
1-1-2-1-2-3 علل و اهداف شورای همکاری خلیجفارس در سوریه 65
1-1-1-2-1-2-3 سقوط متحدین منطقهای و تضعیف محور اعتدال 65
2-1-1-2-1-2-3 تقابل رادیکالیسم با محافظهکاری عربی 67
3- 1-1-2-1-2-3 گفتمان سلفیگری 68
4- 1-1-2-1-2-3 نفوذ در حوزههای حیاتی لبنان و فلسطین 69
5-1-1-2-1-2-3 تضعیف ایران 71
6-1-1-2-1-2-3 رهبری عربستان سعودی از شورای همکاری خلیجفارس 72
7-1-1-2-1-2-3 اهمیت راهبردی سوریه 73
2-2-1-2-3 ائتلاف با ترکیه 73
3-2-1-2-3 اقدامات شورای همکاری خلیجفارس در سوریه 78
1-3-2-1-2-3 تخریب رسانهای 78
2-3-2-1-2-3 تحریم اقتصادی 79
3-3-2-1-2-3 تجهیزات نظامی 79
4-3-2-1-2-3 تطمیع روسیه 80
5-3-2-1-2-3 برگزاری نشست و اجلاس و صدور قطعنامه 81
6-3-2-1-2-3 تصویب قطعنامه 81
7-3-2-1-2-3 مالی 81
8- 3-2-1-2-3 قطع روابط دیپلماتیک 82
4-2-1-2-3 ایران در بحران سوریه 82
2-2-3 لبنان 84
3-2-3 عراق 85
2-2-3 تشدید رویکرد امنیتی و افزایش خریدهای نظامی و تسلیحاتی 86
3-2-3 صدور قطعنامهها علیه ایران 90
4-2-3 کاهش روابط دیپلماتیک 93
فصل پنجم: بیداری اسلامی و روابط اقتصادی ایران و شورای همکاری خلیجفارس 95
تاریخچه روابط اقتصادی شورا 96
بیداری اسلامی و روابط اقتصادی ایران و شورای همکاری خلیجفارس 113
1-4 رقابت درزمینه نفت 113
2-4 تحولات عربی و مراودات تجاری طرفین در این دوره 126
1-2-4 واردات ایران از شورای همکاری خلیجفارس 126
2-2-4 صادرات ایران به شورای همکاری خلیجفارس 130
نتیجهگیری 135
کتابنامه 144
چکیده
بیداری اسلامی و تحولات اخیر رخ داده در خاورمیانه و شمال آفریقا باعث تغییر نظامهای سیاسی، دگرگونی ساختار و تأثیرات وسیعی بر تعاملات سیاسی و امنیتی منطقه شده است. این خیزشهای جهان عرب، محیط پیرامونی و بازیگران منطقهای (دول عربی) را در محاصره دگرگونیهایی قرار داد که برآیند آن سقوط متحدین، چالش در حوزههای حیاتی، گسترش موج دموکراسیخواهی و بحرانهای پراکنده در بعد داخلی بود که تأثیراتی را بر دول عربی منطقه ازجمله خلیجفارس و سیاست خارجی آن بهعنوان بازیگری مهم در منطقه خاورمیانه بر جای گذاشت. با تغییر معادلات قدرت در منطقه، پویشهای رفتاری و روابط میان بازیگران شکل تازهای یافته و منطقه بلوکبندی جدیدی را شاهد است که در یکطرف محور مقاومت به زعامت ایران و دیگری محور سازش به رهبری عربستان قرار دارد. ازاینجهت تحولات بیداری اسلامی منجر به تقویت اتحادها و ائتلافها و بازتعریف روابط بین دول منطقه در گفتمان جدید بیداری اسلامی شد. این طرح درصد پاسخگویی به این سؤال است که در این فضا روابط میان ایران و شورای همکاری خلیجفارس بهعنوان دو طیف رقیب، چه تغییری را مشاهده کرده است؟ فرضیهی ارائهشده دال بر این است که تحولات بیداری اسلامی تأثیری منفی بر روابط دو طرف داشته و سبب تشدید واگرایی در روابط سیاسی و اقتصادی دو طرف گردیده است.
واژگان کلیدی: بیداری اسلامی، شورای همکاری خلیج فارس، واگرایی، موازنه منطقهای، ایران هراسی
فصل اول
کلیات
1- بیان مساله
جنبشهای سیاسی و اجتماعی بهعنوان یکی از بازیگران نظام منطقهای و بینالمللی به همان اندازه که توانایی به هم ریختن نظم موجود را دارند با فراهم بودن شرایط، قدرت حضور و تأثیرگذاری در پویشهای منطقهای و نظام بینالملل را نیز به دست آوردهاند که بیداری اسلامی در خاورمیانه نیز از این طیف به شمار میرود. اگرچه از آغاز بیداری اسلامی در کشورهای مسلمان حدود دو قرن میگذرد، اما امروزه دور جديدى از اين جنبش در سراسر جهان به چشم میخورد این جنبشها از تونس شروع شده و به سرعت به سایر کشورهای اسلامی از قبیل مصر، یمن، بحرین، لیبی، اردن و عربستان سعودی کشیده شد.
ساختار قدرت و پیچیدگی منافع قدرتهای مختلف در خاورمیانه، بهگونهای است که هرگونه تغییر و تحول ساختاری در آن، بر حوزههای داخل منطقهای تأثیرات گستردهای خواهد داشت و تغییر در مؤلفههای امنیتی در سطح منطقه قادر است امنیت تمامی اعضای منطقه را تحت تأثیر قرار دهد. خیزشهای مذکور سرآغازی بر تحولات و لرزشهای ژئوپلیتیکی گسترده در فضای خاورمیانه و شمال آفریقاست که دگرگونیهای وسیعی را در صحنههای سیاست جهانی و مناسبات منطقهای و بینالمللی این حوزه به همراه داشته است. موج جدیدی بیداری در منطقه، موجب تغییر در شکل اتحادها و اختلافهای منطقهای و تغییر در ساختار بازیگران منطقهای شده است. اتحادها و ائتلافهای جدید منطقهای، مناقشات و منازعات نظامی نوین در منطقه و نقش و تأثیرگذاری بر سیاست خارجی کشورهای منطقه ازجمله عرصههای مهم بازیگری این نهضتها به شمار میرود. بنابراین، شکلگیری قیامهای مردمی ،گسترش حرکتهای اسلامی و سقوط نظامهای سیاسی باعث تغییرات ساختار سیاسی- امنیتی و تغییر در صفحه شطرنج ژئوپلیتیک خاورمیانه شده است. شورای همکاری خلیجفارس نیز بهعنوان یکی از بازیگران مهم و تأثیرگذار منطقه خاورمیانه از این قاعده مستثنی نیست و از این تغییرات متأثر شده است.
شورای همکاری خلیجفارس در پاسخ به یکی از همین تغییرات منطقهای بود که به در قالب یک سازمان منطقهای در ماه مه سال 1981 مرکب از شش کشور عربستان، کویت، امارات متحده عربی، قطر و بحرین تشکیل شد. تحلیل گران علل شکلگیری شورا را وقوع انقلاب اسلامی در ایران، خلأ قدرت ناشی از حضور شاه، اشغال افغانستان و آغاز جنگ ایران و عراق برمیشمارند.( نعیمی ارفع، 1374: 34) تاریخچهی رابطهی شورا و ایران در طول دورههای مختلف صرفنظر از برخی دورهها به صورت موقتی و سطحی سابقه تیرهای دارد. نگاه شورا به ایران را از علل تشکیل شورا ( وقوع انقلاب اسلامی) و مخالفت شورا در مواردی مثل جنگ تحمیلی، مخالفت با حق هستهای ایران ، بحران جزایر و.. میتوان مشاهده کرد. این نگرش هم در تحولات اخیر بیداری اسلامی در منطقه تکرار و ما شاهد مخالفت آشکار شورا همکاری با ایران هستیم. علت این امر هم این میباشد که حفظ وضع موجود مهمترین چارچوب برای تحلیلی عملکرد و اقدامات شورای همکاری خلیجفارس بیان کرد و از تحولات اخیر احساس نگرانی کرده ، تلاش میکند تا از سرایت دومینوی انقلابهای مردمی و موج بیداری اسلامی در منطقه خلیجفارس جلوگیری کند و در این میان ایران را بهعنوان دشمن و طرفدار مخالفین خود متهم میکنند.
شورای همکاری خلیجفارس از جانب جمهوری اسلامی ایران احساس تهدید میکند چرا که ایران را بزرگترین رقیب منطقهای خود میداند و از جانب ایران احساس تهدید میکند؛ و این مسئله با وقوع تحولات اخیر که نفوذ ایران در منطقه افزایشیافته و ما شاهد سقوط متحدین شورا، روی کار آمدن دولتهای مخالف شورا و قدرتمند شدن محور مقاومت هستیم تشدید شده است. و در این راستاست که شورا، ایران را متهم به دخالت در امور داخلی کشورهای شورا برای مثال بحرین را عنوان میکنند. و در واکنش به این اوضاع به ایجاد ائتلاف و اتحاد برای برقراری موازنه، متهم ساختن ایران به صدور انقلاب و تلاش برای سرنگونی دولتهای منطقه، تهدید تلقی کردن برنامهی هستهای ایران و … توسل جستند. ازاینجهت بیداری اسلامی و تحولات اخیر باعث افزایش واگرایی سیاسی و اقتصادی شورای همکاری خلیجفارس ایران شده است.
2- اهداف پژوهش
هدف در این پژوهش این است که تحولات اخیر موسوم به بیداری اسلامی یا بهار عربی که در خاورمیانه در سال 2010 به وقوع پیوست و هر یک از کشورهای خاورمیانه درگیر در این مسیر کرد، چه تأثیری بر ارتباط ایران و شورای همکاری خلیجفارس داشته است؟ این تأثیر بر کدام جنبههای روابط این دو بیشتر تأثیرگذار بوده است؟ این جریان آیندهی رابطهی این دو بازیگر را تا چه حد تحت تأثیر قرار میدهد؟ این تحولات باعث همگرایی میان این میشود یا واگرایی؟
3- ضرورت پژوهش
کشورهای شورای همکاری خلیجفارس دربرگیرنده حوزه جنوبی محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران هستند و رفتار و عملکرد آنها در سیاست خارجی متغییرهای عمدهای از نظر تأثیرگذاری بر منافع امنیتی ملی محسوب میشود. این رفتارها تنها منعکسکننده جایگاه و قدرت هر یک از این کشورها نیست، بلکه از طریق همگرایی و سیاستگذاری مشترک این کشورها با همدیگر و همچنین تعاملات آنها با قدرتهای فرا منطقهای اهمیت بهمراتب بیشتری پیدا میکند. در سالهای اخیر تحولات منطقهای مانند بحران عراق، مسائل لبنان و فلسطین، افزایش حضور نظامی آمریکا در منطقه و افزایش قیمت نفت و بالا رفتن مازاد، درآمد نفتی انحصاری، تحولات اخیر در منطقه تحت عنوان بیداری اسلامی(تونس، لیبی، یمن، مصر…) اهمیت این شورا را افزایش داده و بررسی نوع و رویکرد تعاملی آن در روابطش با ایران را ضروری ساخته است.
5- سؤال اصلی تحقیق
بیداری اسلامی چه تأثیری بر روابط سیاسی و اقتصادی ایران و شورای همکاری خلیجفارس(2010- 2013) داشته است؟
6- فرضیه اصلی تحقیق
بیداری اسلامی از طریق گسترش ایدئولوژی رقیب( وهابیت در مقابل شیعه)، تقویت موج ایران هراسی و شیعه هراسی، جبههگیری مستقیم محور اعتدال در برابر محور مقاومت، ایجاد اتحاد و توازن قوا در مقابل ایران، تشدید ذهنیت تاریخی منفی، درک متعارض دو طرف باعث تشدید واگراییهای سیاسی، اقتصادی، بین ایران و شورای همکاری خلیجفارس( 2010- 2013) شده است.
7- متغییر مستقل
بیداری اسلامی
8- متغییر وابسته
روابط سیاسی و اقتصادی ایران و شورای همکاری خلیجفارس (1010- 2013)
9- تعریف عملیاتی (شاخصسازی)
شاخص متغییر مستقل: گسترش امواج دموکراسیخواهی، مردمی بودن، استکبارستیزی، اسلامی بودن
شاخصهای متغییر میانجی: گسترش ایدئولوژی رقیب( وهابیت در مقابل شیعه)، تقویت موج ایران هراسی و شیعه هراسی، جبههگیری مستقیم محور اعتدال در برابر محور مقاومت، ایجاد اتحاد و توازن قوا در مقابل ایران، تشدید ذهنیت تاریخی منفی، درک متعارض دو طرف.
شاخصهای متغییر وابسته: شاخصهای واگرایی سیاسی در شاخصهای تشدید تقابلات و رقابتهای منطقهای، تشدید رویکرد امنیتی شورای همکاری خلیجفارس، صدور قطعنامهها و اعلامیهها و کاهش روابط دیپلماتیک قابل بررسی است. شاخصهای رویکرد اقتصادی نیز در رقابت نفتی و مراودات تجاری- بازرگانی بررسی گردیده است.
10- تعریف مفاهیم
بیداری اسلامی
بیداری اسلامی (یقظه) ضد خواب است و به معنی فعال شدن هوش (آگاهی) است. درباره تعریف بیداری اسلامی اجماعی وجود ندارد ولی نکته مشترک میان صاحبنظران این است که از آن بهعنوان اصلاح دینی و احیاگر تعبیر شده است.که در عربی با الصّحوة الاسلامیّه، البعث الاسلامیه، التیار الاسلامیه، و الحرکة الاسلامیه نام برده میشود. (عباسی، صحافی، 1391: 65) جنبش بیداری اسلامی اصطلاح است که برای بیان جنبشی مبتنی بر آگاهی(نسبت به اصول رهاییبخش اسلام) عمل سیاسی( اقدام به تغییر وضع موجود) برای رسیدن به وضع مطلوب و بر بنیان اسلامخواهی مبنی بر اهمیت و اولویت عنصر تکلیف دینی بر منافع زودگذر پیرامونی شکلگرفته و هدف از آن شکلگیری نوعی نظام سیاسی است؛ که (در مقام نخست) در تعارض با الگوی اسلامی مملکتداری نبوده و در مقام دوم برآمده از مبانی و مبادی معرفتی و هویتی اصیل دینی باشد.(افتخاری،1391: 95) آغاز بیداری اسلامی تقریباً به دو سده پیش برمیگردد و توسط کسانی مثل سید جمالالدین اسدآبادی، محمد عبده و عبدالرحمان کواکبی (برای اصلاح امور مسلمین و مبارزه با فساد) شکل گرفت. تحولات اخیر رخ داده در خاورمیانه نیز دنبالهی همین جریان پاسخی به نظامهای دیکتاتوری منطقه و سلطاننشینها برای اصلاح جامعه و دستیابی به دموکراسی در خاورمیانه و شمال آفریقا بوده است.
موازنه قوا
معنای ساده واژه توازن قوا عبارت است از وجود نوعی تعادل بین قدرت کشورهای عضو نظام بینالملل بهنحویکه هیچکدام از
