
رستگار شد.
رستگاري، غايت القصواي هر مسلماني است که به گواه اين آيه تنها به کساني وعده داده شده است که خود را تزکيه کنند.
3-4-7. درک حقايق قرآن
پاک کردن و تهذيب نفس از گناه زمينه ساز درک حقايق قرآن و استفاده از معارف بلند قرآن کريم است:
“إِنَّهُ لَقُرْءَانٌ كَرِيمٌ، لَّا يمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُون” 419بدرستيکه آن قرآن کريمي است… و جز پاکان نميتوانند به آن دست زنند (دست يابند).
توضيح اينکه قرآن کريم ظاهري دارد و باطني و دست يابي به معاني ظاهري قرآن براي اغلب انسانها ميّسر است امّا به معاني باطني قرآن جز پاکدلان دست نخواهند يافت، طهارت در آيه 79-77 سورهي واقعه هم طهارت ظاهري را شامل ميشود و دلالت بر حرمت قرآن بر غير طاهرين دارد و هم شامل طهارت باطني ميشود و به اين مطلب اشاره دارد که تنها کساني به اسرار و معاني باطني قرآن دست مييابند که قلوب آنان از آلودگيهاي شرک و گناه پاک باشد و دست يافتن به تمام يا بخشي ازين معاني بستگي به مقدار طهارت باطني فرد دارد که در درجه اول پيامبر و امامان معصوم هستند و در درجات بعد ديگر انسانها، هر يک به اندازهي طهارت نفس خود از باطن اين کتاب بهرهمند ميشوند.
3-4-8. جلب محبت خداوند
“إِنَّ اللَّهَ يحُِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يحُِبُّ الْمُتَطَهِّرِين”420 خداوند توبه کنندگان را دوست دارد، و پاکان را (نيز) دوست دارد.
علاوه بر موارد فوق ميتوان مواردي ديگر را نيز به عنوان اثرات و اهداف تزکيه اخلاقي برشمرد که عبارتند از: دريافت پاداش الهي و رسيدن به نعمات بهشتي؛ خشنودي از قضا و قدر الهي، قناعت ورزي و رضايتمندي از زندگي و معيشت و… اشاره کرد.
3-4-9. قرب به خدا
هدف از تزكيه رسيدن به مقامى است كه انسان غير از خدا كسى و چيزى و حتى خود را نبيند؛ به تعبير ديگر هدف از تزكيه نفس، همان قرب خدا، و در مرحله عاليترين آن فناء فى الله است. حال كه دانستيم هدف از تزكيه قرب خداست، در توضيح “قرب خدا” مىگوييم:
نزديك شدن به خداوند تبارك و تعالى نه به معناى كم شدن فاصله زمانى و مكانى است; كه مثلا اگر به مكه مكرمه رفتيم از نظر مكانى به خدا نزديك شده باشيم، يا نيمه شب از نظر زمانى به خدا نزديكتريم، خير زيرا خداوند تبارك و تعالى خود آفريننده زمان و مكان است و خود محيط بر همه زمانها و مكانهاست و با هيچ كدام از موجودات نسبت زمانى و مكانى ندارد، خود مىفرمايد:
“وَ نحَْنُ أَقْرَبُ إِلَيهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيد” 421ما از رگ گردن به او نزديكتريم.
“هُوَ الْأَوَّلُ وَ الاَْخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِنُ”422اوست اول و آخر و ظاهر و باطن.
“وَ هُوَ مَعَكمُْ أَينَ مَا كُنتُمْ” 423هر جا باشيد او با شماست.
“فَأَينَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيم”424پسبه هر سوروى آوريد همان جا روى خداست.
پس مراد از قرب به خدا، نزديكى مكانى و زمانى نيست، بلكه مراد اين است كه انسان در اثر حركت اختيارى و انتخابى كه دارد با اعمال و كردار نيكو و دورى از هر زشتى و پليدى به مقامى برسد كه مورد عنايتخاصالهى قرار گيرد به طورى كه همه درخواستهايش به اجابت برسد، يعنى به آن جايى برسد كه:
“ان دعاني اجبته و ان سالني اعطيته”425اگرمرا بخوانداجابت مىكنم اورا و اگر از منچيزى بخواهد به اوعطا مىكنم.
بندهاى كه به چنين مقامى برسد به كمال خود رسيده است و لذا در عرف جامعه هم كسى كه مورد توجه شخصيتى باشد مىگويند او “مقرب” فلانى است، و در قرآن كريم هم بر پيشروان اسلام كه از ارزش بيشترى برخوردارند عنوان “مقربين” اطلاق شده است: “و السابقون السابقون. اولئك المقربون”426 پيشى گيرندگان پيشى گرفتگانند. آنان مقربانند.
و اين قرب به خدا مرتبهاى است از وجود كه در آن استعدادهاى ذاتى شخص با سير و حركت اختيارى خود به فعليت مىرسد; خواه حركتى سريع و لحظهاى كه انبيا و اولياى خدا از لحظات دميده شدن روح در كالبدشان سير تكاملى كردند و در اندك مدتى به كمالات بزرگ و همان قرب حقيقى نايل شدند كه عيسى بن مريم در گهواره مىگويد: “قال انى عبد الله آتانى الكتاب و جعلنى نبيا427گفت من بنده خدايم به من كتاب داده و مرا پيامبر قرار داده است.”428 و خواه حرکتي کند و تدريجي.
3-5. اسباب و ابزار تزکيه
عوامل و اسباب متعددي در عالم خارج يا درون انسان وجود دارد كه هر يك به نوعي در تزكيه انسان نقش دارند كه اين ابزار را ميتوان به دو گونه کلي ديني و شرعي، و نيز انساني و طبيعي تقسيم کرد، که هر يک شامل مواردي ميشوند که عبارتند از:
3-5-1. ديني و شرعي
3-5-1-1. توفيق الهي
مهمترين ابزار تزكيه نفس توفيق الهي و فراهم كردن اسباب از جانب خداوند است كه اگر فضل و رحمت خداوند در اين مورد وجود نداشته باشد هيچ انساني قادر به تزكيه خود نخواهد بود429 و لكن تزكيه بشر از سوي خداوند دو نوع است. گاهي موهبتي و غير اكتسابي است به اين معني كه خداوند از همان آغاز برخي انسانها همچون انبياء امامان و برخي اولياء خاص الهي را بر فطرت پاك خلق كرده و آنان را در برابر آلودگيها از حمايت ويژه خود برخوردار مينمايد. چنان كه ابراهيم، اسحاق و يعقوب را پاك و خالص نموده و آنان را از برگزيدگان قرار داد ( و پليدي و رجس را از اهل بيت(عليه السلام) دور نموده و آنان را پاك گردانيد430 و يا مريم را از ميان زنان عالم برگزيد و به او طهارت نفس عطا كرد431 و گاهي اكتسابي است كه بشر خود بايد با تلاش، نفس خويش را از آلودگيها منزه سازد ولي خداوند اسباب و زمينههاي تزكيه را فراهم ميكند مانند فرستادن پيامبران الهي براي آشنا كردن انسان با معارف ديني و تطهير انسان432 و يا توفيق توبه انسان از گناه و پذيرش توبه433 و يا امور ديگري همچون عبادات و… كه براي حصول تزكيه تشريع نموده است و تزكيه خداوند تنها شامل كساني ميشود كه استعداد تزكيه را داشته و با زبان استمداد از خداوند تزكيه را طلب نمايند چنان چه جمله “سَميعٌ عَليم” در آيه “ولـكِنَّ اللّهَ يُزَكّي مَن يَشاءُ واللّهُ سَميعٌ عَليم”434 دلالت بر همين امر دارد؛ يعني خداوند نسبت به درخواست كساني كه خواهان تزكيهاند شنواست و نسبت به كساني كه آمادگي تزكيه را دارند آگاه است.435 اما كساني كه از دين و ايمان روي برتافته و در راه كفر سرعت ميگيرند مورد تزكيه خداوند قرار نخواهند گرفت436 چنان كه عهد شكنان و كساني كه دين را به دنيا ميفروشند نيز از تزكيه الهي بيبهره خواهند بود.437
3-5-1-2. توبه
اگر انسان به گناه آلوده شد نبايد از رحمت خدا مأيوس گردد؛ زيرا راه سيرو سلوک و اصلاح نفس هيچ گاه مسدود نميباشد، بلکه خداوند راه توبه را براي بندگانش باز گذاشته است.
البته اين توبه به همراه عزم است. توبه از آنچه کردهايم و عزم به سوي آنچه ميخواهيم پيش برويم، به همين جهت، عدهاي از علماي اخلاق، منزل دوم را توبه گفتهاند.438
“اي بندگان من که بر خود ستم و اسراف کرده ايد از رحمت خداوند نوميد نشويد که خدا همه گناهان را ميآمرزد، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است.”439
بايد توجه داشت که توبه، صرفا بيان کلماتي که بيانگر پشيماني باشد نيست، بلکه روح توبه و حقيقت آن، عمل و اقدام جدي براي بازگشت به سوي خدا ميباشد.
حضرت امام خميني (ره) درباره عزم مناسب با اين مقام، ميفرمايند: “بناگذاري بر ترک معاصي و فعل واجبات و جبران مافات (گذشتهها) و عزم بر اين که ظاهر و صورت خود را انسان عقلي و شرعي نمايد.”440
در دعاي روز مبعث آمده است: “همانا دانستم که برترين توشه سالک در مسير رسيدن به تو، عزم بر ارادهاي است که با آن تنها تو را انتخاب نمايد.”441
3-5-1-3. تقوا
تقوا در قرآن442 و احاديث به عنوان يک ارزش اصيل و بهترين داروي شفابخش بيماريهاي قلبي و بزرگترين وسيله و ابزار تزکيه نفس معرفي شده است.
انسان مؤمن به وسيله تقوا، ميتواند راه خودسازي را بپيمايد؛ زيرا تقوا نيرويي دروني و تعهد انسان به اطاعت از قوانين و دستورات شرع است که او را در برابر گناه کنترل ميکند. چنانچه حضرت علي(عليه السلام) ميفرمايند: “اي بندگان خدا بدانيد تقوا دري است مستحکم و غير قابل نفوذ.”443
در واقع خداوند در طبيعت آدمي هم زمينه ارتكاب فجور و هم زمينه كسب تقوا را به وديعه نهاده و تنها آن كس را اهل فلاح و رستگاري دانسته است كه راه تقوا را برگزيده و بدين وسيله نفس خود را تزكيه نمايد.444 در آيهاي ديگر قرآن مؤمنان را از خودستايي و پاك شمردن خود برحذر داشته و خداوند را آگاه تر به حال تقوا پيشگان معرفي كرده است445 كه از اين آيه بدست ميآيد كه تنها راه دستيابي به تزكيه تقوا و عمل است، نه ادعا و حرف446 همچنين در آيات ?? و ?? سوره ليل، از سرگذشت با تقواترين انسان در قيامت خبر داده كه با انفاق مال خويش براي تزكيه نفس از آتش جهنم دوري ميكند كه توصيف چنين افرادي به صفت تقوا نشانگر نقش مهم تقوا در تزكيه نفس ميباشد. در روايت ديگري از امام علي(عليه السلام) نيز تقوا را داروي دردهاي قلب و پاك كننده آلودگيها از نفس دانسته است.447
3-5-1-4. پيامبران و اولياي دين
پيامبران، امامان و ديگر رهبران الهي با آشنا كردن انسانها با معارف دين، از ديگر عوامل عمده تزكيه انسانها به شمار ميروند448 و روي همين جهت كه اينان نقش عمدهاي در اين جهت دارند ابراهيم(عليه السلام) از خداوند تقاضاي فرستادن پيامبراني ميكند تا نسل او را از آلودگيها پاك نمايند.449 و لكن يكي از شرائط پيشوايان الهي و هر آن كس كه وظيفه تزكيه ديگران را بر عهده دارد تزكيه خود قبل از ديگران است چنان كه خداوند به پيامبر كه وظيفه تزكيه مردم را بر عهده دارد فرمان ميدهد كه از آلودگيها دوري نمايد “وثيابَكَ فَطَهِّر * والرُّجزَ فَاهجُر”450 كه مراد به تطهير لباس، تزكيه نفس است چنان كه “رجز” نيز تمام افعال و اخلاق ناپسند و گناهان را شامل است.451 علي(عليه السلام) نيز در روايتي فرمود: كسي كه امامت ديگران را بر عهده دارد بايد قبل از تربيت ديگران به تربيت خود بپردازد.452 همچنين آنان بايد به دنبال افراد آلوده رفته و آنان را دعوت به تزكيه نمايند نه اين كه منتظر آمدن افراد به نزد آنان جهت تزكيه باشند.453
3-5-1-5. کتب آسماني
کتابهاي آسماني اگر تحريف نشده باشند، باعث تزکيه و هدايتند. از ميان کتب آسماني تنها کتابي که تحريف نشده قرآن است. قرآن كتابي است كه عمل به آن انسان را از تاريكيها به سوي نور و روشنايي هدايت ميكند454 و باعث ميشود انسان از آلودگيهاي جهالت، شرك و گناه پاك گرديده و نفس خود را تطهير نمايد.455
3-5-1-6. خوف خداوند
انسان از هر چيزي خوف داشته باشد از آن دوري ميکند بجز خدا، هر چقدر خوف خدا در دل بيشتر باشد، کشش انسان به سمت او نيز پناه جويي اش از خدا، بيشتر ميشود. خوف از خداوند باعث ميشود انسان نفس را از هواها و خواستههاي باطل نهي كرده و از ارتكاب گناه دوري گزيند456 و انذارهاي انبياء الهي را بشنود و در نتيجه نفس خود را از آلودگيها پاك نمايد.457
3-5-1-7. عبادات
تمام عبادات و اعمال نيكي كه اسلام براي پيروان خود تشريع نموده و مسلمانان را ترغيب به آن نموده است خود عاملي براي تزكيه نفس و دور شدن فرد از آلودگيها به شمار ميرود كه برخي از عباداتي كه قرآن در اين جهت بدان اشاره نموده عبارت است از:
3-5-1-7-1. نماز
نماز از عباداتي است كه اگر با آداب و شرائط آن بجا آورده شود هم باعث جلوگيري از آلوده شدن به گناهان ميگردد458 و هم انسان را از گناهاني كه مرتكب شده پاك مينمايد.459 در شأن نزول آيه فوق نقل شده كه يكي از مسلمانان به نام ابواليسر گناهي را مرتكب شد و براي پاك شدن خود نزد رسول خدا آمد كه آيه فوق نازل شد و پس از آن پيامبر به وي فرمود: “نماز تو كفاره گناهت ميباشد.”460 در آيات ?? و ?? سوره اعلي نيز تزكيه و نماز موجب رستگاري مؤمنان دانسته شده است كه ذكر نماز بعد از تزكيه ميتواند ذكر خاص بعد از عام و يكي از مصاديق تزكيه باشد. در روايتي نماز همچون آبي دانسته شده است كه تمام گناهان بين دو نماز را محو ميكند461 و در روايتي
