
2-1-11- سوژه یا فردیت و عاملیت 30
2-1-12- دلالت ضمنی 35
2-1-13- برجسته سازي وحاشيه راني 36
2-1-14- تاريخچه نقد فيلم در ايران 37
2-1-15- نشانه شناسی 41
2-2- مبانی عملی 46
2-2-1- برخی از پژوهش های مرتبط به موضوع تحلیل گفتمان توسط محققین داخلی 46
2-2-2- برخی از پژوهش های مرتبط به موضوع تحلیل گفتمان توسط محققین خارجی 50
3- فصل سوم روش تحقیق 53
3-1- مقدمه 54
3-2- شرکت کنندگان 54
3-3- تعریف تحقیق توصیفی 54
3-4- چارچوب تحقیق 54
3-4-1- دال و مدلول 55
3-4-2- ضدیت، غیریت 55
3-4-3- برجسته سازی و حاشیه رانی 55
3-5- شیوه انجام کار 56
4- فصل چهارم تحلیل گفتمان 57
4-1- خلاصه فیلم 58
4-2- شخصیت های فیلمنامه 59
4-3- تحلیل گفتمان فیلم پارتی 60
5- فصل پنجم نتیجه گیری 96
5-1- مقدمه 97
5-2- اهمیت کاربرد تحقیق 100
5-3- پیشنهادات برای تحقیقات آینده 100
واژه نامه 105
1- فصل اول کلیات
1-1- مقدمه
تحلیل گفتمان، یك گرایش مطالعاتی بین رشتهای است؛ كه از اواسط دههی 1960 تا اواسط دههی 1970 در پی تغییرات گستردهی علمی-معرفتی، در رشتههایی چون انسانشناسی، قومنگاری، جامعهشناسی خرد، روانشناسی ادراكی و اجتماعی، شعر، معانی و بیان، زبانشناسی، نشانهشناسی و سیر رشتههای علوم اجتماعی و انسانی علاقمند به مطالعات نظاممند ساختار، كاركرد و فرایند تولید گفتار و نوشتار ظهور كرده است. این گرایش كه بهدلیل بین رشتهای بودن، خیلی زود بهعنوان یكی از روشهای كیفی در حوزههای مختلف علوم سیاسی، اجتماعی، ارتباطات و زبانشناسی انتقادی مورد استقبال قرار گرفت، نخستین بار در سال 1952 در مقالهای از زبانشناس معروف انگلیسی “زلیك هریس” بهكار رفت. البته در آن دورهای كه هریس از تحلیل گفتمان سخن گفت و این اصطلاح را بهکار برد، صرفاً با نگاهی زبانشناختی به این مقوله توجه كرد. ورود این بحث به عرصههای دیگر علمی مثل علوم سیاسی، جامعهشناسی و ارتباطات و در واقع خروج آن از انحصار زبانشناسی، به دوران جدید برمیگردد. در این دوران، تحلیل گفتمان را بهصورت تحلیل انتقادی گفتمان استفاده كردند و آن را از صرف یك روش علمی برای تحلیل زبان، خارح كرده و با مكاتب و نظریات انتقادی مثل فرانكفورت، فمنیسم و … پیوند دادند؛ تا جایی كه امروزه تحلیل گفتمان با دیدگاه انتقادی مرادف شده است.)میرفخرایی،1383،6-7)
از جمله متفكرانی كه در مغربزمین، اینگونه مطالعات را از زبانشناسی اجتماعی و زبانشناسی انتقادی، وارد مطالعات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی كرده و بدان شكل انتقادی دادند، میتوان به میشل فوكو، ژاك دریدا و میشل پشو اشاره كرد. این اندیشمندان كه تحلیل گفتمان را بیشتر در قالب تحلیل انتقادی گفتمان بسط و گسترش دادند، خود، وامدار مكتب انتقادی فرانكفورت و وارثان مستقیم و غیرمستقیم آن(ماركیستهای جدید به ویژه گرامشی و پیروانش، ساختارگرایانی چون آلتوسر و محقّقان مكتب فمنیسم) در دههی 1960 بودند. لازم به ذكر است این رهآورد تفكر پستمدرنیستی، كه در حقیقت روش متكاملی از روش كیفی را ترسیم میكند، از سالهای 1980 و بهویژه در سالهای پایانی قرن بیستم، بهعنوان آخرین و گستردهترین روش تحلیل مورد استفاده در علوم اجتماعی و ارتباطات و آخرین دستاورد اندیشه انسانی در تبیین مفاهیم و معانی جدید در عرصه زبان گفتگو و متن نوشتاری، مطرح گردید (فرقانی1382، 60).
1-2- بیان مسئله
از آنجایی که به گفتهی میشل فوکو هیچ متنی در هیچ شرایط و موقعیت به خصوصی تولید نمیشود مگر آنکه به یک منبع قدرت و اقتدار وابسته باشد. فیلم سینمایی پارتی ساخته سامان مقدم به دلیل برخورداری از گفتمان ناشی از همین مولفه ایدئولوژی و قدرت به عنوان نمونهی شاخص این گفتمان سیاسی- اجتماعی مدنظر قرار میگیرد.فیلم» پارتی» به صادقانهترین شکل ممکن تلاش میکند از نسلی بگوید که خود را وابسته به هیچ جریان و هیچ جناح سیاسیای نمیداند، مستقل عمل میکند، برای ارزشهایی که در تریبونها تنها شعارش را میدهند تعریف دیگری دارد و برای پاسداری از آن مبارزه میکند.این فیلمنامه مورد انتقادهای وسیعی قرار گرفت.این فیلم به جریان اصلاحات تهاجمی پنهان ارتباط دارد.به همین منظور تحلیل این فیلمنامه انتخاب شد تا ابهامات انتقادات درباره این فیلم رفع شود.
این فیلم در چه گفتمان اجتماعی تولید شده و چگونه این فضای گفتمانی در فیلم بازنمایی شده است و به طور کلی چگونه نظریهی تحلیل گفتمان نورمن فرکلاف و میشل فوکو و به ویژه نظریه گفتمان لاکلا و موف که چارچوبی برای تحلیل نظام گفتمان سیاسی-اجتماعی فراهم آورده است، میتواند برای تبیین پدیدههای اجتماعی و محصولات فرهنگی بکار گرفته شود و اینکه نقش قدرت در تولید این گفتمان چیست و چگونه نظام گفتمانی حاکم بر یک جامعه در تولید محصولات فرهنگی نقش ایفا میکند و بدان واسطه در واقع به بازتولید خود در جامعه میپردازد.
1-3- اهمیت تحقیق
برای مطالعه پدیدههای فرهنگی تا کنون روشهای تحلیلی کمی و کیفی مختلفی بکار گرفته شده است، اما با توجه به جدید و ناشناخته بودن روشهای تحلیل گفتمانی هنوز تلاشی برای بکارگیری روشهای گفتمانی در حوزه مطالعات فرهنگی صورت نگرفته است و هدف اصلی این تحقیق آن است که گام آغازینی در این راه بردارد. اما چون هم رویکردهای گفتمان دارای پیچیدگی و تنوع گستردهایست و هم حوزهی فرهنگ بخشهای وسیعی از اجتماع را در بر میگیرد تبیین تحلیل گفتمانی و تاثیر آن در واشکافی رویدادهای فرهنگی مسلماً از اهمیت خاصی برخوردار است؛ و از آنجایی که تحلیل گفتمان انتقادی نظریات و ابزارهای جدید و جالبی را در جهت به چالش کشیدن رویدادهای سیاسی و اجتماعی در اختیار قرار میدهد تصمیم به انتخاب این موضوع جهت تحقیق گرفتهام.
1-4- سوالات تحقیق
1- آیا با بررسی و تحلیل گفتمان این فیلم میتوان معلوم ساخت که دالهای معنابخشی بر این فضا حاکم بوده است؟
2- تاثیر این دالهای معنابخش بر نظام معنایی بازنمایی شده در فیلم چه بوده است؟
1-5- فرضیههای تحقیق
1- با بررسی و تحلیل گفتمان فیلم میتوان معلوم ساخت که دالهای معنا بخش در فضای سیاسی و اجتماعی حاکم بوده است.
2- با بررسی و تحلیل گفتمان این فیلم میتوان معلوم ساخت تاثیر این دالهای معنابخش بر نظام معنایی بازنمایی شده در فیلم مثبت بوده است.
1-6- تعریف کلید واژه ها
گفتمان
– گفتمان به بررسی سیستماتیک یک موضوع مشخص و نیز به فعالیت عقلی بر یک اساس منطقی و سازمان دهی شده،گفته می شود.
– گفتمان به فرآیندی متشکل از مجموعه ای از فعالیت های عقلی جزیی و به نیز به مجموعه ای از گفتار ها گفته می شود که حول یک محور مشخص دور می زند.
– گفتمان زبان خاصی است که هرکسی با آن صحبت می کند و به وسیله آن در برابر دیگران موضع گیری می نماید.
– گفتمان نفطه تلاقی و محل گرد همایی قدرت و دانش است، گفتمان اساسا برخاسته از یک اراده معطوف به قدرت است و منجر به باز تولید مناسبات قدرت می شود.
– گفتمان بر اثر مجموعه ای از گفتارها البته در چهار چوب قدرت و دانش گفتمانی خاص شکل می گیرد و مسلط می شود و هر گفتاری هم باید در قالب آن ریخته شود تا فهم و درک گردد. گاهی یک گفتمان یا سخن آن قدر قوی و مسلط است که مانع از شنیدن گفتار و یا درک معنای زبان می شود. (خرمی، 1391)
مفصل بندی
مفصل بندی به کار گرد آوری اجزای گوناگون وترکیب آنها در یک هویت جدید اشاره دارد. (1391. ماهنامه معرفت، شماره 105)
دال مرکزی
دال مرکزی نشانه ممتازی است که نشانه های دیگر حول آن انسجام می یابد. (همان)
هژمونی
هژمونی یک گفتمان مبتنی بر انسجام معنایی دال های دیگر حول دال مرکزی است،در صورتی که یک گفتمان موفق شود، با اتکا بر دال مرکزی خود مدلول های مد نظر خود را به دال های گفتمانی اش نزدیک کند،آن گفتمان هژمونیک می شود. اما در صورتی که گفتمان رقیب بتواند به کمک سازوکارهای مختلف،این نظام معنایی را شالوده شکنی کند و ساختار های معنایی شکل گرفته در ذهنیت جمعی مردم را در هم بریزد،آنگاه این گفتمان هژمونی اش را از دست می دهد. بنابراین، موفقیت گروه های سیاسی به توانایی شان برای تولید معنا، بستگی دارد. (همان)
سوژه یا فردیت یا عاملیت
این مفهوم از مفاهیم کلیدی نظریه گفتمان است.سوژه همواره در میان گفتمان های مختلف در پی یافتن خویش است. سوژه خود را به واسطه یک چیز خارجی می شناسد و این چیز در نظریه گفتمان همان موقعیت سوژه است که گفتمان ها آن را فراهم می آورند. (همان)
2- فصل دوم پیشینه تحقیق
2-1- مبانی نظری
2-1-1- گفتمان
گفتمان به معنی پرداختن مفصل و جزءبهجزء یک موضوع، در قالب نوشتن یا گفتن است. به بیانی دیگر، بهکاربردن زبان در گفتار و نوشتار، بهر پدید آوردن معنا و مفهوم. گفتمان با جنبه فاعلی یک چهارچوب زبانی سروکار دارد، که طی آن فاعل خبر و یا روایتگر، با گذر از واژههای یک زبان و ارتباطات میانشان، میتواند به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه، با اثرگذاری بر ساختار زبان، کنترل آن را در دست خویش گیرد و در جهت آنچه خود میپسندد و بدان گرایش دارد، به پیش بَرَد. (شهرکی، 1387،1)
بهطور کلی، هر فعالیتی در قالب تعاملات فرهنگی که به تبادل معنا بینجامد، در چارچوب گفتمان قابل بررسی است. به عبارت دیگر، وقتی ما با افرادی کهبا ما همنظرند صحبت میکنیم یا با کسانی که با ما اختلاف نظر دارند، جدل میکنیم، ایناعمال را از طریق زبان انجام میدهیم. (همان)
گفتمان با نقش معنادار رفتارها، اندیشهها و ایدههای اجتماعی در زندگی سیاسی سر و کار دارد و به تحلیل شیوههایی میپردازد که طی آن نظامهای معانی یا گفتمانها، فهم مردم از نقش خود در جامعه را شکل میدهند و بر فعالیتهای سیاسی آن، تأثیرمیگذارند. (همان)
به لحاظ پیشینه، باید گفت که دهه 1950 عصر ظهور اصطلاح گفتمان در گستره علوم مختلف اجتماعی و انسانی بود. این مفهوم در كمتر از دو دهه حضوری مداوم و عمیق در اكثر رشتههای علوم اجتماعی و ارتباطی یافت. تحلیلهای جامعهشناختی از این مفهوم كه ظاهراً برای اولینبار در مقاله “تحلیل گفتمان” نوشته “زلیك هریس” (1952) زبانشناس معروف فرانسوی به كار رفته بود، در دهههای 1970 و 1980 وارد عرصههای زبانشناسی، نقد ادبی، روانكاوی، فلسفه، نظریه سیاسی، نظریه اجتماعی و نظریه فرهنگی شد (بشیر، 1385،12).
البته قابل ذکر است که گفتمان در معنای فنی، علمی و زبانشناسانه خود، اولینبار در اواسط دهه 1960 توسط اندیشمند معروف فرانسوی “امیل بنونیست” بهكار گرفته شد و رواج یافت. از جمله افراد دیگری كه در عرصه تعریف و تبیین این اصطلاح وجود دارند میتوان به این موارد اشاره كرد: مایكل مان (1989) كه با نگاهی جامعهشناختی به تعریف گفتمان پرداخته است، دایان مك دانل دانشمند علوم اجتماعی و زبانشناس معروف، میشل فوكو (1972)، مایكل استابز (1983)، ولنتین ولوشینف زبانشناس معروف روسی، ارنستو لاكلاو و شانتال موفی از متفكران پساساختارگرای ساكن در انگلستان و تئون ای. وندایك (1943). ( بشیر، 1385، 11،13،16)
برای گفتمان معانی گوناگونی وجود دارد كه با توجه به كاربرد آن در حوزههای مختلف علمی، میتوان نقش و كاربرد خاصی برای آن در نظر گرفت. این مفهوم كه در تئوریهای معاصر به یكی از پیچیدهترین و بحث برانگیزترین مسائل تبدیل شده و به گفته تئون وندایك مفهوم آن مانند مفاهیمی چون زبان، ارتباط، تعامل، جامعه و فرهنگ، اساساً مبهم است، در علوم مختلف بهگونهای طراحی شده كه گویی بدون وجود آن امكان درك و راهیابی به عمق مسائل علمی امكانپذیر نیست و گفتمان حاكم بر هر بحث علمی، خود تعیینكننده بخشی از هویت آن است و بدون آن نمیتوان واقعیت مسائل را بهگونهای كه باید باشند، درك نمود.(ون دایک، 1382،
