
مشاهده 40)
حال برای توصیف و تفسیر دقیقتر روند گفتوگوی کندوکاوی صورت گرفته در کلاس، چند نمونه از تِمها و موضوعات محوری مورد بحث را در این قسمت میآورم و با تحلیل مکالمه یک جلسه از هر موضوع محوری و همچنین ثبت نمونههایی از مشاهدات مرتبط با آن، مهارتهای کندوکاوی، استدلالی و مفهومی و نیز الگوهای تعامل به کار گرفته شده را شناسایی میکنم.
4-1-2 تحلیل مکالمه و مشاهدات همراه با مشارکت
از میان مشاهدات صورت گرفته در بیش از 200 جلسه کلاس «فلسفهبرایکودکان»، چند جلسه برای پیادهسازی و تحلیل مکالمه برگزیده شد. از آنجا که مهارتهای گفتوگویی نیاز به ممارست و تکرار دارد، گفتوگوهای دانشآموزان کلاسهای پایه پنجم انتخاب شد. این افراد حداقل چهار سال تحصیلی در حلقههای کندوکاو گفتوگویی این کلاسها حضور داشتند. موضوعات قابل بحث در کلاس «فلسفهبرایکودکان»، غالباً درونمایههای اخلاقی، اجتماعی، روانشناختی، فلسفی و … دارند. در این پژوهش، ملاک انتخاب موضوعات محوری برای تحلیل مکالمه پرداختن به غالب درونهای مذکور است.
4-1-2-1 گفتوگو پیرامون مفهوم «درستی و نادرستی»
با توجه به فرایند فوقالذکر، در مشاهدات کلاسهای پایه پنجم دبستان پسرانه123، تسهیلگر پس از نمایش یک تصویر، از دانشآموزان میپرسد که چه چیزی را در این تصاویر، شگفتآور، جالب یا مبهم یافتند؟ صحبتهای بچههای این کلاسها در خصوص عکس، غالباً پیرامون مفهوم عدالت، کمک، فقر، مهربانی و … بود. در ادامه، تسهیلگر از آنان میخواهد سؤالات ایجادشده در ذهنشان را مطرح و سپس طبقهبندی موضوعی کنند. با توافق نظر گروه، موضوع «عادلانه بودن یا نبودن یک کار» برای گفتوگو در جلسات آتی انتخاب شد.
سوال: اگر کسی از شما دزدی کند، عادلانه است که شما هم از او چیزی بدزدید یا خیر؟
………
امیرحسین: بستگی داره چی بدزده؛ اگه بری همون چیز که اون دزدیده رو بدزدی عادلانه است دیگه، چون رفتی همون پولای خودت رو برداشتی.
* طرح ایده در پاسخ به سؤال با ذکر دلیل
………
مانی: من ازحرف بچهها فهمیدم توی این شرایط دو تا موضوع وجود داره. مثلاً فرض کنید یه ترازو وجود داره، دو نفر روی اون هستند. هردوتاشون به یه مقدار پول دارند. بعد اگه یکی بیاد پول اون یکی رو برداره بذاره روی ترازوی خودش، از تعادل خارج میشه میفته زمین. حالا اگه اون یکی بیاد برداره دوباره از اینور میفته. بعد اگر اندازه همون پول خودش برنداره دوباره اون میاد از این میگیره و هی این باید بیاد یه چیزی از این یکی بدزده و این تعادلش دیگه هیچ وقت درست نمیشه.
پارسا: اگه عین همون چیز رو برداره اصلاً دزدی نیست، پس گرفتن مال خودشه. (این) آدم رو از تعادل خارج نمیکنه که.
* مخالفت با ایده قبلی با ذکر دلیل؛ نکته قابل توجه این است که دانشآموزان میتوانند در پیوند با یکدیگر صحبت کنند و بر پایه نظرات نفر قبلی، نظر خود را بیان کنند و این موجب میشود گفتوگو رو به جلو باشد و بحث به حاشیه نرود.
علی: ولی من میگم اصلاً عادلانه رو باید از اینجا خط بزنید برای اینکه، این دزدی اصلاً کارِ بدیه.
* دانشآموز با ذکر دلیل برای مخالفت با ایده سؤال، در واقع ملاکی برای کار عادلانه ذکر میکند.
تسهیلگر: اوهوم، بچهها پیشفرض علی میدونید چیه؟ راجع به کار عادلانه چهجوری فکر میکنه که این رو میگه؟
محمدجواد: علی میگه که کار عادلانه، کاریه که کار درستی باشه. هر کار بدی اصلاً عادلانه نیست. اصلاً از خودش داره میاد، عدل. عدل یعنی چی، یعنی کار درستی باشه.
* شناسایی پیشفرض نفر قبلی کمک میکند، ملاک برای همه شفاف شود و گفتوگو یک گام دیگر به جلو برود
علی: بله ما تا فردا صبحم درباره این بحث کنیم نمیتونیم بگیم عادلانه است یا ناعادلانه. باید اول بگیم غلطه بعد.
(مشاهده کد 30)
همانطور که مشاهده کردید، در این گفتوگو، دانشآموزان با طرح مخالفت و بیان مثال مناسب، پیامد دیدگاههای دوستشان را روشن و با توجه به سؤال تسهیلگر، پیشفرض پوشیده صحبت وی را آشکار میسازند. با پیوند برقرار کردن بین این دو ایده، دانشآموزان در مرحله بعدی قادر شدند استنباط مربوط را انجام دهند و با پذیرش ملاک «درست بودن» برای «کار عادلانه»، در گام بعدی به شفافسازی آن بپردازند.
پذیرش انتقادات منصفانه و تصحیح نظر خود، یکی از مواردی است که به پیشبرد گفتوگوها در کلاس کمک میکند و نشان از مهارت سطح بالا در گفتوگوی انتقادی و همچنین مراقبت از جریان گفتوگو دارد.
در گفتوگو پیرامون «عادلانه بودن یا نبودن تفاوت سطح رفاه کشورهای اروپایی و آفریقایی»، برخی از دانشآموزان بیان کردند که این تفاوت عادلانه است چون تلاش این گروه کمتر از دیگری بوده است. بچهها بر ایدههای خود مصر بودند و اما با شنیدن نظرات متفاوت از ایده خود، به فکر فرو رفتند:
احسان: خانم من الآن نظرم رو عوض میکنم و با امیرحسین موافق میشم و بهش معتقد میشم؛ چونکه راست میگه. اینا اگه امکانات نداشته باشن، خودشون نمیتونن فقط با تلاششون به حد اونا برسن. امکانات که گفت خیلی مهمه و در دسترسشون نبوده.
* در اینجا دانشآموز با توجه به حرفی که سه نوبت قبلتر گفته شده بود، در گفته پیشین خود تجدیدنظر و با منتقدانش علیه ایدهای که قبلاً مطرح کرده بود موافقت میکند.
(کد مشاهده 36)
این نمونه در مجموع جلساتی که مشاهده کردیم، بسیار اتفاق افتاده است. این نوع تعامل حاکی از آن است که دانشآموز فعالانه صحبتهای نفر قبلی را شنیده و قدرت برقراری پیوند و همچنین پیگیری خط سیر گفتوگو را دارد. وی انتقاد منصفانه به ایده خویش را میپذیرد و با فکری باز، به رویارویی ایدههای جدید میرود و افکار اولیه خود را بهبود میبخشد. در این حلقه، ویژگی خودتصحیحی مشاهده میشود، یعنی همه اعضای این میدان گفتوگویی، مسائل و آرای یکدیگر را زیر ذرهبین میگذارند و تلاش میکنند فرضیههای جایگزینی را به عنوان راهحل ممکن مسئله و پرسش مورد نظر ارائه کنند.
در انتهای این جلسه، دانشآموزان با بررسی زمینههای مختلف بهکاربردن واژه عادلانه و جستجوی راههای متنوع درک آن، به گسترش مفهومی124 درباره کار عادلانه رسیدند.
در اغلب گفتوگوها، دانشآموزان به این ملاک دستیافتند که کار «عادلانه»، کاری است که «درست» باشد و تصمیم گرفتند که درخصوص مفهوم «درستی» گفتوگو کنند تا این مفهوم برایشان شفافتر شود و سپس درباره کاربرد آن به توافق نظر برسند. البته این روند در همه کلاسهای مشاهدهشده یکسان نبود و دانشآموزان از مفهوم عادلانه به ملاکهایی چون انصاف و تساوی و … دست یافتند.
در ادامه، متن کاملِ گفتوگوی یک جلسه کلاسی آورده میشود. این متن با توجه به «قرارداد پیادهسازی تحلیل مکالمه» برای شناسایی ساختار کلی گفتوگوی کندوکاوی نگارش شده است.
جدول (4-1) تحلیل گفتوگوی کلاسی پیرامون مفهوم «درستی»
پیادهسازی متن گفتوگو (کد مشاهده 44)
توضیحات پژوهشگر
ت125: کسی یادش هست سؤال هفته قبلیمون چی بود؟
سید: سؤال این بود که:: ما یه چیزی مطمئنیم که درسته ولی کل دنیا باهاش مخالفند که این کار غلطههههه در حقیقت ههههه وقتی همه باهش مخالفند، میگند این کار غلطه ولی ما مطمئنیم درسته.(0.3) بازم حق دار::یم بگیم این کار درسته و روی کارمون همش تأکید کنیم؟
* این سؤال سعی در بررسی و شناسایی این ایده دارد که نقش اجماع و توافق همگانی در پذیرش درستی یک موضوع تا چهمیزان است؟
ت: آره سؤال اینه، حالا نظر خودت چیه؟
سید: ههه خانوم به نظر ما:::: وقتیههههه کل دنیا میگنهه، مهم خودمونیم کههه () نه بستگی به نیات ما داره
* شرط و ایدهای اولیه برای تشخیص درستی یک کار مطرح میکند که البته کاربرد مفهومی آن هنوز شفاف نیست.
ت: بچهها براتون شفافه اینکه بستگی به نیت ما داره؟!
((با سر اشاره میکنند که نه، شفاف نیست))
سید: ممکنهههه = بعضی وقتها ممکنه نیت ما خوب باشه.
ت: بچهها حالا اگر نیت ما خوب باشد کارمون هم درست است؟
* تسهیلگر با این سؤال طلب مثال نقض میکند که ایده شفافتر شود و همچنین سایر دانشآموزان در بحث مشارکت کنند.
محمدپارسا: نیتمون خوب باشه ولی بلد نباشیم از کجا بیاییم آن نیت خوب رو عملی کنیم، کار خوب رو::::و عملی کنیم،(0.3) ولی نیت(مون)، هدفمون درست باشه ولی راهش رو بلد نباشیمهههه. درکل این کار بهنظر من:::ن درست میآید ولیههه به نظر بقیه چون از راه درستش نرفتی:::یم غلطههه. ولیهه اگر نیت ما غلط باشهه، کارهه نیتمون یه کار زشت و بد باشهههه، خودمونه هیچ وقت راضی()نمیتونیههه باشیم که این کارمون درسته. کلاً دلمون راضی نمیشهکه مثلاً این کار درسته.
* پارسا به این نکته اشاره میکند که درستی نیت، فقط کار را برای خودِ شخص درست جلوه میدهد و در منظر عمومی، به این کار درست نمیگویند.
((بسیاری از بچهها برای مخالفت و موافقت دست بالا کردهاند))
* همیشه وقتی بعد از طرح یک ایده، افراد زیادی برای موافقت و مخالفت اعلام آمادگی میکنند، معلوم است ایده به نسبت جنجالی بوده و افراد درگیر بحث شدهاند.
ت: ((اشاره به امیرحسین)) بگو
امیرحسین: خانو::وم،(0.2) ما میگی::یم اون حرفی که میزنیم، هم درسته هم غلطه. خانوم چونکه درست یا غلط() شایدههه رفته باشیم تحقیق کرده باشی::یم و بدونیم اون مطلب که گفتیم درسته حتماً.(0.4) اما نادرستیاش هم اینه که مثلاً اگر::ر یکی میگه، یه چیزی میگه، میگه حتماً این درسته=اما [تحقیق نکرده.
* امیرحسین ملاک جدیدی را به بحث وارد میکند: تحقیق پیرامون درستی یک کار. اما نمیتواند ایده خود را شفاف بگوید و برای همین، از دیگران طلب کمک میشود تا گفتوگو رو به جلو باشد.
ت: [میتونی:::ی یه مثال بزنی براش؟(0.5) یعنی میشه یه مثال بگی که توش یه چیزی هم درست باشه هم نادرست؟ بچهها میتونید یه مثال بزنید برای حرفی که میزنه؟
((بچهها دست بلند میکنند، تسهیلگر با اشاره به یکی از بچهها)): تو امروز زیاد صحبت کردی [نمیشه
امیرعلی: [من برای شفاف کردنش بگم؟
ت: تو بگو رضا، با یه مثال شفاف کن))
رضا: خانوم ما::ا مخالفیم (0.7)
ت: میشه بگی
رضا: خانوم ما::ا بعضی نظرای سید مخالفیم. (0.9) از نیت (0.4) گفت بستگی به نیت دارهههه. خانوم شایدهه مثلاً یه کاری کنیم که نیت نداشته باشه، شاید مثلاً همینجوری بزنیم=همینجوری اعصابمون خرد شههه بزنیم میز رو بشکونیم. همه میگ::گن اشتباهه =ولی نیت ما چی بوده این میز رو شکوندیم؟هیچ نیتی نداشتیم.
ت: تو مطمئنی[که
آرش: [خانوم نیت…خانوم شفاف کنیم این حرف رو؟
ت: بگو آرش(0.6)
آرش: خا:انوم مثلاً میگه مثلاً ما بریم دزدی خب؟ بعد پولایی رو کهههه برمیداری::::یم رو خب؟(0.4) به فقیر فقرا میدیم.مثلاً نیتمونهههه خیره که پولا رو میدیم به اون فقیرا ولی خودمون دزدی کردیم، کارمون اشتباه است. ̊فکر کنم منظورش این [بود.̊
* آرش با طرح این مثال نقض با حرفهای مطرح شده در ایده اول مخالف است.
رضا: [خانوم اگهههه اینجوریه، پس ما با() خانوم در دو صورت میشه اینجوری. اگراون آدم، آدم پولداری باشه اما همه پولش رو عادلانهه به دست آورده باشه و ما بریم پولها رو از اون بدزدی:::دیم و به فقیرا بدیم، این خیلی کار بدیه=حتی اگرم با نیت خوبی باشه بازم بعد از همین جهان بده(0.3) اماههه اگر مثلاً اون آدم یه آدم خیلی پولداری باشه اما با سر کلاه گذاشتن ههه و اینا، این پولا رو̊ به دست آورده باشه̊، کارمون هم درست مثلاً ممکنه باشه(که)دزدیدیم.
ت: خوب. سؤالمون یادته چی بود؟
* وجود تسهیلگر است که به حفظ انسجام و پیوستگی بحثها کمک میکند؛ وی هرگاه افراد به حاشیه میروند و از ایده اصلی دور میشوند با طرح سؤال، آنها را به بحث اصلی برمیگرداند.
رضا: بله
ت: چی بود؟
رضا: اگه ی::یه کاری بکنی::::مههه مثلاً مطمئن باشیم درسته اما اگه همه دنیا هم مخالف [باشند
ت: [حق داریم بگیم کارمون درسته یا نه؟ مرتبط با این ̊صحبت کنید.̊ ((دستهای بچهها برای نوبتگیری بالاست)) بگو ببینم شایان.
شایان ر: نمیخوام=نمیدونم یعنی()
ت: دستت بالا بود آخه،(0.3) خوب ایراد نداره آرش بگو
آرش: خانوم به نظر م:::من بازم درست [نیست.
پارسا:[درست؟
* در اینجا
