
ههه باهاش موافق باشن= ̊خب نه̊. چون اون یه نفره که باهاش مخالفه. اگر بقیه باهاش موافق باشن. این نمیتونه باهاش مخالفت کنه.
ت: توجه به سؤال اولی هم که پرسیدیم داشته باشین، امیرحسین بگو.
امیرحسین: اگه ضرری داشته باشه باید مخالفت کنه.
ت: میتونی مثال بزنی؟
امیرحسین: نه ((به فکر فرو میرود))
مهرداد: میتونیم. میتونیم باهاش مخالفت کنیم.(0.3) چون هر کس=هرفردی تو جامعه نظر خودش رو داره.
ت: رضا
رضا: خانوم منم میخوام یه خودتصحیحی برای نظر قبلیام بکنم.
ت: عالی
رضا: بعدم با نظر مانی مخالف بودیم[ که پیشرفت و اینا()
شایان: [مانی که الآن چیزی نگفت.
ت: الآن دیگه جواب این یکی رو بده.
* برای اینکه انسجام بحث از بین نرود، تسهیلگر اجازه ادامه نظر قبلی را به رضا نمیدهد.
رضا: خانوم این یکی هم به نظر ماههه به نظرما اگه یه قانونی بذارنههه برای مردم سود داشته باشهههه اما برای ما:::ا ضررههه میتونیم مثلاً انتقاد کنیم()
((یه نفر در میزند و یکی از بچههای کلاس را صدا میزند که پدرش دنبالش آمد، رشته بحث کمی گسسته میشود))
ت: در رو ببندین سریع، بحث ما بهم نریزه. خب رضا ادامه بده
رضا: در اون صورت میتونهههه(0.8) کاملاً در هر شرایطی اون موقع باشه، میتونه انتقاد کنه.
ت: امیرعلی
امیرعلی: من هم با حرف سید مخالفم هم با حرف شایان(). نمیتونه مخالفت کنه. خانوم مثلاً مجلس یه قانونی رو تصویب میکنه که گدا نمیتونه() گدا میره مخالفت میکنه؟ اون که نمیتونه پول دربیاره ،پول نداره، جون نداره ، نمیتونه کار کنه. پولم نداره ماشین بخره مسافرکشی کنه، چیکار کنه؟ مجبوره گدایی کنه. خانوم نمیشه به ضرر یکی باشه. همیشه به ضرر یه گروهههه. پس هیچ وقت برای یه نفر بد نمیشه برای ی::::یه گروهی بد میتونه باشه. پس هیچ وقت برای یه نفر بد نیست. (0.6)
* امیرعلی ایده خود را در مخالفت با نظر قبلی، با ذکر مثال بیان میکند. وی با آن قسمت از نظر نفر قبلی مخالف است که میگوید «هر تصمیم ممکن است به ضرر یک فرد باشد». به نظر امیرعلی، همیشه هر تصمیم به ضرر یک «گروه» خواهد بود.
ت: عاطف
عاطف: میتونه رهبر یه جامعه بگه برای ما چی درسته، چی نادرست.
ت: ̊این رو که فعلاً مطرح نکنیم̊. اول نظر قبلی رو تکمیل کنیم.
ت: مانی بگو
مانی: من با نظر شایان مخالفم.(0.5) به دلیل اینکه همانطور که اولش گفتیم نیوتن و گالیه هم همینطوری بودن فقطههه مردم، کل مردم با این یههه دونه آ:::آدم مخالف بودند اما بالاخره نظر اونا تصویب شده و گفتن که درست دارن میگن. پس نمیتونیم بگیم چونکه یه نفر بوده(0.4) شاید حرف اون یه نفر درست باشه.
ت: هر فردی میتونه با اون چیزی که جامعه میگه درسته، [مخالفت کنه؟
شهراد: [هر نفری نمیتونه کسی که حرفش درست باشه.
مانی: هر نفری نمیتونه. هرکس که دانش و علمش رو داشته باشه.
ت: سید هم بگه
سید: هر نفری نمیتونه، (کسی) میتونه این کار رو بکنهههه که آقا دلیل و منطق داشته باشه واسه حرفش.برمیگردیم به حرف قبلی من هر نفری میتونه این کار رو بکنه که دلیل و منطق داشته باشه واسه حرفش و هیچکس هم نتونه ردِ:::دش کنه. اون نظ::َر میتونه همچین کاری بکنه.(0.9)
ت: کسی مخالفت یا نظر جدیدی نداره؟ (0.8)
(( کسی دست بلند نمیکند))
* وقتی نظر جدیدی برای ادامه گفتوگو وجود ندارد، تسهیلگر بحث را به اتمام میرساند و ارزشیابی فراشناختی از دانشآموزان میکند تا آنها بتوانند روند گفتوگوی خود را مورد بازاندیشی و تأمل قرار دهند.
ت: خوب امروز بهچیزی دقت کردین که قبلاً به آن توجه نکرده بودین؟
مانی: درباره اینکه چه کسی عادلانه و غیرعادلانه رو تصویب میکنه.
آرش: تا حالا به این سؤالها فکر نکرده بودم.
عاطف: من مفهوم درست و عادلانه رو اینقدر عمیق ندیده بودم.
امیرعلی: ابعاد اینکه یه گروهی برای ما تصمیم بگیرن چی درسته.
* از آنجایی که زمان کلاس به اتمام رسید، فرصت کافی برای جمعآوری همه نظرات نبود.
– طرح سؤال برای شروع بحث
– بلافاصله نظر خود را تغییر می دهد.
– مطرح شدن ایده اول
– توضیح ایده اول
– اشتیاق برای اظهار نظر و شرکت در بحث با پیام غیرکلامی
– طرح ایده 2 در پاسخ به سؤال
– توضیح مبهم
– طلب مثال برای شفافیت توضیح
– تأکید بر انتقاد به ایده نه صاحب ایده
– مخالفت با ایده اول
– مثال برای شفافسازی حرف قبلی
– حاشیهروی و خارج شدن از موضوع اصلی مورد بحث
– سؤال برای حفظ ارتباط و پیوستگی بحث
– طرح ایده جنجالیِ دور از بحث
– واکنش هیجانی به ایده مطرح شده
– شفافساختن ایده 2
– بیان مثال برای توضیح گفتههای ایده 2
– توجه به قرارداد نوبتدهی از سوی دانشآموز برای مراقبت از بحث
– شاهد مثال برای حمایت از ایده 2
– مثال نقض برای رد ایده قبلی
– بیان دلیل با مثال فرضی در جهت حمایت از ایده 2
– طلب نظر مخالف برای رد ایده 2
– مخالفت با بخشی از ایده اول
– تأکید بر مخالفت با ایده نه صاحب آن
– طرح سؤال جدید با توجه به روند گفتوشنود انجام شده
– بیان ایده 1 در پاسخ به سؤال
– مخالفت با ایده 1و طرح ایده 2
– طلب نظرات جدید
– بیان ایده 3 با توجه به دلایل جدید
– بیان ایده 4 بدون درنظر گرفتن ایده قبلی
– برقراری ارتباط بین ایده 2 و 4
– بیان مثال برای شفافیت ایده 2و 4
– طلب شفافیت از سوی دانشآموز
– شفاف ساختن معانی موجود در ایدههای قبلی
– سؤال برای توجه دانشآموزان به تمایز دو ایده
– طرح ایده 5
– بازگویی ایده 5 توسط تسهیلگر
– طلب شفافیت
– طلب شفافیت واژه توسط دانش آموزان
– شفافسازی و برقراری ارتباط بین ایده 5 و 3
– تأکید بر مخالفت با ایدهها نه صاحبان ایدهها
– بیان توضیحات مختلف و راهحلهای گوناگون
– تمایز قائل شدن و بیان ایده 6
– توضیح و شفافسازی ایده 6 با طرح مثال
– بازگویی و جمع بندی نظرات و ایدههای مطرح شده
– توضیح ایده 6، تمایز بین درستی و نادرستی در انواع کارها با توجه به کانتکس و زمینه
– مخالفت با ایده 3
– تکمیل و بهبود افکار اولیه مطرحشده در ایده 3 و با توجه به ایده 6 (ایده 7)
– مخالفت با صحبتهای قبلی
– مخالفت با بخشی از ایده 7 و ارائه ایده 8 همراه با دلیل و توضیح برای پشتیبانی از آن
– تذکر تسهیلگر برای رعایت قوانین
– تلاش برای پیدا کردن ریشه اختلافنظر در ایدههای 7و 8
– بیان مثال نقض برای ایده محوری 8
– عدم شفافیت در چرایی دلیل مخالفت با ایده 7
– ارائه مثال نقض برای رد ایده 8
– حاشیهروی و دورشدن از بحث اصلی
– سؤال از ارتباط و پیوند بحث
– مخالفت با مثال نقض بیانشده در مورد ایده 8
– تذکر برای زیرپا گذاشتن قرارداد کلاس برای نوبتگیری
– طرح سؤال جدید
– طلب شفافیت از معانی پوشیده سؤال
– مشخص کردن یک مصداق از کلیت سؤال، برای شفافیت بیشتر
– طرح ایده 1 در پاسخ به سؤال
– انتقاد به ایدهها نه صاحبان آنها
– مخالفت با ایده 1
– تلاش برای بررسی ریشه اختلاف نظرها
– تلاش برای بررسی ریشه اختلاف نظرها
– شفافسازی ایده 1
– موافقت با ایده 1و تکمیل آن
– مخالفت با ایدههای قبلی و تلاش بر تعریف و شفافسازی مفاهیم
– تمایز قائل شدن بین مفاهیم مطرحشده در تکمیل ایده 1
– پیشفرضهای متفاوت نسبت به معانی مفاهیم مطرحشده در ایده1
– عدم تعریف واحد از معانی مفاهیم در ایده 1
– مخالفت با بخشی از ایده 1 و بیان مثال نقض در رد آن
– خودتصحیحی
– موافقت با نظر ایده 1 و تکمیل و بهبود فکر اولیه خود با توجه به مخالفت انجامشده
– طرح سؤال جدید با توجه به نظر تکمیل شده
– بیان ایده اول در پاسخ به سؤال
– بیان ایده دوم در پاسخ به سؤال
– بیان ایده سوم
– خود تصحیحی
– برقراری ارتباط بین ایدههای مطرح شده در سؤال قبلی و ایده مطرح شده در پاسخ به سؤال جدید
– مخالفت با ایده دوم
– بیان ایده غیرمرتبط با سؤال فعلی
– کنار گذاشتن ایده غیرمرتبط و برگشتن به بحث اصلی
– تأکید بر مخالفت با صاحبان ایده
– بیان مثال نقض برای رد ایده دوم
– تکمیل ایده سوم و افزودن شرایطی به آن(ایده 4)
– طلب ایدههای جدید
– نبود ایده جدید برای ادامه بحث
– ارزشیابی فراشناختی انتهای جلسه
همانطور که در این گفتوگو مشاهده میشود، سازوکار نوبتدهی با توجه به قراردادی از پیش تعیینشده (بلند کردن دست و اعلام قبلی) است که افراد، خود آن را وضع کردهاند. اما با توجه به نوع بحث و میزان مشارکت و درگیری افراد در آن، گهگاهی شرکتکنندگان بدون نوبت وارد عمل میشوند و قواعد وضعشده را زیر پا میگذارند. اگر این امر منجر به هرجومرج نشود، تسهیلگر در غالب موارد، اجازه ادامه بحث را خواهد داد. فرایند نوبتگیری و برقراری پیوند میان گفتهها، اساس شکلگیری یک گفتوگوی منسجم است و توجه ما را به این مهم جلب میکند که چگونه اعضای حلقه کندوکاو، بدون تحميل ساختارهاي اجتماعي، مراقبت اجتماعي را شکل میدهند.
در گفتوگوی حاضر، افراد عموماً در پیوند با هم سخن میگویند و تمايل به نظم و ترتيب حول محور واكنشها و پاسخهاي پيشبيني شده ديگران دارند که این مهم از ویژگیهای اصلی گفتوشنود است. «نظم و ترتيب اجتماعي حاصل دستاورد عمليِ مشتركي است كه اعضاي جامعه محقق ميكنند. در مكالمات معمولي اين تمايل بارز نيست و زير پا گذاشته میشود. اما در مورد گفتوگو بايد بگوييم شركتكنندگان در گفتوگو، نظم رويدادهاي مورد بحث را با یکدیگر ايجاد و تبيين ميكنند. در اینجا یك واقعيت مشخص و مهم اين است كه شركتكنندگان نظم منطقي را در نوبت صحبت رعايت ميكنند؛ به طوري كه گويي هر كسي میداند نوبت او چه وقت است.» (تولستون، 1387: 27)
از سوی دیگر، در این گفتوگو مشاهده میکنیم واژگان جملات مورد استفاده دانشآموزان، ارتباط منسجمی با مهارتهای گفتوگوی اندیشمندانه دارد. برای مثال میتوان به مواردی چون «من فکر میکنم که…»، «من با نظر … مخالفم چون …»، «من میخوام نظرم رو عوض کنم»، «من میتونم شفافترش کنم» و… اشاره کرد که در بحث مذکور کاربرد بسیار آنها را از سوی دانشآموزان شاهدیم و میتوان آن را یک کنش اجتماعی دانست. این کنش سبب میشود گفتوگو رو به جلو باشد و تفاهم مشترک در «معنای واژهها» و روند گفتوگو شکل گیرد. تحلیل فوق همچنین، نهاد اجتماعی تعامل را بررسی نموده که شامل نقل قضایا، ابراز مخالفت، پاسخ گفتن و… است. این موارد، به طور زمینهای و در فضای تعامل با یکدیگر تولید شدهاند.
معمولاً روشی که برای ابراز مخالفت در این گفتوگوها به کار میرود، استفاده از شیوه «توالی دیدگاه_ابراز»126 است. در اینجا هر فرد به جای اینکه بدون دانستن موافقت یا عدم موافقت سایرین با نظر خویش، دیدگاه خود را مستقیماً بیان کند، پس از شنیدن دیدگاه او، نظر خود را در فضایی دوستانه ابراز مینماید. زیرا مشارکتکنندگان میتوانند آنچه گفته شده است، با بیان خود درباره موضوع تطبیق دهند و ایده او را نیز به زبان خود بازگویی کنند. (مینارد،1991نقل شده در رپلی، 1390: 154) تفاوت عمده میان کنش «مخالفت کردن» در این گفتوگوها و سایر تعاملات اجتماعی این است که در گفتوگوی مذکور، «مخالفت کردن» به عنوان روند طبیعی بحث، مورد پذیرش همگان قرار گرفته و افراد به عنوان روندی طبیعی، قضاوت خود را به تعویق میاندازند. این درحالی است که در سایر مکالمات، اغلب مخالفت کردن ناپسند شمرده میشود و لذا برای ابراز آن
