
عملياتي، اطلاعات مربوطي را براي پيشبيني بازده سهام ارائه میدهد. مقايسه نوسانات جريان وجوه نقد عملياتي با سود حسابداري در كوتاه مدت ميتواند، به سرمايهگذار اطلاعاتي راجع به كيفيت سود ارائه دهد. از سوي ديگر مقايسه نوسانات سود و جريان وجوه نقد عملياتي در بلند مدت، اطلاعات مناسبي در مورد ميزان تحقق اقلام تعهدي، جريان مداوم سود و جريانهاي نقدي عملياتي در اختيار سرمايهگذار قرار دهد (ولي پور، 1389).
نوسانات فروش: یکی از عوامل مهم و تاثیر گذار بر سود شرکت، فروش میباشد. هر اندازه مبلغ فروش بیشتر باشد نشان از سهم بیشتر شرکت در بازار صنعت میباشد. نوسانات فروش، اطلاعات مربوطي را براي پيشبيني سود ارائه میدهد (ولي پور، 1389).
اندازه شرکت: به طور کلی منظور از اندازه شرکت عبارت است از حجم و میزان فعالیت یک شرکت. بنابراین نکته مهم در سنجش اندازه شرکت این است که چه عاملی به عنوان ملاک و معیار، مورد استفاده قرار گیرد، تا از آن طریق به شکل صحیح و دقیق شرکتها را از نظر اندازه و حجم از یکدیگر تفکیک نماید. لذا مسئله مهم در تشریح اندازه شرکت، مقیاس و ملاک سنجش اندازه شرکت میباشد. محققان در پژوهشهای خود شاخصهای مختلفی را برای سنجش اندازه شرکت یه کار برده اند. از جمله این شاخصها میتوان به جمع داراییها، فروش و… نام برد (احمد پور و سلیمی، 1386).
1-12. خلاصه فصل
در این فصل ضمن بیان مقدمهای درباره اهمیت کیفیت سود در شرکت و بیان این مطلب که چگونه وضعیت مالی بر کیفیت سود شرکتها اثر میگذارد، مطرح و توضیح داده شده است. در ادامه، موضوع تحقیق، دلایل اهمیت و اهداف اساسی تحقیق، فرضیههای تحقیق، متغیرهای تحقیق، روش تحقیق، استفاده کنندگان و تعاریف برخی واژههای کلیدی در تحقیق تشریح و ارائه گردید و در پایان چارچوب فصول آتی بیان میگردد.
1-13. چارچوب فصول آتی
گزارش تحقیق موجود در پنج فصل مستقل ارائه خواهد گردید. به منظور انعکاس چارچوب حاضر، در این بخش، مختصری از مطالب عنوان شده در هر یک از فصلهای آینده، به شرح زیر بیان میشود:
همانگونه که اشاره شد، در فصل اول این گزارش به کلیات تحقیق پرداخته شد.
در فصل دوم، مبانی نظری وضعیت مالی و کیفیت سود مورد بررسی قرار میگیرد. سپس، پیشینه تحقیقهای قبل ارائه میشود.
در فصل سوم، روش تحقیق و آزمون فرضیهها عنوان شده است. در ابتدا روش تحقیق، قلمرو تحقیق، جامعه و نمونه آماری و فرضیهها تشریح شده و سپس متغیرهای تحقیق و مدل تعریف شده است. در ادامه، نحوه انتخاب نمونه آماری و آزمونهای آماری مورد بحث قرار میگیرد.
در فصل چهارم، تجزیه و تحلیل و آزمونها و فرضیههای تحقیق به همراه نتایج آن بیان شده است. با توجه به خروجیهای بدست آمده از نرم افزارها و همچنین، معناداری ضرایب و مقایسه آنها با یکدیگر اقدام به تائید یا رد فرضیههای تحقیق شده و سپس در کنار این موضوع، سایر نتایج جانبی به دست آمده نیز شروع میشود.
در فصل پنجم، با مرور یکی از نتایج به دست آمده، به تبیین روابط بین متغیرها پرداخته شده است و در ادامه نتایج حاصل از فرضیه، پیشنهادهای تحقیق و همچنین، محدودیتهای تحقیق ارائه شده است.
فصل دوم
ادبیات نظری و پیشینه تحقیق
2-1. مقدمه
هرچه پیشبینیها به واقعیت نزدیکتر باشد، تصمیمات اتخاذ شده صحیحتر خواهد بود. یکی از راههای کمک به استفادهکنندگان از صورتهای مالی، ارائه ارزیابیهای مناسب دربارهی وضعیت مالی شرکتهاست. سرمايهگذاران بعنوان اصليترين تامين كنندگان منابع شركتها خواهان اطلاعات كامل و درست از شركتها هستند، در بازارهاي كاراي سرمايه چنين فرض ميشود كه كليه اطلاعات موجود به سرعت به وسيله افراد جذب شده و اثرات آن در قيمت اوراق بهادار منعكس ميشود. يعني قضاوت افراد و تصميمهاي آنان در قيمتهاي اوراق بهادارتجسم مييابد. اطلاعات حسابداري در صورتهاي مالي متجلي ميگردد، سرمايهگذاران هميشه به طور ثابت و يكنواخت از اطلاعات حسابداري استفاده میکنند بدون آنکه این اطلاعات را از نظر تغییرات انجام شده در روشهای حسابداری تعديل كنند و يا به نحوه محاسبه آن توجهي داشته باشند (هنريكسون12، 1982) از جمله مهمترين اطلاعات حسابداري، صورت سود و زيان است، سرمايهگذاران بيشترين توجه خود را به سود خالص به عنوان آخرين قلم اطلاعاتي صورت سود و زيان معطوف ميكنند. سود به عنوان نتيجه نهايي فرآيند حسابداري كه اين قدر مورد توجه و تاكيد استفادهكنندگان اطلاعات حسابداري است، تحت تاثير رويههاي حسابداري كه مديريت انتخاب كرده محاسبه ميگردد. امكان انتخاب رويههاي حسابداري به مديريت فرصت ميدهد تا در مورد زمان شناخت و اندازهگيري هزينهها و درآمد تصميمگيري كند. براي اينكه سود گزارش شده بتواند در ارزيابي عملكرد و توان سودآوري يك شركت به استفادهكنندگان كمك كند و سرمايهگذاران با اتكا به اطلاعات سود، تصميمهای درست اتخاذ كنند ارائه اطلاعات بايد به نحوي باشد كه ارزيابي عملكرد گذشته را ممكن كند و در سنجش توان سودآوري و پيشبيني توان سودآوري موثر باشد، بنابراين علاوه بر اينكه رقم سود گزارش شده براي سرمايهگذاران جهت اطمينان از تداوم فعاليت شركت مهم است و بر تصميمگيري آنان موثر است، ويژگيهاي كيفي سود نيز به عنوان يكي از ابعاد اطلاعات سود مورد توجه خاص سرمايهگذاران است (فرانسيس و همكاران13، 2002).
این مطالعه تاثیر وضعیت مالی بر کیفیت سود را به صورت تجربی مورد بررسی و آزمون قرار میدهد. همانطور که خواهید دید، تعریف واحدی از کیفیت سود وجود ندارد بلکه کیفیت سود مفهومی است نسبی که به ارتباط آن با دیدگاهها و نگرشها بستگی دارد و اگر چه هیچ معیار قاطع ای برای ارزیابی آن وجود ندارد اما طي سه دهه اخير بحث كيفيت سود مورد توجه خاص پژوهشگران قرارگرفته و تلاش بر اين بوده است كه با دست يافتن به يك مدل منطقي و معتبر، كيفيت سود و عوامل تاثيرگذار بر آن شناسايي شود (دساي و همکاران14، 2009). در این فصل، مبانی نظری و پیشینه تحقیق تشریح میشود. در بخش مبانی نظری، ابتدا به وضعیت مالی و کیفیت سود پرداخته میشود. در ادامه، خلاصهای از تحقیقهای داخلی و خارجی پیشین مرتبط با موضوع تحقیق بیان میشود و در پایان جدولی از خلاصه تحقیقات صورت گرفته شده ارائه میشود.
2-2. مبانی نظری تحقیق
2-2-1. وضعیت مالی
با گسترش شركتهاي سهامي مسائل و مشكلات مرتبط با آن نيز بوجود آمد. سرمايهگذار همواره در حال پیشبینی وضعیت مالی شرکت و احتمال درماندگی مالی آن است. مهمترين مشكل، مربوط به اين مسأله آنست كه شركتهايي كه سرمايهگذار خواهان سرمايهگذاري در آنها است چه مقدار توانمندي مالي دارند و آیا احتمال دارد كه شرکت دچار درماندگی مالی شده و اصل و فرع سرمايه سهامداران و سایر ذینفعان از بين برود. از اینرو در ادامه مبانی نظری درماندگی مالی تشریح میگردد.
2-2-1-1. درماندگی مالی
در ادبیات مالی تعاریف مختلفی از درماندگی مالی ارائه شده است که در اینجا به ذکر برخی از آنها میپردازیم.
در فرهنگ لغت آکسفورد واژه درماندگی مالی به معنای پریشانی، درد، اندوه، فقدان منابع پولی و تنگدستی آورده شده است.
گوردون در یکی از اولین مطالعات بر تئوری درماندگی مالی، آن را به عنوان کاهش قدرت سودآوری شرکت معرفی کرده است که احتمال عدم توانایی بازپرداخت بهره و اصل بدهی را افزایش میدهد (گوردون، 1971).
ویتاکر درماندگی مالی را وضعیتی میداند که در آن جریانهای نقدی شرکت از مجموعه هزینههای بهره مربوط به بدهی بلندمدت کمتر است. از نقطه نظر اقتصادی، درماندگی مالی را میتوان به زیانده بودن شرکت تعبیر کرد. در این حالت شرکت دچار عدم موفقیت شده است. در واقع در این حالت نرخ بازدهی شرکت کمتر از نرخ هزینه سرمایه است (ویتاکر، 1999).
حالت دیگری از درماندگی مالی زمانی رخ میدهد که شرکت موفق به رعایت کردن یک یا تعداد بیشتری از بندهای مربوط به بدهی، مانند نگه داشتن نسبت جاری طبق قرارداد نباشد که به این حالت نکول تکنیکی گویند (درجاتی، 1389).
در حالت دیگری، درماندگی زمانی رخ میدهد که جریانات نقدی شرکت برای بازپرداخت اصل و فرع بدهی کافی نباشد و این زمانی است که ارزش ویژه شرکت عددی منفی گردد (همان).
در ادبیات درماندگی مالی شرکتها عموما از چند اصطلاح شکست، قابلیت نقدشوندگی ضعیف (درماندگی)، نکول و ورشکستگی به طور گستردهای استفاده میشود. هر چند این عبارات دارای معانی متفاوت و متمایزی هستند، اما اغلب به صورت مترادف به کار میروند.
1. شکست: این واژه در فرهنگ لغت وبستر به عنوان وضعیت یا حالت کسری داشتن و یا ناکافی بودن و قصور کردن تعریف شده است. دان و براداستریت15 (1980) اصطلاح شکست را جهت اشاره به آن دسته از شرکتهایی برگزیده است که به دلیل واگذاری و یا ورشکستگی دست از کار میکشیدند و یا فعالیتهای زیانده تجاری را کنار میگذاشتند و یا مشمول تغییر در وضعیت حقوقی به موجب قانون میشدند.
شکست به این معنی است که نرخ بازده تحقق یافته سرمایهگذاریها، همواره از نرخهای متداول سرمایهگذاریهای مشابه پایینتر است. در این رابطه از معیارهای متفاوتی مانند درآمد ناکافی برای پوشش هزینهها و یا پایینتر بودن بازده متوسط سرمایهگذاریها از هزینه سرمایه استفاه میشوند. از نظر اقتصادی یک شرکت میتواند بدون قصور در پوشش تعهدات جاری خود به دلیل عدم وجود الزام قانونی، برای سالهای متمادی در وضعیت شکست قرار گیرد.
2. قابلیت نقدشوندگی ضعیف (درماندگی): این واژه به شکل تخصصی استفاده میشود و نشان دهنده فقدان نقدینگی است، بنابراین بیشتر مبتنی بر وجوه نقد است و هنگامی رخ میدهد که یک شرکت نتواند تعهدات مالی خود را ایفا کند.
3. نکول: یکی دیگر از اشکال درماندگی مالی است که همیشه بین شرکت بدهکار و گروه بستانکار رخ میدهد. شرکتها پس از عدم پرداخت اصل یا بهره یک وام بلافاصله در شرایط نکول قرار نمیگیرند. به هر حال هنگامی که شرکت ناتوان از پرداخت اصل و بهره اوراق قرضه است و این مشکل ظرف مدت 30 روز برطرف نشود، در حالت نکول قرار میگیرد.
4. ورشکستگی: هنگامی یک شرکت ورشکسته است که مبلغ کل بدهیها از ارزش منصفانه کل داراییها بیشتر شود. در این حالت شرکت میتواند از طریق مراجع قضایی اعلام ورشکستگی نماید.
2-2-1-2. مراحل درماندگی مالی
نیوتن16 (1998) مراحل نامطلوب شدن وضع مالی شرکت را به دورههای نهفتگی، کسری وجه نقد، نبود قدرت پرداخت دیون مالی یا تجاری، نبود قدرت پرداخت دیون کامل و در نهایت ورشکستگی تقسیم کرد. شکل شماره (2-1) نشان دهنده این مراحل است. گرچه اغلب ورشکستگیها از این مراحل پیروی میکنند، اما برخی شرکتها ممکن است بدون طی همه مراحل به ورشکستگی کامل برسند (حاجیها، 1384).
2-2-1-2-1. دوره نهفتگی
وضعیت واحد تجاری به طور ناگهانی و غیرمنتظره منجر به ورشکستگی نمیشود. در مرحله نهفتگی ممکن است یک یا چند وضعیت نامطلوب به طور پنهانی برای واحد تجاری وجود داشته باشد بدون اینکه فوراً قابل شناسایی باشد. مثلا تغییر در تقاضای تولید، استمرار افزایش در هزینههای سربار، منسوخ شدن روشهای تولید و… از این عوامل هستند. اغلب در دوره نهفتگی است که زیان اقتصادی رخ میدهد و بازده داراییها سقوط میکند. بهترین وضع برای شرکت این است که مشکل در همین مرحله کشف شود. مسئله دوم اینکه راه حلهای آسانتری که در این مرحله موثر است در مراحل بعد پاسخگو نخواهد بود و نکته سوم، اعتماد عمومی دستخوش تزلزل نخواهد شد، اگر مشکل در همین مرحله کشف و رفع شود. برطرف ساختن مشکل در مراحل بعدی باعث کاهش اعتماد عمومی به شرکت میشود و در نتیجه دسترسی به وجوه دشوارتر میگردد و شاید شرکت ناچار به رد پروژههای سودآور شود.
2-2-1-2-2. دوره کسری وجه نقد
مرحله کسری نقد وقتی شروع میشود که یک واحد تجاری برای ایفای تعهدات جاری یا نیاز فوری، دسترسی به وجه نقد نداشته باشد گرچه چند برابر نیازش ممکن است داراییهای فیزیکی داشته و سابقه سودآوری کافی
