
اعلام كردند. قريش خشمگين، آنان را چنين سرزنش كرد: «به خدا قسم شما آدمهای بدبختى هستيد. همکیشان شما، شمارا فرستادهاند تا اطلاعاتى درباره آن مرد ببريد، و بهمحض اينكه شما در كنار او نشستيد، دين خود را ترك كرديد و به سخن او اعتقاد آورديد. ما جماعتى احمقتر از شما نمیشناسیم«. (همان: 4)
رشيد رضا حوزه نفوذ قرآن را از اين هم وسیعتر میکند. او میگوید: كلام زيبا و نيرومند قرآن (روح اعراب را تغيير داده است) و اعراب نيز به سهم خودشان ملل ديگر را تغيير دادهاند. وى نتيجه میگیرد كه تلاوت مكرر قرآن به قویترین انقلاب سياسى، معنوى در تاريخ منجر شده است. (رشید رضا، 1971: 154)
3ـ 2 سطح آوایی
در این بخش به بررسی جزئی سطح آوایی سوره مبارکه حج و بیان عوامل موسیقی ساز اعم از عوامل بیرونی و درونی که باعث ایجاد ضرب و آهنگ مختص به متن قرآن شده است، پرداخته میشود. منظور از عوامل بیرونی همان موسیقی بیرونی است که به وسیله وزن عروضی به وجود میآید، عوامل درونی تأثیرگذار در
متن قرآن شامل: تکرار، واجآرایی و انواع جناس درواقع وزن، موسیقی بیرونی را بر اساس کشش هجاها و تکیهها باوجود میآورد و ایقاعهای کلمات موسیقی، داخلی را. اما موسیقی کناری و موسیقی معنوی این متن، به ترتیب شامل سجع و فاصله که تنها مختص به متن قرآن است و موسیقی معنوی شامل: طباق، پارادوکس، مراعاتالنظیر و .. میشود.
3ـ 2ـ 1 موسیقی
موسیقی به گفتهی بسیاری از متقدمین، شاخهای از شاخههای علم ریاضیات است. در اصطلاح، «موسیقی صنعت ترکیب اصوات و صداهاست بهطوریکه خوشایند باشد. (خالقی، 1362: 6 ـ 5) اما موسیقی فقط صدا و ترکیب اصوات نیست، بلکه در موسیقی آنچه حتی پیش از صدا اهمیت دارد، سکوت است. وقتی موسیقی مفهوم واقعی خود را پیدا میکند و خوب فهمیده میشود که دارای سکوتهای متناسب و بهجا باشد. بنابراین موسیقی صنعت ترکیب اصوات و سکوتهاست به صورتی که خوشایند باشند و سبب لذت سامع و انبساط و انقلاب روح شوند. موسیقی، درنتیجهی انتخاب حروف، سازگاری عبارات و نغمههای اوزان، قوافی، حروف روی و همچنین از ترتیب مشخص و معین اصوات و آواها شکل میگیرد. (التونجی، 1993: 837) درواقع یکی از اسباب و علل مقبولیت هر متن نزد خواننده و شنونده، موسیقی است. موسیقی، دامنه گستردهای دارد، گویا نخستین عاملی که باعث رستاخیز کلمهها در زبان شده و انسان ابتدایی را به شگفتی واداشته همین کاربرد موسیقی در نظام واژهها بوده است. هر مجموعهی گفتار از مقداری عناصر آوایی و صوتی به وجود آمده و این مجموعههای آوایی و صوتی ممکن است با یکدیگر، یا بعضی از آنها، با برخی دیگر، توازنها و تناسبهایی داشته باشند. بهتناسب امکاناتی که در جهت این توازنها، در یک مجموعه آوایی جود داشته باشد و قابلتصور باشد، انواع موسیقی قابلتصور است. مانند موسیقی که در این بیت، از طریق تناسب و توازن صوتی میان الفاظ وجود دارد. (همان):
مِکَرٍّ مِفَرٍّ مُقبِلٍ مُدبِرٍ معاً 6 کجُلمُودِ صَخرٍ حَطَّهُ السّیلُ مِن عَلِ1
در این بخش، محقق در پی آن است تا عوامل و مصادر موسیقی و چگونگی تأثیر آن بر مخاطب را در سورهی مبارکه حج موردبررسی قرار دهد.
3ـ2ـ 2 موسیقی یا نظم آهنگ قرآن
مراد از نظمآهنگ یا موسیقی قرآن، آهنگ خاصی است که از نحوهی چینش حروف و کلمات قرآنی پدید میآید و هنگام شنیدن قرآن کریم به گوش میرسد. این نظمآهنگ دارای نظمی شگفتانگیز و ارتباط بسیار دقیق با معانی و مقاصد آیات و سورههاست که الفاظ قرآن را روان و شیوا میکند و در دوران معاصر، برخی از پژوهشگران آن را از نخستین و اصیلترین وجوه اعجاز قرآن کریم برشمردهاند. توجه به فضای عمومی سورهها و گروهی از آیات، چگونگی چینش حروف در آیات، تقدیموتأخیر الفاظ، طول آیات و فواصل آنها ازجمله راههای شناخت نظمآهنگ قرآن و ادراک آهنگ و موسیقی جانبخش قرآنی به شمار میروند. اعجاز در نظمآهنگ در حقیقت ناظر بیانات قرآنی است و بر همین اساس این وجه از اعجاز، زیرمجموعهی اعجاز بیانی شمرده میشود، ازاینرو اولاً اعجاز در نظمآهنگ میتواند مشمول تحدی قرآن کریم باشد و ثانیاً همهی آنان که اعجاز در فصاحت، نظم و حتی بلاغت قرآن را مطرح کردهاند، بهطور غیرصریح و غیرمستقیم به همین وجه از اعجاز نیز نظر داشتهاند و بیشتر شرایطی را که دانشمندان بلاغت برای فصاحت کلام بیان کردهاند، همچون عدم تعقید لفظی و معنوی در کلام و… زمینهساز تولید آهنگی خوشتر است. فصاحت اعجازآمیز قرآن کریم میتواند موسیقی و آهنگی در حد اعجاز را پدید آورد. نظم قرآن نیز همین نسبت را با موسیقی و آهنگ قرآن دارد. به این معنا که چینش حروف و کلمات متناسب در کنار هم، گزینش واژگان متناسب، تقدیموتأخیرها در کلام و… زمینهساز آهنگی قویتر و فوقالعاده برای متن است. (دراز، 1390: 101ـ 103)
3ـ 2ـ2ـ 1موسیقی بیرونی
موسیقی بیرونی دستاورد صنایعی همچون قافیه، سجع و تشطیر سخن منظوم به مصراعهای مساوی و اوزان و بحور قراردادی است که همگی قالبهای مجرد لفظی و پیوسته به شمار میآیند. بدیهی است که از موزون بودن یککلام نمیتوان به شعر بودن آن حکم کرد. زیرا قدما و بهتبع آنها برخی از معاصران، یکی از ارکان شعر را این میدانند که «قائل قصد موزونی آن سخن کرده باشد». (سیفی بخارایی، 1372: 24) لذا اطلاق شعر بر قرآن و حدیث روا نیست و ساحت قرآن از شعر بودن مبراست، خداوند متعال در سورهی یاسین میفرمایند: ﴿ وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُّبِينٌ ﴾ یاسین/ 69 (و ما به پیامبر شعر نیاموختهایم و سزاوار او هم نیست. این جز اندرز و قرآن مبین نیست.) بنابراین کاملاً واضح است که قرآن شعر نیست، اما گاهی بخشی از یک آیه بهتنهایی یا به همراه قسمتی از آیهی بعد یا بعضیاوقات همهی آیه، ازنظر وزن منطبق با بحری یا مزاحف بحری از بحور میافتد، چنانچه میتوان مصرعهایی در بحور مختلف از آن آیات استخراج کرد. (اخوان ثالث، 1355: 147) گاهی میزان موزون بودن برخی از آیات به حدی است که شاعران عرب نیز به آنها توجه کرده و در شعر خویش آوردهاند. ولی اغلب آیات، دارای وزن مغشوش و مخصوص به خود هستند که انتظام کلمات آن را میسازند. در حقیقت قرآن حدفاصل میان نظم و نثر است و از این باب، کلامی کاملاً جدید است. (ممتحن و حاجیزاده، 1389: 12) برای نمونه در این آیهی کریمه ﴿ أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ يَسْمَعُونَ بِها فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُور﴾ (حج/ 46) ابتدا و انتهای عبارت (صدور و قلوب) را میبینیم که بسیار نزدیک به هم هستند. کلمات (یعقلون و یسمعون) در دو جملهی معطوف نیز توازن کلام را حفظ کردهاند، زیرا این دو کلمه قران یکدیگرند و باعث ایجاد موسیقی دلنشینی گشتهاند. در این سورهی مبارکه تقطیع نه بهصورت دقیق وزن عروضی آن، ولی بهصورت پارههای مقطع وجود دارد که بیشتر به میزان موسیقیایی این سورهی مبارکه افزوده است. این مقطعات در آیههای کوچکتر این سوره بیشتر دیده میشود. ولی گاهی نیز آیههای طولانی آن نیز دارای وزن موسیقایی است. برای مثال در این آیهی کریمهی 41 همین سوره﴿ الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُور﴾ (41) وزنی بسیار ملایم و لطیف را احساس میکنیم که گوش را مینوازد و ذوق را به وجد میآورد. و شایسته نیست که ما به تقطیع عروضی این آیهی مبارکه بپردازیم.
و در مورد موسیقی قرآن همین بس که اگرچه بسیاری از اشعار شاعران یا قطعههایی از موسیقیها نیز تأثیرات فوقالعادهای بر برخی از مخاطبان دارند، اما این تأثیرات غالباً انسان را از حالت تعادل خارج میکند و دچار وجد شدید یا غم مفرط میکند، اما تأثیر آهنگ تلاوت قرآن بر روان مخاطب در حدی متعادل، مبتنی بر واقعیت و کاملاً منطبق با نیازهای فطری و استعداد روحی وی در جهت کسب کمال است. حتی آهنگ آیات انذاری کاملاً متعادل و مثبت و بهدوراز هرگونه مبالغههای افراطی است. (ممتحن و حاجیزاده، 1389: 15) نکتهی ظریف و بس یاد کردنی که شایانذکر است به آن اشاره شود، این است که در این سورهی مبارکه بیشتر فواصل بر وزن صفت مشبهه (فعیل) است که این خود دال بر ثبوت صفات معنوی و والای این سوره است و در پارهای از آیات نیز بر وزن فعول و مفعول آمده است که این خود به ارزش موسیقایی سوره افزوده است.
3ـ 2ـ2ـ 2 موسیقی درونی
یکی از مهمترین جنبههای اعجاز بیانی قرآن، نظم آهنگ و موسیقی آن است. ازآنجاکه موسیقی و صورت زیبا ، تأثیری شگرف در تحول و دگرگونی روح انسان دارد، خداوند آیات موسیقی خود را با موسیقی خارقالعاده و اعجاز آمیزی درهمآمیخته است. نظم آهنگ واژگان قرآن، دارای نغمهای دلکش و نوایی دلپذیر است که احساسات آدمی را برانگیخته و دلها را شیفته خود میکند. زیبایی نوای قرآن برای هر شنوندهای هرچند غیر عرب محسوس است. در نظام آوایی قرآن، حرکات و سکنات واژگان به شکلی آرایششده است که به هنگام شنیدن آن روح انسان متأثر میگردد. درواقع موسیقی درونی قرآن ناشی از روح متن آن است بدینصورت که گاه با شنیدن آهنگ درونی آیات روح انسان به وجد میآید، و آگاهی اندوهگین و یا مسرور میشود و یا اینکه با شنیدن این نوع از موسیقی مو بر بدنش سیخ میگردد. این همان موسیقی است که با عنوان موسیقی درونی شناخته میشود و تنها مختص متن قرآن است. مصطفى محمود، به نكته مهمى اشاره مىكند كه عبارت از موسيقى باطنى در قرآن كريم است. محمد مندور، نويسنده مصرى كه صاحب آثارى چند درباره علوم قرآنى و نقد ادبى است، درباره موسيقى باطنى و تفاوت آن با موسيقى ظاهرى مىگويد:
موسيقى واضح و عريان مانند رنگ تند، به سهولت قابل تقليد است و ازاینرو اصالت و عمقى ندارد، اما موسيقى عميق[ باطنى] موسيقى روح است نه موسيقى لفظ و گرچه غالباً خواننده عادى از آن بىخبر مىماند ولى اصالتش همواره پايدار و تقليد از آن ارزنده است و در اعماق روح، ماجراهايى برپا مىكند كه جز گروه اندكى از خوانندگان از آن غافل مىمانند. (ر. ک: خوشمنش: 5) با توجه به توضیحات ارائهشده، در ادامه بحث به بررسی عوامل موسیقی ساز درونی در متن سوره حج پرداخته میشود:
3ـ 2ـ 2ـ 2ـ 1 تکرار
شاید مهمترین عوامل سبک شناسانه که در بسیاری از بررسیهای سبک شناختانه وجود دارد و سبک شناسان بیشتر از دیگر مؤلفههای سبکشناسی بدان توجه داشتهاند، عنصر تکرار باشد. (رفیق احد، 2003: 3) تکرار، یکی از اسالیب فصاحت عربی است که بهمنظور دستیابی به اغراض و مقاصد بلاغی از قبیل تأکید و تقریر از آن استفاده میشود. (زرکشی، 1957، ج3: 8-10) و ازآنجاکه تکرار یک اسلوب بلاغی بهحساب میآید، بدیهی است که در کتاب خداوند نیز از آن بهره گرفته شود؛ زیرا قرآن به زبان قوم عرب نازلشده و در آن از تمامی فنون بلاغی رایج در آن زمان استفادهشده است. و همانگونه که گفته شد، یکی از فنون بلاغی رایج در میان قوم عرب در عصر نزول قرآن، استفاده از اسلوب تکرار بهمنظور تأکید و نزدیک ساختن معنا به ذهن مخاطب است. (الدینوری، 2006: 250) تکرار فواید بسیاری دارد ازجمله: تقریر، تأکید و مستقر ساختن معنا در ذهن مخاطب، استلذاذ، اظهار خوشحالی یا اندوه، تحسر و…. در میان محافل ادبی این جمله متداول است که «الکلام اذا تکرّر تقرّر».(زرکشی، 1957، ج3: 10) در این قسمت بر آنیم تا انواع مختلف تکرار(واجآرایی، تکرار حرف، تکرار لفظ و عبارت و یا جمله) را پیداکرده و نقش هرکدام را در ایجاد موسیقی درونی و میزان تأثیر آن بر شنونده یا خواننده را موردمطالعه قرار دهیم.
3ـ 2ـ2ـ2ـ1ـ1 واجآرایی(نغمهی حروف) سورهی حج
واجآرایی، آرایش و زیباسازی کلام است که از راه تکرار یک یا چند واجه (صامت) و یا تکرار واکه (مصوت) در شعر یا در
