
به کاهش درآمد و افزایش بیکاری در مصر منجر شد.
اخوان المسلمین و مرسی سیاستهای نادرستی را نیز در مسئله اسرائیل، سوریه، ایران، آمریکا و عربستان در پیش گرفتندآنها همچنین نتوانستند اجماع درستی را بین نیروها و گروههای مصری ایجاد کنند و با حمایت از یک گروه، سایر گروهها را به حاشیه راندند و موجبات دشمنی آنان را با خود فراهم کردند.
بنابراین سرنگونی دولت محمد مرسی رئیس جمهور مصر پس از یک سال حکومت به دلیل ناتوانی در مدیریت صحیح و تلاش برای اخوانی کردن حکومت از طرف او و دیگر همراهانش در جماعت اخوان المسلمین صورت گرفت.
در این پژوهش تلاش خواهیم کرد که با بررسی علل سقوط محمد مرسی به نقش عوامل داخلی و خارجی مؤثر در برکناری وی نیز بپردازیم.
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1بیان مساله
جنبش اخوانالمسلمین از بدو تأسیس در سال 1928تاکنون، از مهمترین و فعالترین نیروهای اجتماعی و سیاسی مصر و برخی دیگر از کشورهای خاورمیانه بوده است.گستردگی سازمان و شمار اعضاء و نیز گستره فعالیت این سازمان، آن را در کانون توجه دولتهای مصر و به خصوص از فردای کودتای 1952، تحت تعقیب نیروهای امنیتی این کشور قرار داد و از آن دوره تاکنون، اخوان هزینههای سیاسی سنگینی را متحمل شده است.
محاکمههای نظامی متعدد، شکنجه، زندان و اعدام صدها تن از اعضا از جمله هزینههای فعالیت اخوان، از 1952تاکنون، بوده است. اخوانالمسلمین البته در دهه اخیر به نوعی مصالحه با رژیم مبارک رسید، امری که در سال 2005، به تصدی88کرسی پارلمان مصر(20درصد)توسط نیروهای اخوان انجامیداما پیش از آغاز دگرگونیهای شتابان پس از 25ژانویه، با اخراج کامل اخوان از پارلمان مصر، گروه اخوانالمسلمین باردیگر در نقطه مقابل رژیم قرار گرفته بود؛ هرچند که شرایط اقتضا نمیکرد اخوان المسلمین این مخالفتها را به عرض اندام خیابانی ورویاروی آشکار مبدل سازد.
با آغاز اعتراضهادر 25ژانویه، اخوان در این ناآرامیها شرکت نکرد و رهبران اخوان تا 28ژانویه ورود به خیابانها را به دلیل تهدیدهای دستگاههای امنیتی، در دستور کار خود قرار ندادند. از 28ژانویه به بعد، اخوانالمسلمین در کنار سایر نیروها به صف معترضین پیوست، امری که در نهایت به سقوط مبارک در 11فوریه انجامید.
خیزش مردم مصر مصر در سال 2011م معادلات منطقهای و بین المللی را تحت الشعاع قرار داد. این انقلاب با پیروزی محمد مرسی، نامزد مورد حمایت اخوان المسلمین، درانتخابات ژوئن2012فصل جدیدی را در سیاست خارجی و داخلی مصر رقم زد؛ اما پس از یک سال، محمد مرسی با کودتای نظامی از ریاست جمهوری برکنار شد و عملاً پس از یک سال از پیروزی اخوان المسلمین، بازگشت نظامیان به قدرت مجدداً میسر گردید. در این برهه، چندان بیراه نیست که پرسیده شود که علل شکست اخوان المسلمین چه بود؟
درادامه این پژوهش به بررسی علل عدم موفقیت اخوان المسلمین پس از خیزش مردمی 2011مصر میپردازیم:
1-2موضوع تحقیق و انگیزه انتخاب آن
اگرچه دولت مرسی، دولتی برآمده از رای مردم و نخستین دولت منتخب مردم مصر بعد از خیزش 2011بود اما بسیاری آن را به عنوان دولت منتسب به اخوان المسلمین یا به اصطلاح “دولت اخوان” میشناختند. پس از سقوط مرسی به دست نظامیان و نقش برآب شدن اولین تجربه جریان سیاسی اخوان المسلمین در تصدی حکومت، شناخت چرایی سلسه عواملی که یک دولت منتخب منتسب به جریانی ریشه دار و اسلامی را به ورطه سقوط میکشاند ،انگیزه قدرتمندی را برای بررسی آن ایجاد میکند.
همچنین حضور پژوهشگر در کشور مصر و درک عینی و میدانی واقعه انقلاب و حوادث بعد از آن و نیز رصد تحولات مصر و نحوه رفتار نیروهای اخوان المسلمین ، به نوبه خود سبب تقویت انگیزه پژوهشگر در این زمینه شده است.
از زمان پیروزی محمد مرسی و انتخاب وی به عنوان رییس جمهور مصر، بسیاری از تحلیلگران و آگاهان به امور خاورمیانه برآمدن دولت اخوانی مرسی را فرصتی بی نظیر برای ارایه الگویی مناسب به آن دسته از اسلام گرایان و گروههای جهادی میدانستند که هرشیوه دیگری جز مبارزه مسلحانه و بینش تکفیری را، امری بیهوده و غیر ممکن میدانستند. اکنون اما دولت اسلام گرایی که امید میرفت تبدیل به الگویی مثال زدنی برای دیگر گروههای اسلام گرای منطقه باشد به دست نظامیان سقوط کرده است و بدیهی است که نظامیان با درک کاهش محبوبیت اخوان و ایجاد زمینه لازم به این امر مبادرت کردند. از این منظر، شناخت دلایل عدم موفقیت اخوان المسلمین در مصر پس از خیزش 2011و شناخت نقاط ضعف جریانهای اسلام گرا بعد از دستیابی به قدرت و نحوه تعامل با مولفههای حکومت اهمیتی بسزا مییابد.
1-3-اهداف تحقیق
مهمترین هدف این پژوهش شناسایی نقاط ضعفی است که میتواند یک جریان اسلام گرا را علیرغم پیشینه تشکیلاتی قوی و دستیابی به قدرت در معرض سقوط قرار دهد و آن را از حمایتهای مردمی و بین المللی محروم سازد.
1-4سؤالات تحقیق
1-4-1 سؤال اصلی
– عوامل اصلی عدم موفقیت اخوان المسلمین در مصر پس از خیزش 2011کدامند؟
1-4-2 سوالات فرعی
– میزان نقش و تاثیر اخوان المسلمين در خیزش 2011مصرتا چه حد بوده است؟
– آیا دولت مرسی دولتی اخوانی بود؟
– میزان موفقیت و وابستگی محمد مرسی به جریان اخوان المسلمین به چه میزان بوده است؟
– آیا دولت محمد مرسی و جریان اخوان المسلمین در پیشبرد اهداف خود بعد از خیزش 2011موفق بوده است؟
– چه عواملی سبب شد تا ارتش علیه محمد مرسی کودتا کند و سران اخوان را به پای میز محاکمه بکشاند؟
– آینده جنبش اخوان المسلمین چگونه خواهد بود؟
1-5فرضیه تحقیق
به نظر میرسد اخوان المسلمین پس از به قدرت رسیدن محمد مرسی در خیزش مصر در 2011 بنا به عواملی چون ضعف و سوء مدیریت، عدم توجه به بخشهای سکولار جامعه انقلابی و عدم توانایی در مدیریت نظامیان در پیشبرد اهداف خود ناکام ماند.
1-6متغیرهای تحقیق
متغیرهای این پژوهش عبارتنداز:
متغیرمستقل: ضعف و سوء مدیریت ، عدم توجه به بخش سکولار جامعه انقلابی، عدم توانایی در مدیریت نظامیان
متغیر وابسته: عدم موفقیت اخوان المسلمین
1-7تعریف مفاهیم
برخی از مفاهیم به کار رفته در این پایان نامه عبارتنداز:
خاورمیانه: اصطلاح “خاورميانه” ظاهراً اولين بار توسط آلفرد ماهان، مورّخ دريايي آمريكايي، در 1902م به كار رفت كه منظور وي اشاره به مناطق اطراف خليج فارس بود. پس از فروپاشي امپراتوري عثماني و ايجاد ملتهاي جديد عرب، اين اصطلاح معنادارتر شد و اين مفهوم پس از جنگ دوم جهاني، كاملا تثبيت گرديد.در تعبيرهاي جديد، خاورميانه از افغانستان تا شمال آفريقا، از يمن تا تركيه و از مديترانه تا شاخ آفريقا امتداد پيدا ميكند و به لحاظ جغرافيایي سياسي (ژئوپليتيك)، يك خرده نظام بين المللي محسوب ميشود (معینی علمداری65،1380.)
مصر: جمهوری عربی مصر کشوری است در شمال شرقی آفریقا که از شمال به دریای مدیترانه، از شمال غربی به باریکه غزه و رژیم اشغال گر قدس، از شرق به دریای سرخ، از جنوب به سودان و از غرب به لیبی منتهی میشود.(احمد بیگی60،1360)
اخوان المسلمین: جنبش اخوان المسلمین یکی از مهمترین جنبشهای اسلامی است که تأثیر زیادی بر مصر و کشورهای اسلامی دیگر گذاشته است. این جنبش در شرایطی که مصر از نظر سیاسی، اجتماعی، دینی و اقتصادی در وضعیت بحرانی قرار داشت، توسط” شیخ حسن بن احمدبن عبدالرحمن البنا”معروف به “حسن البنا” در شهر اسماعیلیه مصر تشکیل شد(انصاری68،1389) اخوان المسلمین جهت رسیدن به اهدافش در زمینههای مختلف فرهنگی، نظامی و سیاسی به مبارزه پرداخت، و در این رهگذر چند بار به دست حکومت ملک فاروق منحل شد و طی آن شمار زیادی از اعضای آن دستگیر و یا اعدام شدند.
اسلامگرایی: نوعی ایدئولوژی سیاسی است که طبق آن اسلام نه تنها جامع تمام ابعاد زندگی انسان؛ بلکه کاملترین مکتب عملی است.
سید قطب، اسلامگرایی را به معنی بازگشت به ذات دین یعنی حاکمیت خدا به جای حاکمیت طاغوت در تمام امور سیاسی و اجتماعی میداند. از نظر او حاکمیت اسلامی براساس لااله الاالله است و هیچ حاکمیتی غیر از خدا وجود ندارد.بنابراین بشر در تمام شئونات زندگی خود تحت سیادت و حاکمیت الهی قرار دارد و نمیتواند خودسرانه عمل کند (سیدقطب84،1374)
سَلَفی گری : اسلامبولی تعریف دقیقی از این بعد سلفیگری دارد.به عقیدهی او، سلفیگری در پی آن است که جامعههای گذشته سلطهی خویش را بر آیندگان هموار کنند؛ گویی گذشتگان، زندگانی در بدن آیندگان، و پدران، زندگانی در اجساد فرزندان هستند به باور اسلامبولی:”سلفیان چون فهم کتاب و سنت را مقید به فهم صحابه کردهاند، به جمود عقلی گرفتار شدهاند؛ به گونهای که اگر با یکی از آنها مذاکره کنی، دائماً به زبان ابن تیمیه سخن میگوید و پیوسته برای تو از سخنان گذشتگان نقل میکند. آنان مذهبشان را بر عقل استوار نمیکنند، بلکه تکیهگاهشان را نقل قرار میدهند؛ از اینرو، از بحث عقلی و مناظرهی فکری میگریزند و تنها بر مسائلی تکیه میکنند که نصی قطعی یا ظنی بر آن اقامه شده باشد. آنچه در نظر آنان پسندیده است، قیل و قال گذشتگان است و آنها زبان گذشتگاناند و در رابطه با عقل و نقل، میگویند که نقل اساسی هر فکر و اندیشهای است و عقل، چیزی جز تابع و خادم نقل نیست”. (سامر اسلامبولی، “تحریر العقل من النقل”(به نقل از علیزاده موسوی،1392،68).
نظریه گفتمان
نظریه گفتمان بر نقش زبان در باز نمایی و باز سازی جهان اجتماعی تاکید میکند. بنابراین نظریه ، دسترسی به واقعیت، تنها از راه زبان و از منظر نظریه امکان پذیر است، ولی بازنمایی واقعیت تنها از راه زبان هرگز بازتاب واقعیت از پیش موجود و عینی نیست بلکه در این باز نمای زبان و اندیشه در ایجاد واقعیت نقش ایفا میکند. در واقع، جهان محصول نظریهها، ایدئولوژیها و به عبارت دیگر ، گفتمانهاست.(رکابیان26،1392)
گفتمان یک منظومه معنایی است که واژهها و نشانههای آن در کنار هم و در پیوند با یکدیگر مجموعه ای معنا دار را میآفرینند. گفتمان دارای نشانههایی است که در اطراف یک دال مرکز سامان دهی میشوند و دال مرکزی نشانه ای است که دیگر نشانهها در پیوند با آن معنا مییابند. هر گفتمان، مجموعه ای از نشانهها را در یک زنجیرهی هم عرض، در کنار هم و در روبه روی دیگر قرار داده و از این راه به آنها معنا میبخشند و زنجیره هم عرضی، در عمل، مفصل بندی یک غیریت را به وجود میآورد . زنجیره هم عرضی این تکثرگفتمان را تبدیل به انسجام میکند . همچنین گفتمان در تعارض با یک غیر معنا پیدا میکند (همان).
1-8ادبیات تحقیق
با توجه به جدید بودن موضوع تحقیق کتاب یا منابع دانشگاهی که دلایل ناکامی اخوان المسلمین بعد از انقلاب مصر را بررسی کرده باشند موجود نیست و پژوهشگرعلاوه بر مشاهدات عینی و کتبی که نمایه ای از ریشههای خیزش را میتوان در آن ردیابی کرد، بیشتر به تحلیلها و مقالاتی که در این خصوص مطالعه کرده متکی است با این حال در مقام ریشه یابی جنبش اخوان المسلمین و ساختار فکری آن میتوان به منابع ذیل اشاره کرد:
• اخوانالمسلمین، بزرگترین جنبش اسلامی معاصر، تألیف دکتر اسحق موسی الحسینی، وترجمه سیدهادی خسروشاهی- انتشارات اطلاعات(1375)
این کتاب درباره تاریخ و اندیشه حرکت اخوان المسلمین در دو بخش نگاشته شده است .بخش نخست به زندگی و اندیشهها و سیرفکری امام حسن البنا،رهبراخوان المسلمین و همچنین اصول و دستاوردهای اخوان المسلمین پرداخته شده است و بررسی روابط اخوان المسلمین با ملک فاروق،ارتش مصر، محمدنجیب و کمونیستها، جمال عبدالناصر و… محورهای اصلی بخش دوم از این کتاب هستند.
• تاریخ جمعیت اخوانالمسلمین، ازآغاز تا امروز، نوشته دکتر ریچارد میشل، با توضیحات صالح ابورقیق و دکتر ابوالسعود و ترجمه استاد سیدهادی خسروشاهی در دو جلد از سوی مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه.(1382)
جلد اول آن، از سه مقدمه و پنج فصل و جلد دوم هم
