
1- نجيبالدّين رضا اصفهاني 3
1-1- آثارِ نجيب 4
1-1-1- نورالهدايه 4
1-1-2- سبعالمثاني 4
1-1-3- خلاصه الحقايق 5
1-1-4- دستور سليمان 5
1-1-5- ديوان غزليات 5
1-2- ارزيابي شعرِ نجيب اصفهاني 5
1-2-1- ابياتِ برجسته بر سياقِ سبکِ هندي 6
1-2-2- آرايههاي ادبي 6
1-2-2-1- تشبيه 6
1-2-2-2- استعاره 6
1-2-2-3- مجاز 6
1-2-2-4- تناسب 7
1-2-2-5- تمثيل 7
1-2-2-6- ايهام 7
1-2-2-7- واجآرايي و تضاد 7
1-2-2-8- اسلوب معادله 7
1-2-2-9- متناقضنما (پارادوکس) 7
1-2-2-10- تلميح 8
1-2-3- موسيقي شعر 8
1-3- اصطلاحات 9
1-3-1- اصطلاحاتِ موسيقي 9
1-3-2- اصطلاحاتِ نرد و قمار 9
1-4- ردّ پاي شعرِ پيشينيان در شعرِ نجيب 9
عنوان صفحه
1-4-1- مولانا 10
1-4-2- سعدي 10
1-4-3- حافظ 10
1-4-4- بيدل دهلوي 11
1-4-5- صائب 11
1-5- نقش مذهب در شعرِ نجيب 12
1-6- ممدوحانِ نجيب در شعرِ او 13
1-6-1- عظيمخان 13
1-6-2- شاه ميرزا هاشم 13
1-6-3- مسعود ميرزا 13
1-7- معرفي نسخ? خطي و توضيحاتي پيرامونِ روشِ تصحيح 13
1-8- رسم الخط 14
1-9- تصويرِ صفحاتِ آغاز، مياني و انجامِ نسخه 15
فصل اول: کليات تحقيق
1-1- پرسشهاي تحقيق 18
1-2- فرضيهها 18
1-3- بيان مسأله 18
1-4- پيشين? تحقيق 18
1-5- اهداف تحقيق 18
1-6- روش تحقيق 18
فصل دوم: متن تصحيح شده نسخ? خطي ديوان نجيبالدين اصفهاني 19
فصل سوم: نتيجهگيري و پيشنهادها
1-3- نتيجهگيري 194
2-3- پيشنهادها 194
فهرست لغات 195
فهرست نام کسان 201
منابع و مآخذ 206
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار 1: بسامد بحر رمل درديوان اشعار نجيب اصفهاني 203
نمودار 2: بسامد بحرمضارع درديوان اشعار نجيب اصفهاني 203
نمودار 3: بسامد بحر مجتث درديوان اشعار نجيب اصفهاني 204
نمودار 4: بسامد بحر هزج درديوان اشعار نجيب اصفهاني 204
نمودار 5:بسامد بحر رمل،مضارع،مجتث و هزج در ديوان اشعار نجيب اصفهاني 205
کوته نوشتها ( نشانههاي اختصاري)
ب
بيت
ت
ترکيب بند
ص
صلي الله عليه وآله وسلم
عج
عجل الله تعالي فرجه
ع
عليه السلام
غ
غزل
قص
قصيده
ق
قطعه
[]
افزودنيها
در ارجاع به غزليات نجيب ، به نوع شعر وشمارة بيت بسنده شده است.
چکيده
نجيب الدين رضا اصفهاني، شاعر و صوفي قرن يازدهم است که به نامهاي زرگر اصفهاني، نجيب تبريزي و نجيب تبريزي اصفهاني نيز اشتهار دارد. وي که از مشايخ صوفي? ذهبيه است در سال 1047 در اصفهان به دنيا آمده، در جواني به شيخ محمّدعلي مؤذن خراساني،عارفِ برجست? ذهبيه، دست ارادت داده و بعدها خليفه و داماد وي گشته است. او در دور? سبک هندي (يا اصفهاني) زيسته، امّا در سخنسرايي بيشتر به شعراي عارفِ متقدّم نظر دارد.
مثنويِ سبع المثاني، نورالهدايه در بيانِ اصطلاحات صوفيه، خلاصه الحقايق مثنوي در آدابِ سير و سلوک و تصوف، دستورِ سليمان در بيانِ اصطلاحاتِ صوفيان و ديوانِ غزليات از آثار اوست.
نسخ? خطي ديوانِ او در اين پژوهش مورد بررسي قرار گرفته است. در ديوانِ او رويکرد مذهبي و تعلقاتش به خاندانِ رسالت آشکار است؛ او به صنايع ادبي و صورخيال توجّه داشته و کلام خود را به آرايههاي ادبي ميآرايد. نجيب اگرچه صوفي بوده است و آثاري در آداب سير و سلوک و صوفيه دارد؛ امّا اين انديشه در غزلهاي او کمتر نمود يافته است.
واژههاي کليدي: نجيب اصفهاني، قرن يازدهم، نسخه خطي، تصحيح، ديوان.
مقدمه
آثارِ پيشينيان در قالبِ نسخ خطي از پس قرنها به يادگار مانده است و اين بر عهد? ماست که آنها را حفظ کنيم و در عين امانت به تصحيح آن اقدام نماييم.
“هدف از دانش و فنّ تصحيح متون، به دست دادن متني هر چه نزديکتر به متن اصلي است که از زيرقلم نويسنده اي خارج شده و يا از بيان شاعر يا گوينده اي تراوش يافته، و امروزه مورد پژوهش ماست” (جهانبخش، 1384: 14-13).
با اينکه برخي محققان رابط? خوشي با ادبياتِ دور? صفويه ندارند و شايد اساساً ارزشي براي آن قائل نباشند شبهه نيست که از نظر تازگي وغرابتي که اشعار اين دوره دارد به کلّي از آثارِ ادبي ادوارِ ديگر متمايز است. لطفعلي بيک آذر در آتشکده و رضاقليخان هدايت در مجمع الفصحا هرجا ذکري از شعراي دور? صفويه رفته است به اجمالي هرچه تمامتر برگزار کردهاند (رک. مؤتمن، 1339 : 344 و 345). در هر حال دور از هرگونه تعصب شعرِ اين دوره حلقهاي است از زنجير? ادبي از نخستين روزهاي شعر پارسي تا کنون. نبايست با نگاهي که به نقد و بررسي سخنِ سخنسرايانِ سدههاي چهارم و پنجم تا پايان هشتم ميپردازيم به ارزيابي و سنجش سخن اين عصر پرداخت. بايد قياسِ فصاحت را با در نظر داشتن وضع ادبي، اجتماعي و سياسي آن زمان سنجيد. اين که از هر صنف شاعرانِ ممتازي در اين دوره ظهور کردهاند نکتهاي نيست که از آن بتوان به تسامح گذشت. آگهي تبريزي به سوزنگري منسوب بود و ظريفي تبريزي به خردهفروشي اوقات ميگذرانيد. فنايي مشهدي علافي ميکرد و مولاناي يمني در سمنان کفشگر بود. فقيري يخنيپزي ميکرد و وصلي تبريزي از مطربي معيشت مينمود. اميري اصفهاني به دکّانِ عطاري مينشست و بزمي قزويني کفشدوز بود (رک.سام ميرزا، 1314 : 141 تا 170)
“از مهمترين عواملي که در زمانِ صفويه شعر و شاعري در عوام رخنه کرد اين بود که صفويه ترويج مذهبِ شيعه را اساسِ سياست خويش کرده بود و خود را از جهتِ تقويت مباني دولت و سلطنت خويش به مدايح شعرا محتاج نميديد. الّا بدان اندازه که شاعر آنها را در نشر و ترويج مبادي مذهب شيعه موثر ميشمردند”(رک. اسکندر بيک ترکمان، 1334 : 178به نقل از زرينکوب،1389:254) برخي از پژوهشگران اين تغيير مذهب در سلسله صفوي را انقلاب اجتماعي دانسته و تغيير سبک ادبي را معلول اين علت ميدانند (ر.ک : شميسا، 1382 : 284). اين نکته بدين معنا نيست که ادبيّات در دور? صفوي صرفاً جنب? مذهبي داشته؛ بلکه روابط علّت و معلولي در مسائل اجتماعي و فرهنگيِ پيچيده غالباً غير مستقيم است. به همين خاطر است که در شعرِ اين دوره مشايخي را ميشناسيم که در سخنسرايي دستي دارند و شهرتي. شاعراني مانند: ملامحسن فيض، ميرزا جمال خوانساري، هاشمي کرماني، ضميري اصفهاني و ميرزا نجيب الدين رضا اصفهاني. در اين زمان، غزلسرايي عرفاني به تقليد شاعرانِ عارفمسلک گذشته و اشعار عرفاني شاعرانِ پيشين مانند سنايي و مولوي و سعدي و حافظ، ادامه دارد.
نجيب الدّين اصفهاني از همين شاعران متشرع است. او شاعري است شيعي که حکمت عرفاي شيعي را در شعر خود وارد ساخته است. “نورالهدايه” دربار? انواع معرفت، “سبعالمثاني” مثنويي بر وزن مثنوي معنوي مولوي، “ديوان اشعار” ، مثنوي “خلاصه الحقايق” مشتمل بر مسائلِ فلسفي و عرفاني و مباني تصوف و آداب سير و سلوک، از آثارِ اين عارف و شاعر ميباشد.
1- نجيبالدّين رضا اصفهاني
ميرزا نجيب الدين رضا که با نام زرگر اصفهاني نيز اشتهار دارد، از مشايخ صوفيه ذهبيه در قرن يازدهم و دوازدهم است (عبرت نائيني، 1376، ج 2 : 768). شهرتِ او را به زرگر، رضاقليخان هدايت در رياض العارفين متذکر شده است و ذيل نام او به شرح احوالش پرداخته است. نگارنده در هيچ جاي آثارِ او قرينهاي براي اين شهرت نيافته و بر اين گمان است که شايد اين شهرت پس از دوران هدايت (از آن جهت که شاعرِ ديگري با اين تخلص داريم و هدايت در مجمع الفصحا به شرح احوال او پرداخته) براي ميرزا نجيب الدين رضا رقم خورده باشد. به همين خاطر منشأ اين تخليط را رياض العارفين هدايت ميداند. که در اين نوعِ ادبي نيز طبع آزمايي کرده است. وي در سال 1047 در اصفهان به دنيا آمد (خاوري، 1362 : 282). “از اماجد مجذوبين و اکابر محبوبين بود و پس از جذبه به سلوک رجوع کرده” (هدايت، 1388 : 149). در اصفهان با شيخ محمدعلي موذن خراساني ـ از بزرگان عرفا ـ ملاقات کرد و به همراه او به مشهد رفت (همان). در سال 1078 به همراه استاد به اصفهان بازگشت و بعدها خليفه و داماد او گشت (تميمداري، 1372 : ج 1 : 341). نجيب به نامهاي رضا [و] جوهري، تخلص مينموده و خلاصه الحقايق و ديوان غزليات و سبع المثاني از آثار او بوده” (تبريزي، 1328 : 123). امّا در غزليات چنانچه نگارنده در آثار او تتبع کرده، وي هرآنجايي که از تخلص استفاده کرده، نامِ نجيب را برگزيده است.
معصومعليشاه در ذکر شيخ محمدعلي مؤذن مينويسد : “خليف? وي نجيب الدين رضاست که ترجمهاش بيايد.”(معصومعليشاه، بيتا،ج3: 165). در ادامه آمدهاست : “سيّد رضا مردي بزرگوار است و کتاب سبعالمثاني از اوست و نجيب الدّين را در رياض العارفين به عنوان زرگر اصفهاني آورده است و ترجمه نموده. وفاتش در سال يکصد و هشتاد و پنج نوشته و مخفي نيست که غير از زرگر اصفهاني است که نامش محمدحسن است. وفاتِ وي را در مجمع الفصحا سال هزار و دويست و هفتاد نوشته است. خلاصه نجيب الدين را تعريف همين بس که مرحوم مظفرعليشاه در کتاب مثنوي بحرالاسرار او را ستوده است و بعضي از آن ابيات تيمناً آورده ميشود.
صبح يوم السبت شوال الکريم عـارض مشـتاق سـلطان عظـيــم
طلعتي فرخنده چون ماه تـمام چشم جان را جلوهگر شد در منام
قـصّـه سـبعالمثاني مـثنـــوي از کلام شـــه نجــيب المعنــوي
شه نجيب الدين رضا شاه ولي مرشـد راه رضـا سلـطان عـلــي”
(همان : 216)
نجيب اصفهاني در شرحِ احوالِ خود، خويش را امّي معرفي کرده (رک : تميمداري، 1372 : 340) و بر همين اساس است که شرح حال نويسان مانند هدايت در رياض العارفين و مدرس تبريزي در ريحانهالادب و آقابزرگ طهراني در الذريعه او را بي سواد دانستهاند. امّا آنچه از آثارِ او پيداست؛ نکتهاي جز اين است.
درگذشت او را به سالهاي 1080 (هدايت، 1388 : 149) 1085 (معصومعليشاه، بيتا، ج3 : 216) (خاوري، 1362 : 289) و 1108 (تميمداري، 1372 : 340) بيان کردهاند. مرحوم مصلحالدين مهدوي وفات او را هم سال 1080 و هم 1075 ذکر کرده است (مهدوي، 1348 : 326 ، 1388 : 617). اگر تاريخِ نگارش آثارِ او ـ چنانچه در ادامه بدان خواهيم پرداخت ـ را صحيح بدانيم، تاريخ 1108 براي وفات صحيحتر مينمايد.
مزارِ وي در بقع? ميرزا رفيعاست. صاحب تذکره القبور مينويسد : “قبرش در قسمتِ شمالي آب انباري که فعلاً جزو اراضي فرودگاه است قرار داشت و تا اين اواخر موجود بود و نگارنده [(= مهدوي)] آن را ديده بود” (مهدوي، 1348 : 326).
از آنجايي که در برخي تذکرهها و کتب تاريخي ـ ادبي نجيب اصفهاني را زرگر اصفهاني نيز معرفي کردهاند؛ نبايد اين شخص را با زرگر اصفهاني شاعرِ سد? سيزدهم اشتباه گرفت. احمد کرمي در مقدم? ديوان زرگر مينويسد: “آقا محمّدحسن زرگر اصفهاني از غزلسرايان اواسط قرن سيزدهم هجري است که درگذشت وي را به سال 1270 هجري قمري ياد کردهاند” (زرگر اصفهاني، 1362 : 8 ـ 7). ترجمانِ احوالِ شيخ نجيب در کتاب رجال و مشاهير اصفهان تأليفِ ميرسيد علي جناب، همچون رياضالعارفين ذيل نامِ زرگر اصفهاني مرقوم گشته و بدون ذکر هيچ منبعي، عيناً متن رياضالعارفين آمده است. قابل ذکر اينکه مصحّحِ چاپ اخير از رجال و مشاهير هم هيچ اشارهاي به اين نکته نکرده است (رک: جناب اصفهاني، 1385: 273).
1-1- آثارِ نجيب
1-1-1- نورالهدايه
“کتاب مستطاب نورالهدايه از تصنيفات عارفِ کامل و فاضلِ واصل شيخ نجيب الدين رضا تبريزي قدس سره
