
کردن حســــابرسان از خدمات حمایتی منـــاسب (بیمه مسئولیت حسابرسان) که جبرانکننده خطاهای حسابرسان در گزارش رسمی است، میتوان بخشی از محدودیتهای موجود در مبحث استقلال حسابرسان را پوشش داد. اهمیت مفهوم استقلال در حسابرسی مستقل به حدی است که برای اثبات آن بهعنوان یکی از شالودهها در ساختار تئوری حسابرسی، به توجیه اندکی نیاز داریم و این موضوع برخلاف سایر تئوریهای حسابرسی است.از آنجا که گزارشهای حسابرسان مستقل موجب اعتباربخشی به اطلاعات حسابداری و منابع تصمیمگیری گروههای ذینفع در شرکت میشود، استقلال حسابرس یک مفهوم ضروری بهنظر میرسد. اگر حسابرس مستقل از مدیریت صاحبکار جدا نباشد، چیزی به اعتبار صورتهای مالی نمیافزاید. پس این انتظار وجود دارد که حسابرسان به شایستگی و درستکاری در حرفه خود عمل کنند، بهویژه از آنها انتظار میرود که در انجام این کار اجازه ندهند که قضاوتها و تصمیمگیریهایشان زیر نفوذ و تاثیر مدیریت صاحبکار قرار گیرد (زراعتگري، 1386، 2).
مفهوم استقلال در استانداردهای حسابرسی: مهمترین استاندارد حسابرسی که حسابرسان را از اظهارنظر نسبت به صورتهای مالی منع میکند، مگر آنکه مستقل از واحد مورد حسابرسی باشد، استقلال است. بدین معنی که استقلال با داشتن منافع مالی با اهمیت، در استخدام بودن، به واحد وام دادن و یا از آن وام گرفتن و روابط مختلف دیگر، از بین میرود. بدین ترتیب با اینکه در متون استانداردهای حسابرسی به استقلال حسابرس پرداخته شده، لیکن در این متون ، تعریفی مستقل با ابعادی مشخص مورد توجه قرار نگرفته است؛ همچنانکه در آیین رفتار حرفهای ، استقلال حسابرس در قالب احکام قابل اجرا بدین صورت تعریف شده است: هنگامی که حسابداران حرفهای مستقل مسئولیت انجام کاری را بهعهده میگیرند که مستلزم گزارشگری حرفهای است، باید فاقد هر گونه نفع و علاقهای، صرفنظر از آثار واقعی آن باشند که ممکن است بر درستکاری و بیطرفی و استقلال ایشان تاثیر گذارد که این مفهوم تا حدود بسیار زیادی سختگیرانه و از جهاتی نیز باز و تفسیرپذیر است(كاوسي، 1382، 24).
کیفیت حسابرسی: از آنجا که کیفیت حسابرسی در عمل به سختی قابل مشاهده است، تحقیقات در این زمینه همواره با مشکلات زیادی روبرو بوده است. متداولترين تعريف درباره كيفيت حسابرسي تعريف زير است: «ارزیابی بازار از احتمال این که حسابرس (الف) موارد تحریفات با اهمیت در صورتهای مالی و یا سیستم حسابداری صاحب کار را کشف کند، و (ب) تحریف بااهمیت کشف شده را گزارش دهد». محققان از معيارهايي برای تمایز میان موسسات حسابرسی استفاده مینمایند. اندازه موسسات حسابرسیکننده، قدمت و نام تجاری موسسات از معیارهای متمایزکننده کیفیت موسسات حسابرسی میباشد.
مدل مفهومی پژوهش بدین صورت است که دوره تصدی حسابرسی بر کیفیت حسابرسی مشاهده شده اثر می گذارد و در نهایت کیفیت حسابرسی بر صرف ریسک سهام شرکت اثر می گذارد. متغیر مستقل دوره تصدی حسابرسی و متغیر وابسته صرف ریسک سهام می باشد. متغیرهای کنترلی شامل : اندازه شرکت ، صنعت مورد بررسی و حاکمیت شرکتی می باشد(كاوسي، 1382، 24).
1-11- ساختار کلی تحقیق
در فصل اول به بیان موضوع، اهمیت و اهداف پژوهش و همچنین ابزار و روش گردآوری اطلاعات پرداخته شد و فرضیهها و تعاریف عملیاتی متغیرهای تحقیق نیز ارائه شدند. فصل دوم به مبانی نظری تحقیق پرداخته و خلاصهای از تحقیقات داخلی و خارجی انجام شده در این زمینه در پایان فصل ارائه شده است. در فصل سوم به موضوع و روششناسی تحقیق پرداخته و توضیحات لازم در مورد جامعه، نمونه و آزمونهای مربوط و نتایج آن ارائه شده است. در فصل چهارم به تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات پرداخته شده و نتایج مربوط به آزمون فرضیهها ارائه گردیده است. و بالاخره در فصل پنجم ارزیابی نتایج آزمون فرضیهها، نتیجهگیری کلی، محدودیتهای تحقیق، پیشنهادهای کاربردی و پیشنهاد برای تحقیقات آتی ارائه شده است.
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
2-1- مقدمه
نقش اصلی گزارشگري مالی انتقال اثر بخش اطلاعات مالی به افراد برون سازمانی به روشی معتبر و به موقع است (هیأت استانداردهاي حسابداري مالی) براي انجام این مهم، مدیران از فرصتهایی براي اعمال قضاوت در گزارشگري مالی برخوردار شده اند. البته مدیران می توانند از دانش خود درباره ي فعالیتهاي تجاري براي بهبود اثر بخشی صورت هاي مالی به عنوان ابزاري براي انتقال اطلاعات به سرمایه گذاران و اعتباردهندگان بالقوه استفاده نمایند. با این حال، چنانچه مدیران براي گمراه کردن استفاده کنندگان صورتهاي مالی (درون سازمانی و برون سازمانی) از طریق اعمال اختیارات خود در زمینه گزینش هاي حسابداري در گزارش هاي مالی، انگیزه هایی داشته باشند، احتمال می رود تقلب رخ دهد. از طرف دیگر کیفیت حسابرسی، یکی از موضوعات با اهمیت در حوزه حسابرسی و بازار سرمایه است. به منظور شناخت مفاهیم و ابعاد مختلف کیفیت حسابرسی، مطالعات گوناگونی توسط محققان انجام شده است تا رابطه بین کیفیت حسابرسی و متغیرهاي دیگر کشف شود. از آنجا که کیفیت حسابرسی در عمل به سختی قابل مشاهده است، تحقیقات در این زمینه همواره با مشکلات زیادي روبرو بوده است(كاوسي، 1382، 26).
در فصل قبل مطالبی پیرامون پژوهش از قبيل تشريح و بيان موضوع ، اهميت و اهداف آن، ضرورت انجام پژوهش و روش انجام آن بيان شد. در اين فصل ابتدا مروری مختصر برتاریخچه حسابرسی در جهان و ایران نموده و سپس نقش اقتصادی حسابرس و معیارهای ارزیابی کیفیت حسابرسی را بررسی میکنیم، در ادامه به بررسی متغیرهای نشاندهنده فرصت سرمایهگذاری شرکتها پرداخته و نحوه محاسبه آن داشته و در پایان فصل نیز سابقه پژوهشهای انجام یافته در مورد رابطه کیفیت حسابرسی با فرصت سرمایهگذاری را بیان میکنیم.
2-2-تاریخچه حسابرسی
2-2-1- حسابرسيهاي پيش از تشكل حرفهاي
شواهد موجود در تاريخ حسابرسي، نشان ميدهد كه پيشينه حسابرسي در جهان، در دو دوره بااهميت، قابل تامل و بررسي است. دوره اول به قبل از شكلگيري حرفه حسابرسي و به دوران قبل از اواسط سده نوزدهم برميگردد و دوره دوم، مربوط به شكلگيري حرفه حسابرسي و بعد از آن است. در حكومتهاي باستاني، معمولاً از وجود دو نفر براي ثبت مستقل حسابهاي خزانه استفاده ميشد. هدف اوليه، ثبت درست و هدف بعدي، اطمينان از صحت گزارشها بود. براي دستيابي به اين هدف، به مستمعين يا حسابرسان اتكا ميشد. گوش كردن به حسابهاي دولتي كه با صداي بلند خوانده ميشد، در زمان امپراطوري رم، عمدهترين كار براي جلوگيري از سوءاستفادهها توسط خزانهداران بود. واژه Auditor به معناي شنونده، از همان دوران رواج يافت.(حساس یگانه،55،1388)
2-2-2-حسابرسيهاي بعد از تشكل حرفهاي
ساختار حسابرسي در دوره قبل از تشكل حرفهاي با وضعيت بعد از آن بسيار متفاوت بود. تاسيس شركتهاي بزرگ براي انجام فعاليتهاي تجاري كه با سرمايههاي فردي امكانپذير نبود، در اوايل قرن نوزدهم، تاثير عميقي بر تفكيك مالكيت از مديريت و تاكيد بر عملكرد مباشرت داشت. نياز گزارشدهي به مالكان توسط گزارشهاي مالي كه توسط مباشران تهيه ميشد و نياز به تاييد يا گواهي كيفيت محتواي اين گزارشها نيز كمكم شناخته شد. همچنين رابطه نمايندگي و مباشرت مديران با مالكان به طور مشخصتري، شكل گرفت(حساس یگانه، 54،1388).
در اوايل اين دوره، هدف حسابرسي، كماكان معطوف به موضوع تقلب بود. موضوع مورد حسابرسي، ثبتهاي حسابداري و گزارشهاي مالي حاصل از آنها بود. دليل اصلي رسيدگي به صحت ثبتهاي حسابداري، تعيين وجود تقلب و يا اشتباه در گزارشهاي مالي بود. در واقع اين حسابرسيها توسط مورخين حسابرسي با عنوان حسابرسي دفترداري و به طور اخص، با عنوان عمل رديابي سند حسابداري به ثبت حسابداري ناميده شده است. اين نوع حسابرسي، مستلزم اين بود كه حسابرسان از تخصص حسابداري مناسبي جهت فائق آمدن بر پيچيدگيهاي فني دفترداري برخوردار باشند و اكثر حسابرسان در آن دوران، خودشان دفتردار بودند.
به هرحال، با گذشت زمان و رسيدن به سالهاي اخير، توجه و تمركز حسابرسان به طور فزايندهاي بر روشها و رويههاي تهيه صورتهاي مالي معطوف گرديده است. بهويژه، هدف حسابرسان در دهه اخير، گواهي تطابق صورتهاي مالي، بر اصول پذيرفته شده يا استانداردهاي حسابداري و قوانين موضوعه، بوده است.
اين تغيير در اهداف حسابرسي با پيدايش يك حرفه خودگردان كه اعضاي آن براي ايفاي مسئوليتهاي خود، آموزش كافي ديده بودند، مصادف بود. به خصوص، تخصصگرايي در حرفه حسابرسي، موجب حركت تدريجي متخصصان حسابداري از حسابرسي حسابهاي مؤسسات ورشكسته به سمت گواهي صورتهاي مالي مؤسسات در حال فعاليت مثل شركتهاي راهآهن و بيمه شد.
بدين ترتيب، حسابرس معاصر به عنوان يك متخصص شايسته و با مهارت و دانش كافي حسابداري، براي انجام وظيفه حسابرسي، روي كار آمد. چنين كاري، از بررسي و گزارش در مورد صحت پيامهاي اطلاعات حسابداري و اثرات اقتصادي عمليات مديريت، گواهي و گزارش در مورد صحت محاسبات انجام شده و بازنمودهاي حسابداري و تطابق اين بازنمودها با قوانين و مقررات و استانداردهاي مقرر شده، تكامل پيدا كرد. به عبارت ديگر، حسابرسي امروزي، بيشتر به گواهي اطلاعات حسابداري گزارش شده و تطبيق آن با اصول يا استانداردهاي حسابداري توجه دارد تا محتواي اقتصادي آن. (حساس یگانه،56،1388)
بنابراين، حسابرسي در درجه اول به تطابق نتايج گزارش واقعيت اقتصادي زيربناي ارقام و اطلاعات حسابداري، توجهي ندارد، بلكه بيشتر به كاربرد صحيح و مناسب قوانين، مقررات و اصول و استانداردهاي حسابداري، در تهيه و گزارش اطلاعات حسابداري علاقمند است .
برتري تاريخي كشف و جلوگيري از تقلب و اشتباه به عنوان هدف اوليه حسابرسي، در زمان حاضر به حدي تقليل يافته كه حرفه حسابرسي، نقش و مسئوليت خود را در مورد تقلب و اشتباه، به حد اطمينان معقول از كيفيت گزارشهاي مالي محدود ميكند.
بنابراين، استنباط از وظيفه كنوني حسابرسان در عمل، اين است كه هدف آنها گزارش درباره كيفيت اطلاعات مندرج در صورتهاي مالي طبق اصول يا استانداردهاي حسابداري است و حسابرسي بايد به نحوي برنامهريزي و اجرا شود كه تقلب و اشتباه با اهميتي كه بر كيفيت اطلاعات مندرج در صورتهاي مالي اثر ميگذارد، كشف و گزارش گردد.
توصيف مذكور از عملكرد حسابرسي، در جايگاه تاريخي آن، نيز نياز دارد كه در ساختار تغيير گزارشهاي مالي، بررسي شود. بهويژه توصيهها و استانداردهاي تدوينكنندگان استانداردهاي حسابداري معاصر، در مورد گزارش كيفيت اطلاعات مندرج در صورتهاي مالي، به شكل ارائه منصفانه، مفاهيم مهمي را دربردارند كه بر اساس آن، توجه حسابرس بايد فقط معطوف به تطابق محاسبات حسابداري نباشد، بلكه او بايد گواهي نمايد كه دادههاي حسابداري گزارش شده ويژگيهاي ذيل را دارند:
پديدههاي اقتصادي را توصيف ميكنند كه ميتوانند در تصميمگيري استفادهكنندگان از اين پديدهها، تاثير بگذارند. اين دادهها بازنمودهاي چنين پديدههايي هستند. چنين توجيهي، حسابرسي را معطوف به وظيفه قبلي حسابرسي در مورد قضاوت جنبههاي قابل مشاهده دنياي واقعي ميكند، يعني پديدههاي اقتصادي قابل تاييد در دنياي واقعي كه مربوط به تصميمگيري ميباشند.(حساس یگانه،57،58،1388)
2-2-3- حسابرسي در ايران
حسابرسي به مفهوم نظارت و بازرسي، در ايران و اسلام به زماني باز ميگردد كه منبعي(اعم از مالي يا غيرمالي) در جايي وجود داشته است. هرگاه انتقال ثروت مطرح شده، نوعي نظارت و بازرسي نيز با خود به همراه داشته است. خصوصاً نظارت حكومت بر اعضاء و كاركنان خود و تفتيش اعمال و رفتار واليان و مامورين دولتي از ديرباز وجود داشته و شايد بتوان گفت سابقه آن نزديك و همراه سابقه تشكيل جوامع
