
دل است ناخودآگاه سخن از محبت يا نفرت ميآيد، پس تا زماني که ما به اخلاق و منشي که به آن معرفت پيدا کردهايم در دل خود محبتي حس نکنيم؛ يعني به آن عشقي نداشته باشيم ترکيب کامل نميشود. در قرآن نيز به اين نکته اشاره شده است: “يبدل الله سيئاتهم حسنات: خداوند گناهان را به حسنات تبديل ميکند.”619
خداوند ميفرمايد که سيئات را به حسنات تبديل ميکند، اما تا انسان، عارف به حالات خويش نشود و به حرص، غرور، تکبر و کفر خود و ديگر صفات نکوهيده و گناهانش اعتراف نکند و به واسطه آنها شکستن خود را احساس نکند و در دل خود به تغيير آن احساسي نداشته باشد، خداوند نيز آنها را تبديل نخواهد کرد و شرط تبديل خداوند همان شکستن، اعتراف و اقرار به گناهان است.
بنابراين نظام اخلاقي مبتتي بر دو اصل ترکيب و تبديل است. استاد صفايي حائري معتقد است: “مثلاً اگر آدم بخيلي را بخواهي عوض کني بايد در کنار بخل او چيزي قرار دهي، يک معرفتي يا يک محبتي. يقين و معرفت با محبت و ايمان اين دو عامل تغيير و تحول انسان است.”620
به بياني روشنتر، تا انسان به زشتيها و ضررهايي که بخل براي انسان به بار ميآورد واقف نباشد، به خود زحمتي نميدهد تا آن را به سخاوت تبديل کند، پس هرگاه شخص بخيل فهميد که بخل، همه نعمتها را از بين ميبرد، سعي ميکند به سخاوت برسد.
يا مثلاً دختر نوجواني که برحسب غريزه، خودنمايي ميکند، اگر به او اين آگاهي را دهيم که ارزش تو بسيار فراوانتر از اين است که خود را در معرض ديد همگان قرار دهي و کاري کن که نظر حق متوجه تو شود، در او حالتي پديدار ميشود که توأم با خوف است؛ يعني احساس ترس از اينکه مبادا محبت خدا را از دست بدهد، با او همراه ميشود و خود اين احساس با آن حالت شناخت و معرفت در او باعث ميشود آن عمل تبديل به احسن ميشود.
4-5-6. شناخت آثار نظام اخلاقي
نظام اخلاقي اسلام آثاري دارد:
?. اولاً اينکه هنگامي که انسان قدر و عظمت استعدادهاي خود را دريافت و شناخت، اين شناخت سبب شناخت نيروي بزرگتري ميشود که تمام صفات خوب را ميگنجد، مانند: مهرباني، گذشت، بخشش، عظمت، قدرت و… پس دل به او ميبندد و ديگر به جاي معبودهاي زميني و بياهميت و پست به معبودي دل ميسپارد که جاويد هميشگي است و تمام صفات خوب را داراست و هر روز سعي ميکند که خود را به آن معبود مهربان نزديکتر کند و با او پيوندي صميمي برقرار کند. با شناختن چنين خدايي انسان خود را تسليم محض او کرده و تلاش ميکند روز به روز خود را به اين صفات شبيهتر سازد و با تمرين و ممارست به اين صفات پسنديده نايل شود.
?.اثر ديگر اين است که وقتي خدا را شناخت و همه امور را به او نسبت داد، تلاش ميکند هر کاري که انجام ميدهد، براي رضاي او باشد، زيرا تنها رضايت او شرط است. در حقيقت با خدا معامله ميکند و چه تجارتي سودآورتر از تجارت با خالق هستي.
“و من الناس من يشتري نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رووف بالعباد: و بعضي از مردم (با ايمان و فداکار همچون علي(عليهالسلام)جان خود را بهخاطر خشنودي خدا ميفروشند و خداوند به همه بندگان مهربان است.” 621
خدايي که ميفرمايد به همه بندگان مهربان و رؤوف است، پس چه بهتر که انسان تنها با او معامله کند و در هرچه انجام ميدهد رضاي او را خواستار باشد. اين انتخاب خوب انسان را سعادتمند ميکند، زيرا حتي مرگي که در راه خداوند باشد زندگي است، آن هم زندگي جاويد و ابدي و سرشار از سعادت و رستگاري.
نتيجه آنکه اگر انسان بخواهد متخلق به اخلاق الهي و اسلامي شود اول بايد خدا را بشناسد و به صفات و اسماء او عارف شود و همچنين تنها رضاي او را مد نظر داشته باشد و با او تجارت کند و هر روز خود را به او نزديکتر کند، زيرا هرچه رضاي او در آن باشد جزء پسنديدهها و نيکوييهاست و هرچه غير از آن باشد نيکوهيده و رذيله است.
ادعيه طرحي از نظام اخلاقي را دارند که انسان را به خصلتهاي پسنديده و اسلامي رهنمون ميشوند.
4-6. مراتب ومراحل نظام اخلاقي در ادعيه شيعي
دعا حقيقت عبوديت است. “در دعا مخلوق در برابر خالق قرار مي گيرد و به فقر خويش اقرار ميکند.”622
دعا غنا و فيض پروردگار را اثبات ميکند. در دعا ربط و پيوند بنده با خدايش نشان داده ميشود، بدين معنا که دعا درس عبوديت است. اغلب دعاهايي که از ائمه اطهار به ما رسيده، معاني بلند و حتي پيامهاي سياسي و نظامي دارند، مخصوصاً دعاهايي که از زبان امام سجاد بيان شده است. ادعيه شيعه اغلب يک نظام اخلاقي را ترسيم ميکنند و حتي فراتر از اين هستند که احکام اخلاقي را بيان کنند و دستورهاي اخلاقي در چهارچوب اين نظام اخلاقي قرار ميگيرد.
اکنون به بررسي اين نظام اخلاقي در ادعيه شيعه ميپردازيم.
دعاي مکارم الاخلاقي که بيش از ديگر ادعيه بيانکننده اين نظام اخلاقي است و طرحي را مطرح ميکند، بر اساس آن ميتوان مراحل سلوک را گذراند و به رستگاري و قرب حق نايل شد. اين طرح نظام اخلاقي در ادعيه شامل بندهاي زير است:
4-6-1. ايمان کامل و بهترين يقين
امام در دعاي مکارم الاخلاق از ابتدا، ايمان کامل و بهترين يقين را از خداوند ميخواهد: “بلغ ايماني اکمل الايمان واجعل يقيني افضل اليقين: ايمان مرا به کاملترين ايمان برسان و يقين مرا بهترين يقينها قرار ده.”623
کتاب نظام اخلاق اسلام درباره اين قسمت از دعا ميگويد: “در اين دعا امام از ايمان و يقين شروع کرده، درحاليکه ايمان شروع کار و آغاز مسئوليت و سپس به يقين پرداخته درحاليکه شناخت و يقين جلوتر از ايمان شکل ميگيرد.”624
امام ابتدا ايمان کامل ميخواهد و سپس يقين با فضيلت کامل، زيرا سير و سلوک را ميتوان با گمان نيز آغاز کرد. در ابتداي مسير نياز به يقين واطمينان ندارد، همانطور که هيچ تاجري با يقين به سود و ضرر تجارت نميکند، ولي با احتمال عقلاني و حسابشده اين کار را شروع ميکند؛ بنابراين سلوک انسان نيز ميتواند با گمان آغاز شود. وقتي انسان با گمان نيک به خداوند قدم در سير و سلوک گذاشت، کمکم به خشوع ميرسد و وقتي به خضوع و خشوع رسيد خداوند به او کمک ميکند. قرآن ميفرمايد:
“استعينوا بالصبر و الصلاه و انّها لکبيره الّا علي الخاشعين الذين يظنون انّهم ملاقوا ربّهم وانهم اليه راجعون: از صبر و نماز ياري جوييد و با شکيبايي و مهار خوبيهاي دروني و توجه به پروردگار نيرو بگيريد و اين کار جز براي خاشعان دشوار و سنگين است، همان کساني که ميدانند پروردگارشان را ملاقات ميکنند و بهسوي او باز ميگردند.”625
همانطور که قرآن ميفرمايد سالک با صبر در برابر هواي نفس، وسوسههاي شيطان و استقامت در طريق اطاعت پروردگار، ياري خدا را در برابر حوادث ناگوار و مصائب شامل حال خود ميکند. “صبر حالت باطني آنها در برابر بلاها و گرفتاريهاست.”626
صبر، خشوع و گمان به ملاقات پروردگار باعث ميشود رذايل اخلاقي مثل ترس، ترديد، اضطراب و نگراني در برابر حوادث مهم، دنيا و دنياپرستي به فضايل اخلاقي مانند توکل، شجاعت و شهامت تبديل شده و باعث تهذيب نفس شود و اين صبر به افرادي کمک و ياري ميرساند که خاشعاند و در برابر خداوند سر تعظيم فرود آوردهاند و خداوند را در همه حال شاکراند و هرچه اين صبر و شکرگزاري بيشتر باشد به هدايت بيشتري خواهند رسيد.
“ان الذين اهتدوا ازادهم و آتاهم تقواهم: کساني که هدايت يافتهاند، خداوند بر هدايتشان ميافزايد و روح تقوا به آنان ميبخشد.”627
و هرچه تقوايشان افزوده شود بيشتر دل به مهر و محبت خداوند ميسپارند و همه چيز را از آن خدا و براي خدا ميخواهند.
4-6-2. بهترين نيت و نيکوترين عمل
پس از يقين و ايمان کامل، امام براي پيريزي مرحلهاي از يک نظام اخلاقي، بهترين نيت و نيکوترين عمل را مهم ميداند، زيرا اگر نيت خوب باشد در دو عمل مساوي آنکه نيتش بهتر است، بهره و سود معنوي بيشتري خواهد برد و باعث رفعت يقين نيز ميشود.
“و انته بنيتي الي احسن النيات و بعملي الي احسن الاعمال: و نيت مرا به بهترين نيات پايان رسان و عمل مرا به نيکوترين اعمال مقرر فرما.”628
هرچه يقين شخص بيشتر شود نياتش خالصتر شده و در پي آن اعمالش هم خير و خالص ميشود و باز هم بر يقينش افزوده ميشود؛ يعني نيت، اعمال و يقين روي هم اثر مستقيم ميگذارند.
يا ميفرمايد: “اللهم و فّر بلطفک نيتي و صحح بما عندک يقيني و استصلح بقدرتک ما فسد منّي: خدايا به لطف و کرمت نيت مرا فراوان کن و يقين مرا به وسيله آنچه در نزد تو است درست کن و به قدرت کامله خود تبارهکاريهاي مرا اصلاح کن.”629
پس يقين کاملتر و فراوانتر باعث بهترشدن و توفير نيت ميشود. توفير نيت بهمعناي اين است که سالک هم حق نيت را ادا کند و هم نيات را در تمام نمونهها و جزئيات به کار گيرد و در تمامي ابعاد کارها، حرفها و برنامهها گسترش دهد و تمام اعمال و رفتارش فقط براي خدا باشد، حتي کوچکترين کارها وحرفهايش براي رضاي حق باشد و او را از رب غافل نکند. به اين ترتيب اعمالش شايستهتر خواهد شد، در نتيجه خداوند هم از باب کرم، لطف و احسان خود سيئات را به حسنات مبدل ميکند و اينجاست که تبديل صورت ميگيرد و فساد به اصلاح بدل ميشود و آرزو و ظن و گمان، به ذکر، تفکر و تدبير تبديل ميشود؛ حسد تبديل ميشود به تدبير براي مبارزه با شيطان؛ سوء ظن تبديل به تفکر به قدرتهاي خدا و آرزوها تبديل به ذکر و يادآوري خداوند ميشود. در دعاي کميل آمده است:
“اسئلک ان تجعل اوقاتي من الليل و النهار بذکرک معموره و بخدمتک موصوله و اعمال عندک مقبوله حتي تکون اعمالي و اورادي کلها وردا واحدا و حالي في خدمتک سرمدا: اوقاتم را در شب و روز به ياد خودت قرار بده و معمور و آباد کن و همواره در خدمت تو مستدام و کردارم را مقبول درگاهت کني تا اعمال و کردار و گفتارم همه يک جهت براي تو باشد و حالم هيشه در خدمتت پاينده باشد.”630
ازآنجاکه خداوند کمال مطلق است، اينها را از خداوند درخواست ميکنيم و ما نيز نيت و عملي را در بالاترين سطح که بهمعناي اکمل، احسن و افضل است ميخواهيم، تا آنها را در راه خدا که کمال مطلق است خرج کنيم و به کار بنديم، پس يقين هم هر روز بيشتر ميشود و حتي آنجاکه يقيناش اشتباه بود نيز اصلاح شده و ضعفهايش تبديل به قوت و قدرت صلاح ميشود حتي اگر در معرفت و شناختش به خدا کمبودي باشد، چون همه اعمال و نياتش براي خدا و در راه خدا است، نظام عالم نيز زيبا و هماهنگ ميشود، زيرا نظام عالم نظامي قانونمند است و بين اجزاي آن هماهنگي برقرار است و وقتي اعمال انسان جميل شود، روي تمام هستي اثر مي گذارد و آنها را زيبا ميکند.
“هر عملي که از ما صادر ميشود براساس اينکه آنچه دلها به دست ميآورند روي اين عالم اثر ميگذارند و هر حالت قلبي ما ميوه ميدهد و اثر ميگذارد، چرا که اين عالم فقط عالم تجسم اعمال ما نيست بلکه عالم تجسم حالتهاي انسان نيز هست بنابراين فساد ما روي ذره ذره اين عالم اثر خواهد گذاشت”631
اعمال و حالتها و نيات ما روي عالم اثر مي گذارد اگر اعمال ما صالح باشد، خداوند متولي اعمالمان ميشود، زيرا خداوند اعمال صالحين را اصلاح ميکند و متولي عمل صالحين است: “ان وليي الله الذي نزل الکتاب و هو يتولي الصالحين: ولي و سرپرست من خدايي است که اين کتاب را نازل کرده و او صالحان را سرپرستي ميکند.”632
4-6-3. پاک کردن دل از غير حق
هرگاه سالک نيت و اعمالش را تبديل به بهترين نيات و عمل کرد، بايد دل را از غير حق پاک کند و موانع سلوک را از سر راه خود بردارد: “واکفني ما يشغلني الاهتمام به واستعملني بما تسئلني غدا عنه و استفرع ايامي فيما خلقتني له و اغنني و اوسع علي في رزقک و لا تفتني با النظر اعزني و لا تبتييني بالکبر و عبدني لک و لا تفسد عبادتي بالعجب و اجر للناس علي يدي الخير و لا تمحقه بالمن و هب لي معالي الاخلاق و اعصمني من الفخر: و از من آنچه را اهتمام بدان مشغول کرده کفايت نما و به آنچه فرداي قيامت مرا بدان بازخواست ميکني مشغول دار و
