
در خانه را در اين مكانها جستجو ميكردند. «به عنوان مثال سواحل درياي مديترانه نمونه خوبي براي گردشگري انبوه است. به گونهاي كه رشد سفر به اين سواحل از كشورهاي اروپايي بعد از جنگ جهاني افزايش چشم گيري يافت (Zhong et al., 2011).
شاید بتوان سومریان را اولین قومی دانست که اقدام به سفرهای تجاری میکردند. در مصرحدود پنج هزار سال پیش سفرهای دریایی آغاز شد. پس از اختراع چرخ، چرخ و ارابههای چرخدار را از هر راهی نمیتوانستند عبور دهند. به همین منظور راهها ساخته شدند. اورها، بابلیان، مصریان، ایرانیان و یونانیان در این زمینه پیشگام بودند. آتن از نیمه دوم قرن پنجم پیش از میلاد به شهری با جاذبههای فراوان برای گردشگری تبدیل شده بود. اما امپراطوری روم با ثروت و امکاناتی که برای مردمانش فراهم کرده بود و جادهها و جاذبههای گردشگری و امکانات اقامت مسافران، جزء اولین کشورهایی بود که نوعی از گردشگری را پایهگذاری کرد که به سبک و سیاق گردشگری امروزی نزدیک است. «رومیها برای دیدن بناهای تاریخی مانند معابد مشهور در مدیترانه به ویژه اهرام و آثار تاریخی مصر سفر میکردند. یونان و آسیای صغیر محل بازیهای المپیک، آب گرمهای طبی، استراحتگاههای ساحلی، تماشاخانهها، جشنها و رقابتهای پهلوانی از جاذبههای گردشگری آن دوران به شمار میآید (الوانی، ۱۳۸۵).
در قرنهای چهارم و پنجم میلادی با سقوط امپراطوری روم، امنیت سفرهای تفریحی و گردشگری در اروپا دچار بحران شد و از فروپاشی این امپراطوری (یعنی آغاز قرن وسطی) تا دورۀ رنسانس (تا قرن ۱۴ میلادی) سفر در اروپا با خطرات بسیار همراه بود. مهمترین حادثه قرون وسطی در اروپا را میتوان جنگهای صلیبی دانست. در پایان قرون وسطی، بسیاری از زائران به زیارتگاههایی مانند کانتربری4 در انگلستان و سنت جیمز در کامپوستیا5 سفر میکردند. عدهای اندک شمار نیز به سفرهای طولانی، پرهزینه و اغلب خطرناکی چون سرزمین مقدس میرفتند. یکی از عواملی که سفر را در دنیای باستان توسعه داد تجارت کالا علیالخصوص ابریشم و ادویهجات بود که از شرق به غرب حمل میشد و برای این منظور جاده ابریشم احداث شد که تا قرنها محل عبور تجار، مسافران و نمایندگان حکومتها در زمانهای قدیم بود. «این راه که باید آن را مهمترین شاهراه بازرگانی دنیای قدیم دانست، از دروازه یشم در دیوار چین آغاز میشد و از دو طریق تورفان (راه شمال) و ختن (راه جنوبی) به کاشغر میرسید و پس از عبور از فلات ایران و گذشتن از بینالنهرین، به سوریه و سپس به بندر انطاکیه در کنار دریای مدیترانه میپیوست». مارکوپولو6 جهانگردی که در قرن سیزدهم از ایتالیا به چین سفر کرد، بیشتر مسیر خود را از این طریق طی نمود او از کشورهایی مثل ایران، هند و چین عبور نمود. وی نخستین سیاحتگر غربی بود که با سفرنامهاش، تعداد بسیار زیادی از مردم را به جهانگردی علاقمند ساخت. تور بزرگ مسافرتی اروپا که تا سه سال هم طول میکشید توسط دیپلماتها، بازرگانان و دانشپژوهانی که به سراسر اروپا – به ویژه شهرهای فرانسه و ایتالیا – سفر میکردند، پدید آمد. کاروانهای مسافرتی دوره الیزابت پس از چندی «گراندتور» نامیده شد. این کاروانها کار خود را در نیمه قرن هفدهم شروع کردند و تا نیمه قرن نوزدهم کماکان رواج داشتند (طیبی و همکاران، 1386).
2-1-5) گردشگری در ایران
یکی از ارکان توسعه گردشگری، تقاضا برای آن است که از ساختار پیچیده ای نیز برخوردار است، زیرا افزایش یا کاهش سهم یک کشور از درآمدهای گردشگری جهانی به عوامل و متغیرهایی بستگی دارد که با توجه به نوع کشور، مسایل اداری و اجرایی و سطح آمار و اطلاعات موجود می تواند متفاوت باشد. ایران با توجه به امتیازات فراوانی که از نظر تنوع آب و هوایی، جاذبه های طبیعی، تاریخ و تمدن کهن، آثار باستانی و مذهبی، معماری، صنایع دستی، فرهنگی و جغرافیایی دارد از قابلیت های فراوانی برای تبدیل شدن به قطب گردشگری جهانی برخوردار است، بنابراین سهم ایران از عایدی های صنعت گردشگری جهان بسیار ناچیز است. کشور ایران جزء 10 کشور اول جهان به لحاظ جاذبه های گردشگری و جزء 5 کشور اول جهان از نظر تنوع گردشگری است (برقی و کاظمی، 1392).
در تمامی دوران باستان (قبل از اسلام) شهرها، راهها، اقامتگاهها در امپراطوری ایران در حال گسترش بودند و به دلیل وجود یک امنیت نسبی سفر نیز در بین بازرگانان و اشراف رواج داشت. نوشتههایی در دست است که از سفر بعضی از یونانیان و رومیان به ایران در دوران پیش از اسلام حکایت دارد. پس از ورود اعراب مسلمان به ایران تا قرنها وضعیت آبادانی در ایران رو به اضمحلال گذاشت با این حال به دلیل بنیانهایی که از دوران باستان در ایران وجود داشت از رونق و امکانات سفر برخوردار بود. از آنجا که مسلمانان در پی فتح و اکتشاف دیگر سرزمینها بودند جهانگردی در قرون ۹ و ۱۰ میلادی به بعد در ایران رواج یافت از جمله معروفترین جهانگردان این دوران میتوان ناصرخسرو قبادیانی (قرن ۹ میلادی) اشاره کرد. از سوی دیگر، به تدریج و به ویژه طی قرون هفتم به بعد جهانگردان غربی نیز در پی سفر به شرق و از جمله ایران برآمدند. در قرون اولیه دوران اسلامی به پیروی از دوران پیش از اسلام سعی شد اقامتگاههایی در ایران تأسیس شود که بسیاری از آنها همچنان بر جای مانده است. نخستین کسی که از در دوران بعد از اسلام از مغرب زمین به ایران سفر کرد و سفرنامهای را هم در شرح مسافرت خود به ایران نگاشت، بنیامین تودلای اهل اسپانیا بود. ایران در در دوران صفویه (قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی) و علیالخصوص در دوره شاه عباس اول به عنوان کشوری جذاب نظر بسیاری از جهانگردان اروپایی را به خود جلب کرد. دوره سلطنت «شاه عباس اول» تا انقراض سلسله صفوی را میتوان یکی از مهمترین ادوار توسعه جهانگردی در ایران به حساب آورد، این توسعه به چند عامل بستگی داشت که مهمترین آنها عبارت بود از امنیت و توسعه راههای ارتباطی و تأسیسات اقامتی. در این دوره جهانگردان بسیاری به ایران سفر کردند که معروفترین آنها میتوان به آنتونی7 و رابرت شرلی8، جان باپتیست تاورنیه9 ، سر توماس هربرت10، پیتر دلاواله11، آدام اولاریوس12، جان کلاردین13 اشاره کرد. پس از دوره صفویه به دلیل ناآرامیهای و بیثباتی تا سالها سرزمین ایران دچار هرج و مرج پی در پی شد اما از اواسط دوران قاجاریه با ثبات تدریجی داخلی از یک سو و گسترش پدیدۀ استعمار و رقابتهای بین کشورهای قدرتمند اروپایی سفر به ایران رازهای باستان شناسی و تاریخی بسیاری را در ایران گشود. سیر و سیاحت ایرانیان و میل آنان به گردشگری در اروپا، از عصر مشروطیت رو به فزونی نهاد (همایون، ۱۳۸۴).
2-1-6) توسعه گردشگری
در ایران نیز با توجه به منابع بالقوه فراوان برای جذب گردشگر، تلاش های فراوانی برای توسعه این صنعت صورت گرفته است. از جمله می توان به طرح جامع ملی توسعه گردشگری و طرح های جامع استانی اشاره کرد که با توجه به نقاط ضعف و قوت و مزیت های نسبی موجود در هر منطقه، سیاست های کلی و استراتژی های منطقه ای و استانی توسعه گردشگری کشور را تدوین و چارچوب و مبنایی برای سایر طرح ها و برنامه های توسعه گردشگری در نظر گرفته شود. پر واضح است موفقیت طرح های کلان، مرهون تدوین برنامه هایی جهت اجرایی و عملیاتی شدن سیاست های پیش بینی شده و استراتژی های پیشنهادی در این طرح ها می باشد (کاظمی، 1387).
توسعه توریسم بطور فزاینده ای بستگی به محیط طبیعی، فرهنگی و اجتماعی دارد. بنابراین حفظ و ارتقای کیفیت محیط توریستی امری ضروری است. از طرفی توسعه توریسم اغلب مانند شمشیر دو لبه است که هم اثرات مثبت دارد (مانند ایجاد اشتغال و… ) و هم اگر درست برنامه ریزی، توسعه و مدیریت نشود، اثرات منفی زیست محیطی (مانند آلودگی آب، آلودگی هوا و تخریب اکوسیستم) و اثرات منفی فرهنگی/ اجتماعی (مانند از دست دادن فرهنگ سنتی و بومی) به دنبال خواهد داشت (Zhong et al., 2011).
2-1-7) برنامه ریزی گردشگری
گردشگری فعالیتی ترکیبی و مستلزم مشارکت بخش های مختلف و متعدد جامعه است و به همان میزان نیز اثرات گسترده ای در بر دارد. از این رو، در هر مرحله نیازمند برنامه ریزی و هماهنگی است. برنامه ریزی به عنوان یک ابزار علمی به دست اندرکاران صنعت گردشگری کمک می کند تا در یک فرآیند نظام مند پیوسته و علمی بهترین مسیر و راهکار توسعه گردشگری در یک منطقه را مسخص نموده و این راهکار را در مسیر توسعه سایر بخش های اقتصادی قرار دهد. یکی از مباحث مهم و کلیدی در برنامه ریزی گردشگری، تعیین جایگاه و وضعیت موجود این صنعت در یک منطقه می باشد. زیرا اولین مرحله در فرآیند برنامه ریزی گردشگری، تعیین نقاط قوت و ضعف منطقه در امر گردشگری و بررسی فرصت ها و محدودیت های پیش رو برای رسیدن به توسعه گردشگری است (برقی و کاظمی، 1392).
پیرامون برنامه ریزی گردشگری در شهرها قبل از هر گونه برنامه ریزی، ضروری است که سیاست گذاری های گردشگری شهری، در راستای سیاست های منطقه ای و ملی کشور تدوین شوند. این سیاست گذاری ها رهنمون کلی بخش دولتی در مورد دلایل توسعه گردشگری و نحوه سرمایه گذاری بخشی برای برنامه ریزی گردشگری است. سیاست گذاری در سطح شهرها، می توان توسط مدیران شهری و مشارکت مردم محلی، با تاکید بر ارزش های مذهبی و موازین توسعه پایدار تدوین گردد. توسعه این صنعت فرآیند پیچیده ای است که عوامل بین المللی و ملی و گروه های درگیر با سیاست دولت، برنامه ریزان و قانون گذاران را در بر می گیرد (زنگی آبادی، 1385).
شکل 2-1) مراحل برنامه ریزی گردشگری (زنگی آبادی، 1385)
برای فراهم کردن بستر مناسب جهت توسعه امر گردشگری، شناسایی جاذبه های گردشگری در مرحله اول و برنامه ریزی برای توسعه آن در مرحله بعدی، امری ضروری می باشد. برنامه ریزی راهبردی در توسعه گردشگری با توجه به شرایط عدم ثبات موجود در این بخش و ماهیت اینگونه برنامه ریزی می تواند کاربرد داشته باشد. بهره گیری از این نوع برنامه ریزی با توجه به اینکه اصول آن در روند تکامل خود با تعدیل نگرش و پرداختن به موضوعات نظری و شناختی، بیشتر به برنامه ریزی عملی، نحوه اجرا و مشارکت می پردازد، در برنامه ریزی برای توسعه گردشگری قابل به کارگیری می باشد. برنامه ریی راهبردی تلاشی سازمان یافته و منظم برای اتخاذ سیاست های بنیادی و انجام اقدامات اساسی است، که سرشت و سمت گیری فعالیت های یک سامانه را در چارچوبی قائده مند شکل می دهد. فرایند برنامه ریزی از دیدگاه برایسون فرایندی هشت مرحله ای و بسیار منظم تر، مدبرانه و مشارکتی تر از سایر فرایندهاست. این هشت مرحله عبارتند ا: آغاز فرایند برنامه ریزی راهبردی و حصول توافق درباره محتوای آن، تعیین و شناسایی دستورها، روشن ساختن رسالت ها و ارزش ها، ارزیابی محیط خارجی (فرصت ها و تهدیدها)، ارزیابی محیط داخلی (نقاط ضعف و قوت)، شناسایی مسائل راهبردی و تدوین دیدگاه کارساز برای آینده، اجرا، نتیجه گیری و ارزیابی (بهزادفر و زمانیان، 1389).
2-1-8) چرخه حیات گردشگری
درخصوص، گردشگری و برنامه ریزی آن از گذشته تا کنون مطالعات بسیاری توسط پژوهشگران و محققان صورت گرفته و مدل های متعددی در این زمینه ارایه شده است. یکی از بهترین و پرکاربردترین این مدل ها مدل چرخه حیات مناطق گردشگری است که اولین بار توسط کریستالر در سال 1964 مطرح شده است. به اعتقاد وی مناطق گردشگری فرآیند رشد تدریجی یکسانی را دنبال می کنند. این فرآیند شامل چهار مرحله ی کسف، رشد، بلوغ و افول است. پلاگ در سال 1973 ارتباط بین رشد و افول مقاصد گردشگری را با توجه به ویژگی های گردشگران توضیح داد و اظهار داشت که مقاصد گردشگری در امتداد طیفی مرتبط با بخش های مختلف بازار در مراحل مختلف توسعه حرکت می کنند. باتلر در دهه 80 میلادی این مفهوم را گسترش داد. وی توضیح داد که مقاصد براساس چرخه خاصی رشد می کنند و در این چرخه، شش مرحله قابل شناسایی است که براساس ویژگی های خاص گردشگران و ماهیت و مقیاس توسعه مشخص می شوند. این مراحل عبارتند از:
