
ز حیث روش پیمایشی است و با توجه به کاربرد آن در استقرار ERP از حیث هدف کاربردی است.
1-9 قلمرو تحقیق
الف) قلمرو مکانی: مطالعه موردی شرکت هواپیمایی هما
ب) قلمرو زمانی: استفاده از اطلاعات سال 1390 تا کنون همچنین برآورد می شود تحقیق حاضر تا تیر ماه سال 1393 ادامه یابد .
ج) قلمرو موضوعی : بررسی عوامل کلیدی موفقیت در پیاده سازی سیستم های یکپارچه مدیریت با رویکرد BSC
1-10 متغیرهای تحقیق
متغیر15 کمیتی است که در دامنه معین می تواند از یک فرد به فرد دیگر یا از یک مشاهده به مشاهده دیگر ، مقدارهای مختلفی را به خود بگیرد ،بنابراین چیزی است که تغییر می پذیرد و پژوهشگر آن ها را بنا به هدف تحقیق خود کنترل ، دستکاری یا مشاهده می کند. در برخی مواقع ، متغیر ، نمادی است که اعداد یا ارزش های به آن منتصب میشود. (خاکی،1391، 57) بنابراین دریک تحقیق برای پاسخ دادن به سوالات تحقیق و یا آزمون فرضیه ها, تشخیص متغیرها امری ضروری تلقی می شود.
الف) متغیر مستقل 16 : متغیر مستقل یک ویژگی است که توسط پژوهشگر در مقدار آن دخالت یا دستکاری می شود تا تاثیرش بر روی متغیر وابسته مشاهده شود. ایجاد تغییر در یک متغیر مستقل باعث تغییر در متغیر وابسته می شود. (خاکی ،1391، 57)
ب)متغیر وابسته 17 : متغیر وابسته، متغیری است که هدف پژوهشگر تشریح یا پیش بینی تغییر پذیری آن است. که در قالب یک مساله تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد. با تجزیه و تحلیل متغیر وابسته و شناسایی عوامل موثر بر آن ، می توان پاسخ ها یا راه حل هایی را برای مساله شناخت (بست ، 1371، 84) ، متغیر وابسته ، متغیری که تغییرات آن تحت تاثیر متغیر مستقل قرار می گیرد (سرمد و دیگران 1385).
18ERP به عنوان متغیر مستقل و بررسی عوامل کلیدی موفقیت CSF 19 آن به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است.
1-11 ابزار گرد آوری اطلاعات
جمع آوري داده ها درمورد موضوع پژوهش يکي از اصلي ترين مراحل يک پژوهش است. جمع آوري اطلاعات به صورت مناسب مي تواند پژوهشگر را در اجراي صحيح تحقيق و نتيجه گيري دقيق و مبتني بر واقعيت کمک کند. اطلاعات را مي توان به روشهاي گوناگون در مکانهاي مختلف و انواع منابع گردآوري کرد.
در تحقیق حاضر از روش های ذیل جهت جمع آوری داده ها استفاده می شود.
جهت شناسایی شاخص های کلیدی 4 گانه BSC از مصاحبه و پرسشنامه با خبرگان در شرکت هواپیمایی هما استفاده خواهد شد.
جهت شناسایی الویت شاخص های 4 گانه BSC از پرشنامه با مقیاس 9 فاصله ای و تکنیک بردار ویژه استفاده خواهد شد.
1-12 محدودیت ها و مشکلات تحقیق
مهم ترین محدودیت این تحقیق را می توان شناخت اندک و بعضاً نادرست افراد سازمان از عملکرد ERP در سازمان دانست. به علاوه علی رغم آنکه از نظر تئوریک امکان تفکیک برخی از فاکتورهای عملکردی به چندین زیر فاکتور عملکردی دیگر و وارد نمودن آن ها در فاز الویت بندی فاکتورهایی وجود داشت ( فرضاً برای فاکتورهای عملکردی ERP را می توان از منظر تئوریک به غیر از شاخص های ذکر شده به شاخص های دیگری چون گردش موجودی ها ، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری ، گردش حساب های دریافتنی و ….. تفکیک نمود.) اما از آنجا که تعداد مقایسات زوجی در روش ANP که همانند روش تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی برای N عامل مورد قیاس از فرمول N(N-1))/2) تبعیت می کند، با افزایش تعداد فاکتورها ، تعداد مقایسات زوجی به نحوه فزاینده ای افزایش خواهد یافت و این به منزله افزایش قابل ملاحظه سوالات پرسشنامه است که خبرگان از پاسخ دادن به آن در قالب یک پژوهش دانشجویی امتناع خواهند ورزید.
فصل دوم ادبيات و پيشينه تحقيق
2-1 پيشينهاي از برنامهريزي منابع سازماني ERP
هدف از اين گفتار بيان تاريخچهاي درباره برنامهريزي منابع سازماني (ERP) است. در اينجا سعي ميشود تامينكنندگان اصلي ERP و نيز تاثيرات كلي توسعه سختافزار و نرمافزارهاي كامپيوتري بر اين صنعت و نيز ادغام صنايع كه اخيراً رخ داده است مورد بررسي اجمالي قرار گيرد. منابع لازم در اين موضوع نيز از مصاحبههايي كه با آقايان اي دي، مك وبيني بنيانگذار شركت Edward’s. Dj ريك آلن نايب رئيس پيشين بخش مديريت مالي و ريك سؤ مشاور پيشين شركت Edward’s D.j بدست آمده است. همچنين از اطلاعات آقاي بيل رابينسون كه سمت مشاور صنعتي را در اواسط دهه 80 در IBMداشته، در تدوين اين بخش استفاده شده است. حركت از MRP كه در اواخر 1970 و اوايل 1980 صورت گرفته در اثر نياز به يكپارچهسازي توابع مختلف منابع سازماني بوده است. نكته قابل توجه در اينباره اين است كه بسيار پيش از آنكه سازمانها به سوي ساختار تخت در اوايل دهه 1990 پيش بروند و نياز به يكپارچهسازي دادهها را به عنوان يكي از بناهاي اصلي كسب و كار تشخيص داده بودند. در ادامه تاريخچهاي از ERP و رابطه آن با يكي ديگر از سيستمهاي قبلي آن يعني MRP II بيان ميگردد.
براي جامع بودن مطلب، تاريخچه سيستمهاي اطلاعاتي را از دهه 1960 بررسي كرده سپس با سرعت از اين دوره گذشته و پيشينه اين سيستمها را در دورههايي كه توسعههاي مهمي در آن رخ داده بسط داده تا به دوره فعلي برسيم.
2-1-1 دهه 1960 كامپيوترهاي اوليه برنامهريزي احتياجات مواد MRP
در دهه 1960 عمده فشار رقابتي مربوط به هزينه بود. به تبع آن استراتژي ساخت و توليد، متمركز بر محصول و حجم بالاي توليد، براي حداقل كردن هزينهها با توجه به فرض شرايط اقتصادي پايدار بود. در اوايل اين دهه تمركز نرمافزاري بيشتر بر روي سيستمهاي كنترل موجودي بود. در اين مدت همچنان بيشتر از مفاهيم سنتي كنترل موجودي براي توسعه نرمافزارهاي مرتبط استفاده ميشد. معرفي سيستم كامپيوتري نقطه سفارش مجدد ROPكه شامل اندازه اقتصادي سفارش و نقطه اقتصادي سفارش بود، نيازهاي اساسي توليد برنامهريزي و كنترل MPC اين سازمانها را برآورده ميكرد.
در اين راستا اولين تلاشي كه سازمانها براي دستيابي به سيستم يكپارچه اطلاعاتي انجام دادند در قالب يك گروه از نرمافزارها به نام پردازندههاي صورت مواد BOMPS به منظور استفاده بهينه از مواد، تجهيزات و نيروي انساني مورد استفاده قرار ميگرفت. روش كامل در اين برنامهها بدين صورت بود كه مقدار مورد نياز محصول به همراه اجزاء و قطعات مورد نياز براي توليد آن محصول به سيستم وارد ميشد و سيستم ميتوانست بر اساس آن، همه مواد مورد نياز براي توليد آن مقدار محصول را محاسبه و ارائه كند. بر اساس اين نتايج، پرسنل تداركات قادر بودند براي خريد و تدارك موارد مورد نياز، برنامهريزي لازم را به عمل آورند. ولي مشكل عمدهاي كه اين نرمافزارها داشت آن بود كه مقادير مواد و قطعات موجود در خط توليد و يا مقادير موجودي مانده در انبار كه از توليديهاي قبلي باقي مانده بود را در نظر نميگرفت. بنابراين ميزان موجودي انبار به مقدار قابل توجهي افزايش مييافت. از سوي ديگر زمان تاخير در سفارش مواد و تهيه آن نيز در محاسبات مدنظر قرار نميگرفت. بنابراين سعي در توليد نرمافزارهايي براي كنترل موجودي انبار گسترش يافت و توجه مديران به سمت سيستمهاي برنامهريزي مواد مورد نياز MRP سوق يافت MRP سيستم ابتدايي و نيز ستون فقرات MRP II در اواخر 1960 و به واسطه همكاري بين شركت Case, j كه توليدكننده تراكتور بود و نيز شركت IBM متولد شد. در آن زمان نرمافزار كاربردي MRP يك روش براي برنامهريزي و زمان بندي مواد براي ساخت و توليد محصولات پيچيده بود. سيستمهاي اوليه كامپيوتري شده در MPC، براي مثال PICS شركت IBM، سيستم توليد و كنترل موجودي بود كه براي ذخيره كردن دادهها، از نوار مغناطيسي استفاده ميكرد. فايلهاي اصلي Master File اقلام موجودي روي نوار ذخيره ميشد نوارهاي مربوطه به تراكنش در طي هفته تكميل ميشدند و با استفاده از اين نوارها، نوارهاي اصلي Master tape بهروزآوري شده به علاوه ليستي از سفارشات بر پايه محاسبات انجام گرفته براي مقادير سفارش، موجودي اطمينان و موجودي در دست حاصل ميشدند.
MRPكه شكل پيشرفته BOPMS بود، با در دست داشتن اطلاعات لازم در مورد ميزان تقاضا براي محصولات و همچنين ساختار محصولات مورد نياز ميتوان به راحتي مقدار مورد تقاضا براي هر محصول و اجزاي آن را محاسبه كرد و اين كار باعث كاهش خطاي موجود در زمان پيشبيني ميكرد. در اين روش مشكلات موجود در نرمافزارهاي پردازشگر صورت مواد نيز حل شده بود. به عبارت ديگر اين سيستم، ميزان موجودي گردش و زمان تهيه مواد را نيز در نظر ميگرفت و بر اين اساس برنامهريزي شدهاي براي خريد و توليد مواد ارائه ميداد. سيستمهاي MRP اوليه كه با MRP I شناخته ميشدند اطلاعات بازاريابي موجود در برنامه كلان توليد MPSرا با اطلاعات مربوط به سطوح جاري موجوديها و سفارشات توليد، خريد، اطلاعات تكنولوژيك در مورد ساختار محصول و فرايندهاي توليد آن محصول تركيب ميكند. نتايج به دست آمده به اين صورت خواهد بود كه از هر قطعه، مواد اوليه، محصول و… چه ميزان خريداري، توليد و يا مونتاژ ميشود و چه موقع سفارش خريد يا توليد صادر ميشود؟
برنامه كلان توليدMPS، اطلاعات مربوط به سفارشات مشتريان شركت و پيشبينيهاي تقاضاي انجام شده را در هر دوره تركيب ميكند اين اطلاعات با حجم موجوديهاي جاري مقايسه ميشود و زمان دريافت اقلام مورد نياز نيز با توجه به زمان تاخير دريافت اقلام از عرضهكنندگان يا در سطح كارخانه (از ساير دپارتمانها) منظور ميگردد.
مهمترين مشكل اين نرمافزار و نرمافزارهاي مشابه، در اين دوره اجراي آن بر روي مين فريمهاي گران قيمت مستقر در مراكز دانشگاهي و يا نظامي و… بود و همين امر فاصله زماني بين دو برنامهريزي را افزايش ميداد. نكته جالب در محاسبات مربوط به اندازه بهينه سفارش با استفاده از هزينههاي سفارشدهي و نگهداري و نيز نرخ تقاضا اين بود كه كامپيوترهاي اوليه و نيز ابتدايي نسل دوم قادر به گرفتن ريشه نبودند، بنابراين قسمت نهايي محاسبات مقدار بهينه سفارش با دست انجام ميشد. به واسطه مشكلات مربوط به ابزارهاي ذخيرهسازي و حافظههاي كامپيوتري بود كه MRP چندان امكانپذيري فني نداشت و در اصل در دسترس قرار گرفتن حافظههاي با دسترسي تصادفي بود كه بازي را به نفع MRP برگرداند و امكانپذيري آن را تضمين كرد.
2-1-2دهه 1970 توسعههاي MRP، سختافزار و نرمافزار كامپيوتري
سيستمهاي MRP بزرگ، با كارايي كم و گران قيمت بودند. اين سيستمها كاركنان زيادي براي پشتيباني كامپيوترهاي مين فرم نياز داشتند. ذخيرهسازي مهمترين تكنولوژي توانمندساز براي توسعه بسيار از سيستمهاي يكپارچه اطلاعات كسب و كار بود. در اين زمان كلمه «Data Base» هنوز وارد دايره لغات نشده بود.
در اواخر دهه 1970 مهمترين فشار رقابتي جهتگيري به سوي بازاريابي بود كه نتيجه آن استراتژيهاي مبتني بر هدف گرفتن بازار، با تاكيد بر يكپارچهسازي بيشتر توليد و برنامهريزي بود. MRP اين احتياجات را به خوبي برآورده ميكرد، زيرا يكپارچهسازي را بين پيشبيني، جدول كل برنامهريزي توليد MPS و تامين احتياجات را فراهم نموده به علاوه كنترل توليد كارگاهي را امكانپذير ميكرد MRP با سرعت نسبتاً خوبي به يك جزء پايهاي و خصوصي در برنامهريزي مواد، و مديريت توليد و كنترل آن تبديل شد.
اواسط دهه 1970 شاهد ظهور كمپانيهاي اصلي نرمافزاري كه تبديل به تامينكنندگان كليدي ERP شدند بوديم در سال 1972 پنج مهندس در منهيم آلمان SAP را راهاندازي كردند. هدف شركت، توليد و بازاريابي براي نرمافزارهاي استاندارد يكپارچهسازي راهحلهاي كسب و كار بود.
شركت Lawson Soft ware در سال 1975 تاسيس شد كه در آن ريچارد لاوسون و شريك تجاري آنها جان سرولو نياز به تهيه پكيچهاي از قبل آماده راهحلهاي كسب و كار سازمان را كه ميتوانند جايگزين مناسبي براي نرمافزارهاي كسب و كار تغيير يافته باشند را احساس كردند.
Edward’s. D.Jبه وسيله، جك تامسون، ران گريگوري و اي دي مك ويلني تاسيس شد. شركت oracle هم به وسيله لاري ايسون و
