
6066Z0/6066 شرکت درمانده خواهد بود.
2-2-1-5-12. مدلهای پیشبینی هوش مصنوعی
در سالهای اخیر استفاده از روشهای هوش مصنوعی و ابتکاری در تحقیقاتی در زمینه پیشبینی درماندگی مالی عمومیت یافتهاند. با توجه به این که روشهای هوش مصنوعی در کاهش متغیرهای غیر واقعی و طبقهبندی صحیح کارایی بیشتری دارند، روشهای دقیقتری برای پیشبینی درماندگی مالی به کار میروند. تفاوت میان این روش و روشهای سنتی و آماری این است که فرضیه آنها، رویههای مختلفی را برای تولید ساختار دانش به کار میبرند. روشهای آماری سنتی فرض محدود کنندهای مثل خطی بودن، نرمال بودن متغیرها و استقلال آنها دارند در حالی که روشهای هوش مصنوعی به این فرضیات محدود کننده نیازی ندارند. روشهای آماری روی حداقل کردن احتمال خطا در طبقهبندی نادرست پایهگذاری شدهاند، اما روشهای هوش مصنوعی یک تکنولوژی برای استخراج دانش از نمونههای آموزشی ارائه میکنند (شین و لی28، 2002).
انواع روشهای هوش مصنوعی عبارتند از: شبکههای عصبی مصنوعی، درخت تصمیم، الگوریتم ژنتیک، تئوری مجموعه فازی، تحلیل پوششی دادهها، استدلال مبتنی بر مورد، مجموعههای ناهموار و ماشین بردار پشتیبان است که تحقیقاتی بوسیله این روشها انجام شده است.
2-2-2. سود
در ابتدای پیدایش انسان، منفعت گرایی در ذات او بوده است. با پیدایش علم اقتصاد و در کنار آن حسابداری، مفهوم منفعت گرایی جای خود را پیدا کرده است بطوریکه حسابداری دوطرفه با نظریه مالکیت شروع شد.
بعدها تئوری تفکیک شخصیت مطرح گردید. در این تئوری، شخصیت واحد تجاری جدای از شخصیت صاحبان آن بوده و هدف موسسه، ایجاد سود حسابداری برای سهامداران و بستانکاران بوده است و بدنبال آن تئوریهای موسسه، حقوق باقیمانده و وجوه مطرح شدند که هر کدام تقسیم جدیدتری از اطلاعات حسابداری، بخصوص سود را ارائه میدهند.
در تئوری وجوه، سود حسابداری معنی و مفهومی ندارد. در تئوری موسسه، واحد تجاری یک بنگاه اجتماعی به حساب میآید که برای عموم منافع ایجاد میکند و منافع آن سود حسابداری نیست بلکه ارزش افزوده است. امروزه اقتصاددانان میگویند سود تنها انگیزه تأسیس موسسات نیست بلکه معتقدند که موسسات با اهداف رفاهی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هم ممکن است ایجاد شوند. البته در کنار نظریه اقتصاددانان این نظریه وجود دارد که اکثر واحدهای تجاری برای سودآوری تأسیس میشوند.
2-2-2-1. اهداف گزارشگری سود
شرکتها بایستی در پایان هر دوره فعالیت، صورتهای مالی اساسی تهیه نمایند. یکی از این صورتهای مالی، صورت سود و زیان است که آخرین رقم آن سود واحد تجاری میباشد. با توجه به اهمیت و کاربردهای مختلف سود، اهداف گزارشگری سود شامل موارد ذیل میباشد (رهنماي رودپشتی و صالحی، 1390):
سود بعنوان مبنایی برای محاسبه مالیات و توزیع مجدد ثروت بین افراد میباشد.
سود بعنوان راهنمایی مورد تصور است که بر اساس آن سیاستهای مربوط به سود تقسیمی و نگهداری سود تدوین میشود.
سود بعنوان راهنمایی برای سرمایهگذاری و تصمیمگیری مورد توجه قرار میگیرد. معمولا چنین فرض میشود که سرمایهگذاران میکوشند بازده مبلغی را که سرمایهگذاری میکنند، به حداکثر برسانند البته با توجه به درجه قابل قبولی از ریسک.
سود بعنوان یک ابزار یا وسیله پیشبینی کننده به حساب میآید که افراد را در امر پیشبینی سودها و رویدادهای اقتصادی آینده یاری میدهد. سود شامل نتیجههای «عملیاتی یا سود عادی» و نتیجههای «غیرعملیاتی یا سود و زیان غیرعملیاتی ناشی از رویدادهای غیر مترقبه» میباشد که مجموع آنها برابر است با سود خالص. فرض بر این است که سود عادی امری جاری و مستمر است ولی سود و زیان غیرعملیاتی ناشی از رویدادهای غیرمترقبه چنین نیست. نتیجه تحقیقها نشان میدهد که برای پیشبینی سود آینده، سود عادی یا جریان نسبت به سود خالص برتری دارد.
سود بعنوان معیاری از کارایی مورد توجه قرار میگیرد. سود معیاری است از مباشرت مدیریت بر منابع شرکت و کارایی در به انجام رساندن امور شرکت. بطوریکه هیات استانداردهای حسابداری مالی این موضوع را بدین صورت ارائه کرده است: «یکی از هدفهای صورتهای مالی این است که در مورد قضاوت درباره توانایی مدیریت، از نظر استفاده بهینه یا اثربخشی از منابع شرکت و جهت دادن به عملکرد در راستای دستیابی به هدف اولیه شرکت، که با گذشت زمان بالاترین مقدار نقد به مالکان باز گرداند، اطلاعاتی مفید ارائه نماید».
گزارشگری سود میتواند به عنوان ابزاری باشد تا مدیریت بر اساس آن در مورد آینده برنامهریزی نماید.
2-2-2-2. مفهوم اقتصادی سود
مفهوم اقتصادی سود همواره مورد توجه اقتصاددانان بوده است. اسمیت29 نخستین اقتصاددانی بود که سود را به عنوان افزایش ثروت تعریف نمود. بیشتر کلاسیکها بویژه مارشال30 به پیروی از اسمیت به مفهوم سود توجه کردند و آن را به مفهوم یا تصوری که از شیوه عملیات تجاری یا کسب کار داشتند، مربوط نمودند. برای مثال، آنها سرمایه ثابت و سرمایه در گردش را از یکدیگر تفکیک نمودند. سرمایه فیزیکی و سود را از یکدیگر تفکیک و بر تحقق سود تاکید نمودند و آن را دلیلی برای شناسایی سود دانستند (بلکویی31،1993).
در آغاز سده بیستم ایدههایی در مورد سود ارائه شد. فیشر32، لیندال33 و هیکس درباره ماهیت مفهوم اقتصادی سود یک دیدگاه جدید ارائه کردند. فیشر سود اقتصادی را بدین گونه تعریف کرد: یک سلسله از رویدادها که به حالتهای مختلف مربوط میشوند: لذت بردن از سود روانی، سود واقعی و سود پولی. سود روانی عبارت است از مصرف واقعی شخص از کالاها و خدماتی که موجب لذت روانی و تامین خواستهها میشوند. سود روانی یک مفهوم روانشناختی است که نمیتوان آن را به صورت مستقیم اندازهگیری کرد ولی از طریق سود واقعی میتوان به آن نزدیک شد و آن را به صورت تقریبی بیان کرد. سود واقعی عبارتست از بیان رویدادهایی که موجب بروز یا افزایش لذتهای روانی میشود. سود واقعی را میتوان به بهترین شکل ممکن از طریق هزینه زندگی اندازهگیری کرد. به بیان دیگر، با پرداخت پول برای خرید کالا یا خدمات، قبل یا بعد از مصرف، میتوان رضایت حاصل شده از طریق لذت روانی ناشی از سود را محاسبه کرد. از اینرو، سود روانی، سود واقعی و بهای زندگی سه مرحله متفاوت از سود هستند. سرانجام سود پولی نمایانگر همه پولهایی است که به قصد مصرف در جهت تامین بهای زندگی دریافت میشوند. به هر حال، سود روانی اساسیترین پایه سطح سود را تشکیل میدهد و سود پولی مرحلهای از سود است که اغلب آن را سود مینامند، فیشر همچنین تصور کرد که برای حسابداران سود واقعی(نسبت به بقیه) جنبه عملی و کاربرد بیشتری دارد (همان).
لیندال مفهوم سود را در قالب «سود تضمین شده (بهره)» بیان کرد و مقصود، افزایش مستمر کالاهای سرمایهای در طول زمان میباشد. این دیدگاه باعث شده که مفهوم پذیرفته شده سود اقتصادی در قالب مصرف به اضافه پس اندازی که انتظار میرود در طی یک دوره زمانی مشخص به وجود آید، مطرح شود. پس انداز برابر است با تغییر در سرمایه اقتصادی. این مفهوم را میتوان بصورت رابطه زیر بیان نمود (همان):
Y_e=C+(K_t- K_(t-1)) (15-2)
Y_e: سود اقتصادی؛
C: مصرف؛
K_t: سرمایه در دوره t؛
K_(t-1): سرمایه در دوره t-1.
هیکس با استفاده از مفاهیم ارائه شده بوسیله فیشر و لیندال، تئوری عمومی «سود اقتصادی» را ارائه نمود که میتوان آن را بدین صورت تشریح کرد که سود عبارتست از حداکثر مبلغی که میتوان طی یک دوره زمانی مشخص به مصرف رسانید بطوریکه ثروت او در پایان دوره همان ثروت اول دوره باشد (همان).
2-2-2-3. نارسایی محتوای اطلاعاتی سود
حسابداری تعهدی متضمن قضاوتهای شخصی متعدد است. در تعیین سود، مشکلات مفهومی و اجرایی متعددی در ارتباط با اقلام قابل انتقال به دورههای آتی، تسهیم و تخصیصها و ارزیابیها وجود دارد، در حالیکه در محاسبه گردش وجه نقد اثر این گونه داوریها به حداقل میرسد. به دلیل وجود رویههای گوناگون حسابداری، سود به منظور مقایسه بنگاهها با یکدیگر زیر سؤال قرار میگیرد. منتقدان این اتهام را بر سیستم حسابداری وارد میآورند که بجای محتوای اقتصادی رویدادها، محتوای حسابداری آنها را ثبت مینماید. برخی از رویدادهای اقتصادی اصلأ در سیستم حسابداری شناسایی نمیشوند. در حالیکه رویدادهای دیگری که در اهمیت اقتصادی آنها جای تردید وجود دارد با تمام جزئیات مربوط ثبت میشوند. لذا سود اتکای بیشتری بر ساختارهای حسابداری دارد تا بر واقعیات اقتصادی.
«لی34» معتقد است که سود یک مفهوم انتزاعی است در حالیکه وجه نقد یک منبع عینی میباشد. وی معتقد است، ادامه حیات بنگاه یکی از اولین ملاحظات بوده و وجه نقد یکی از مهمترین عوامل بقای هر بنگاه را تشکیل میدهد. فقط بنگاههایی میتوانند به بقای خود ادامه دهند که در عین سودآور بودن، بتوانند نیازهای خود را تامین نمایند. درک وضعیت قدرت پرداخت بنگاه یکی از ضروریات میباشد و سود این اطلاعات را به وضوح تامین نمینماید در حالیکه صورت گردش وجوه نقد چنین اطلاعاتی را فراهم میآورد (لی، 1972).
2-2-2-4. نقاط قوت سود حسابداری
پرفسور ایجری35، کوهلر36، لیتلتان37 و ماتز38 در زمره مهمترین و پرشورترین مدافعان سود حسابداری قرار میگیرند. در این بخش درباره 4 دیدگاه یا عقیده اصلی آنها بحث میشود (اسماعیلی، 1385).
نخستین دیدگاه در تأیید سود حسابداری این است که سود مزبور توانسته است در طول زمان همواره سربلند بماند. اغلب استفادهکنندگان دادههای حسابداری بر این باورند که سود حسابداری سودمند است و در برگیرنده یک عامل تعیین کننده از شیوههای عملی، روشهای اجرایی و الگوهای تصمیمگیری میباشد. کوهلر در تأیید چنین دیدگاهی میگوید: «موجودیت کنونی حسابداری نه به سبب علاقه یا خواست حسابداران بلکه به سبب اعمال نفوذ تجار، کسبه یا سوداگران است. اگر کسانی که درباره سرمایهگذاریها تصمیم میگیرند به گزارشهای مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی، دسترسی نداشتند، از مدتها پیش تغییرهایی در حسابداری به وجود آمده بود.» دوم، از آنجایی که سود حسابداری مبتنی بر رویدادهای واقعی و حقیقی است، این سود بصورت عینی محاسبه و گزارش میشود. از اینرو اصولا قابل اتکا میباشد. اعتقاد طرفداران استفاده از سود حسابداری مبنی بر اینکه حسابداری باید واقعیت را (و نه ارزشها را) گزارش نماید. سوم، سود حسابداری از طریق تکیه بر اصل تحقیق درآمد به شاخص محافظه کاری پایبند باقی میماند. به بیان دیگر در محاسبه و گزارش سود از طریق نادیده انگاشتن تغییر در ارزشها، محافظه کاری به صورتی معقول متجلی میشود. چهارم، چنین پنداشته میشود که سود حسابداری برای اعمال کنترل به ویژه در گزارشگری در مورد مباشرت سودمند میباشد.
2-2-2-5. نقاط ضعف سود حسابداری
در ادبیات حسابداری، نه تنها به صورتی بسیار قوی از سود حسابداری دفاع شده است بلکه از نظر نقاط ضعف متعدد، به شدت مورد انتقاد نیز قرار گرفته است. اصولا در دیدگاههای مخالف برای استفاده از سود حسابداری موضوع «مربوط بودن» این عدد در تصمیمگیریها مورد سوال قرار گرفته است. در این بخش درباره برخی از دیدگاههای مخالف بحث میشود (هندریکسون39، 1965).
یک دیدگاه این است که به سبب کاربرد اصل بهای تمام شده تاریخی و تحقق درآمد، سود حسابداری نمیتواند افزایش ارزش تحقق نیافته داراییهایی را که در یک دوره زمانی مشخص نگهداری شده اند، شناسایی نماید. این ویژگی باعث میشود که نتوان اطلاعاتی سودمند را افشاء نمود. دوم، چنین پنداشته میشود که با توجه به روشهای مختلف پذیرفته شده برای محاسبه بهای تمام شده (برای مثال، روشهای مختلف تعیین ارزش، بهای تمام شده موجودیها و…)، تکیه بر سود حسابداری مبتنی بر اصل بهای تمام شده تاریخی کار مقایسه اقلام را بسیار مشکل میسازد. سوم، تکیه بر سود حسابداری
