
رمضانزاده، مهدي و محمدي، آتوسا (1387) “گردشگري ترکيبي پايدار، پتانسيلي نهفته براي توسعه جزاير خليج فارس (مورد: قشم)”. اولين سمينار بين المللي خليج فارس، بنياد ايران شناسي. صفحه 5.
• رنجبريان، بهرام و زاهدي، محمد (1379) شناخت گردشگري. تهران: نشر چهارباغ.
• طهماسبي پاشا، جمعلي و مجيدي، روفيا (1384) “چشم انداز گردشگري سواحل جنوبي درياي خزر و آثار آن بر توسعه شهرها و روستاهاي منطقه (مطالعه موردي: شهرستان تنکابن)”. مجموعه مقالات اولين همايش سراسري نقش صنعت گردشگري در توسعه استان مازندران. صفحه 38.
• عليقلي زاده، ناصر (1386) “توسعه گردشگري روستائي با رويکرد پايداري”. پايان نامه دکترا دانشکده جغرافيا. دانشگاه تهران . صفحه 56.
• قرخلو، مهدي، رمضان زاده، مهدي و گلين شريف ديني، جواد (1388) “اثرات زيست محيطي گردشگري بر سواحل شهر رامسر”. فصلنامه پژوهشي جغرافياي انساني. سال اول. شماره سوم. صفحه 2.
• لطفي، صديقه (1384) “نگرش سيستمي لازمه پايداري گردشگري در مازندران”. مجموعه مقالات اولين همايش سراسري نقش صنعت گردشگري در توسعه استان مازندران. صفحه 60.
• ياوري، کاظم، رضا قلي زاده، مهديه، آقائي، مجيد و مصطفوي، سيد محمد حسن (1389) “تأثير مخارج توريسم بر رشد اقتصادي کشورهاي عضو سازمان کنفرانس اسلامي”. مجله تحقيقات اقتصادي. شماره 91. صفحه 222.
• Cardoso, Jorge (2007) “A Framework for Assessing Strategies and Technologies For Dynamic Packaging in E-tourism”, Information Technologies and Tourism Journal. Vol.9. pp.56.
• A. Chatterjee, A.Tiwari, MohanT Misra, S.G.Dhande (2009) “Designing Handicrafts using Information Communication Technology”, Indian Journal of Export. Vol.12. pp. 92.
• Chawla, romila )2004( “Coastal tourism and development”. Sonali. New Dehli. Vol.2. pp.127.
• Marin, D (1992) “Is the export-led hypothesis valid for industrialized countries? Review of Economics and Statistics”. No.74. pp.678-688.
• Orams, Mark )1999( “Marine Tourism Londan”. Journal of E-tourism. Vol 6. pp. 8.
• Pease, W, Rowe, M and Cooper, M (2007) “Information and Communication Technologies in Support Of the Tourism Industry”. Idea Group publishing. ISBN: 9781599041599. pp.28.
• Rahbari, Mehdi, (2005) “Tourism & Sustainable Development, Symposium on the Role of Tourism in Development of Mazandaran Province”. Resanesh Publications. No.8. pp. 6.
• The United Nations World Tourism Organization (UNWTO) Sixty years of an organization serving world tourism (1946- 2006). www.unwto.org. 2006.
• World Tourism Organization; )2005(, Tourism Highlights 2006 editions.
……………………………………………………………………………………………………………..
بررسي آمارهاي مربوط به بازديد گردشگران از مراکز توليد صنايع دستي، نشانگر آن است که صنايع دستي يا هنرهاي صناعي که يکي از مظاهر فرهنگي و هنري محسوب ميشود، ميتواند عامل مهم و حتي موجبي براي جلب و جذب گردشگران به حساب آيد، همچنين رونق گردشگري در منطقه موجب احياي صنايع دستي گردد. چرا که هر اثر صنايع دستي بازگوکنندهي خصوصيات تاريخي، اجتماعي و فرهنگي يک کشور و حتي منطقه و محل توليد است و ميتواند در شناساندن هنر اصيل و بومي و فرهنگ نقش اساسي ايفا کند. بررسيهاي سه دههي پاياني قرن بيستم ميلادي تا به امروز، اين واقعيت را مطرح کرده است که خريد سوغات، آن هم سوغاتي ماندگار و با هويت که ضمناً نشانهها و علائم و نمادهايي از مکان و موضوع بازديد را به همراه داشته باشد، نه تنها تکميلکنندهي سفر و بازديدهاي گردشگران است، بلکه گاه جاذبهاي فراتر از مکانهاي تاريخي و باستاني در توريستها ايجاد ميکند. بر اساس اطلاعات و دانستههاي قبلي و يا در مواجهه با آثار زيباي صنايع دستي که ضمن دوام به واسطهي برخورداري از نگارهها، رنگها و رنگآميزيهاي سنتي، بومي و ملي، حکايتگر هويت فرهنگي و نشانهاي گويا از مناطق مورد بازديد است، به سرعت جلب و جذب چنين آثاري ميشوند تا ارزندهترين هديه، مناسبترين سوغات و بهترين رهآورد سفر را براي خانواده، دوستان و آشنايان فراهم آورند.
صنايع دستي در مازندران همچون ديگر قسمتهاي ايران قدمت زيادي دارد. يکي از اين صنايع دستي که منطبق بر نوع اقليم و جغرافياي مازندران بوده و امروزه تقريباً در حال فراموشي است، هنر لاکتراشي يا چوتاشي (کچهتاشي) است که در گذشته در مناطق جنگلي و روستايي مورد توجه پيشروان بوده و انواع ساختههاي آن بر اساس نياز روزمره رشد يافته و ساخته ميشده است. امروزه اگرچه صنايع دستي زاده دنياي مدرن است و بسياري از صنايع که امروزه از آن صحبت ميکنيم همچون لاکتراشي در چرخه زندگي مردمان عصر خود کاربرد داشته اما امروزه به عنوان يک اثر هنري و داراي ارزش زيباييشناختي ميتوان از آن ياد کرد. همچنين ميتوان جايگاه آن را در بخش گردشگري استان مازندران مورد مطالعه قرار داد. در اينجا ابتدا بهطور مختصر اين صنايع دستي را معرفي ميکنيم و بعد به نمونه موردي از موجوديت يک کارگاه لاکتراشي در بليران آمل که جزو مناطق نمونه گردشگري است ميپردازيم.
هنر لاکتراشي همان ساخت ظروف و احجام چوبي سنتي با استفاده از چوبهاي جنگلي است که آنرا با نقوش اسطورهاي و الهامگرفته از طبيعت اطراف منقوش ميکردند. با توجه به قدمت استان مازندران و به دليل جنگل انبوه و گونههاي مختلف درختان جنگلي، طبيعتاً لاکتراشي و استفاده بوميان از چوب قدمت بسيار طولاني دارد. در گذشته بوميان ساکن مناطق جنگلي به دليل فراواني پوشش گياهي بيشتر نياز خود را از چوب تهيه ميکردند و رفته رفته در ساخت لوازم چوبي از تنه و ريشه درختان مهارت يافتند.
هنر لاکتراشي يک کار ابتکاري است و جنگلنشينان با شناختي که از انواع درختان جنگلي دارند براي ساخت مصنوعات چوبي از ريشه و چوب درختان خاصي مانند افرا، راش، ملج، توسکا، ممرز، شمشاد، نمدار و انجيلي استفاده ميکنند. ظروفي که از ريشه درختان تهيه ميشود سبکتر و در مقابل سرما و گرما مقاومتر است و ترک بر نميدارد و در اثر ضربه به سادگي نميشکند. لاکتراشان معتقدند ظروفي که از درختان تهيه ميشود، اگر خوب نگهداري شود عمر مفيد آنها حداقل بالاي صد سال خواهد بود. در گذشته لاکتراشان لوازم مورد نياز در منزل را از ريشه تحتاني درختهايي که از ساقه با شيب ملايمي در خاک نفوذ کردهاند، استفاده ميکردند. به نظر آنان قسمت تحتاني اين نوع ريشهها کمتر در معرض برف و باران قرار داشت. برخي از ظروف تهيه شده از اين راه عبارتند از: لاک جولِه، کِلز، تَلم، لاک دانهپاش، قندچوله، تنباکو چوله، قاشق، مَلاقه، کَترا.
لاک: به ظرف بزرگي گفته ميشود که لبه آن رو به داخل جمع شده و معمولاً از آن براي خوردن غذا استفاده ميکردند. جوله: اين وسيله شبيه پارچ است که در اندازههاي متفاوت ساخته ميشد. کاربرد اصلياش براي دوشيدن شير و نگه داشتن انواع مواد لبني بود و با نقشههاي مارپيچ و زنجيرهاي طراحي ميشود. نوع بزرگ آن مندر نام دارد که ظرفيت آن 18 کيلوگرم است. دانهپاش: به جاي سيني براي پاک کردن برنج و حبوبات به کار ميرود. کلز: از اين وسيله چوبي به جاي ملاقه براي هم زدن شير و سرد کردن شير استفاده ميشود. در مناطق مختلف نامهاي گوناگوني دارد. در رامسر گيال، در بخش مرکزي کلز و کيلز و در منطقه گرگان کمچهلز ميگويند. کچه يا کترا: همان قاشق است و از ساقه يا شاخه شمشاد ساخته ميشود که در کنار وسايل امروزي همچنان کاربرد دارد. گيلهلاک: بهعنوان پيمانه استفاده ميشود و حدود 6 کيلوگرم شالي يا جو و 7/5 کيلوگرم گندم ظرفيت دارد. عصا: از چوب درخت آزاد يا ازدار به نام محلي ساخته ميشود. قندچوله: براي خرد کردن قند به کار ميرود. تنباکو چوله: بهعنوان ظرف تنباکو مورد استفاده قرار ميگيرد. سيرکوب: در اندازههاي متفاوت ساخته ميشود. در قديم از اين ظرف براي کوبيدن و خرد کردن نيز استفاده ميشد.
از انواع مختلف اين وسايل چوبي نام برده شده بيشتر آنها امروزه کاربردي نيستند و در اين ميان ملاقه، کترا و قاشق کاربردي بوده و ديگر موارد با توجه به تغيير سبک زندگي مردمان ميتواند بهعنوان وسايل تزييني که داراي بار معنايي از شيوه و وضعيت زندگي مردمان بومي و سنتي مازندران است، عرضه گردد.
يکي از مناطقي که هنر لاکتراشي در آن امروزه به اين شيوه جريان دارد، روستاي بليران آمل در فاصله 15 کيلومتري جنوب شرقي شهر آمل است. اگرچه در سالهاي اخير به دليل کمبود امکانات و زيرساختهاي مناسب تعداد زيادي از مردم اين روستا به شهر مهاجرت نمودهاند. در صورتي که در اين روستا آثار تاريخي و فرهنگي و همچنين مناظر طبيعي و ديدني مشاهده ميشود که در نوع خود بينظير است. روستاي مذکور بافت روستايي خود را تا حدي حفظ کرده است. همچنين موجوديت آثار تاريخي و فرهنگي مانند سقانفار و يا تکيههايي از دوره قاجار در اين روستا وجود دارد که ميتواند بسياري از گردشگران را به خود جذب کند. در بالادست اين روستا نيز گروه ديرينهشناسي دانشگاه تهران و کشور فرانسه به اين منطقه عزيمت نموده که آثاري مربوطه به دوره پارينهسنگي جديد کشف کردند. در جنوب روستا آثار طبيعي از قبيل: منطقه لارو سر، گرمرود يا به اصطلاح عامه گرو، منطقه جفتسنگ، منطقه لالهزار مشاهده ميشود که نشان از پتانسيل بالاي اين منطقه در جذب گردشگر دارد و امروزه نيز گردشگران فراوان در زمينه طبيعتگردي را به خود جذب کرده است. با عبور از کوچههاي اين روستا که با معماري بومي منطقه مازندران به زيبايي در دل جنگل خودنمايي ميکند به کارگاه لاکتراشي دايي ذوالفقار ميرسيم. ايشان با توجه به وجود گردشگر اين منطقه و با استفاده از ذوق و سليقه خود بسياري از اين وسايل چوبي را که در گذشته کاربردي بود به شکل صنايع دستي و هنري تزييني در آورده و به گردشگران عرصه ميکند که در اين ميان جوله و کلز بيشتر از ديگر انواع وسايل چوبي مورد پسند گردشکران قرار ميگيرد. البته جاي بسي خوشنودي است که فرزندي از ايشان هنر پدر را فرا گرفته و به ايشان به اين امر کمک ميکند؛ زيرا امروزه اکثر فرزندان با توجه به عدم حمايت لازم از هنرمندان در عرصه صنايع دستي تمايلي به ادامه حرفه پدري ندارند و اين شايد دليل اصلي فراموشي بسياري از حرفههاي دستي از استان باشد. از ديگر دلايل فراموشي اين صنايع عدم توجه به آموزش و تربيت هنرجويان در سطح استان است.
بهطور کلي در اين منطقه با توجه به وجود پتانسيلهاي فراوان براي جذب گردشگر، دايي ذوالفقار با ذوق و بينش درستي از وضعيت موجود حاصل از حضور گردشگر در روستاي بليران به توليد و عرضه وسايل چوبي به شکل تزييني پرداخت و موجب رونق اين هنر شد. اميد است ديگر صنايع دستي مازندران همچون نمدمالي، چادر شببافي، سفالگري و…. در سايه حمايت مسئولين و ذوق و استعداد هنرمندان رونق يافته و از فراموشي آنها جلوگيري شود.
……………………………………………………………………………..
نقش صنايع دستي در توسعه صنعت گردشگري در استان هاي مرزي
در دنياي کنوني صنعت جهانگردي يکي از مهمترين بخش هاي درآمدزاي برخي از کشورها در کنار صنايع خودرو سازي و نفت محسوب مي شود. به عبارت ديگر، صنعت جهانگردي به عنوان بزرگ ترين و متنوع ترين صنعت در دنيا به حساب مي آيد. بسياري از کشورها اين صنعت پويا را به عنوان منبع اصلي درآمد، اشتغال زايي، گسترش بخش خصوصي و توسعه ساختارهاي زير بنايي مي دانند.
کردپرس- آمارهايي که سازمان جهاني جهانگردي ارائه مي دهد نشانگر تاثيرات مهمي است که گردشگري در سطح جهان بر سيستم اقتصادي دارد. درآمد گردشگري بين المللي در سال 1988 بالغ بر 8 درصد کل درآمدهاي صادراتي جهان و 37 درصد صادرات در بخش خدمات را
