
زائران مذهبي غالباً خواهان برخورداري از امكانات و خدمات توريستي هستند.
گردشگري قومي : اين نوع گردشگري كه در اينجا به كار رفته است به اشخاصي اشاره میکند كه از محل تولّد خودشان يا اجدادشان بازديد میکنند . برخي از كشورها اشخاصي را كه به كشورهاي ديگر مهاجرت کردهاند تشويق میکنند تا از موطن خويش بهعنوان نوعي مهم از بازار توريستي بازديد كنند.
گردشگري نوستالژيك : اين نوع گردشگري مرتبط با اشخاصي است كه از جاهايي ديدن میکنند كه قبلاً در آنجا فعاليتي داشتهاند . بازديد آمریکاییان و ژاپنیها از كشورهايي كه در طول جنگ جهاني دوم در آنجا جنگيدند مثال خوبي از گردشگري نوستالژيك است . اين نوع گردشگري ممكن است فقط براي مدتي محدود در ناحیهای حائز اهميت باشد.
همانطور كه میتوان مشاهده كرد، بسياري از اين شکلهای گردشگري ، بهویژه آنهایی كه با انگیزه خاص و فعالیتهای ديدن جاهاي تماشايي مرتبط هستند، بهشدت به منابع طبيعي و فرهنگي يك ناحيه گردشگري متكي هستند . درنتیجه، نگهداري محيط و ميراث فرهنگي يكي از موضوعات اصلي توسعه گردشگري در عصر حاضر است . امروزه بسياري از فنوني كه ايجاد شدهاند تا ميراث فرهنگي را به طريقي جالب و سرگرمکننده براي بازدیدکنندگان توضيح دهند كاملاً بديع هستند.
2-6- ضرورت گردشگري
نظريات موجود در مورد ضرورت گردشگري را میتوان به چهار بخش تقسيم كرد.
1-دلايل اقتصادي: ايجاد درآمد ارزي، ايجاد فرصت شغلي، استفاده از درآمد گردشگري براي توسعه بخشهایی نظير كشاورزي و نيز توسعه زیرساختها.
2-دلايل فرهنگي: تشويق تعامل فرهنگي و اجتماعي ميان گروههای مختلف مردم يك كشور بهمنظور ايجاد وفاق اجتماعي، معرفي كشور و فرهنگها و هنرها و سنن بومي و محيطي و برخي اوقات پیشرفتهای اجتماعي، اقتصادي آن به مردم ساير كشورها و بهمنظور كسب اعتبار بینالمللی.
3-دلايل اجتماعي: فراهم آوردن فرصتهایی براي گذران اوقات فراغت مردم، ايجاد امكانات تفريحي و آموزشي براي گردشگري بهمنظور دريافت شناخت از پیشرفتهای اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي مناطق و تحكيم وحدت ملي.
4-دلايل زیستمحیطی: كمك به دستيابي به اهداف برنامهها و حفاظت محيطي كه منابع ديگري براي آنها وجود ندارد. اين دلايل سبب شده است تا تمام كشورها در بهرهبرداری از جاذبههای محيطي، فرهنگي و تاريخي و غيره، جهت گسترش گردشگري سعي نمايند . كشور ايران نيز میتواند با غناي فرهنگي و تاریخیاش در اين زمينه تلاش نمايد تا از اين فرصت بیبهره نماند، در اين ميان استان گيلان از اهميت ویژهای برخوردار است.
2-7- اهداف گردشگري
امروزه گردشگري با اهداف مختلف و گوناگوني صورت میگیرد، گروهي از گردشگران در تعقيب اهداف سياحتي ، تفريحي، آشنایی با فرهنگها و آداب محل و بازديد از آثار فرهنگي، تاريخي به كشورهاي مختلف سفر كرده و دسته ديگري تجارت و بازرگاني و ارائه خدمات فني و اقتصادي را سرلوحه اهداف خود قرار میدهند، اما هر آنچه امروزه تحت عنوان گردشگري شناخته میشود بيشتر مربوط به دسته اول میباشد.
2-7-1- شناخت فرهنگ اقوام ديگر
ممكن است كه يك جهانگرد يا گردشگر در پي شناخت آداب و رسوم سنتهای يك گروه يا يك جامعه در يك منطقه باشد.
2-7-2- ديدن آثار تاريخی
سفر با هدف ديدن بناهاي قديمي، آثار تاريخي، موزهها و آشنایی با تاريخ يك كشور ديگر.
2-7-3- زيارت اماكن مقدس
در هر سال سفرهاي زيارتي در جهان با نيت زيارت اماكن مقدس در اديان مختلف صورت میگیرد.
2-7-4- سرگرمي و ورزش
اين مورد، هدف گروههایی است كه به گردشگري از زاويه سرگرمي ، ورزش و فعالیتهایی نظير كوهنوردي، ماهيگيري، بازديد مسابقات مهم ورزشي، علاقه دارند.
2-7-5- اهداف تخصصي و تجاري
تمايل به سفر براي شركت در کنگرههای علمي، المپيادهاي تخصصي، نمایشگاههای بازرگاني و يافتن بازارهاي جديد.
2-8- انگيزه گردشگري
سه نوع انگيزه عامل اصلي و اساسي و محرك انسان جهت تغيير موقت محل اقامت و اقدام به سفرهاي کوتاهمدت يا طولاني بوده است.
1- انگیزههای ديني و مذهبي
2- انگیزههای تاريخي
3- انگیزههای كنجكاوانه و جستجوگرانه براي پاسخ به علائق گوناگون امروزه هر يك از گردشگران با انگيزه خاصي سفر میکنند، شناسایی اين انگیزهها پايه و اساس برنامهریزی براي يك منطقه است.
در اين صورت میتوان نسبت به تنظيم برنامههایی كه موردعلاقه گردشگري است اقدام نمود.واقعاً چرا مردم به سفر میروند و يا بهصورت دقیقتر چه عواملي باعث ايجاد انگيزه میشود، كه مردم به مسافرتهای شخصي وادار میشوند. در پرسش نخست درك ابعاد رواني يك مسافر موردتوجه بوده و در پرسش دوم بايد به جوانبي نظير جذابيت مقصد و كشش مرتبط با آن توجه كرد و بررسي نمود كه اين ویژگیها چگونه میتوانند نيازهاي بالقوه مسافران را تأمين كنند.
پژوهشگران براي تفكيك اين دو عامل به رفتار مسافران و گردشگران توجه کردهاند . مقصود از عوامل انگيزشي نیروهایی است كه در درون يك فرد و در محتواي اجتماعي شخص موجب حركت و كار میشوند . درواقع اين نيروها انگيزشي میباشند . برعکس آن عوامل جذب شامل ویژگیهای مقصدي است كه مسافر به تصور تأمين و نيازهاي روحي خود انتخاب میکند . اگر هر نوع فعاليت يا هر ويژگي شخصي مسافر، عامل و ایجادکننده انگيزه دانسته شود در آن صورت میتوان مدعي شد كه هر نوع فعاليتي میتواند تركيب و آمیزهای از انگیزهها باشد كه هر مسافربر اساس نياز خود براي آن بهصورت متفاوت ارزش قائل خواهد شد . بنابراين امكان دارد كه يك مسافر، قايقراني و حركت بر روي آبهای نيلگون را عاملي براي پاسخ به نيازهاي حادثهجوئی خود بهحساب آورد، درحالیکه مسافر دیگری آن را نوعي تمرين و ورزش و گردشگري ديگر ازنظر ارزشهای اجتماعي كسب احترام شخصي آن را موردتوجه قرار دهد.
2-9- سير تحول گردشگري
2-9-1- تاریخچه گردشگری در جهان
توریسم پدیدهای است کهن که از دیرباز در جوامع انسانی وجود داشته است و بهتدریج در طی مراحل تاریخی مختلف، به موضوع فنی،اقتصادی و اجتماعی خود رسیده است.(رضوانی 1385)
جهانگردی از دورههای بسیار دور به وجود آمده آغاز جهانگردی از دوران باستان بود که انسانها ندانسته با کوچنشینی و رفتوآمدهای خود از نقطه به نقطه دیگر برای آبوهوای مناسب و محیط امن انجام میدادند و بعد از آن جهانگردی در دوره قرونوسطی که در قرن 4و5 میلادی با سقوط امپراتوری روم،امنیت سفرهای تفریحی و گردشگری در اروپا دچار بحران شد و از فروپاشی این امپراتوری (یعنی آغاز قرونوسطی) تا دوره رنسانس سفر در اروپا با خطرات بسیار همراه بود.(الوانی و پیروزبخت1385)در دوران قرونوسطی بهغیراز سفرهای دریانوردی سفرهای زیارتی هم به رونق خود رسید . دورههای دیگر هم وجود داشت که جهانگردی در آن زمان رونق داشت دوره رنسانس، انقلاب صنعتی ،دوره اسلامی ،در تمام این دوران به شکلهایی جهانگردی به رونق رسید مسافرتهای کوتاهمدت و با این مقیاس گسترده که امروزه متداول است پدیده جدید است که در دوره قبل،افراد معدودی از اوقات فراغت خود لذت میبردند. مردم عادی وقت آزاد خود را به امور مذهبی اختصاص میدادند و به همین دلیل روزهای تعطیل ،روزهای مقدس تلقی میشد. بیشتر مسافران هم از زائران مکانهای مذهبی بودند. با پیدایش مناطقی که چشمههای آبمعدنی داشتند، مردم برای معالجه و درمان بهسوی آن نقاط مسافرت میکردند . با فرارسیدن عصر مدرنیته ، مردم مسافرتهای فرهنگی را نیز به سفرهای خود افزودند و از اینجاست که مسافرتها و تورهای بزرگی که امروزه متداول شده مورد استقبال و توجه مردم قرار گرفت . با شتاب گرفتن سیر تحولات اقتصادی و اجتماعی کشورها ( بهویژه در اروپا و آمریکای شمالی) درآمد و شرایط کاری بهبود یافت و بهتدریج ،مردم وقت آزاد بیشتری پیدا کردند. در همین حال ، وضیعت حملونقل بهبود یافت و در رسیدن به مقصد سریعتر و ارزانتر شد .همه تحولات، نتیجه (انقلاب صنعتی و رنسانس ) بود. در قرن نوزدهم با ایجاد خطوط راهآهن ،دسترسی به مناطق تفریحی ساحلی برای مردم امکانپذیر شد.(محمدی 1386).در نیمه اول سده نوزدهم طبقات پردرآمد بر وسعت دامنه مسافرتهای خود افزودند. استفاده از اوقات فراغت برای گردشگری ،برای بیشتر مردم عادی ،با درآمد متوسط محدود بود. این محدودیت هنوز هم برای بسیاری از مردم کشورهای درحالتوسعه وجود دارد. جهانگردی در کشورهای توسعهیافته و صنعتی پس از جنگ جهانی دوم رشد چشمگیری داشته است.(محمدی 1386)
2-9-2- تاريخچه گردشگري در ايران
هرچند كشور ايران به ملاحظات گوناگون همواره موردتوجه مردم همه نقاط جهان بوده و رد پاي گردشگران را از گذشتههای دور میتوان در اين سرزمین دنبال نمود، اما پرداختن به موضوع گردشگري از ديدگاه اقتصادي، فرهنگي، معرفي كشور، آدابورسوم، هنر و خصوصیات آن به جهانیان فقط از آغاز تأسیس سازمان جلب سياحان صورت گرفته است.
از دوران پيش از اسلام نوشتههایی در دست است كه خبر از سفر بعضي از يونانيان و روميان به ايران میدهد. عدهای از اينان چون هرودت و گزنفون نوشتههایی هم راجع به تاريخ و اوضاعواحوال ايران آن روز بر جاي گذاشتهاند . در زمان شاهعباس كاروانسراهاي زيادي در شاهراههای كشور ايجاد شد تا مسافران جايي براي بیتوته و تيمار چهارپایان خويش داشته باشند . از قرن نوزده م به بعد گردشگري بهصورت امري منظم و دستهجمعی و حتي ضروري درمیآید و چنان وسعتي به خود میگیرد كه ضرورت توجه به آن در همهجا احساس میشود . اين امر ازآنجهت موردتوجه قرار میگیرد كه گردشگر با خود رونق و ثروت به ارمغان میآورد . توسعه وسایل حملونقل سریعالسیر، افزايش اوقات فراغت، ارتقاء سطح آگاهي فرهنگي و مهمتر از آن انباشت ثروت و توسعه امکانات مادي، مجموعاً توسعه گردشگري را موجب شده است . كشور پهناور ايران با وجود اين همه تنوع سرزمین و اقلیمی و جاذبههای توريستي، سهم بسيار ناچيزي در صنعت توريسم بینالمللی داشته است. و هنوز در ايران جايگاه واقعي خود را نيافته است.
خاورميانه تا سال 1960 چندان موردتوجه گردشگران نبود . بعدازاین تاريخ بود كه گردشگران اروپايي متوجه اين ناحيه و جاذبههای ديدني و جالب آن شدند بهطوریکه در سال 1962 خاورمیانه یکمیلیون و ششصد و پنج هزار نفر گردشگر خارجي را بهطرف خود جلب كرد كه از اين تعداد ششصد هزار نفر اروپايي بودند(لومسدون 1380). در اين ميان ايران نیز ازنظر پتانسیلهای گردشگري داراي سهم چشمگيري است و بس ياري از جاذبههای آن در شمال كشور واقع است . وجود مناظر دلپذير طبيعي، جنگلها و شاليزارها، درياي خزر و امكان ماهيگیري، شنا و قايقراني، كوهستان البرز و امکان اسكي، ش كار و كوهنوردي، وجود آبهای گرم معدني و غيره میتواند براي گردشگران داخلي و خارجي جالب باشد مشروط بر اينكه هر يك از آنها بهطور كامل تجهیز گردیده و استفاده از آنها امکانپذیر باشد.
بیتردید كشور باعظمت و کهنسال ايران به دليل برخورداري از تاريخ تمدن كهن، آبوهوای مناسب، آثار باستاني غني، مناظر بديع و چشم اندازهای زيبا و امتيازات فرهنگي، هنري، واقعشدن در شاهراه تمدن شرق و غرب، موقعيت ممتازي جهت جذب گردشگر دارد. سرزمين پهناور و زيباي ما ايران، طبيعتي چهارفصل دارد كه همزمان میتوان آن را بهعنوان يكي از شگفتیهای اقليمي جهان دانست. بنابراين بیجهت نيست كه بازديدكنندگان از ايران، نام ايران، جهاني در يك مرز را بر آن نهادهاند. طبق گزارشهای يونسكو به لحاظ جاذبههای فرهنگي كشور ايران جزء ده كشور نخست جهان اعلام شده است. ولي از نظر پذيرش گردشگران در رديف هفتادم و از نظر درآمد گردشگري در رديف هشتاد و نهم قرار دارد. هرچند اصلیترین نهادهاي ايران در جذب توريسم را جاذبههای يادماني، تاريخي و فرهنگي تشكيل میدهند. ليكن جاذبههای طبيعي و اكو توريسم كشورمان نيز از غناي فراواني برخوردار است.
2-9-3- تاریخچه گردشگری در گیلان
تاریخ گیلان تاشش قرن پیش از میلاد، یعنی تا
