
2-1-1-2- زندگي خانوادگي آتشي 10
2-1-1-3- فعّاليتهاي فرهنگي 11
2-1-1-4- فعّاليتهاي سياسي 12
2-1-1-5- آثار منوچهر آتشي 12
2-1-1-6- تأثيرپذيري آتشي 14
2-1-1-7- وفات 14
2-1-2- نادر نادرپور 15
2-1-2-1- دوران کودکي و تحصيلات نادرپور 15
2-1-2-2- زندگي خانوادگي نادرپور 15
2-1-2-3- فعّاليتهاي فرهنگي 15
2-1-2-4- فعّاليتهاي سياسي 16
2-1-2-5- آثار نادرپور 16
2-1-2-6- تأثيرپذيري نادرپور 17
2-1-2-7- وفات 17
2-2- اصطلاحات و واژهها 18
فصل سوم: نوستالژي در شعر نادر نادرپور
3-1- نوستالژي وطن يا غم غربت 29
3-2- نوستالژي کودکي 36
3-3- نوستالژي جواني 39
3-4- نوستالژي ياد معشوق 41
3-5- نوستالژي پيري و انديشيدن به مرگ (مرگ انديشي) 49
3-6- تنهايي 54
3-7- غم غربت روستا (روستاستايي) 55
3-8- تقابل سنّت و مدرنيته (نقد مظاهر تمدّن جديد) 57
3-9- دردهاي اجتماعي و سياسي 63
3-10- گرفتاري در زندان 69
3-11- بهشت گمشده 71
3-12- آرمانشهر 72
3-13- از دست دادن عزيزان (اندوهياد) 73
3-14- نوستالژي انتظار رهايي يا رهاننده (منجي) 74
3-15- يأس و پوچ گرايي 76
3-16- گذشته گرايي و اسطوره 85
فصل چهارم: نوستالژي در اشعار منوچهر آتشي
4-1- نوستالژي مهاجرت و غم غربت 93
4-2- ياد کودکي 95
4-3- نوستالژي جواني از دست رفته: 98
4-4- ياد معشوق 99
4-5- پيري و انديشيدن به مرگ (مرگ انديشي) 102
4-6- تنهايي 104
4-7- غم غربت روستا (روستا ستايي) و شهرستيزي 105
4-8- نوستالژي سنّت مدرنيته (نقد مظاهر تمدّن جديد) 111
4-9- دردهاي اجتماعي و سياسي 115
4-10- بهشت گمشده 124
4-11-آرمانشهر 124
4-12- از دست دادن عزيزان (اندوهياد) 125
4-13- انتظار رهاننده (منجي)/ياغي گري 127
4-14- يأس و اندوه 129
4-15- گذشته گرايي و اسطوره 132
4-16- آرکايسيم يا باستان گرايي 137
4-17- گذشت? پدري (نوستالژي زندگي پرشکوه و پرافتخار گذشته) 138
4-18- ياد جنوب (بومي گرايي) 141
نتيجه 146
منابع 156
چکيده انگليسي………………………………………………………………………………………………………………………..II
چکيده
نوستالژي به عنوان يکي از موتيفهاي مطرح در نقد روانشناسي، نوعي حسّ دلتنگي و حسرت نسبت به گذشته و چيزهاي از دست رفته است که موجد اندوه و دلتنگي خاصّي در فرد ميشود.
با توجّه به نقش و جايگاه نوستالژي در تحليل شعر و شناخت بهتر شخصيت شاعران، پاياننامة حاضر پژوهشي است دربارة بررسي نوستالژي در اشعار منوچهر آتشي و نادر نادرپور. هدف اين پاياننامه بررسي انواع و نقش نوستالژي در تحليل اشعار اين دو شاعر است. در اين پژوهش، به منظور دستيابي به پاسخ مسائلي چون انواع و بسامد نوستالژي در شعر دو شاعر و بيان تفاوت و شباهت کاربرد نوستالژي در شعر آنان و جايگاه آن در تحليل شعر اين دو شاعر، نخست به مؤلّفههاي مختلف نوستالژي و بسامد آنها پرداختهايم و سپس اقدام به بررسي علل و زمينههاي انگيزش انواع نوستالژي و توجّه به نقش آنها در تحليل شعر و شخصيّت اين شاعران نمودهايم.
نوستالژي در ساختار و غناي شعري هر دو شاعر نقشي فراگير، جهت دهنده و تعيين کننده داشتهاست. نوستالژي غم غربت (دوري از وطن) و يأس و نااميدي و مرگانديشي از برجستهترين مؤلّفههاي نوستالژي شخصي در شعر نادرپور به شمار ميروند و در اشعار آتشي بيشتر با نوستالژي تقابل سنّت و مدرنيته يا (تقابل صنعت و طبيعت) و انعکاس دردهاي اجتماعي روبرو هستيم.
واژگان کليدي: نوستالژي، غم غربت، نادر نادرپور، منوچهر آتشي
مقدمه
شاعران زبان فارسي، از ديرباز تحت تأثير شرايط ناخوشايند تاريخي، سياسي، اجتماعي و شخصي به مايههاي تلخي و بدبيني ميل يافته و احساس غريبي را با شعر خود درآميختهاند. ناکاميهاي فردي و شکستهاي تاريخي و ساير عواملي که ماية رنج و اندوه هنرمندان بوده، زمينة ورود مايههاي بدبينانه و اندوهناک به عرصة هنر وادبيات را فراهم آورده و نوعي عکسالعمل رواني در برابر شرايط ناخوشايند بودهاست و مخاطبان اين آثار هنري ميتوانند از اين طريق به عواطف و آمال آفرينندگان آن پي ببرند.
نوستالژي يکي از مسائلي است که ميتواند نقش مهمّي در تعيين نحوة نگرش انسان به جهان پيرامون ايفا کند. از آنجا که شعر نو (به دليل دست و پاگير نبودن وزن و قافيه)محملي مناسب براي ابراز بسياري از عواطف دروني است، لذا تجلّي انواع نوستالژي در قالب شعر نو نسبت به ديگر شيوهها بارزتر است.در ميان شاعران معاصر،شعر نادرپور و آتشي جايگاه خاصّي در اين زمينه دارد. آنها در جاي جاي اشعار خود از عواطف، حسرتها و اندوههاي گوناگون خود سخن راندهاند.
در حقيقت، صورت و معناي شعر از اندوختهها و تماميّت ضمير شاعر سرچشمه ميگيرد و بازتاب احساسات، تجربيات و حسّاسيتهاي اوست (پورنامداريان،1374: 19)، لذا شناخت نوستالژيهاي شاعر، جايگاه خاصّي در ساخت و غناي مفهوم شعر دارد و گام مهمّي در تحليل اثر هنري و شناخت بهتر شعر و شخصيت شاعر و اوضاع زمان وي محسوب ميشود.
با توجّه به جايگاه نوستالژي در اشعار نادر نادرپور و منوچهر آتشي، اين پايان نامه در پي شناخت نوستالژي و بررسي نقش آن در تحليل متن و تأثير بر روحيّات و شعر اين دو شاعر است، بنابراين ضمن تقسيمبندي نوستالژي به دو دستة شخصي و اجتماعي به بررسي انواع و بسامد آنها در شعر نادرپور و آتشي و مقايسه و تحليل تأثير آن در شعرشان پرداختهايم. بدين منظور اين پاياننامه در چهار فصل تنظيم گرديدهاست. فصل اوّل، تحت عنوان کلّيّات، شامل بيان مسأله، اهمّيت، ضرورت، سؤالات و اهداف تحقيق است.
در فصل دوّم، ابتدا به تعريف و ريشهشناسي نوستالژي و برخي از واژهها و اصطلاحات خاصّ پرداختهايم و سپس با توجّه به تأثير شرايط زندگي در شکلگيري حس نوستالژي در شعر و تأثير آن بر صورت ومعناي شعر، در مورد زندگي و آثار نادرپور و آتشي به اجمال نکاتي را ذکر کردهايم.
فصل سوم شامل معرفي انواع نوستالژي و علل انگيزش آنها و نيز بررسي بسامد اين نوستالژيها و جايگاه آنها در تحليل شعر و شخصيت نادرپور است.
در فصل چهارم نيز به سبک فصل سوم به معرفي انواع نوستالژي، دلايل شکلگيري، بسامد و بررسي نقش آنها در شناخت شعر آتشي پرداختهايم.
در نهايت نيز به يک نتيجهگيري کلّي به دست دادهايم و مطالبي را که در مورد کاربرد نوستالژي در شعر آتشي و نادرپور در فصل سوم و چهارم به صورت مقايسهاي بيان کرديم، به صورت موردي ذکر کردهايم.
فصل اوّل
کلّيّات
فصل اول
کليات
1-1- بيان مسئله
نوستالژي، يکي از مباحث مطرح در نقد روانشناسي است. نوستالژي يا غم غربت، احساس دلتنگي و حسرت نسبت به گذشتهها و چيزهاي از دست رفته است ومعمولاً با حالت حسرت، دلتنگي و درد همراه است. اين مقوله در بيشتر اشعار شاعران فارسي به ويژه در شعر معاصر انعکاس ويژهاي دارد (نورايي و ديگران،1392: 297).
بررسي مؤلّفههاي نوستالژي ميتواند به نقد روانشناسي نيز كمك شاياني بكند؛ ژرف ساختهاي شعر را از نظر روان شاعر بررسي كند و در کل، در تحليل متون شاعران و درک مفاهيم مورد نظر آنان مؤثّر افتد.
مؤلّفههاي اصلي غم غربت عبارت است از: دلتنگي براي گذشته، فاصله گرفتن از وطن مألوف، بيان خاطرات همراه با افسوس و حسرت، پناه بردن به دوران کودکي و يادکرد حسرتآميز آن، اسطورهپردازي،آرکائيسم (باستانگرايي) و پناه بردن به آرمان شهر (www.yosefaali.blogfa.com).
در اين پژوهش سعي بر آن است که نوستالژي و انواع آن در شعر نادر نادرپور و منوچهر آتشي که از برجستهترين شاعران معاصرهستند، بررسي شود و انواع و بسامد آنها مورد بررسي و ارزيابي قرار گيرد و مقايسهاي از اين حيث ميان دو شاعر انجام شود.
1-2- پيشينة موضوع
در زمينة بررسي نوستالژي در ادبيات معاصر، پژوهشهايي متعدّدي انجام شده است. شريفيان (1384)به برخي از جنبههاي نوستالژيک شعر نادرپور اشاره کرده است. همو (1387) به بررسي نوستالژي در شعر هشت شاعر ايراني ازجمله نادرپور پرداخته و در پژوهشي ديگر (1389) برخي مؤلّفههاي نوستالژي در شعر نادرپور را ارزيابي کردهاست. عالي عبّاس آباد (1387 الف) به بررسي غم غربت در شعر فارسي پرداخته و در پژوهشي ديگر (1387 ب) به بررسي يکي از مؤلّفههاي نوستالژي، يعني بازگشت به اسطوره در شعر آتشي پرداختهاست.
روستايي (1390) برپاي? اشعار فروغ فرخزاد و مهدي اخوان ثالث به بررسي نوستالژي در شعر معاصر پرداخته و همّتي (1390) نوستالژي را در اشعار سهراب سپهري و فروغ فرخزاد بررسي کرده است.
احمدوند (1391) برخي از جنبههاي نوستالژيک اشعار منوچهر آتشي را بررسي کرده است. موسوي و همکاران(1391) نيز غم غربت را در شعر آتشي کاويدهاند. ريحاني و قصّابان (1391) دوري از معشوق را به عنوان يکي از مؤلّفههاي اشعار آتشي بررسي کردهاند. نورايي و همکاران (1392) نيز به بررسي مؤلّفههاي نوستالژيک را در شعر م. سرشک پرداختهاند.
تمايز اين پژوهش نسبت به ديگر کارهايي که در زمين? نوستالژي انجام گرفته، علاوه بر شمول بررسي نوستالژي در اشعر دو شاعر مورد بررسي، در اين است که در اين پاياننامه با به کارگيري شيوهاي تطبيقي به بررسي نوستالژي در سرودههاي نادرپور و آتشي پرداختهاست؛ در حالي که تاکنون هيچ مقاله و پژوهشي به بررسي مقايسهاي نوستالژي در شعر اين دو شاعر پرداخته نشده است.
1-3- اهداف تحقيق
شناخت انواع نوستالژي در شعر آتشي
شناخت انواع نوستالژي در شعر نادرپور
مقايسة کاربرد نوستالژي در شعر اين دو شاعر
شناخت جايگاه تأثير نوستالژي در تحليل متن
1-4- اهميت و ضرورت انجام تحقيق
بررسي همه جانبة دنياي شعري هر شاعر، مستلزم شناخت همة مؤلفههاي شعري آن شاعر، از جمله مؤلّفههاي نوستالژي در شعر وي است. اين امر ميتواند كمك شاياني به نقد روان شناسي نموده و ژرفساختهاي شعر را از نظر روان شاعر بررسي نمايد؛ زيرا نوستالژي و مؤلّفههاي آن به صورت واضحتري شعرشاعر را نمايان ميسازد.
1-5- فرضيّات
نوستالژي در شعر منوچهر آتشي با رويکردها، بسامد و انواع متعدَد به کاررفته است.
نوستالژي در شعر نادر نادرپور با رويکردها، بسامد و انواع گوناگون کاربرد دارد.
تفاوتها و مشابهت هايي ميان کاربرد نوستالژي در شعر آتشي و نادرپور وجود دارد.
نوستالژي تأثير و جايگاهي مهم در تحليل متن شعري اين دو شاعر دارد.
1-6- پرسشهاي تحقيق
نوستالژي در شعر منوچهر آتشي با چه رويکرد، بسامد و انواعي به کاررفته است؟
نوستالژي در شعر نادر نادرپور با چه رويکرد، بسامد و انواعي به کاررفته است؟
تفاوتها و مشابهتهاي کاربرد نوستالژي در شعر آتشي و نادرپور چگونه است؟
نوستالژي چه تأثير و جايگاهي در تحليل متن شعري اين دو شاعر دارد؟
1-7- روش کار
روش کار به صورت تجزيه و تحليل مطالب و دستهبندي آنها در چند فصل و همچنين استفاده از روش کتابخانهاي واستفاده از منابع اينترنتي و از طريق فيشبرداري است.
1-8- ابزار گردآوري دادهها
در اين پژوهش گردآوري مطالب به صورت فيشبرداري از کتابهاي مرتبط با موضوع به صورت نقل مستقيم و تلخيص و استفاده از مقالهها و مجلات علمي است.
فصل دوم
معرّفي شعرا و مباني نظري
فصل دوم
معرفي شعرا و مباني نظري
2-1- معرفي اجمالي شعرا
2-1-1- منوچهر آتشي
2-1-1-1- دوران کودکي و تحصيلات آتشي
در مورد تاريخ تولّد آتشي روايات، مختلف است؛ خود شاعر در اين باره ميگويد: “ظاهراً بنا به روايت شناسنامه در مهرماه سال 1310 ه. ش در روستاي دهرود دشتستان در بخش بوشکان ناحية جنوب کشور (بوشهر) متولّد شدهام. اين که ميگويم ظاهراً، براي اين است که بنا به گفتة پدر و مادر، به محض تولّد در سال 1312 ه. ش پدر به خاطر فرار اجباري يا گرفتن جيرة اضافي کارمندي يا نميدانم چه چيزهاي ديگر، تاريخ دو سال قبلش را برايم گذاشت” (آتشي،1375:
