
براي مديريت اين قبيل شركت ها انگيزه تقلب ايجاد مي كند. زماني كه رشد شركت كند مي شود يا روند نامطلوب به خود مي گيرد، مديريت تلاش ميكند با بيشنمايي فروش و ساير معيارهاي رشد، وضعيت را مناسب جلوه دهد (مور، 2007)
2-3-2-2 افزايش سرمايه، گرفتني بدهي بلندمدت و اهرم مالي زياد
توان جذب سرمايه و منابع مالي و نيز هزينه سرمايه، هر دو به وضعيت مالي شركت وابسته است. يكي از مهمترين ابزارهاي سنجش وضعيت مالي شركت ارقام و اطلاعات حسابداري است. اين امر به مديريت شركتها انگيزه مي دهد كه از طريق دستكاري ارقام حسابداري، وضعيت مالي شركت را بهتر نشان دهند و سرمايه بيشتري جذب كنند. اهميت جذب سرمايه تا آنجا است كه ديچو و همكاران (1996) آن را مهمترين دليل دستكاري سود توسط شركتهايي مي دانند كه مرتكب تقلب در گزارشگري مالي شده اند. اهرم مالي زياد نيز علاوه بر اينكه توان جذب سرمايه و اعتبار توسط شركت را كاهش ميدهد، نشانه اي از مشكلات و فشار مالي است.
هر چند هنوز مقرر كردن محدوديتهاي وابسته به ارقام حسابداري در قراردادهاي تسهيلات مالي در ايران رواج نيافته است توجه به اينكه سرمايهگذاران و اعتباردهندگان ترجيح مي دهند وجوه خود را در اختيار شركتهاي موفقتر قرار دهند تا نسبت به جريانهاي نقدي آينده اطمينان بيشتري داشته باشند، تأمين مالي مي تواند به عنوان يكي از انگيزههاي احتمالي مديريت شركت از انجام تعديلات سنواتي مد نظر قرار گيرد.
2-3-2-3 تغيير مديريت و طول دوره تصدي مديريت
تغيير مديريت چند ماه قبلي ا بعد از تجديدارائه صورتها ي ما لي حكايت دارد كه مديريت مستقيماً در مديريت سود نقش دارد يا در نظارت يا كشف اين گونه اقدامات در شركت ناموفق بوده است. مديران ارشد نقش ممتازي در شركت دارند كه به واسطه آن ميتوانند كنترلهاي داخلي را دور بزنند و بر گزارشگري مالي تأثيرگذار باشند . اين نقش ممتاز امكان مديريت سود را به آنها مي دهد (مور، 2007 ).
فانينگ و كاگر (1998) دو سناريو درمورد تغيير مديريت ارشد در زمان وقوع تقلب پيشنهاد مي كنند: سناريوي نخست اين است كه هيئت مديره يا ساير مديران از اقدامات متقلبانه مدير عامل يا مدير مالي شركت با خبر شده اند و از آنها ميخواهند كه شركت را ترك كنند . در سناريوي دوم، مديرعامل يا مدير مالي متقلب شركت با اين تصور كه اقدامات متقلبانه آنها به زودي كشف خواهد شد، پيش از بر ملا شدن آن، شركت را ترك مي كنند.
2-3-2-4 پاداش مديريت
يكي از رايجترين طرحهاي پاداش مديران، طرحهاي پاداش مبتني بر ارقام حسابداري است. با پذيرفتن فرض فرصت طلبي افراد، مي توان انتظار داشت كه مديراني كه برمبناي ارقام حسابداري پاداش مي گيرند با هدف حداكثر نمودن منافع شخصي، اين ارقام را دستكاري كنند. هيلي (1985) مواردي را تشريح مي كند كه مديريت به دليل وجود طرحهاي پاداش مبتني بر ارقام حسابداري براي دستكاري فرصت طلبانه اطلاعات حسابداري انگيزه دارد. به اعتقاد وي در مواردي كه مدير به سطح تعيين شده سود دست يابد، روشهاي حسابداري را برمي گزيند كه پاداش او را حداكثر كند. در وضعيتي كه انتظار نميرود سود به سطح از پيش تعيين شده برسد، مدير روشهايي را انتخاب مي كند كه سود دوره جاري را كمتر، و سود دوره هاي آينده را بيشتر كند تا امكان رسيدن به سطح تعيين شده در دوره بعد فراهم شود.
2-3-2-5- تغيير حسابرس
از جمله دلايل تغيير حسابرس ميتوان به انگيزه و تلاش مديريت به منظور مخفي كردن گزارشگري متقلبانه و مديريت سود اشاره كرد. نتايج برخي تحقيقات نيز مؤيد اين است كه تجديدارائه صورتهاي مالي مي تواند با تغيير حسابرس شركت در رابطه باشد (نظير ديفوند و جيامبالوو 1991؛ گروه مشاوره هورون 2003؛ و مور، 2007).
2-3-2-6 استقلال حسابرس
يكي از ساختارهاي حاكميت شركتي، استقلال حسابرس از واحد مورد رسيدگي است. يكي از مواردي كه مي تواند بر استقلال حسابرس تأثيرگذار باشد، خدمات غيرحسابرسي است. ارائه خدماتي نظير ايجاد و اجراي سامانه هاي اطلاعاتي كامپيوتري و حسابرسي داخلي به دليل ايجاد وابستگي اقتصادي حسابرس به شركت تحت حسابرسي، مي تواند تمايل حسابرس براي بحث با شركت درمورد ارائه نادرست صورتهاي مالي كاهش دهد و استقلال حسابرس را تهديد كند. يكي ديگر از عوامل اثرگذار بر استقلال حسابرس، اندازه مؤسسه حسابرسي است.
در مواردي كه بخش عمده درامد مؤسسه از مشتري خاصي تأمين ميشود، استقلال حسابرس كاهش مي يابد. علاوه بر اين، مؤسسات حسابرسي بزرگتر، نيروهاي متخصص بيشتري در اختيار دارند و قادرند حسابرسي را با كارايي و اثربخشي بيشتري انجام دهند. عدم استقلال حسابرس ميتواند موجب اظهارنظر مقبول درباره صورتهاي مالي شود كه مطابق استانداردهاي حسابداري تهيه و ارائه نشده است.
2-3-2-7 اندازه شركت
يكي از ويژگيهاي شركتها، كه بر ساختار مالي آنها تاثير دارد، اندازه شركت است. هر چه اندازه شركت بزرگتر باشد، دستورالعملها، و روشهاي شركت عيني تر ميشود . كارشناسان شركت به اندازه كافي مهارت دارند . بنابر اين با توجه به تجربه و امكانات شركت و تدوين منطقي ساختار سازماني و مشخص بودن اهداف شركت ميزان اشتباهات حسابداري به حداقل ممكن كاهش پيدا مي كند. در حالي كه در شركتها ي كوچكتر به دليل محدوديت امكانات مالي، امكان استخدام كارشناسان و تأسيس واحد مستقلي به منظور تعيين روشهاي حسابداري مورد نياز شركت وجود ندارد و از سوي ديگر، دستورالعملهاي شركت، عينيت كمتري دارد. بنابراين، انتظار ميرود كه در اين شركتها خطاي بيشتري در ارائه اطلاعات حسابداري وجود داشته باشد (سجادي، 1383).
2-5- مروري بر تحقيقات پيشين
در حالی که عمده تحقيقاتي كه در حوزه پژوهش حاضر صورت گرفته است عمدتا بر عوامل موثر بر تجدید ارائه صورتهای مالی تمرکز داشته اند و کمتر تحقیق را می توان یافت که به رابطه بین تجدید ارائه صورت های مالی و احتمال درماندگی شرکت پرداخته باشد. با این وجود، تحقیقات نزدیک به موضوع تحقیق در ادامه ارائه شدهاست.
2-5-1- تحقيقات خارجي
لو و وانگ 16 (2009) به بررسي امكان استفاده از تجديد ارائه به عنوان متغير پيشبيني كننده درماندگي مالي پرداختند. اين محققان با استفاده از الگوريتهاي مختلف مدلسازي پيشبيني ورشكستگي نشان دادند كه ميتوان از تجديد ارائه صورتهاي مالي به عنوان نشانهاي از احتمال بروز درماندگي مالي در يك يا چند دوره آتي استفاده كرد. بر اساس نتايج به دست آمده در اين تحقيق نشان داده ميشود كه 24 درصد شركتهايي كه صورتهاي مالي خود را تجدي ارائه نمودهاند، در دوره بعد از تجديد ارائه دچار درماندگي مالي شدهاند.
فنگي لين و همکاران (2011) مدلي که از ترکيب روشهاي نقشه برداري از ويژگيهاي ايزومتريک17 و ماشين بردار تکيهگاه (SVM) حاصل شده بود را براي پيشبيني درماندگی تجاري معرفي نمودهاند و براي ارزيابي آن را با مدلي که از ترکيب روشهاي تجزيه و تحليل مولفه هاي اصلي (PCA) و ماشين بردار تکيه گاه (SVM) حاصل شده بود، مقايسه نمودند. نمونه مورد بررسي آنها شامل 80 جفت از شرکتهاي درمانده و داراي سلامت، پذيرفته شده در بورس تايوان طي دوره 2008-2000 ميباشد. نتايج تحقيق آنها نشان ميدهد مدل پيش نهادي آنها علاوه بر نرخ طبقهبندي صحيح بالاتر، داراي کمترين نرخ خطاي نوع دوم نسبت به ساير روشها ميباشد.
ميو ين چن (2011) با استفاده از روش استنتاج فازي-عصبي تطابقي (ANFIS) و ترکيب آن با روشهاي بهينه سازي ازدحام ذرات (PSO) و خوشه کاهشي (SC) به پيشبيني ناکامي تجاري شرکتها پرداختند. نمونه مورد بررسي آنها شامل 40 شرکت درمانده و 120 شرکت داراي سلامت مالي، فعال در صنعت الکترونيک پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تايوان در دوره 2010-1982 ميباشد. نتايج تحقيق آنها نشان داد روش ترکيبي PS-ANFIS نسبت به ساير روشها توانايي بهتري در پيشبيني ناکامي تجاري دارد.
مساكي18 و همکاران (2010) در تحقيق خود با استفاده از مدل رگرسيون لوجيت 1 تعداد 53 شركت ورشكسته و 53 شركت غيرورشكسته مشابه را طي سال هاي 1973 تا 1997 در كشور ژاپن مورد بررسي قرار داد. وي 32 متغير حسابداري (شامل 5 متغير از صورت جريان وجوه نقد و 27 متغير از ترازنامه و صورت سود و زيان) را مورد آزمون قرار داده و آنها را بر حسب مجموع داراييها، مجموع بدهيها و مجموع فروش همگن (استاندارد) كرده است. نتايج تحقيق وي حاكي از آن است كه متغيرهاي همگن شده بر حسب مجموع داراييها، مجموع بدهيها و مجموع فروش به ترتيب داراي 87.7 %، 78.3 % و 81.1% دقت براي پیشبینی درماندگي مالي شركتها است.
2-5-2- تحقيقات انجام گرفته در ايران
2-5-2-1 تحقیقات در حوزه تجدید ارائه
در داخل کشور تحقيقي که به صورت مستقيم به بررسي رابطه بين کيفيت حسابرسي و رقابت پرداخته باشد وجود ندارد. در ادامه به برخي تحقيقات که تا حدودي با موضوع تحقيق ارتباط دارند پرداخته ميشود.
عبدلي و همكاران (1392) رابطه تأثير ويژگيهاي حسابرس بر تجديد ارائه صورتهاي مالي را بررسي كردند. اين پژوهش تأثير ويژگيهاي حسابرس، شامل اندازه مؤسسههاي حسابرسي، چرخش و نوع اظهار نظر حسابرس بر تجديد ارائه ارقام صورتهاي مالي شرکتهاي پذيرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسي قرار گرفته است. نتايج پژوهش نشان ميدهد که بين چرخش حسابرس و اندازه مؤسسه حسابرسي با ميانگين ارقام تجديد ارائهشده در صورتهاي مالي رابطهاي منفي و معناداري وجود دارد. بنابراين با چرخش و تغيير حسابرس، ميزان اقلامي که در صورتهاي مالي تجديد ارائه ميشود، کاهش مييابد و افزايش تعداد کارکنان و شرکاي مؤسسه حسابرسي موجب کاهش اقلام تجديد ارائهشـده در صورتهاي مالي ميشود. هر چند نوع اظهارنظر حسابرس و ميانگين ارقام تجديد ارائهشـده در صورتهاي مالي، رابطـهاي معناداري ندارند
ساعي و همکاران (1392)، به بررسي فراواني و اهميت تجديد ارائه صورت هاي مالي پرداختند. تجديد ارائه صورت هاي مالي عاملي است که مي تواند قابليت اتکاي اطلاعات مالي منتشره را در هاله اي از ابهام قرار دهد. در همين راستا، هدف تحقيق، پاسخ به اين پرسش هاست که: نسبت توزيع فراواني تجديد ارائه ها بين عناصر صورت هاي مالي چگونه بوده؛ و آيا اين نسبت در سال ها و صنايع مختلف متفاوت است؟ و آيا مبالغ تجديد ارائه شده تفاوت معني داري با مبالغ اوليه دارند؟ در اين پژوهش، با استفاده از اطلاعات مالي 229 شرکت پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال هاي 1380 تا 1387، مشخص گرديد، بيشترين فراواني تجديد ارائه ها مربوط به بدهي ها؛ صنعت خودرو و قطعات، و سال 1384 است. يافته هاي تحقيق نشان مي دهد که نسبت توزيع فراواني تجديد ارائه ها، در سال ها، و صنايع مختلف، معني دار است. علاوه بر آن، با بررسي اختلاف ميانگين ها معني داري تفاوت ارقام اوليه و تجديد ارائه شده به تاييد رسيد.
آقايي و همکاران (1392) تاثير تجديد ارائه صورت هاي مالي بر کيفيت اقلام تعهدي را مورد مطالعه قرار دادند. در اين مقاله کيفيت اقلام تعهدي شرکتهاي تجديد ارائه کننده طي سالهاي 1380 الي 1389 مورد بررسي قرارگرفته است. نمونه تحقيق شامل 70 شرکت توليدي مي باشد که تنها يکبار تجديد ارائه با اهميت داشته و در دوسال قبل و بعد از سال تجديد ارائه، فاقد تجديد ارائه ديگري بوده اند. کيفيت سود براي دوره دو سال قبل از سال تجديد ارائه تا دو سال بعد از اطلاعيه تجديد ارائه درنظر گرفته شده است. معيار کيفيت سود در اين تحقيق، کيفيت اقلام تعهدي مبتني بر مدل ديچو و دچو (2002) است. يافته هاي تحقيق نشان مي دهد که کيفيت سود (اقلام تعهدي) بطور معناداري از دوره تحريف تا دوره بعد از اطلاعيه تجديد ارائه افزايش يافته است. همچنين در اين تحقيق عوامل تاثيرگذار بر کيفيت سود از قبيل متغيرهاي حاکميت شرکتي و ويژگيهاي شرکتها و کيفيت حسابرسي در مدل تحقيق مورد استفاده قرار گرفته اند. نتايج تحقيق نشان مي دهد که متغيرهاي تغيير اندازه شرکت، تغيير فروش، تغيير جريانهاي نقدي حاصل از عمليات، تغيير نسبت بدهي، نسبت ارزش بازار به ارزش
