
5-1. مقدمه 83
5-2. خلاصهتحقیق 83
5-3. بحثونتیجهگیری 85
5-3-1. مدتزمانمرحلهبافرینگایزوکاپنیا: 85
5-3-2. تغییراتلاکتاتدرمرحلهبافرینگایزوکاپنیا: 87
5-3-3. مقایسهظرفیتهایبافرینگ: 89
5-3-4. تواناییپیشبینیظرفیتهوازیوبیهوازیازطریقتغییراتلاکتاتدرمرحلهبافرینگایزوکاپنیا: 91
5-4. پیشنهادات: 92
5-4-1. پیشنهاداتکاربردیازپژوهش: 92
5-4-2. پیشنهاداتبرایتحقیقاتآینده: 92
منابع 93
فهرست اشکال وجداول صفحه
شکل 2-1.اولینودومیننقطهشکستدرمنحنیلاکتات–بارکاربهترتیبنشاندهندهآستانههوازیوبیهوازیاست……………………………………………………………………………………14
شکل 2-2. نحوهتعیینآستانهلاکتاتبراساسافزایشناگهانیلاکتاتدرخلالآزمونفزایندهاستاندارد………………………………………………………………………………………………………16
شکل2-3.تغییراتتهویهدرخلالیکآزمونفزایندهبادرنظرگرفتننقطهشکستتهویهای…….17
شکل2-4. تعیینآستانهبیهوازیبهوسیلهکنترلشاخصمعادلتهویهایاکسیژن…………………19
شکل 2 – 5. تعیینآستانهبیهوازیبااستفادهازروشنسبتتبادلتنفسی…………………………20
شکل2-6. برآوردآستانهبیهوازیازطریقکنترلاشباعهموگلوبینازاکسیژن. دراینروشکاهشناگهانیدرنموداربهعنوانبرآوردیازآستانهبیهوازیدرنظرگرفتهمیشود………….21
شکل 2 – 7 . تعیینآستانهبیهوازیبهروشV – slope……………………………………………22
شکل 2 – 8 : ارتباطبینضربانقلب – سرعتدویدنونقطهشکستضربانقلببهعنوانبرآوردیازآستانهبیهوازیرادرخلالیکآزمونفزاینده…………………………………………………….23
شکل2-9: مدلکانکانیدرتعییننقطهشکستضربانقلببهعنوانبرآوردیازآستانهبیهوازی…………………………………………………………………………………………………………24
شکل 2 – 10 : تعییننقطهشکستضربانقلببااستفادهازروشdmax……………………………..25
شکل2-11.تعيينآستانهتنفسياوليه،آستانهتنفسيجبرانيوآستانهلاکتات……………………….27
شکل2-13. سهمبافرهایمختلفدربافرینگH+عضلهحینفعالیت……………………………..29
شکل 2- 14.تغییراتاکسیژنمصرفیدرسرعت(ازپایینبهبالابترتیب 181 ،203 ،203 و267 متردردقیقه) وزمانهایمختلف………………………………………………………………………………….35
شکل 2 – 15. اصولمحاسبهکسراکسیژنتوسعهیافتهدرفعالیتمتناوبشدید……………………39
شکل 3-1. نحوهتعیینآستانهتنفسیجبرانیبراساسافزایشناگهانیدرنمودارمعادلتهويهايدياكسيدكربن(VE/VCO2)………………………………………………………………………………….65
شکل 3-2. نحوهتعیینآستانهلاکتاتبراساسافزایشناگهانیدرنمودارغلظتلاكتات–باركار…………………………………………………………………………………………………………….65
شکل 3-3. نموداراکسیژنمصرفیدرشدتهایزیرLT،جهتپیشبینیاکسیژنمعادلبا 120 درصدPmax……………………………………………………………………………………………………….68
جدول 4-1. ویژگیهایآنتروپومتریک،سنوتوانهوازیآزمودنیهایتحقیق………………….72
جدول4-2. مقایسهبرخیازفاکتورهایفیزیولوژیکبینگروههایتحقیق………………………….73
جدول (4-3) مقایسهتغییراتلاکتاتدرمرحلهبافرینگایزوکاپنیا،بینگروهها…………………74
جدول (4-4) مقایسهظرفیتبافرینگبیکربناتدرمرحلهبافرینگایزوکاپنیا،بینگروهها……75
جدول (4-5) مقایسهظرفیتبافرینگغیربیکربناتیدرمرحلهبافرینگایزوکاپنیا،بینگروهها………………………………………………………………………………………………………………76
جدول (4-6) مقایسهمدتزمانمرحلهبافرینگایزوکاپنیا،بینگروهها……………………………77
جدول 4 –7. نتیجهآزمونپیرسونبینتغییراتلاکتاتباVO2max………………………………….78
شکل 4-5. نمودار پراکنش و معادله پیش بینی مربوط به تغییرات لاکتات و VO2max……………78
جدول 4-8. نتایجآزمونپیرسونبینتغییراتلاکتاتواکسیژنمصرفیمعادلباLT…………………79
شکل(4-6). نمودار پراکنش مربوط به تغییرات لاکتات و اکسیژن مصرفی معادل با LT……………..79
جدول 4-9. نتایجآزمونپیرسونبینتغییراتلاکتاتوبیشینهلاکتاتتحملشده…………………….80
شکل(4-7). نمودار پراکنش و معادله پیش بینی مربوط به تغییرات لاکتات و کسر اکسیژن…………..80
جدول 4-10. نتایجآزمونپیرسونبینتغییراتلاکتاتوبیشینهلاکتاتتحملشده…………………..81
شکل(4-8). نمودار پراکنش مربوط به تغییرات لاکتات وبیشینهلاکتاتتحملشده……………………81
فهرست نمودار صفحه
نمودار (4-1) مقایسهمیانگینتغییرات لاکتات درگروههایاستقامتیوسرعتی……………………..74
نمودار (4-2) مقایسهمیانگینظرفیتبافرینگبیکربناتدرگروههایاستقامتیوسرعتی………75
نمودار (4-3) مقایسهمیانگینظرفیتبافرینگغیربیکربناتدرگروههایاستقامتیوسرعتی…76
نمودار (4-4) مقایسهمیانگینمدتزمانمرحلهبافرینگایزوکاپینادرگروههایاستقامتیوسرعتی………………………………………………………………………………………………………………………77
فصل اول
مقدمه و بیان مسئله
1-1. مقدمه
کسب عنوانهای قهرمانی در بازیهای المپیک،جهانی، قارهای در بین کشورها به ویژه کشورمان اهمیت بیسابقهای یافته و تلاش برای بهبود عملکرد ورزشکاران، دانشمندان علوم ورزشی را نیز به فعالیت دوچندان در این بخش واداشته و پژوهش در علوم ورزشی را فزونی بخشیده است. از آنجا که اکسیژن مصرفی بیشینه (VO2max)، معياری پذيرفته شده برای آمادگی قلبی عروقی محسوب میشود، اغلب برنامههای تمرينی طوری طراحی میشوند که آن را گسترش دهند. اين تصور وجود دارد که بين VO2max و عملکرد استقامتی رابطه قوی برقرار است(57). با وجود اين، نشان داده شده است که استفاده از آستانه لاکتات اين امکان را فراهم میآورد که عملکرد استقامتی با دقت بيشتری برآورد و اين شاخصبه عنوان ابزاری قوی در پيشبينی عملکرد استقامتی معرفی میشود که نسبت بهVO2max شاخص مفيدتری است(57).هر دوی اين فاکتورها در برآورد عملکرد استقامتی قدرت قابل قبولی دارند، ليکن در پيشبينی ظرفيت هوازی در ورزشهاییکه تلفيقی از دو سيستم هوازی و بیهوازی را نياز دارند، دارای محدودیتهایی هستند و ارائه فاکتورهای ديگر که بتوانند اين محدوديت را برطرف سازند، ضروری به نظر میرسد.
لاکتات که نمک اسیدلاکتیک میباشد، جایگاه ویژهای در پژوهشهای ورزشی و طراحی برنامههای تمرینی به خود اختصاص داده است و اندازهگیری آن چه در سطح سرم و چه در سطح عضله اسکلتی هنوز بارزترین شاخص سنجش فرایندهای متابولیکی بیهوازی است. در سطح کاربردی، مربیان فراوانی وجود دارند که با استفاده از همین شاخص، کمیت و کیفیت برنامههای تمرینی خود را از طریق اندازهگیریهای آستانه لاکتات، حداکثر حالت پایداری (MLSS)1،آستانه هوازی، آستانه بی هوازی، آستانه بیهوازی فردی2، کنترل میکنند. با توجه به خصوصیات منحصر به فرد لاکتات و خواص متابولیکی دو جانبه آن، امکان استفاده از این شاخص در جداسازی ظرفیتهای هوازی و بیهوازی میسر و انجام تحقیقاتی که بر این امر صحه علمی بگذارند ضروری است. لذا تحقیق حاضر در صدد پاسخگویی به این مسئله است و در شکل ایدهآل امید آن میرود که انجام تحقیق حاضر به ارائه فاکتوری جدید در سنجش ظرفیتهای هوازی و بی هوازی منجر گردد.
1-2. بيان مسئله و سؤال اصلي تحقيق
در ادبيات از شاخصهاي آستانه لاکتات و VO2max، بهکرات جهت تعيين عملکرد هوازي و برآورد سازگاریهای تمريني ورزشکاران استفاده شده است(11 ،36 ،22،13). هر چند عقيده کلي بر اين است که شاخص آستانه لاکتات در محدوده معيني بهتر از VO2maxعملکرد هوازي را برآورد میسازد(36،22)، به هر حال سازگاریهای مرکزي که بيشتر در ورزشهای استقامتي اتفاق ميافتند تمايل به بهبودVO2max دارند، در حالی که سازگاريهاي محيطي که در تمرينات بيهوازي غالب هستند، تأثیر بيشتري بر مقادير آستانه میگذارند(57). بدين جهت است که در برخی از مواقع مشاهده ميشود، ورزشکاران رقابتي بيهوازي با اينکه داراي مقادير پایینترVO2maxدر مقايسه با ورزشکاران استقامتي هستند، در مقادير آستانه با ورزشکاران استقامتي اختلاف چنداني ندارند يا اختلاف کمتري در مقايسه با مقادير VO2maxدارند (57). بنابراين تاکيد کردن بر VO2max يا مقادير آستانه به تنهايي جهت پيشبيني عملکرد در ورزشکاراني که سيستم غالب در آنهاصرفاً سيستم هوازي یا بی هوازی نيست ميتواند گمراه کننده باشد. لذا استفاده از شاخصي که بتواند به گونهاي سازگاريهاي مرکزي و پیرامونی را با يکديگر ادغام کند (هر چند به طور نسبی) جهت پيشبيني عملکرد هوازي و بيهوازي ورزشکاران منطقي به نظر میرسد.
مرحله بافرينگ که به عنوان مدت زمان بين وقوع آستانه لاکتات و آستانه تنفسي جبراني تعريف ميشود، ماحصل مکانيزمهاي فيزيولوژيک مختلف ميباشد(80،45). اين مرحله با افزايش ناگهاني در غلظت لاکتات خون (وقوع آستانه لاکتات) آغاز و با شروع پر تهویهای3(وقوع آستانه تنفسي جبراني4) به اتمام میرسد و در طي اين مراحل اسيد لاکتيک توليدي به وسیله سيستم بافرينگ بدن بافر میشود تا زمانی که سيستم بافرينگ در مقابل اسيد لاکتيک توليدي شکست ميخورد که با سقوط در PH و وقوع پر تهویهای همراه ميشود(80). هرچند در ادبیات مدت زمان اين مرحله را بیشتر به حساسيت اجسام کاروتيد نسبت میدهند(72)، ليکن عوامل ديگر از قبيل فرايند کينتيک لاکتات5 و ظرفيت بافرينگ نيز در مدت زمان اين مرحله دخيل هستند(52). ظرفيت بافرينگ بدن از اجزاي مختلفی- اعم از مرکزي (ظرفيت بافرينگ بيکربناتي خون) و پيراموني (ظرفيت بافرينگ غير بيکربناتي متشکل از بافرهاي پروتئيني و فسفاتي) تشکيل شده است که اين اجزا از نظر جبري با يکديگر قابل جمع هستند(52،19). ظرفيت بافرينگ بدن شاخصي تمرین پذیر ميباشد که با توجه به نوع تمرين تطابق ايجاد شده در آن متفاوت میباشد. کل ظرفيت بافرينگ بدن در مرحله بافرينگ توسط سه بخش اصلي بافر بيکربنات، بافر فسفاتها و بافر پروتئينها مشخص ميشود که ميزان آن را ميتوان با استفاده از فرمول[PH]) Δ [LA] .Δ)به دست آورد(20،19). همچنين ميزان ظرفيت بافرينگ بيکربنات را نيز ميتوان از طريق[PH]) Δ[HCO3] .Δ( مشخص نمود و ماحصل تفريق ظرفيت بافرينگ بيکربنات از ظرفيت کل بافرينگ يعني[ Δ [LA] . Δ [PH] ] – [Δ [HCO3] . Δ [PH] ]که بيانگر ظرفيت بافرينگ غير بيکربنات يعني فسفاتها و پروتئينها ميباشد(19،20). در بعضي از تحقيقات اين موضوع نشان داده شده است که ظرفيت بافرينگ در عضلات (بافرينگ غير بيکربناتي) در ورزشکاران رقابتي بيهوازي نسبت به ورزشکاران استقامتي بالاتر است(19،57)، که با ماهيت و نوع تمرين اینگونه ورزشکاران همخوانی دارد. به اين دليل در ورزشکاران بيهوازي مراحل آغازين تجمع لاکتات با كاهش همزمان در غلظت بيكربنات خون همراه نيست. اين موضوع بازگو كننده اين مطلب است كه يون هيدروژن بيشتر از طريق بافرينگ غير بيکربناتي درون عضلات و مستقل از يون لاكتات انجام ميگيرد در حالي که عکس اين امر يعني بافر کردن يون هيدروژن بيشتر از طريق بافرينگ بيکربناتي در ورزشکاران استقامتي صادق باشد(19). چنانچه اين امر صادق و سهم نسبي ظرفيتهاي بافرينگ ورزشکاران استقامتی و بيهوازي در
