
انسجام اجتماعی با احساس امنیت مرتبط بود. برای مردان، یک شبکه اجتماعی کوچکتر با احساسات بیشتری از امنیت همراه بود. حمایت اجتماعی یک پیشبینی معنیدار احساس امنیت نبود.
جدول متنخوانی خلاصه تحقیقات داخلی و خارجی انجامشده
عنوان تحقیق
محققان
سال انجام
روش
مهمترین یافته
مقايسه تطبيقي كيفيت زندگي در بافتهاي قديم و جديد شهر يزد
سرائی و همکاران
1392
پیمایشی
محلّات قديم شهري علیرغم برخورداري از اكولوژي بومي-ارگانيك، كيفيت زندگي پايينتري نسبت به مناطق برنامهریزیشده دارد.
بررسی کیفیت زندگی در شهرهای کوچک با تأکید بر بعد سلامت فردی و اجتماعی
قدمی
1390
پیمایشی
در شهر موردمطالعه مؤلفههای کیفیت محیطزیست، کیفیت محیط کارکردی در وضعیت پایینتر از سطح متوسط و کیفیت اجتماع در وضعیت متوسط قرار دارد.
مسجد، خانواده، سلامت اجتماعی
میرزایی
1391
کیفی
مسجد بهعنوان مهمترین کانون اجتماع مسلمانان، علاوه بر کارکردهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، حقوقی، تبلیغی و… موجب تحکیم روابط و مناسبات درون خانوادگی و درنتیجه ارتقای سلامت اجتماعی میگردد.
بررسي نقش علاقهی اجتماعي و هويت موفق بر سلامت شهري
موسوی
1389
توصیفی-اسنادی
با گسترش علاقه اجتماعي و هويت موفق، درواقع حس تعهد و مسئوليت، صميميت و نزديكي، محبت و دلسوزي و مشاركت و همكاري افزايش مييابد و فرد ياد میگیرید كه خود را از جامعه جدا نكند، درنتیجه سلامت شهري و سلامت روان يك جامعه میتواند تأمين شود.
بررسی رابطه سلامت اجتماعی و امنیت اجتماعی با تأکید بر رهیافت پلیس جامعهمحور
سام آرام
1388
توصیفی-اسنادی
رابطه مستقیمی بین افزایش ناامنی اجتماعی و کاهش میزان سلامت اجتماعی در جامعه وجود دارد.
ارزیابی و سنجش کیفیت زندگی و تأثیر آن بر مشارکت شهروندان در امور شهری مورد شناسی: شهر مینودشت
خواجهشاهکوکی و همکاران
1392
پیمایشی
افزايش كيفيت محيط و زندگي در شهر میتواند به افزايش مشاركت شهروندان در امور شهري منجر شود و بين اين دو رابطهی مستقيم و معناداري وجود دارد.
بررسی تأثیر حس تعلق مکانی بر سرمایه اجتماعی و مشارکت در محلات شهر مشهد
رحیم رهنما و رضوی
1391
پیمایشی
در یک رابطهی علی غیرمستقیم تقویت حس تعلق مکانی باعث افزایش مشارکت و افزایش سرمایه اجتماعی میگردد.
رابطه همبستگی بین کیفیتهای محیطی و تداوم حیات شهری در عرصههای عمومی (نمونه موردی: جلفای اصفهان)
راست بین و همکاران
1391
پیمایشی
رابطه مستقیم بین سطح شاخص سرمایه اجتماعی و برآیند زیر سنجههای کیفیتهای محیطی در محلّه جلفای اصفهان
رابطهی سرمايه اجتماعي با سلامت اجتماعي در ايران
رفیعی و همکاران
1390
پیمایشی
بین سرمایه اجتماعی و متغیرهای فقر، رشد طبیعی جمعیت، خشونت، میزان باسوادی، میزان بیکاری و پوشش بیمه بهعنوان بیانگرهای سلامت اجتماعی رابطهی آماری معنیداری وجود دارد.
آیا دلبستگی مکانی بر روی سلامت اجتماعی تأثیر دارد؟
رولرو و پیکولی
2010
پیمایشی
دلبستگی مکانی بر روی سلامت اجتماعی تأثیر میگذارد
سلامت اجتماعی
کییز
1998
پیمایشی
ابعاد سلامت اجتماعی بهصورت همگرایی با متغیر آنومی، محدودیتهای اجتماعی درک شده، مشارکت اجتماعی و کیفیت محله همبستگی دارد.
بررسی رابطه بین سلامت اجتماعی و متغیرهای جمعیتشناختی
کییز و شاپیرو
2004
پیمایشی
تأثیر متغیرهای جمعیتشناختی بر سلامت اجتماعی
ارتباط بین احساس محیط اجتماعی و امنیت محله: پیامدهای سلامت
جیسوس و همکاران
2010
پیمایشی
برای مردان و زنان، انسجام اجتماعی بااحساس امنیت مرتبط بود. برای مردان، یک شبکه اجتماعی کوچکتر با احساسات بیشتری از امنیت همراه بود.
در تحقیقات آورده شده در پیشینه از متغیرهای کیفیت زندگی در شهر، مسجد و خانواده، علاقهی اجتماعی و هویت موفق، امنیت اجتماعی، حس تعلق مکانی، دلبستگی مکانی، عوامل فیزیکی و اجتماعی، کیفیتهای محیطی، سرمایه اجتماعی، سلامت اجتماعی و مشارکت اجتماعی در شهر استفاده شده است.
آنچه این تحقیق را از تحقیقات پیشین متمایز میکند این است که در این تحقیق از متغیر سلامت اجتماعی در سطح تحلیل فردی که کییز، لارسون و شاپیرو از آن به عنوان میزان و کیفیت رابطه و توانايي فرد در تعامل مؤثر با ديگران تعریف کردهاند، در حوزهی شهری مورد سنجش قرار گرفته شده است و همچنین عوامل محیط فیزیکی و اجتماعی شهری که میتواند دو عامل مهم تأثیرگذار بر سلامت اجتماعی شهروندان باشد مورد شناسایی و تبیین قرار گرفته شده است. نکتهی بعدی توجه به محلات و بافت و شرایط اجتماعی جدید و قدیم آن و مقایسهی دو محله از محلات جدید و قدیم شهر یزد است. همچنین تحقیقات گذشته بر روی سلامت جسمی و روانی شهروندان تأکید داشتند درصورتیکه در این تحقیق به بُعد اجتماعی سلامت در سطح فردی توجه داشته و از نظریهپردازان مطرح در این حوزه اعم از کوری کییز و لارسن استفاده شده است. در مجموع این تحقیق یک نوع جامعنگری را در حوزهی مورد مطالعهی خود دارد و سعی شده تا به ابعاد مختلف و گوناگون و با توجه به متغیرهای تأثیرگذار که در تحقیقات پیشین، تنها به یک مورد آن اشاره داشتند، توجه کند و این خود باعث برتر بودن این تحقیق نسبت به تحقیقات پیشین درحوزهی خود میباشد.
مبانی نظری
مقدمه
در این بخش به بیان نظریات از صاحبنظران حوزهی سلامت و شهری پرداخته میشود. نظریات دستهبندیشده از صاحبنظرانی چون لارسون، کییز، دورکیم، جیکوبز، گهل، مازلو، لو و آلتمن، بوزان، سنت و غیره آورده شده که در انتها فرضیات تحقیق از آنها استخراج میشود.
سلامت اجتماعی
ازآنجاییکه سلامت جسمی و سلامت روانی به وضعیت عملکرد فرد ارتباط مستقیم پیدا میکند، سلامت اجتماعی با روابط بین فرد با دیگران و جامعه ارتباط دارد. دراینارتباط مفاهیمی چون حمایت اجتماعی، اعتماد اجتماعی یا مفهوم مطرحتر امروزی سرمایه اجتماعی برای سلامت اجتماعی طرح میشوند.
لارسن و کييز سلامت اجتماعي را استنباط فرد از کيفيّت روابطش با افراد ديگر، نزديکان و گروههاي اجتماعي که وي عضوي از آنهاست، تعريف ميکنند و معتقدند که مقياس سلامت اجتماعي بخشي از سلامت و پاسخهاي دروني فرد (احساس، تفکّر و رفتار) را ميسنجد که نشانگر رضايت يا فقدان رضايت فرد از زندگي و محيط اجتماعياش است که منجر به بهوجود آمدن شادی یا عدم آن میشود (لارسون، 1996: 183). ریشه سلامت اجتماعی در «محیطزیست مادی مثبت» یعنی متوجه بر موضوعهای اقتصادی و اقامتی و «محیطزیست انسانی مثبت» است که شبکه اجتماعی فرد را در نظر میگیرد (نیازی، 1390: 102). لایکوک15 سلامت اجتماعی را بهصورت شرایط و رفاه افراد در شبکه روابط اجتماعی شامل خانواده، اجتماع و ملت تعریف میکند. برکمن16 نیز معتقد است که تأثیر شبکه اجتماعی بر سلامت فرد عبارت است از پرورش روحیهی مشارکت و درگیری اجتماعی فرد در فرایندهای اجتماعی، سپری کردن اوقات فراغت خود با دوستان، مشارکت در نقشهای اجتماعی و شغلی، گرایش به فعالیتهای مذهبی و تفریح کردن به همراه گروه که از نمونههای بارز درگیری اجتماعی میباشند؛ بنابراین از طریق فرصتهایی که بهواسطه عضویت در شبکههای اجتماعی برای فرد فراهم میشود تا در رویدادهای اجتماعی مشارکت کند، نقشهای اجتماعی معناداری از قبیل نقشهای اجتماعی شغلی، خانوادگی و والدینی را تعریف میشود و از این طریق سلامت اجتماعی فرد ارتقا مییابد (خیر اله پور، 1383: 43). مدل سلامت اجتماعی که توسط ریف17 مطرحشده است، مفهوم سلامت اجتماعی را شامل ابعاد عملکرد مثبت ذهن و روان میداند. این ابعاد عبارتاند از: پذیرش خود، رشد شخصی، روابط مثبت با دیگران، تسلط بر محیط، هدفمند بودن در زندگی و استقلال.
به اعتقاد كييز و شاپيرو آنچه بيشتر به زندگي غنا و معنا ميبخشد، ارتباط با خويشاوندان، روابط و تجارب مشترك است. بنابراين آنان به توانايي فرد در تعامل مؤثر با ديگران و اجتماع بهمنظور ايجاد روابط ارضاكننده شخصي و به انجام رساندن نقشهاي اجتماعي، عنوان سلامت اجتماعي را ميدهند.
بر اساس اين ديدگاه، كييز سلامت اجتماعي را بهعنوان کیفیّت روابط با ديگران كه شامل دوستان، نزديكان، آشنايان، همكاران و گروههاي اجتماعي كه فرد در آنها عضویت دارد، موردمطالعه قرار ميدهد. فرد سالم ازنظر اجتماعي زماني عملكرد خوب دارد كه اجتماع را بهصورت يك مجموعه معنادار و قابلفهم و بالقوه براي رشد و شكوفايي بداند و احساس كند كه متعلق به گروههاي اجتماعي خود است و خود را در اجتماع و پيشرفت آن سهيم بداند. سلامت اجتماعي فردي به چگونگي وضعيت ارتباط فرد با ديگران در جامعه يا همانند جامعهپذیری وي اشاره دارد (كييز، 1386: 10). سلامت اجتماعي بر ابعادي از سلامت تأکید دارد كه به ارتباط فرد با افراد ديگر يا جامعهاي كه در آن زندگي ميكند مربوط ميشود. ازنظر تجربي، مفهوم سلامت اجتماعي ريشه در ادبيات جامعهشناسی مربوط به ناهنجاري و بيگانگي دارد، اما مطابق با مدل سلامتمحور، فقدان احساس ناهنجاري و بيگانگي ممكن است، بيانگر حضور سلامت اجتماعي نباشد (کییز، 1386: 4). ازنظر دوركيم18 بهنجاري اجتماعي به چگونگي وضعيت ارتباط فرد با ديگران در جامعه يا همان جامعهپذیری وي اشاره دارد. ازنظر دوركيم هر نوع قطع ارتباطي بين فرد و جامعه بهگونهای كه افراد در چارچوبهای اجتماعي جذب نگردند، زمینهای آنوميك و مساعد براي رشد انحرافات اجتماعي میباشد. در چنين حالتي، نوعي فردگرايي افراطي، خواستههای فرد را در مقابل حيات اجتماعي قرار میدهد. ازنظر وي هر نوع فاصله بين فرد و جامعه كه به عدم ادغام افراد در چارچوبهای اجتماعي میانجامد، به انحرافات اجتماعي ميدان میدهد (حسینی، 1387: 21). كييز از نظریهپردازان سلامت اجتماعي، به رابطه قوي بين سلامت اجتماعي، ازخودبیگانگی و ناهنجاریها اشارهکرده است و در مطالعه سلامت اجتماعي در ایالاتمتحده نتايج زير را به دست آورده است:
1-بين سلامت اجتماعي با رفتارهاي اجتماعپسند و مسئولیتپذیری زندگي اجتماعي رابطههای مثبت زيادي مشاهده شد.
2-همچنين سطوح سلامت اجتماعي بهخصوص انسجام اجتماعي و مشاركت اجتماعي در افرادي كه با اطرافيان خود براي حلّ مسائل و مشكلات همكاري و همفكري میکردند در مقايسه با افرادی كه با اطرافيان خود ارتباط نداشتند ميزان بالاتري داشت.
3-همچنين گرچه مشخص نيست سلامت اجتماعي، معلول يا علّت مسئولیتپذیری در برابر زندگي اجتماعي است، امّا بهطور واضحي با جايگاه و رضايت از زندگي اجتماعي رابطه دارد (كييز، 2004: 48 به نقل از سام آرام، 1388: 12).
نظام اجتماعی قدیم و جدید
با رشد سریع شهرنشینی در جوامع غرب، سؤالات مهمی ازجمله اینکه در جامعهی شهری زندگی چگونه سازمان مییابد و نظم اجتماعی چگونه برقرار میشود که فردیناند تونیس19 و امیل دورکیم بیش از همه به این زمینه پرداختند. آنان این سؤال را مطرح کردند که چه فرقی بین شیوه قدیم و جدید زندگی انسانها وجود دارد؟ و معتقد بودند که نظم اجتماعی قدیم و جدید بسیار باهم فرق دارند.
فردیناند تونیس ریشهی جامعهی جدید را در انواع تازهی ارتباط میداند. به عبارتی، وی معیار تفکیک و تمایز میان جهان قدیم و جهان جدید را نه در سازمان یا ساخت نهادین و عوامل بیرونی، بلکه در روابط میان افراد جستجو میکند. تونیس با تمایز میان گمینشافت20 (اجتماع) و گزلشافت21 (جامعه) بر تحول روابط اجتماعی تأکید دارد. گمینشافت بهنوعی سازمان اجتماعی گفته میشود که مشخصهی آن روابط نزدیکِ میان فردی و احساسات دوسویهی پیونددهندهای است که انسانها را بهعنوان اعضای یک کلیت اجتماعی گرد هم میآورد. گمینشافت، کنترل اجتماعی قوی ولی غیررسمی است و از طریق سنت ازجمله سنت دینی، خانواده و دوستان عمل میکند. در مقابل، مشخصهی گزلشافت شکل بوروکراتیکتر و غیرشخصیتر سازماندهی و کنترل اجتماعیِ ناشی از قرارداد [اجتماعی] به پشتیبانی دولت است (کازنو، 1387: 20).
به لحاظ ارتباطی، اجتماع و جامعه دارای سه «سطح یا گسترهی ارتباط»، «عمق ارتباط» و «نوع ارتباط» متفاوت هستند. در اجتماع
