
وم: بررسی اقتباسهای قرآنی محمد مهدی جواهری 52
3ـ1ـ تاریخچه اقتباس: 53
3ـ2ـ انواع اقتباس: 53
3ـ3ـ اقتباسهاي قرآني محمد مهدي جواهري 54
3ـ4ـ نتيجه 105
فهرست منابع 106
مقدمه:
1ـ بيان مسأله ي تحقيق
پس ازنزول قرآن کریم عرصه ادب ومتون نظم ونثرعرب به شدت وسرعت فراوان به طورکلی منقلب شد، ارزشهای پست جاهلی جای خودرا به ارزشهای والای انسانی، قرآن، سنت نبوی وفرهنگ اسلام داده و آیههای قرآن درهمهی عرصههای زندگی مردم تجلی یافت ودرگفتمان رسمی و روزمره و در بیداری شبها و عرصههای مختلف زندگی، ورد زبان خاص وعام شد.
در دورانهاي بعد نيز، شاعران وکاتبان درپیشاپیش این تطور حرکت کرده و آنان بااستفاده ازاسالیب تضمین، اقتباس ودیگراصول بلاغی اشعار و نوشتههاي خودرابه عرصه ظهور رسانیدند، ازجمله آقای محمدمهدی جواهری که ازخاندان علم، فرهنگ وتمدن و فقاهت جواهری برخواسته دراشعارخود ازقرآن وسنت استفادههای فراوانی کرده وارزشهای اسلامی را درآن گنجانیده است.
2ـ پرسشهاي اصلي تحقيق
اساس اين تحقيق بر مبناي طرح پرسشهاي ذيل بوده است كه پاسخ به آنها، زير بناي اصلي اين پژوهش را تشكيل مي دهد:
1ـ اقتباسهاي قرآني محمد مهدي جواهري در ديوان شعري او به چه صورت بوده است؟
2ـ محمد مهدي جواهري در كداميك از اغراض شعري تحت تأثير قرآن بوده است؟
3ـ محمد مهدي جواهري از اسلوب اقتباس در قرآن چه تأثيري پذيرفته است؟
4ـ محمد مهدي جواهري از اقتباس لفظي بيشتر استفاده كرده است يا معنايي؟
3ـ پيشينهي تحقيق
درمورد زندگی محمدمهدی جواهری، تحقیقات زیادی صورت گرفته است؛ امادرمورد اقتباسهای قرآنی اشعار وی، هیچ پژوهشی انجام نگرفته است.
4ـ ضرورت انجام تحقيق
تعیین حدومرز ارتباط میان قرآن کریم و ادبیات، تنها با بررسی پیوند شاعران و ادباء با مفاهیم قرآن ممکن است، در این راستا قرآن کریم به عنوان اثری الهام بخش برای آثار ادبی درطول قرنها نقش بسیارموثری را ایفا نموده است.
بررسی وتحقیق پیرامون میزان وچگونگی تاثیرپذیری شاعران ازقرآن کریم ایجاب میکند که نگارشهایی درزمینهی بررسی تاثیرات قرآن برشعرشاعران صورت پذیرد. بنابراین ضرورت انجام این تحقیق دربرجسته سازی کم وکیف اقتباسهای محمد مهدی جواهری ازقرآن کریم نهفته است.
5ـ فرضيههاي تحقيق
با نگاهي به ديوان محمد مهدي جواهري و بررسي اشعار وي، فرضيههاي زير در پژوهش مورد نظر قابل بررسي هستند:
1ـ محمد مهدي جواهري، در ديوان خود از مفاهيم قرآن كريم اقتباس كرده است.
2ـ اقتباسهاس قرآني جواهري به دو صورت اقتباس لفظي و معنايي بوده است.
6ـ هدفها و كاربردهاي انجام تحقيق
با توجه به رشد فزاینده پژوهشهای قرآنی و ادبی، مشخص نمودن میزان تاثیر پذیری و اقتباس شاعران از مفاهیم و الفاظ قرآن کریم، جهت دهی و سمت و سوی آثار شاعران را مشخص میسازد. این پژوهش با هدف تبیین جایگاه قرآن کریم و اقتباسهای قرآنی در دیوان محمدمهدی الجواهری صورت میگیرد.
بدیهی است که علاقمندان به ادبیات و پژوهشگران عرصه علوم اسلامی با مطالعه این اثر به جایگاه قرآن در اشعار شاعر مذکور و نیز اقتباسهای او از واژههای قرآنی آگاهی مییابند.
7ـ روش كار و مراحل انجام تحقيق
مطالب مورد نياز اين پژوهش با روش كتابخانه اي تهيه و تنظيم گرديده است.
این پایان نامه در سه فصل اصلی سامان یافته است: فصل اوّل آن دربارۀ زندگی نامۀ محمد مهدی جواهری است، که در آن شرح حال، آثار، اشعار، اغراض شعری و تحوّل فنّی شعری او بررسی شده، فصل دوّم، اثر قرآن کریم را بر زندگی أعراب و بر شعر آنان بحث و بررسی مینماید.
موضوع اصلی پایان نامه در فصل سوّم آن گنجانده شده است، که در آن، انواع اقتباسهای لفظی و معنايي محمد مهدی جواهری از قرآن كريم مورد بررسی قرار گرفته است، امید است مورد رضایت همگان قرار گیرد.
الحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمينَ وَ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلی خَيرِ خَلقِهِ مُحمَّدِ وَ عَلی آلِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهرينَ ، إلی أبَدِ الآبِدينَ.
فصل اول:
بررسي زندگی، شعر و اغراض شعري
محمد مهدی جواهری
1ـ1ـ زندگی نامه محمد مهدی جواهری
محمدمهدی، بزرگترین شاعر كلاسیك عراقی ایرانی تبار در نیمه اوّل قرن چهاردهم ديده به جهان گشود. برای تولّد وی تاریخهای متفاوتی ذكر شده است، اما به نظر میرسد صحیحترینتاریخ 17 ربیعالاول 1317ه.ق باشد. وی در خاندانی اهل علم در نجف به دنیا آمد.1
پدرش، عبدالحسین، از نوادگان شیخ محمدحسن نجفی*(مؤلفكتاب معروف جواهرالكلام*) بود. اولاد و نوادگان شیخمحمدحسن، نام خانوادگی خود را در انتساب به این كتاب، «جواهری»، «صاحب جواهر» و «جواهر كلام» برگزیدهاند.2
محمد مهدی از پنج سالگی خواندن و نوشتن را نزد برادر بزرگش، عبدالعزیز، و قرآن را در مكتبخانه فراگرفت. تحصیلات ابتدایی را نزد معلمی تندخو گذراند، بهطوریكه بعدها از تأثیر منفی این دوره با تلخی بسیار یاد میكرد. سپس به مدرسه رشدیه رفت و به فراگیری زبان و ادبیات عرب و جغرافیا پرداخت.
جواهري حافظهای اعجابانگیز داشت به شكلی كه در هشت سالگی هر روز یك خطبه از نهجالبلاغه، قصیدهای از دیوان متنبی و قطعهای از البیان و التبین جاحظ را از بر میكرد و چنانكه خود گفته، به جهت قدرت حافظهاش مورد غبطه و حسادت قرار میگرفت.3
وی با وجود استعداد و حافظه قوی، در آغاز علاقهای به تحصیلات سنّتی نداشت. اما همین تحصیلات اولیه سنّتی و مطالعه اشعار قدما، بعدها تأثیر عمیقی بر اشعارش گذاشت. جواهری از كودكی دلبستگی شدیدی به شعر داشت. پدرش با اینكه در آغاز مخالف سرودن او بود، هنگامی كه علاقه عمیق او را به شعر درك كرد، خود نیز به تشویقش پرداخت و او را با خود به مجالس بزرگان برد. جواهری هم در این مجالس تحت تأثیر اندیشه آزادیخواهی بزرگانی چون محمدسعید حبوبی4، شاعر مبارز ضداستعمار، قرار گرفت.
محمد مهدي در نوجوانی همراه برادر بزرگترش در یكی از حوزههای علوم دینی نجف به تحصیل پرداخت و لباس روحانیت بر تن كرد، اما پس از مرگ پدرش، تحصیلات حوزوی و لباس روحانیت را كنار گذاشت. در هجده سالگی نخستین شعرش را با نام مستعار در روزنامه العراق به چاپ رساند و تنها در سال 1300 (ه.ش) حدود 21 قصیده از او در نشریات عراق بهچاپ رسید و به دلیل استحكام اشعارش خیلی زود جای خود را در میان خوانندگان باز كرد. اولین مجموعه شعریاش، با عنوانِ «حبله الادب» در 1302 ش در بغداد منتشر شد. 5
جواهري جزو نخستين روزنامه نگاران عراقي محسوب ميشود. و همچنين مؤسس اتحاديه نويسندگان عراقي و نخستين رئيس اين اتحاديه نيز بود. در سال 1386(ه.ش )به مناسبت دهمين سال درگذشت اين شاعر و اديب نام آور، استاندار نجف يکي از خيابانهاي اصلي شهر را به نام وي نامگذاري کرد. جواهري خيلي زود با دو پديده فقر و شعر آشنا شد. با اولي نميتوانست کاري بکند ولي با دومي که به تدريج تمام فکرش را تسخيرکرده بود بايد کنار ميآمد.6
جواهري دور از چشم خانواده شروع به مطالعه کتابهاي غيردرسي کرد. به هرکتاب شعري که ميرسيد، ميخواند. شعر آن روز و شعر هزار سال پيش را، در نوجواني اشعار روحاني مجاهد سعيد حبوبي در او اثرعجيبي داشت. اين روحاني مبارز بعدها در مبارزه آزادي ـ خواهانه ملت عراق به دست انگليسيها شهيد شد. جواهري در سن هفده سالگي پدرش را که در جنگ با انگليسيها در اطراف بغداد رهبري گروهي از عشاير را به عهده داشت و بيمار شده بود، از دست داد و با اين درگذشت ناگهاني، زندگي مادي خانواده که در حيات پدر نيز سخت بود، سخت تر شد؛ ولي از نظر ادبي و علمي، فرزند بزرگ خانواده به نام «عبدالعزيز» که طلبهاي جوان و اديب و شاعر و روشنفکر و پراستعداد و مهربان بود، اين کمبود را تا حدود زيادي برطرف کرد.7
عبدالعزيز که به نبوغ و قابليتهاي بالاي برادر واقف بود، سرپرستي و هدايت او را در راهي که جواهري سخت به آن دل بسته و عشق و علاقه نامتناهي به آن داشت، به عهده گرفت. کتابهاي شعر در اختيارش قرار میداد و قواعد شعر را به او میآموخت و محدوديتهايي را که در حيات پدر مانع از جولان فکر اين جوان در پهنه بيکران شعر بود، از سر راهش برمی داشت. عبدالعزيز جواهري پس از مدتي به ايران مهاجرت کرد. مدتي در کرمانشاه ساکن شد، سپس به تهران آمد و تا آخر عمر در تهران زندگي کرد و در نهم مرداد 1365ش ديده از جهان فروبست. عبدالعزيز جواهري اديبي متواضع، شاعري توانا و محققي پرتلاش و موشکاف بود. علاوه بر احاطه بر علوم فقهي دوران طلبگي، مطالعات وسيعي در ادبيات فارسي، فلسفه و عرفان، رياضيات و علوم طبيعي نيز داشت.8
او مثنوي مولوي را با حفظ و رعايت کامل تمام رازها و رمزهايش به عربي ترجمه کرد و چنان موفق به اين کارشد که از سوي دانشگاههايي مانند الازهر و نيز مولوي شناسان زيادي مورد تقدير قرار گرفت. او براي تکميل برخي از اطلاعات و زندگي مولانا، به ترکيه رفت و با مولويشناسان آن ديار به بحث و جدل پرداخت. عبدالعزيز منظومة مثنوياش را «جواهرالآثار» نام گذاشت و در کار ترجمه و نظم ديوان حافظ بودکه اجل مهلت نداد. تا زماني که عبدالعزيز در نجف بود، جواهري شاعر حداکثر استفاده را از راهنماييها و مهربانيهاي برادر برد و علاقه و اشتياقش را نسبت به او حتي در سن کهولت ازکسي پنهان نميکرد و همچنين نقش مهم او را در زندگي ادبياش.9
جواهري گرچه در سنين خيلي پايين نيز شعر ميسرود ولي چون آن را در قدوقواره اشعار بزرگان نميديد، کنار ميگذاشت. در سن هجده سالگي اولين شعر مورد پسندش را سرود و با نام مستعار و با ترس و لرز براي يکي از روزنامههاي معتبر فرستاد. چند روز پر اضطراب را به انتظار ماند، تا اين که پس از يک هفته شعر به چاپ رسيد. آن هم با تعريف و تمجيد فراوان از يک شاعر ناشناس. و تنها کسي که اين ناشناس را شناخت عبدالعزيز بود؛ زيرا رگههايي از احساس شعري خود و علائمي از روحية پرجوش و خروش برادر را در آن شعر يافت. جواهري در سن بيست يا بيستويک سالگي، ديگر نه تنها يک شاعر گمنام نبود؛ بلکه برخي از شعراي زمان خود را پشت سرگذاشت. او شعر را تنها به عنوان مؤثرترين وسيله براي زيباترين بيان عشق و مستي و زيبايي و زشتي و وفا و جفا و… به خدمت نگرفت، بلکه آن را مؤثرترين وسيله برای بيداري مردم و مبارزه با جهل و عقب افتادگي و مبارزه با زورگويان مسلط بر اجتماع و دفاع از حقوق به تاراج رفتة درماندگان و مردم عادي يافت و در اين وادي پرخطر گام گذاشت.10
جواهري در سالهاي 1924 و 1926 ميلادي براي ديدار با برادرش عبدالعزيز که در ايران مستقر شده بود، به ايران آمد و مجذوب طبيعت سرسبز و مردم خونگرم اين ديار شد. همچنين فرصتي نيز برايش فراهم شد تا با حضور در برخي از محافل ادبي، دربارة شعراي ايران، از سعدي و حافظ تا عارف و ايرج ميرزا، مطالعاتي انجام دهد و مقالههايي در اين زمينه بنويسدو اشعاري (که برخي از آنها ترجمه اشعار حافظ بود) به اين مناسبت بسرايد اين اشعار، با عنوان «گنجهاي ايرانيان» در تعدادي از روزنامههاي عراق به چاپ رسيد و بهانه به دشمنانش داد تا در فرصت مناسب از اين نوشتهها استفاده کنند. جواهري در سالهاي 1921 تا 1927میلادی نوشتهها و اشعار بسيار زيادي که عمدتأ در راه بيداري ملت عراق و مبارزه با جهل و عقب افتادگي و استعمار انگليس و مزدورانش بود، در روزنامهها منتشر کرد و هميشه با عکسالعملهاي شديد مواجه ميشد.11
او در سال 1927 براي امرار معاش و با همان لباس طلبگي از نجف به بغداد رفت تا در مدارس آنجا به تدريس بپردازد ولي در ظاهر، سفرهاي او به ايران و اشعارش در واقع خشم وکينه حاکمان و غارتگران، آن فرصت را براي عوامل آنها و پسماندگان حکومت عثماني که در
