
ت در مقابل واژه رقابت به کار میرود و بیانگر یک عمل جمعی است که اعضای سازمان با دیگران در جامعه یا گروه خود در موارد مشترک اقدام مینمایند. (محمدی، 1384، ص158)
هنجارهای مشترک: در اصطلاح دانش جامعهشناسی، به یک الگوی رفتاری گفته میشود که فرد روابط و کنشهای خود را در اجتماع بر اساس آن تنظیم میکند. اکثریت جامعه خود را به آن پایند میدانند. هنجارها سبب تقویت استحکام نظام اجتماعی (عادات و رسوم) میشود. (رفیع پور، 1378)
همدلی و ارتباطات13: همدلی در مفهوم عام یعنی همانگونه که دیگران میفهمند ما هم بفهمیم و همانگونه که دیگران حس میکنند، ما هم حس کنیم.
انسجام و همبستگی جمعی 14: عبارت است از توافق جمعی میان اعضای یک جامعه که حاصل پذیرش و درونی کردن نظام ارزشی در هنجارهای یک جامعه است. انسجام اجتماعی بامعرفتهایی چون پایبندی به تعهدات، کمک به هنگام گرفتاریها، شرکت در مراسم و مناسک خانوادگی، احترام کوچکترها به بزرگترها تبیین میشود.
همیاری و مشارکت داوطلبانه15: مشارکت به معنی به کار گرفتن منافع شخصی به منظور سهیم شدن در یک اقدام جمعی است و در مفهوم دیگر داشتن شرکت فعالانه در گروه را میرساند و به فعالیتهای اجتماعی انجامشده نظم دارد. مشارکت داوطلبانه به خواست فرد انجام میشود.
رفتار شهروند سازمانی 16: مجموعهای از رفتارهای داوطلبانه و اختیاری که بخشی از وظایف رسمی فرد نیستند، اما بااینوجود توسط وی انجام و باعث بهبود مؤثر وظایف و نقشهای سازمان میشوند. (اپل بام و همکاران، 2004، ص19).
1-8- تعاریف عملیاتی
سرمایه اجتماعی : مراد از سرمایه اجتماعی نمرهای است که هر یک از آزمودنیها در پاسخ به پرسشنامه سرمایه اجتماعی کسب میکنند.
رفتار شهروندی سازمانی : نمره کسبشده توسط هر یک از آزمودنیها در پاسخ به سؤالات پرسشنامه رفتار شهروندی است. روش گردآوری اطلاعات استفاده از پرسشنامه، مصاحبه، اسناد و مدارک و پایاننامههای موجود خواهد بود.
2
2-1- مقدمه
در این فصل مروری بر مبانی نظری موضوع انجامشده است. مباحث این فصل در دو بخش ارائهشده است. در بخش اول مبانی نظری سرمایه اجتماعی موردبررسی قرارگرفته است و این مبحث بهطور مختصر از دیدگاه فوکویاما، بوردیو، کلمن و یوتنام مرور شده است. سپس به بحث سرمایه اجتماعی در حوزه سازمان و مدیریت پرداختهشده و ابعاد گوناگون سرمایه اجتماعی از دیدگاه اندیشمندان متفاوت مرور شده است. در ادامه الگوهایی برای تبیین مفهوم سرمایه اجتماعی و نقش سرمایه انسانی در سرمایه اجتماعی سازمان (مدرسه) مدنظر قرارگرفته است و سپس به ویژگیهای سرمایه اجتماعی، راههای ایجاد و حفظ آن و مزایا و هزینههای بالقوه آن پرداختهشده است. مبحث شهروندی سازمانی در بخش دوم موردبررسی قرارگرفته است و شرح دادهشده است. متغیر وابسته رفتار شهروندی سازمان و ابعاد، پیشایندها و پیامدهای آن موردبررسی قرار میگیرد در ادامه عوامل مؤثر بر رفتار شهروندی سازمانی مطرح میشود و در پایان آثار و پیامدهای رعایت رفتار شهروندی سازمانی در سازمانها موردبررسی قرارگرفته است و از این دیدگاه رابطه آن با سرمایه اجتماعی شرح داده میشود. درنهایت چارچوب نظری و مدل مفهومی این پژوهش بهصورت نمودار ارائه میشود.
2-2- سرمایه اجتماعی
اصطلاح سرمایه اجتماعی نخستین بار در اثر کلاسیک جین جاکوبز، “مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی “بهکاررفته است که در آن او توضیح داده است که شبکههای اجتماعی فشرده در محدودههای حومهی قدیمی و مختلط شهری، صورتی از سرمایه اجتماعی را تشکیل میدهند و در ارتباط با حفظ نظافت، عدم وجود جرم و جنایت خیابانی و دیگر تصمیمات در مورد بهبود کیفیت زندگی، در مقایسه با عوامل نهادهای رسمی مانند نیروی حفاظتی پلیس و نیروهای انتظامی، مسئولیت بیشتری از خود نشان میدهند. اگرچه درگذشته اقتصاددانان کلاسیک عوامل شکلگیری رشد اقتصادی را در سرمایه فیزیکی و نیروی کار جستوجو میکردند اما در دههی شصت میلادی نئوکلاسیکهایی چون شولتز و بیکر ایده سرمایه انسانی را که بهواسطهی آن اعضای جامعه از طریق بهرهگیری از آموزش میتوانند توانایی خود را تقویت کرده و افزایش توالی را تسهیل کنند، مطرح کردند و از سال 1980 به بعد مفهوم سرمایه اجتماعی توسط افرادی همچون جاکوب، لوری، کلمن، پاتنام و پرتز وارد ادبیات علوم اجتماعی بهخصوص جامعهشناسی شده و بسط و گسترش مییابد.
سرمایه اجتماعی متشکل از دو واژه سرمایه و اجتماعی است که هرکدام بر جنبه خاصی از این مفهوم تأکیددارند. اولی بر ماهیت سرمایهای و مولد بودن و دیگری بر ماهیت غیرشخصی آن، سرمایه اجتماعی به دلیل داشتن ابعاد و مؤلفههایی همچون ایجاد روابط گرم گسترش انسجام و همبستگی، بسط مشارکت اجتماعی، هویت جمعی، همدلی، روحیه جمعی، منافع مشترک، احترام متقابل و… شامل منابعی مثل اطلاعات، اندیشه، فرصت کسبوکار، قدرت نفوذ، اعتماد، همکاری و… است. این منابع از درون شبکههای کسبوکار در دسترس قرار میگیرند (بیکر، واین 1381، صص 15 و 16) سرمایه اجتماعی را بهسادگی میتوان بهعنوان وجود مجموعه معینی از هنجارها یا ارزشهای غیررسمی تعریف کرد که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجاز است، در آن سهیم هستند. هنجارهایی که تولید سرمایه اجتماعی میکنند اساساً باید شامل سجایایی از قبیل صداقت، ادای تعهدات و ارتباطات دوجانبه باشد. واضح است که هنجارهایی که تولید سرمایه اجتماعی میکنند، تقسیمپذیرند. یعنی میتوانند تنها میان گروه محدودی از مردم همان اجتماع مشترک باشند و نه در میان دیگران، درحالیکه سرمایه اجتماعی در همه جوامع وجود دارد اما میتواند به طرق مختلف توزیع گردد. بدیهی است که یکی از منابع حائز اهمیت سرمایه اجتماعی در سطح جهان خانواده است اما ساختار خانواده از جامعهای به جامعه دیگر تفاوت میکند.
در دو دهه اخیر مفهوم سرمایه اجتماعی در زمینهها و اشکال گوناگونش بهعنوان یکی از کانونیترین مفاهیم، ظهور و بروز یافته است. هرچند شور و شوق زیادی در بین صاحبنظران و پژوهشگران مشابه چهارچوب مفهومی و ابزار تحلیلی ایجاد کرد. لیکن نگرشها و انتظارات گوناگونی را نیز دامن زده است. افزایش حجم قابلتوجه پژوهشها در این حوزه بیانگر اهمیت و جایگاه سرمایه اجتماعی در حیطههای متفاوت اجتماعی است.
بهطورکلی میزان سرمایه اجتماعی در هر گروه یا جامعهای نشاندهنده به میزان اعتماد افراد به یکدیگر است. همچنین وجود میزان قابل قبولی از سرمایه اجتماعی موجب تسهیل کنشهای اجتماعی میشود. بهطوریکه در مواقع بحرانی میتوان برای حل مشکلات از سرمایه اجتماعی بهعنوان اصلیترین منبع حل مشکلات و اصلاح فرایندهای موجود سود برد. ازاینرو شناسایی عوامل مؤثر در تقویت یا تضعیف سرمایه اجتماعی اهمیت بسزایی دارد.
تعدادی از عناصر اصلی که میتوان سرمایه اجتماعی را با آن مورداندازهگیری قرارداد عبارتاند از:
آگاهی به امور عمومی، سیاسی، اجتماعی، وجود انگیزه در افراد جامعه که در پی کسب این دسته از آگاهیهای برآیند، اعتماد عمومی به یکدیگر، اعتماد به نهادهای مردمی و دولتی، مشارکت غیررسمی همیارانه در فعالیتهای داوطلبانه در تشکلهای غیردولتی خیریهای مذهبی، اتحادیهها، انجمنهای صنفی و علمی و… درمجموع میتوان گفت که یکی از معیارهای اصلی در شناخت سرمایه اجتماعی شکل و شیوه روابط اجتماعی افراد با یکدیگر و نحوه همزیستی آنها در جامعه موردمطالعه است. از دیگر معیارها میتوان به احساس مردم نسبت به حکومت و مردم اشاره کرد و نیز داشتن احساس خوشایند نسبت به امنیت، پیوندهای خانوادگی و اجتماعی و امیدواری نسبت به آینده از معیارهای مطرح محسوب میشود. اگر سرمایه اجتماعی را ارتباط و شبکههای اجتماعی که میتوانند اطمینان و حس همکاری را در میان افراد حاضر در شبکههای موردبحث ایجاد کنند. بدانیم، آنچه بیشازپیش اهمیت پیدا میکند نقش نهادهای جامعه مدنی در تشکیل این سرمایه است. اگر ما مانند عنصری از یک سازمان مدنی بهصورت همیشگی همدیگر را ملاقات کنیم احساس مسئولیت نسبت به همدیگر در ما پیدا میشود و میتوانیم به همدیگر اعتماد کرده و در نهایت باهم همکاری کنیم. برای مثال اینکه احساس بیشتری در بین باشد لازم است که ما همدیگر را ملاقات کنیم و ارتباط مداوم باهم داشته باشیم. همچنین چیزی که بهطور جمعی میتوانیم به دست آوریم بهتنهایی نمیتوانیم. امروزه نقش سرمایه اجتماعی از سرمایه فیزیکی و انسانی در سازمان و جوامع بسیار مهمتر است و شبکههای روابط جمعی و گروهی به رابطه میان انسانها، سازمانها و انسانها و سازمانها با سازمانها انسجام، میبخشند. در صورت عدم وجود سرمایه اجتماعی سایر سرمایهها اثربخشی خود را از دست میدهند و پیمودن راههای توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی، ناهموار و دشوار میگردد (الوانی و شیروانی 1380: 16).
قبل از سال 1916 هانی فان17 از دانشگاه ویرجینای غربی در مقالهای از مفهوم سرمایه اجتماعی استفاده کرده بود. اما برای نخستین بار جین جاکربر در اثر کلاسیک خود تحت عنوان «مرگ و زندگی در شهرهای بزرگ آمریکایی» (1916) برای تأکید بر ارزش جمعی پیوندهای دوستانه غیررسمی در کلانشهرهای جدید از مفهوم سرمایه اجتماعی استفاده کرد.
در دهه 1970 گلن لوری18 اقتصاددان، برای مشخص نمودن دلایل عدم دسترسی آمریکاییهای آفریقاییتبار به پیوندهای اجتماعی وسیع، بهمنزله یکی از موذیانهترین میراثهای بردهداری و بهطورکلی سرمایه اجتماعی به صورتهای گوناگونی مورداستفاده قرارگرفته است که درمجموع میتوان آنها را در سه دسته ذیل خلاصه نمود:
2-2-1- ریشهیابی مفهوم سرمایه اجتماعی
در تعریف سرمایه اجتماعی دو رویکرد اصلی وجود دارد. در یک رویکرد، سرمایه اجتماعی بر اساس کارکردهای آن تعریف میشود و در رویکرد دیگر سعی بر آن است سرمایه اجتماعی فینفسه (و بهطور ذاتی) تعریف شود. ازنظر جیمز کلمن سرمایه اجتماعی با کارکردش تعریف میشود. ازنظر او سرمایه اجتماعی چیز واحدی نیست بلکه انواع چیزهای گوناگونی است که دو ویژگی مشترک دارند. همه آنها شامل جنبهای از یک ساخت اجتماعی هستند و کنشهای معین افرادی را که درون ساختار هستند تسهیل میکنند.
به نظر پوتنام، سرمایه اجتماعی وجوه گوناگون سازمان اجتماعی نظیر اعتماد، هنجار و شبکههاست که میتوانند با تسهیل اقدامات هماهنگ، کارایی جامعه را بهبود بخشند. در مقابل فوکویا ما به این نوع تعریف انتقاد دارد و مدعی است که بسیاری از این تعاریف بهجای خود سرمایه اجتماعی، اشاره به تجلیات سرمایه اجتماعی (اعتماد شبکهها، جامعه مدنی و نظیر آنکه با سرمایه اجتماعی مرتبط هستند)، دارند. این موارد همگی پدیدههای ثانوی هستند که بهعنوان نتیجه سرمایه اجتماعی، نه بهعنوان عناصر تشکیلدهنده خود سرمایه اجتماعی مطرح میشوند. فوکویاما خود، سرمایه اجتماعی را اینگونه تعریف کرده است سرمایه اجتماعی را بهسادگی میتوان بهعنوان وجود مجموعه معینی از هنجارها یا ارزشهای غیررسمی تعریف کرد که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجاز است، در آن سهیم هستند. هنجارهایی که تولید سرمایه اجتماعی میکنند اساساً باید شامل سجایایی از قبیل صداقت، ادای تعهدات و ارتباطات دوجانبه باشند.
شایعترین اشکال سرمایه اجتماعی نظیر اعتماد، سرمایههایی هستند که آلبرت هیرشمن آنها را منابع اخلاقی مینامد. یعنی منابعی که ذخیرهشان در حین استفاده بهجای کاهش، افزایش مییابد و در صورت عدم استفاده کاهش مییابند.
هر چه دو نفر به هم اعتماد کنند اعتماد متقابلشان افزایش مییابد و برعکس، بسیار سخت است که بیاعتمادی عمیق از طریق تجربه از بین برود زیرا مردم را از مشارکت در انواع مناسب تجربه بازمیدارد و بدتر اینکه به بروز رفتاری منجر میشود که خود به افزایش بیاعتمادی کمک میکند. همینکه بیاعتمادی آغاز شد بهزودی فهمیدن اینکه آیا اصولاً موجه است یا
