
تقدیم
به مادر عزیزم :
کوه استواری و اسوه ایثار و از خودگذشتگی زندگی ام.
و تقدیم به :
خواهر و برادران مهربانم که ووجودشان مایه تسلی و آرامش جانم می باشد.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده 1
فصل اول: کلیات پژوهش
مقدمه 2
بیان مسئله 3
اهمیت و ضرورت پژوهش 6
اهداف پژوهش 8
فرضیههای پژوهشی 8
تعاریف نظری 8
تعاریف عملیاتی 9
فصل دوم: ادبیات پژوهش
قسمت اول : مبانی نظری 10
بخش اول: کارآفرینی 10
بخش دوم : الگوی چند محوری شفیع آبادی 17
بخش سوم: نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز 28
قسمت دوم : پیشینه تحقیقات انجام شده 35
بخش اول: تحقیقات انجام شده در خارج از کشور 35
بخش دوم :تحقیقات انجام شده در داخل کشور 38
جمعبندی 43
فصل سوم: روش پژوهش
روش پژوهش 45
جامعه آماری 45
نمونه و روش نمونهگیری 45
ابزارهای پژوهش 46
شیوه اجرای پژوهش 47
خلاصه جلسات آموزشی 47
الگوی چندمحوری شفیع آبادی 47
نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز 48
روش تجزیه و تحلیل دادهها ….48
ملاحظات اخلاقی ..49
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
بخش اول : آمار توصیفی 50
بخش دوم: آمار استنباطی 53
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
خلاصه پژوهش 60
یافتههای پژوهش 60
محدودیتها 68
پیشنهادهای کاربردی 68
پیشنهادهای پژوهشی 69
منابع
منابع فارسی 70
منابع انگلیسی 77
پیوست
بسته های آموزشی 80
پرسشنامه رفتار کار آفرینانه 98
فهرست جدول ها
عنوان صفحه
جدول 3-1- اطلاعات جمعیت شناختی نمونه انتخابی 45
جدول 4-1- توصیف توصیف نمرات ابعاد رفتار کارآفرینی الگوی چند محوری شفیع آبادی 50
جدول 4-2- توصیف نمرات ابعاد رفتار کارآفرینی در گروه نظریه یادگیری اجتماعی 51
جدول4-3- توصیف نمرات ابعاد رفتار کار آفرینی در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون 52
جدول4-4- نتایج آزمون F لوین جهت بررسی برابری واریانس ها 54
جدول4-5- خلاصه محاسبات اثرات بین آزمودنی های 55
جدول4-6- نتايج آزمون بن فرونی جهت مقايسه ي ميانگين نمره های ابعاد رفتار کارآفرینی 56
جدول 4-7- نتایج آزمون تحلیل چند متغیره لامبدای ویلکز 58
جدول 4-8- نتایج آزمون F لوین جهت بررسی برابر واریانس 59
جدول 4-9- نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه 59
جدول 4-10- نتایج آزمون شفه 60
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار 4-1- مقایسه میانگین های ابعاد رفتار کارآفرینی الگوی چند محوری شفیع آبادی 51
نمودار 4-2- مقایسه میانگین های ابعاد رفتار کارآفرینی در گروه نظریه یادگیری اجتماعی 52
نمودار 4-3- مقایسه میانگین های ابعاد رفتار کارآفرینی دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون 53
چکیده:
هدف این پژوهش مقایسه اثر بخشی الگوی چند محوری شفیعآبادی با نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز بر رفتار کارآفرینانه دانشآموزان دختر دبیرستان دخترانه شهرستان مرودشت بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان دبیرستان دخترانه هاجر شهرستان مرودشت بودند. از بین دانشآموزانی که در پرسشنامه رفتار کارآفرینانه فکری، شفیعآبادی، نورانیپور، و احقر (1391) نمره کمتری کسب کرده بودند به صورت تصادفی 45 نفر انتخاب و به تصادف در سه گروه کنترل و آزمایش 1 و 2 جایگزین شدند. گروه آزمایش شماره یک 8 جلسه 5/1ساعته آموزش براساس الگوی چند محوری شفیعآبادی و گروه آزمایش شماره دو 8 جلسه 5/1 ساعته آموزش براساس نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز دریافت کردند و در گروه گواه مداخلهای صورت نگرفت. پس آزمون اجرا شد و دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شدند و مشخص شد که بین سه گروه تفاوت وجود داشته است . الگوی چند محوری شفیعآبادی و نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز هر کدام بر روی ابعاد رفتار کارآفرینانه (تصمیمگیری، شناخت فرصتها، تعیین ساختار، تعیین منابع و شرایط، و تعیین اهداف و راهبردها) تأثیر معنادار دارند. اما بین اثر بخشی الگوی چند محوری شفیعآبادی با نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز بر ابعاد رفتارکارآفرینانه دانشآموزان تفاوت معنادار آماری وجود ندارد.
کلید واژه: الگوی چند محوری شفیعآّبادی، نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز، رفتار کارآفرینانه، دانشآموزان دختر
فصل اول
کلیات پژوهش
مقدمه:
یکی از بارزترین دغدغههای فکری جوانان بعد از فارغ التحصیلی یافتن شغل مناسب است. یکی از راههای مناسب ایجاد شغل برای خود و دیگران در دنیای امروز کارآفرینی است. آموزش کارآفرینی در اکثر کشورهای پیشرفته و حتی در کشورهای در حال توسعه به عنوان ضرورت مطرح شد و این تفکر که کارآفرینان دارای ویژگی ذاتی هستند رد گردیده است اکبرنیا، 2005، به نقل از رضایی و رشوند، 1391).
با توجه به اینکه در طول تحصیل تمرکز بر فراگیری دروس ميباشد کمتر به مقوله کارآفرینی و آموزش آن توجه شده است و دانشآموزان یا دانشجویان بعد از فارغ التحصیلی عموما به دنبال کار در شرکتها و مراکز دولتی ميباشند که به دلیل اشباع نیرو در مراکز مختلف عدهاي در یافتن شغل مناسب دچار سرگردانی ميشوند. از آنجا که مدارس پایهايترین مرکز آموزشی ميباشد و نقش به سزایی در هدایت دانشآموزان دارند لذا بهترین محیط برای آموزش و حداقل تلنگر فکری برای ایجاد کارآفرینی در آینده است. بنابراین آموزش کارآفرینی در مدارس تاثیر بسزایی در تصمیمگیری و جهت دادن آنان به آینده شغلی مناسب دارد و مسلماً عواملی که بتواند در این مساله تاثیرات مثبتی را داشته باشد مورد توجه مدیران قرار خواهد گرفت .در بین دورههای تحصیلی دوره متوسطه دوم ( دبیرستان ) مرحله پر اهمیتی به لحاظ یادگیری و جهتگيری دانش آموزان برای تعیین سرنوشت شغلی است بنابراین مشاوران مدارس ميتوانند نقش مهمی را در آینده شغلی دانش آموزان در این دوره ایفا کنند. آموزش کارآفرینی توسط مشاوران ميتواند هدف مهم برنامه آموزشی مدارس باشد و یکی از راهکارهای این آموزش ميتواند استفاده از نظریههای مشاوره شغلی مختلف باشد. از آنجایی که مشاوره شغلی روشها و اطلاعات مفیدی از تواناییها، ویژگیها، رغبتها و خواستههای دانش آموزان را در اختیار آنان قرار ميدهد، موجب افزایش انگیزش پیشرفت ميگردد و نگرانیهای منفی آنان را در باب آینده تحصیلی- شغلی کاهش ميدهد(آقایی، جلالی،و نظری،1390).
راهنمایی و مشاوره شغلی همچنین نقش محوری در افزایش کارآمدی فرد برای اشتغال دارد زیرا به فرد کمک ميکند خود را بهتر بشناسد و از نیازهای جامعه و مشاغل گوناگون آگاهی یابد و از شرایط احراز آنها مطلع شده و در انجام امور شغلی خود تواناتر گردد (صالحی نجف آبادی، عابدی، و فرحبخش، 1385). بنابراین کاربرد نظریههای مشاوره شغلی در آموزش کارآفرینی در مدارس نباید نادیده گرفته شود لیکن از آنجا که بهرهگيری از نظریههای مشاوره شغلی برای آموزش کارآفرینی در مدارس کم بوده این پژوهش به دنبال بررسی اثر بخشی دو نظریه مختلف مشاوره شغلی و مقایسه آنها در آموزش کارآفرینی به دانش آموزان مدرسه است.
بیان مسأله:
یکی از محورهای اصلی و مهم زندگی هر جوان، انتخاب شغل است و به طور کلی، انتخاب شغل برای هر فرد با توجه به جنبههای مختلف شغل و محیط کار وی، مفهومي متفاوت دارد (مختاری، 1385).
مشاوران مدرسه با حضور خود در مدرسه و با اطلاعات تخصصی که در زمینه مشاوره دارد، علاوه بر کمکهای شایان توجه در سایر زمینهها ميتواند نقش موثری در مشاوره شغلی دانشآموزان داشته باشد. هر چند دانشآموزان در حال تحصیل در مدرسه در همان زمان در جستجوی شغل و یا انتخاب شغل نیستند اما در صدد هستند که مراحل لازم برای رسیدن به مشاغل مورد نظر خود را پیریزی کنند. روشن است که گام اول در این جهت آشنایی با مشاغل گوناگون و شرایط و ویژگیهای آنهاست که مشاور شغلی با ارائه اطلاعات و یا ارائه منابع و کتب لازم در زمینههای مورد نظر ميتواند راهنمای خوبی برای آنها باشد و علاوه بر این شیوه طرحریزی و برنامهریزی برای رسیدن به این مشاغل را ارائه دهد 1.
یکی از شیوه های مناسب اشتغال کارآفرینی است. نیروهای انسانی ارزشمندترین سرمایهسازان هستند که شکوفایی و توانمندیهای آنان ميتواند تاثیر شگرفی در چرخه فعالیتهای یک کشور داشته باشد. بنابراین بیگمان یکی از عواملی که امروزه ميتواند چهره اقتصاد و صنعت یک کشور را دگرگون سازد کارآفرینی و فعالیتهای کارآفرینانه است جوامعی وجود دارند که به رغم کمبود منابع طبیعی و به واسطه داشتن ایدههای نو در کارآفرینی به رفاه و آسایش رسیدهاند. (مصحف، عابدی، و بهرامی، 1384).
انگلیسیها سه اصطلاح با نامهای ماجراجو، متعهد و کارفرما را در مورد کارآفرین به کار ميبردند. از نظر آنها، کارآفرین کسی است که متعهد ميشود مخاطرههای یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل کند. در واقع کارآفرین کسی است که نوآوری خاص داشته باشد. این نوآوری ميتواند در ارائه یک محصول جدید، ارائه یک خدمت جدید در طرحی یک فرایند نوین و یا نوآوری در رضایت مشتری و… باشد2.
در مدارس ضرورت و توجه کافی به آموزش کارآفرینی به خوبی احساس نميشود و علیرغم اینکه قسمتی از رفتار در محیط آموزشی مانند مدرسه شکل ميگیرد و یکی از مسائلی که کمتر در مدارس به آن پرداخته ميشود آموزش رفتار کارآفرینانه است.
مشاوران مدارس همچنین ميتوانند از نظریههای تخصصی مشاوره شغلی برای کمک به انتخاب شغل و آموزش کارآفرینی به عنوان یکی از شیوه های مناسب انتخاب شغل در عصر حاضر استفاده کنند. اما در حال حاضر از نظریههای مشاوره شغلی برای آموزش کارآفرینی کمتر استفاده شده است و تنها چند پژوهش داخلی توسط فکری، شفیعآبادی، نورانیپور و احقر (الف- 2012و ب-2012)، فکری و شفیعآبادی (2013)، فکری، شفیعآبادی، رفاهی و زابلی (الف-2014 و ب-2014) در این زمینه روی دانشجویان انجام شده است که اثر بخشی الگوی بومي شفیعآبادی، و نظریه گاتفردسون3 و نظریه کرامبولتز4 را در آموزش کارآفرینی نشان ميدهد. همچنین پژوهشهای حریری (1393) و طاهری (1393) اثر بخشی الگوی چند محوری شفیعآبادی را روی مهارتها و رفتار کارآفرینانه دانش آموزان نشان داده است.
از آنجایی که مشاوره بدون شناخت کافی فرهنگ و اداب و رسوم جامعه امکان پذیر نیست کاربرد الگوهای بومی مشاوره همواره باید مورد توجه قرار گیرد. بر اساس الگوی بومي چند محوری شفیعآبادی (1392) انتخاب شغل فعالیتی پویا و هدفمند است که با توجه به نوع خویشتن پنداری میزان ارضای نیازها و توان تصمیمگیری در درون شیوه زندگی رخ ميدهد. پویایی در انتخاب شغل مبین تحرک، تغییرپذیری، خلاقیت و شادابی است. خویشتن پنداری قضاوتی است که فرد در زمینههای موفقیت یا شکست، ارزشها، تواناییها یا ضعفها، اهمیت و یا اعتبار یا بیاعتباری خود دارد. ارضای نیازهای اساسی از عوامل موثر در انتخاب شغل است به طوری که اگر شغلی نیازهای فرد را برآورده نسازد در شرایط عادی انتخاب نخواهد شد و در نهایت فرد باید در مسیر رشدی انتخاب شغل تصمیم بگیرد و شغلی را که با خویشتن پنداریش همسوست و نیازهایش را برآورده ميسازد برگزیند.
مقایسه الگوهای بومی و غیر بومی مشاوره شغلی ميتواند نقش مهمی در شناخت هرچه بهتر روشهای مناسب
