (حضوري و نیمه حضوری) پذیرفته شده و ثبت نام کردهاند که از این تعداد 141002 نفر (94/53 درصد)را زنان و 120399 نفر (06/46 درصد) را مردان تشکیل میدادند در سال تحصیلی84 1383-این آمار به (65/57 درصد) زن و (35/43 درصد) مرد تغییر یافت. در سال تحصیلی 85- 1384 این آمار به (7/63 درصد) زن و (53/37 درصد) مرد تغییر یافت. (آمار سازمان سنجش کشور به نقل از طباطبایی یزدی، 1386: 4).
بنابراین افزایشِ گرایش زنان به آموزش عالی، پدیدهای نیست که فقط خاص کشور ایران باشد، بلکه آن، پدیدهای جهانی است. اینکه چه عواملی باعث افزایش گرایش زنان به آموزش عالی شده است میتوان به عوامل بسیاری اشاره کرد. عواملی چون اشتغال، مدرکگرایی، کسب منزلت اجتماعی، کسب دانش، کسب هویت جدید، خلاقیت، عزت نفس، خدمت به جامعه و …. در گرایش زنان به آموزش عالی تأثیرگذار است. البته نقش تمام عواملی که در این قضیه دخیل هستند به یک اندازه نیست. بعضی از عاملها، با شدت و قدرت بیشتری به این جریان میافزایند و بعضی دیگر از قدرت کمتر و ملایمتری در جذب زنان به آموزش عالی برخوردارند. در تحقیق حاضر در میان این عوامل بر کسب منزلت اجتماعی به عنوان عاملی که منجر به افزایش سرمایه فرهنگی خانواده و شخص میشود و همچنین هویت نقش جنسیتیِ مدرن، به عنوان عاملی که در گرایش زنان به آموزش عالی مؤثر است تأکید میشود. البته باید به خاطر داشت که این رابطه یکطرفه نیست و آموزش عالی نیز بر افزایش سرمایه فرهنگی و شکلگیری هویت نقش جنسیتی تأثیرگذار است. ضمناً باید توجه داشت که در مقابل افزایش حضور دختران در دانشگاهها با کاهش حضور پسران نیز در آن مواجه هستیم. باید اشاره کرد که کاهش حضور پسران نیز با عواملی چون عدم کارایی مدارک دانشگاهی در ایجاد کسب و کار، خدمت مقدس سربازی، فشار اجتماعی و … مرتبط است. اشتغال را میتوان به عنوان یکی از مهمترین عوامل تأثیر گذار بر کاهش حضور پسران در دانشگاهها بر شمرد، زیرا شغل برای پسرانی که در سن 18-19 سالگی قرار دارند، اگر نگوییم یک ضرورت تلقی میشود یکی از مهمترین مشغلههای ذهنی آنها به شمار میآید. لذا با توجه به عدم تناسب مدارک دانشگاهی با بازار کار یا به گونهای روشنتر، عدم تناسب خروجیهای دانشگاهها؛ با ورودیهایِ به بازار کار؛ باعث شده که بسیاری از فارغالتحصیلان و دانشآموختگان دانشگاهها با مدارک معتبر دانشگاهی با شغلی مناسب روبرو نشوند. باید توجه کرد که در
