
ه بدیهیترین موضوعی که بنا بر حکم عقل، تقبیح و مذمت میشود، ظلم و جور است.(محامد،1385: 241 ) مقصود از عدالت آن است که شارع مقدس در تمام احکام دین اسلام، چه در عبادات و چه درمعاملات، جنبۀ عدالت فردی و اجتماعی را رعایت کرده و هیچ حکمی را ظالمانه تشریع نکرده است، زیرا ظلم، مقتضی عدل و حکمت الهی نیست. از این رو معلوم میشود که عدالت در تکوین و تشریع، اصلی است که هیچ مورد تخلفی ندارد. به دیگر سخن، عدالت روح احکام الهی است. تمام مبادلات و معاملات باید بر مبنای عدالت صورت گیرد. در فقه اسلام موارد عدیدهای دیده میشود که نسبت به تعهدات ناشی از عقود رعایت عدل و انصاف شده است(جعفری لنگرودی،1354، 199)در آثار فقها همچون مرحوم شیخ انصاری، انصاف بسیار به چشم میخورد، گویی انصاف منبع پنجم استنباط احکام است.(اسکینی،1365 ،10) به این ترتیب اصل عدالت و انصاف از اصول اساسی حقوق اسلام است و در بحث معاملات و قراردادها، طرفین قرارداد ملزمند در ایجاد و اجرای قرارداد خود بر اساس عدل و انصاف رفتار کنند و قراردادی عادلانه را به وجود آورند تا وسیلۀ اتلاف و تضییع حقوق طرف دیگر را فراهم نکنند(دراسلام ضرر وزیانی وجودندارد) پس نقض اصل عدالت و درج شروط غیرعادلانه در قرارداد را میتوان مصداقی از ضرر رساندن به افراد دانست. اصل40 قانون اساسی نیز به این قاعده مهم فقهی اشاره دارد و ضرر را نهی میکند. اصل عدالت از اصول اساسی حقوق اسلامی به ویژه در زمینه ی حقوق قراردادهاست. سیستم های حقوقی مختلف نیز از این اصل در موارد متعددی به تأسیس و تجدید احکام حقوقی مبادرت می ورزند. در واقع در این نظامهای حقوقی عدالت ماهوی و شکلی با تخصیص اصل آزادی قراردادی از بی عدالتی
و رویه های ناعادلانه و ظالمانه جلوگیری می نماید. در همه نظامهای حقوقي دنيا هر کس باید از حاصل دست رنج خود استفاده نماید و هيچ كس حق ندارد بدون سبب قانوني، از مال يا كار ديگري بهره ببرد. حقوق رومی کلاسیک منصفانه بودن و عادلانه بودن قیمت در قراردادها را الزامی نمیدانست. به گونهای که یک طرف قرارداد میتوانست کالایی را با قیمت کمتر بخرد یا با قیمت بیشتر بفروشد. به تدریج موضع غیرمنصفانه بودن قرارداد مورد توجه یونانیان و رومیان واقع گردید. منظور از قیمت عادلانه قیمتی بود که در قبال آن کالاها به طور عادی و متعارف در بازار به فروش میرفت. این قیمت از زمانی به زمانی و از منطقهای به منطقهای متفاوت بود. مقررهای در مورد بیع زمین در کد ژوستینین وجود داشت که اگر فروشنده زمینی را به کمتر از نصف قیمت واقعی زمین بفروشد برای او حق فسخ ایجاد میشود ولی خریدار میتواند با دادن قیمت واقعی فسخ را کان لم یکن کند. حقوقدانان قرون وسطی این نظریه را توسعه دادند به گونهای که علاوه بر زمین سایر اموال منقول را در برگیرد و نیز در مورد فروشنده و خریدار اعمال شود نظریه غبن فاحش با مقررات مربوط به فعالیتهای اقتصادی در مفاهیم مذهبی و اخلاقی (ربا و قیمت عادلانه) همگام شد. مفاهیمی که چهرۀ غالب و حیات قرون وسطی در انگلستان و اروپای بری بود. نظریهپردازان حقوقی طبیعی نیز این دیدگاه را پذیرفته بودند. گروسیوس معتقد بود در خود معاوضه و موضوع اصلی قرارداد باید تعادل وجود داشته باشد، اگرچه او خود معتقد بود پذیرش دعاوی مبتنی بر عدم تعادل پس از قرارداد منجر به منازعات بیشماری میشود که تصمیمگیری در مورد آن مشکل است. پوتیه نیز میگوید: اگر قرارداد تعادل نداشته باشد وقتی از نظر انصاف معیوب است که وجدان را تحت تأثیر قرار دهد. در عین حال اگر غبن فاحش نباشد اعتبار قرارداد را نباید مخدوش دانست؛ در غیراین صورت اصل آزادی قرارداد و اصل ثبات و استواری معاملات تضعیف میشود . با وجود این، وی به فروش با قیمت عادلانه اشاره کرده و می گوید: ماهیت قرارداد اقتضا میکند که هر یک از طرفین معادل آنچه منتقل کرده به دست آورد. بنا بر آنچه گفته شد عادلانه بودن قرارداد به عنوان شرط نفوذ حقوقی آن در حقوق روم سابقه داشته و مفهوم فاحش غبن فاحش، فسخ عقد را در صورت غبن فاحش توجیه می کرد. در واقع این تنها استثنا براصل کلی و مقدس آزادی قراردادها در حقوق روم دانسته شده است. در قرن شانزدهم براساس اندیشههای ارسطو و آکویناس، تئوری عدالت معاوضی از توزیع ثروت در میان شهروندان حمایت میکرد. ارسطو ادعا میکند که عدالت معاوضی قراردادهایی مثل بیع، خرید، قرض، رهن، عاریه را شامل میشود. اما او نمیگوید چگونه این معاملات براساس اصول منطقی متمایز میشوند. همچنین نمیگوید که هر معاملهای حاوی مجموعهای از شروط
است که از تعریف یا ماهیت آن ناشی میشود. آکویناس چنین کاری را کرده است. او در بحث از عدالت معاوضی دسته بندی زیر را ارائه کرده است: معاوضه ارادی زمانی واقع میشود که شخصی به طور ارادی مالش را به دیگری منتقل کند اگر انتقال او به گونهای باشد که دریافت کننده، تعهد و دینی نداشته باشد مثل مورد هبه، این عملی است که ربطی به عدالت ندارد و ناشی از آزادی است. انتقال ارادی وقتی مربوط به عدالت است که متضمن مفهوم تعهد باشد و این امر به سه شیوه حاصل میشود.
1. شخص در مقابل مالی که دریافت میدارد مالش را به او منتقل کند، مثل مورد بیع و شراع.
2. شخص مالش را به دیگری منتقل کند به طوری که منتقلالیه از آن استفاده نماید با این تعهد که آن را به مالک برگرداند. اگر این کار مجانی باشد در اموالی که ثمره دارند انتفاع میگویند و در مورد اموالی که ثمره ندارند مثل پول و مانند آن قرض برای مصرف و قرض برای استفاده میگویند. اگر با وجود این استفاده مجانی نباشد معامله اجاره است.
3. شخص مالش را به دیگری منتقل کند تا دوباره پس بگیرد این اقدام یا برای حفاظت از مال است مثل ودیعه یا به خاطر تعهدی که به وجود می آید، مانند اینکه شخص مالش را به رهن میگذارد یا وثیقه کسی میگذارد. در فلسفه ارسطو و آکویناس ماهیت یک عمل با توجه هدفش تعریف میشود. به همین جهت انواع مختلف قرارداد نیز با توجه به هدفشان تعریف میشوند. با وجود این، هدف برخی از قراردادها چیزی بیش از آن است که در ذهن طرفین جریان دارد. به اعتقاد اینان بخش ها و اجزای مختلف قرارداد با توجه به هدف قرارداد معنا میشود. برای رسیدن به این هدف برخی شروط مناسب و برخی مناسب نیستند. آکویناس قراردادها را به این دلیل تعریف میکند که تنها پس از تعریف قرارداد است که شخص میتواند تصمیم بگیرد شرطی عادلانه است یا نه. شروط مناسب و عادلانه طبیعی هستند به این معنا که به دلیل ماهیت و طبیعت قرارداد به قرارداد مربوط اند. آکویناس عقد نکاح را مثال میزند. آنچه هدفهای نکاح را پیش میبرد طبیعی است. بنابراین، بخشی از تعهداتی است که نکاح ایجاد میکند اما آنچه در مقابل این هدف ها است بخشی از نکاح را تشکیل نمیدهد. در قرن هفدهم قضات قرون وسطی این دیدگاه را مطرح کردند که اگر هیچ قیمتی توسط مقام عمومی تعیین نشده باشد قیمت عادلانه قیمتی است که با آن قیمت کالاها به شکلی عادی در بازار معامله میشوند، این در صورتی است که امتیاز انحصاری وجود نداشته باشد. امروزه به تبع شیوه های نوین زندگی و ظهور روابط اجتماعی جدید
بین اشخاص قرارداد به عنوان اولین و اصلی ترین فاکتور تامین منافع دو جانبه و برقراری عدالت معاوضی کارکرد خود را از دست داده است. نقش قرارداد را در تامین منافع دوجانبه باید محدود به زمانی دانست که موقعیت اقتصادی بالنسبه برابر دو طرف گفتگو ضامن تاثیر برابر دو اراده در شکل گیری معاملات و تعهدات ناشی از آن دانست، اما امروزه با ظهور و بروز قدرتهای اقتصادی بزرگ وگاه انحصاری که غالب تولید کننده و ارائه کننده کالا و خدمات ضروری هستند اصرار در کارگزار بودن اراده دو طرف در تعیین حدود و قلمرو و تعهدات دو جانبه افراط گرایانه غیر واقعی است. با نابرابری موقعیت اقتصادی طرفین متعاملین منجر به قراردادهای ناعادلانه ای می شوند که سرپوش توافق و تراضی تعهدات سنگین و ناعادلانه را بر طرف ضعیف تحمیل می کند و از طرفی انصاف و عدالت حکم می کند که طرفین از حقوق، شرایط و تکالیف یکسانی برخوردار باشند.
1. طرح پژوهش
1-1 بیان مسئله
پایبندی و احترام به قراردادهای خصوصی افراد از اصول پذیرفته شده در تمام کشورها است. و قانون مدنی ایران نیز در مادهی 10 از این اصل حمایت مینماید. هر شخص که قرارداد را با شرایط صحت آن منعقد مینماید باید تعهدات ناشی از آن را ایفا نماید و قانونگذار نیز برای اجرای این مهم ضمانت اجرا در نظر گرفته است. این اصل در ابتدا که طرفین قرارداد نسبت به هم در موقعیت برتری نبودند پذیرفته شد. اما گذشت زمان خلا این اصل را نشان داد و دخالت دولت در این نوع معاملات را لازم دانست. وقتی متعاملین به لحاظ قدرت چانه زنی و معامله در یک سطح نباشند طرفی که از موقعیت برتر سود میبرد اقدام به درج شروطی ناعادلانه در قرارداد می نماید که به ضرر طرف دیگر معامله بود. اوج این شکاف در قراردادهای شرکتهای بزرگ با مصرف کنندگان و شرکت های کوچک بود. شرکتهای بزرگی که انحصار بازار را در دست داشتند اقدام به درج شروط ناعادلانه ای همچون فروش اضافی کالا و افزایش قیمت کالامی نمودند که موجب ضرر به طرفین معامله با این شرکتها میشد. این برخورد و کاستی ها در حقوق قراردادها موجب گردید در سال 1972 جامعه اروپا برای حمایت از طرف ضعیفتر قرارداد، اقدام به وضع قوانین حمایتی نماید که این روند تا سال 1999و تصویب قانون شروط ناعادلانه در قراردادهای مصرف کننده ادامه یافت. شروط ناعادلانه طبق این قانون شروطی بود که:
1. شرط خلاف اصل حسن نیت باشد
2. به مصرف کننده ضرر وارد شود
3. شرط بدون مذاکره و یک طرفه ( از طرف برتر ) در قرارداد گنجانده شده باشد.
1-2 .سوالات پژوهش
1-2-1 سوال اصلی
آیا شروط ناعادلانه تاثیری بر قرارداد دارد یا خیر؟ (آیا می توان با اتکا به مقررات پراکنده در حقوق ایران، مدعی گردید که شروط ناعادلانه در نظم حقوقی ما مجوزی برای تعدیل قرارداد و مطالبه خسارت قرار گیرد )
1 -2-2 سوالات فرعی
1- مفهوم و مصادیق شروط ناعادلانه چیست؟
2- راهکار قانونگذار برای حمایت از حقوق طرف قرارداد در برابر شروط ناعادلانه چیست؟
1-3 فرضیه های پژوهش
1-3 -1 فرضیه اصلی
از آنجایی که وجود شروط ناعادلانه منجربه نارضایتی و بی عدالتی و بی نظمی در روابط اقتصادی، حقوقی و اجتماعی مردم می گردد، لذا بایستی قراردادهایی که مشتمل بر شروط ناعادلانه است در برخی موارد باطل و در برخی موارد منحل یا تعدیل گردند چرا که اگر چنین اتفاقی نیفتد عدالت که اساس حکومت است از بین می رود.
1-3 -2 فرضیه های فرعی
1- شروط غیرعادلانه، شروطی هستند که سبب عدم تعادل فاحشی در حقوق و تعهدات (ثمن و مثمن ) طرفین قرارداد شوند که با به کارگیری آن شروط، سبب ضرر ( مالی یا غیرمالی ) به طرف دیگرمی شوند. و مصادیق آن در قانون اجرای سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی، قانون دریایی ایران مصوب 1343، قانون حمایت از حقوق مصرف کنندگان مصوب 1388، همچنین قراردادهای کاری در قانون کار و در اجرای قاعده غبن مشهود است.
2- قانونگذار ایران در برخی قوانین در جهت جلوگیری از ورود ضرر و زیان و همچنین حمایت از حقوق طرف قرارداد در برابر شروط ناعادلانه که خواسته یا نا خواسته به افراد تحمیل می گردد، این گونه قراردادها را در برخی موارد
