
نظريه مسئوليت اجتماعي مبناي نظرورزي درباره اخلاقرسانهها 46
زمينههاي مقررات اخلاق حرفه روزنامهنگاري 49
الف – آگاهيدهي عمومي 49
ب – آزادي مطبوعات، شرط اساسي فعاليت روزنامهنگاري 49
پ – بيان حقيقت، وظيفه بنيادي روزنامهنگار 49
ت- احترام به حيثيت فردي و زندگي خصوصي 50
پيشينه ادبيات 50
اسرار حرفهاي و اصول اخلاقي روزنامهنگاران 50
تجربه كشورهاي ديگر در حوزه مقررات اخلاق حرفهاي 52
گزارش تحقيق يونسكو در سال 1980 با عنوان اخلاقشناسي رسانهها 53
اصول اخلاقي حرفه روزنامهنگاري در ايران 55
توسعه 57
تعريف توسعه 57
نظريه رسانههاي توسعه 60
توسعه روزنامهنگاري و مطبوعات در ايران 63
رويكرد برنامههاي توسعه در زمينه ارتباطات در ايران 64
پيشينه مطالعات 65
بررسي تحقيقات انجام شده در داخل ايران 65
تحقيقات انجام شده در خارج از ايران 68
جمعبندي تحقيقات انجام شده در ايران و خارج از ايران 69
فصل سوم 70
روش اجراي پژوهش 70
روش كيو 71
انتخاب گويهها 72
انتخاب نمونه تحقيق 73
مقياس تحقيق 73
ارزشيابي گويههاي تحقيق 73
گويههاي مورد توافق 73
گويههاي مورد اختلاف: 74
استخراج نتايج 74
گويههاي اين پژوهش 74
گويهها 74
فصل چهارم 81
يافتههاي تحقيق 81
بررسي يافتهها بر اساس آزمون Q 82
الف) گويههاي مورد توافق استادان علوم ارتباطات و روزنامهنگاري و سردبيران مطبوعات و سايتهاي خبري 83
تفاوت فاحش در نگاه به گويههاي مرتبط با فلسفه اخلاق 85
روزنامهنگاران اشتباهات خود را ميپذيرند 86
ب) آرايه نزولي گويههاي گونه اول (سردبيران مطبوعات و سايتهاي خبري) 92
عدم پايبندي صدا و سيما به اخلاق حرفهاي روزنامهنگاري 92
نقش ويرانگر آميختگي تبليغ بازرگاني با خبر 93
موظف بودن رسانه به انعكاس نظر طرفي كه خبري بر عليهاش منتشر ميكند 93
اهميت اعتماد جامعه به يك رسانه 94
حق جامعه براي رعايت استانداردهاي حرفهاي توسط رسانهها 95
ترد رسانهاي كه اشتباه خود را اصلاح نكند 95
بيارتباطي توقيف مطبوعات با رعايت اخلاق حرفهاي مطبوعاتي 95
ج) آرايه نزولي گويههاي گونه دوم (استادان علوم ارتباطات و روزنامهنگاري) 102
نگاه فرهنگي به توسعه 103
غيبت عالمان علوم اجتماعي و انساني در برنامهريزيهاي توسعه كشور 103
رعايت استانداردهاي حرفهاي 103
نقش ويرانگر آميختگي تبليغ بازرگاني با خبر 104
موظف بودن رسانه به انعكاس نظر طرفي كه خبري بر عليهاش منتشر ميكند 104
د) گويههاي مورد اختلاف پاسخگويان 113
اختلاف نظر بر سر رعايت نكردن اخلاق حرفهاي در تشكلهاي مطبوعاتي از دلايل توسعهنيافتگي تشكلها 113
اختلاف نظر برسر نبود نهاد ناظر بر اعمال رسانهها از جانب خود آنها 114
اختلاف نظر بر سر رعايت حقوق مولفان و مصنفان در صدا و سيما 114
بحث و نتيجهگيري 123
محدوديتهاي پژوهش 128
پيشنهادها 129
فهرست منابع و مآخذ 131
فهرست منابع فارسي 132
فهرست منابع غير فارسي 136
منابع اینترنتی 136
پيوستها و ضمائم 137
چكيده انگليسي 143
فهرست جداول
جدول شماره 1. آرايه نزولي گويههاي مورد توافق سردبيران و استادان علوم ارتباطات درباره 60 گويه پژوهش 88
جدول 2. آرايه نزولي پاسخهاي پاسخگويان گونه اول (27 نفر) به تمامي گويهها بهوسيله نرمافزار كوانل 98
جدول شماره 3. آرايه نزولي پاسخهاي پاسخگويان گونه دوم (13 نفر) به تمامي گويهها بهوسيله نرمافزار كوانل 109
جدول 4. گويههاي مورد اختلاف دو گونه پاسخگويان در موضوع نقش اخلاق حرفهاي در توسعه روزنامهنگاري 116
جدول5. آرایه نزولی گروههای مورد مخالفت (بیشترین تشابه مخالفت یا بیشترین عدم توافق) دو گونه پاسخدهنده درباره نقش اخلاق حرفهای در توسعه روزنامهنگاری 117
جدول 6. آرایه نزولی گروه های مورد توافق (بیشترین تشابه موافقت) دو گونه پاسخدهنده درباره نقش اخلاق حرفهای در توسعه روزنامهنگاری 118
جدول 7. ماتريس ضريب همبستگي پاسخهاي پاسخگويان گونه اول 119
جدول 8. ماتريس ضريب همبستگي پاسخهاي پاسخگويان گونه دوم 120
جدول 9. جدول وزنی پاسخهای پاسخگویان گونه اول(27 نفر) 121
جدول 10. جدول وزنی پاسخهای پاسخگویان گونه دوم(13 نفر) 122
جدول شماره 11 نمونه گويههاي ارسالي براي سردبيران مطبوعات و استادان علوم ارتباطات در تهران (1391) 138
چكيده
هدف از اين پژوهش بررسي«نقش اخلاق حرفهاي در توسعه روزنامهنگاري از ديدگاه سردبيران مطبوعات و استادان ارتباطات و روزنامهنگاري تهران» بود. پژوهش حاضر با استفاده از روش آماري كيو و نرمافزار كوانل انجام شد.
بعد از تدوين پرسشنامهاي با 60گويه، پرسشنامهها براي 20 استاد و مدرس ارتباطات و روزنامهنگاري و 20 سردبير مطبوعات و سايتها ارسال شد. این پژوهش به دنبال اثبات فرضیه خاصی نبود، بلکه قصد آن بود دیدگاه و نگرش سردبیران مطبوعات و استادان علوم ارتباطات در مورد اخلاق حرفهای روزنامه نگاری و نقش آن در رشد و توسعه این حرفه به دست آید.
متغير وابسته اين پژوهش «توسعه روزنامهنگاري» بود و متغير مستقل «اخلاق حرفهاي روزنامهنگاري» كه در 60 گويه مورد پرسش در دو گروه يادشده اجرا شد. دادهها با استفاده از نرمافزار كوانل تحليل شد و ضريب همبستگي پيرسون 624/0 به دست آمد.
نتايج نشان داد كه دو گروه یاد شده در مورد ارتباط بین مسائل کمی مرتبط بین توسعه مطبوعات و ارتباط آن با اخلاق حرفهای روزنامهنگاری نظر موافقی ندارند،اما درباره مسائل کیفی مرتبط با توسعه روزنامهنگاری و ارتباط آن با اخلاق حرفهای و اهدافی که برای این پژوهش در نظر گرفته شده بود تا حدودی نظر موافق دارند.
كليد واژهها: اخلاق، اخلاق حرفهاي، اخلاق حرفهاي روزنامهنگاري، توسعه روزنامهنگاري و مطبوعات،صدا و سیما
فصل اول
كليات پژوهش
1-1- مقدمه
«ارتباط اجتماعي از طريق نوشتار چاپي، مدتهاي طولاني تنها در پرتو يك آزادي پرجاذبه، موسوم به آزادي بيان1 صورت ميگرفت و به همين لحاظ، روزنامهنگاران غربي به خود ميبالند كه همكاران پيشين آنان در قرون 17 و 18 ميلادي در راه تامين و تضمين اين آزادي و تبديل مطبوعات به ركن چهارم دموكراسي نقش مهميايفاء كردهاند.
اما از اواسط قرن نوزدهم، به دنبال پيشرفتهاي سريع تكنيكهاي جديد ارتباطي و جايگزيني آتليههاي چاپي كوچك مورد استفاده روزنامههاي عقيدتي و سياسي قبلي با يك صنعت جديد مطبوعاتي كه همزمان با افزايش پرجهش شهرنشيني و مخصوصا توسعه سريع آگهيهاي بازرگاني و سهم بيش از پيش و رو به رشد آنها در تامين مالي روزنامهها و پاسخگويي به مقتضيات سودآوري موسسات بزرگ انتشاراتي صورت گرفت، مسائل جديدي در مورد كيفيت كار روزنامهنگاري پديد آمدند. به گونهاي كه از آن پس ديگر براي حل مسائل، تكيه بر نقش حياتي آزادي بيان و مخصوصا آزادي مطبوعات2 براي پيشرفت و توسعه روزنامهها كفايت نميكرد و روزنامهنگاران3 ناچار بودند براي مقابله با مسائل مذكور، راه حلهاي مناسب بيابند.
روزنامهنگاراندر اين ميان، به ويژه توجه پيدا كردند كه اكنون در جامعهاي فعاليت ميكنند كه پيامهاي ارتباطي آنها به شكل انبوه و نامشخص، پخش و منتشر ميشوند و الزاما با شرايطي روبرو ميگردند كه ديگر تنها اتكاي به آزادي بيان براي انجام صحيح كار حرفهاي آنان كافي نيست و در اين زمينه مسئوليت4 آنها نيز بايد طرف توجه قرار بگيرد.
ضرورت چارهجويي براي مسائل مذكور، سبب شد كه در ميان روزنامهنگاران و مديران مطبوعات به تدريج گرايشهاي تازهاي براي تدوين و تصويب مجموعههاي اصول و مقررات اخلاقي حرفه روزنامهنگاري و تاسيس نهادهاي غير دولتي مستقل و نويني، موسوم به شوراي مطبوعات5، به منظور حراست از آزادي مطبوعات و نظارت بر اجراي اصول و مقررات مذكور پديد آيند.» (معتمدنژاد، معتمدنژاد، 356- 7:1386)
از سوي ديگر و به دنبال رشدو توسعه مطبوعات و گسترش فراوان آن و مشكلاتي كه در حوزه عمومينسبت به نحوه انعكاس اخبار و رويدادها رخ ميداد«ضرورت تدوين و تصويب اصول و مقررات اخلاقي حرفه روزنامهنگاري6، همراه باتوسعه مطبوعات خبري تجارتي، از اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم، ابتدا از سوي انجمنها و اتحاديههاي صاحبان مطبوعات و روزنامهنگاران كشورهاي غربي وسپس در سطح جهاني از طرف سازمانهاي حرفهاي بينالمللي، منطقهاي و همچنين «جامعه ملل» 7و «سازمان ملل متحد»8 مورد توجه قرار گرفت.» (انتظامي، 257: 1388)
از جانبي و «با آغاز شكلگيري مطبوعات نوين، همراه با ظهور نظريه مردمسالاري، بازگوكردن حقايق و پايبندي به صحت مطالب به سرعت به يكي از اجزاي مهم روزنامهنگاري تبديل شد.» (كواچ9 و روزنتسيل10، ترجمه حيدري،10: 1385)
1-2- بيان مسئله
از نظر كانت11 «اخلاق اين است كه انسان راست بگويد، نه براي اينكه راست گفتن را وسيله رسيدن به هدف ديگري ميداند، خدمت به مردم بكند نه براي اينكه اين كار براي او سعادت ميآورد بلكه براي اينكه بايد راست گفت، بايد خدمت به خلق كرد و… يعني بايد هيچ غايتي را در نطر نگيريد. به محض اين كه غايتي را در نظر گرفتيد وگفتيد ما اين فعل را انجام ميدهيم براي اينكه به آن غايت برسيم ديگر شما اخلاقي زندگي نميكنيد، بلكه مصلحت انديشي ميكنيد… انسان وقتي اخلاقي زندگي ميكند كه احكام اخلاقي را به صورت مطلق، نه وسيله، در نظر بگيرد و انجام بدهد… به عبارت ديگر اخلاق را نبايد وسيله دانست، اخلاق خود هدف است». (ملكيان، 156: 1379)
در مقابل ديدگاه كانت ديدگاه فايدهگرايان12 قرار دارد كه از جمله معروفترين آنها جان استوارت ميل13 است كه معتقد است «اخلاق، يا عمل بايسته، عبارت است از افزودن لذت و شادكاميو ربطشان در اين است كه جست وجوي لذت خود (كه همان خوشبختي است)، وقتي به شكلي پيچيده و دورانديشانه جست و جو شود، به افزايش خوشبختي عمومي(كه همان اخلاق است) منجر ميشود» (ميل، 34: 1388)
ديدگاههاي مرتبط با مشربهاي مختلف در فلسفه اخلاق در نهايت بايد بروزات عملي خود را نشان ميداد، بر چنين بنياني«در دهههاي اخير كوشش به عمل آمده است تا معاني دو واژه اخلاق و اصول اخلاقي از هم تفكيك شوند و با يكديگر مشتبه نگردند. به اين منظور، واژه «اخلاق» 14براي مشخص كردن معيارهاي «رفتار نيك»15 و واژه «اصول اخلاقي»16 براي معرفي يك رويكرد فردگرا و حتي علميو توجيهي در مورد «قواعد رفتاري»17 به كار گرفته شدهاند.» (معتمدنژاد، معتمدنژاد، 361: 1386)
اين تحولات و گسترش روز افزون و شعبه، شعبه شدن علوم انساني سبب شد تا رويكردي تخصصيتر در حوزه «اخلاقشناسي»18 شكل بگيرد. رويكردي كه به اعتقاد دكتر معتمدنژاد از آن به عنوان اخلاقشناسي حرفهاي ميتوان ياد كرد «اخلاقشناسي حرفهاي، به نوعي، در حد فاصل بين «اخلاق» كه به آن تكيه ميكند و «حقوق» كه ظواهر آن را حائز است، قرار ميگيرد و چنين وضعيتي سبب ميشود كه گاهي مقررات اخلاقشناسي با مقررات حقوقي، همگرايي داشته باشند و در بعضي زمينهها هم با آنها در تعارض باشند… در حالي كه «اصول اخلاقي» به منزله قدرت زير سوال بردن مجموع فرآيند اطلاعات، طرف توجه قرار ميگيرد، اخلاقشناسي زمينه كاربرد محدود يك اخلاق ويژه فعاليت روزنامهنگارانه را معرفي ميكند. به عبارت ديگر اخلاقشناسي، قواعد حرفهاي را كه معرف شرايط معمولا قابل قبول يك اطلاع يا خبر صحيح عملگرايانه آن هستند، در بر دارد به نحوي كه بر يك اخلاق حاكم بر فعاليت روزانه روزنامهنگاري استوار است.» (معتمدنژاد، معتمدنژاد، 367:1386)
از آن پس در شاخههاي مختلف و پيشههاي گوناگون آييننامهها و نظامنامههاي بسياري نوشته شد، چرا كه تهيهكنندگان اين گونه مرامنامهها معتقد بودند«هر نوع اخلاق به كاري ربط مييابد، حرفه و شغلي كه ما سرگرم آن هستيم. از آنجا كه هر حرفه و شغل مناسب و خوب ميتواند موجب رضايت خاطر صاحب آن باشد، اخلاق مربوط به آن حرفه و شغل اهميت مييابد. خوب عملكردن در هر حرفه به اين معناست كه به قوانين آن حرفه كه براي آن هدفگذاري شده است، دست
