
انسان اگر اعتقاداتی داشته باشد، ولی هیچ التزام عملی به آنها نداشته باشد، فایدهای به اونمیرساند؛ چراکه طبق فرمایش قرآن کریم ، آدمی مرهون عمل خویش است﴿ وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعى﴾249. امام خمینی(ره) سرانجام و عاقبت انسان، کرامت و خواری او را معلول اعمال خود او دانسته و با هشدارهایی میفرمایند:
«آنچه بر سر انسان میآید از خیر و شر، از خود آدم است. آنچه انسان را به مراتب عالی میرساند کوشش خود انسان و آنچه انسان را به تباهی در دنیا و آخرت میکشد خود انسان و اعمال خود اوست. »250
ایشان همچنین در شرح حدیث جنود عقل و جهل خویش عمل صالح را که برای تبدیل و اصلاح نفس و خارج کردن آن از ظلمت به دو قسم اعمال اشاره کردهاند که عبارتند از:اعمال قالبی و اعمال قلبی. و اعمال قلبی را اعمالی دانسته که فطرت را به حالت اولیه خود برمیگرداند و به تعبیر امام استرجاع روحانیت فطریه میکند و عمده آن را توبه با شرایط باطنی و ظاهری آن بیان کردهاند. و پس از آن تزکیه و تطهیر قلباز غشاوات طبیعیه که عمده آن حب دنیا و خودخواهی است. اما اعمال قالبی را اعمالی میدانند که نفس را متذکر احوال خود کند و از جمله آن اعمال اشتغال به اذکاری که از طرف اهل بیت با رعایت شرایط آن و حضور قلب به منظور بیدار کردن نفس؛چراکه ذکر حقیقی، حجابهای بین بنده و حق را برمیدارد و قسوت و غفلت از قلب برداشته میشود و درهای ملکوت اعلی را به روی سالک باز میکند251.
ایشان در جایی دیگر بیان کردهاند که هر عملی که از انسان صادر میشود؛بلکه هر چه در ملک بدن واقع شود و متعلق ادراک نفس شود، از آن یک نحو اثری در نفس واقع میشود، چه اعمال حسنه باشد یا سیئه و چه از سنخ لذایذ باشد و چه از سنخ آلام باشد و نیزبیان کردهاند که هرچه اعمال مربوط به لذات و امور دنیا باشد علاقه و محبت نفس به این عالم بیشتر شده و به عبارتی نفس تربیتی دنیایی پیدا کرده و به همان اندازه که به دنیا علاقهمند میگردد از توجه به حق و عالم آخرت غافل میگردد252. پس هر قدر که اعمال ما از سنخ عبادات باشد، تأثیرش آن است که قوای طبیعی را خاضع و تابع قوای عقلی میکند و جنبه ملکوت نفس را بر ملک قاهر و مسلط میکند و طبیعت را منقاد رو حانیت میکند تا برسد به مقامی که جذبات روحی برای او حاصل شود و هر عمل که این تأثیر را بیشتر کند و این خدمت را بهتر انجام دهد، آن عمل مصابتر است253. پس میزان در افضل بودن اعمال این است که هر عملی که طبیعت و قوای ملکی انسان را بیشتر و بهتر تحت سلطه قوای عقلی و روحانی درآورد و بنده را به خدا نزدیکتر کند، آن عمل افضل و صواب است.
3-3-2-1-3. عبادت وتکامل اخلاقی
تکامل سیر انسان از یک به مرحله دیگر است.همانطور که گذشت انسان دارای مراتبی است و مرتبه عالی علت مرتبه پایین. و نسبت مرتبه پایین نسبت به عالی، نسبت نقص به کمال است. امام این حقیقت را در بیان اخلاقی با عنوان ظهور و بطون یاد کرده و از نظر ایشان مرتبه عالی بطن مرتبه دانی و آن ظهور این است، زیرا ظاهر را هرگز جدا از باطن ندانسته و هر عاملی را که در ظاهر تأثیر بگذارد، قطعا باطن را نیز متأثر خواهد کرد و هر عملی که در مرتبه ظاهر بروز کند، بیانگر حقیقتی در باطن انسان است که موجد آن بوده است. بر همین اساس عبادات ظاهری شرعی باعث تهذیب باطن شده و تأثیراتی در قلب انسان میگذارد که باعث نیکویی اخلاق و کمال عقاید او میشود. امام خمینی میفرمایندکه:
«تمام اعمال عبادی وسیله است ، تمام ادعیه وسیله است وسیلهای برای اینکه انسان لبابش ظاهر شود و آنکه بالقوه یک انسان است بالفعل شود و همچنین انسان طبیعی انسان الهی شود که همه چیزش الهی باشد و حق را در همه چیز ببیند و انبیاء برای همین آمدهاند»254.
به این ترتیب هریک از عبادات دارای اثری در نفس است و بدن و قوای طبیعی را تابع و منقاد روح کرده و اراده نفس در آنها قوی و کارکن میشود و ملکوت نفس را بر ملک بدن غالب میکند. و عملی که از سنخ عبادات باشد خضوع قوای طبیعی را برای عقل به دنبال دارد و امام اصلیترین دلیل عبادت و بندگی خدا و ریاضتهای شرعی مانند روزه، حج را در تسلط انسان بر خود و قوت اراده و قوای ملکوتی نفس و تسریع در سیر صعودی انسان میدانند. 255
ایشان همچنین در «تفسیر سوره حمد»،تنها راه وصول به مقصد اصلی و غایت حقیقی تطهیر ظاهر و باطن دانستهاند به طوری که بدون تشبّث به صورت و ظاهربه لُبّ باطن نمیتوان راه یافت،پس در ترک ظاهر،ابطال ظاهر و باطن شریعت است و این را از تلبیسات شیطان و جن بیان کردهاند.256یکی از اعمال عبادی نماز است که امام آن را به کارخانه آدمسازی تعبیر کرده و نماز را دور کننده انسان از فحشا و منکر دانسته و علت کشیده شدن انسان به فساد را بینمازی دانستهاند257امام همچنین یکی از جهات اهمیت نماز و تکرار تذکر خداوند با آداب و اوضاع خاص الهی که در آن است سبب محکم شدن رابطه انسان با خدا و عوالم غیب مطرح کردهاند و همینطور ملکه خضوع برای خداوند را در قلب انسان ایجاد میکند258
3-3-2-1-4. رابطه تقوا و اخلاص با اخلاق
تقوا در لغت به معنای خود نگهداری است و در اصطلاح اسلامی دوری از محرمات الهی و انجام همه فرامین واجب است259. یعنی اینکه انسان از خطری بترسد که از فعل اختیاری خود یا ترک آن، متوجه سعادت ابدی او میشود. از منظر امام خمینی(ره)، انسان که ذاتا و به مقتضای فطرت الهی خویش طالب عزت و کمال است و از هرگونه نقص و ذلت و خواری گریزان است بیش از هر چیز محتاج توشه تقواست. از نظر امام تضمین کننده کرامت انسان تقواست، چیزی که نه مرد میشناسد و نه زن؛اختلاف نژاد، لهجه، زبان، و رنگ هیچ یک موجب کرامت یا مانع آن نیست. ایشان در این باره گفتهاند:
«همه برادر و برابرند فقط وفقط کرامت در پناه تقوا و برتری به اخلاق فاضله و اعمال صالحه است و آنکه پیش خدا کرامت دارد، آدم متقی است. آدمی که روشش صحیح باشد، تقوا داشته باشد، فاسد نباشد، مفسد نباشد. »260
امام خمینی(ره) در شرح حدیث بیستم، درستی و نیکویی عمل را مبتنی بر دو اصل دانسته و میزان در کمال و تمامیت آن را این دو اصل؛یعنی خوف و خشیت از خداوند و دیگر اینکه نیت صادقه و ارادهی خالص است. و در بیان ارتباط این دو اصل با کمال عمل و درستی آن گفتهاند که، خوف و ترس از از حق تعالی موجب تقوای نفوس و پرهیزگاری آنها میشود و باعث میشود که آثار قبول شدن اعمال را بیشتر میکند. و معتقدند که تقوا نفوس را از کدورات و آلایش صاف و پاک میکند، زیرا اگر صفحه نفس از معاصی و کدورات آنها پاک باشد، اعمال حسنه در آن مؤثرتر است و خشیت از حق را که مؤثر تام در تقوای نفوس است یکی از عوامل بزرگ در اصلاح نفس و نیز مؤثر در حسن و کمال عمل میدانند؛چراکه تقوا علاوه بر اینکه خود یکی از مصلحات نفس است، مؤثر در تأثیر اعمال قلبی و قالبی انسان و موجب قبولی آنها است261 و در تأیید این نظر به این آیه شریفه استناد میکنند که خداوند میفرماید:﴿إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِين﴾262.
عمل اگر بخواهد یاریگر انسان در راه کرامت انسانی باشد باید یک شرط اساسی و مهم یعنی اخلاص را داشته باشد. و امام خمینی در آداب الصلوه، حقیقت اخلاص را تصفیه عمل از شائبه غیرخدا و صافی نمودن دل از رؤیت غیر حق تعالی در جمیع اعمال صوریه و لبیّه و ظاهریه و باطنیه تعریف کردهاند و کمال آن را ترک غیر مطلقا و پا نهادن بر انیّت و انانیّت و بر غیر و غیریت دانستهاند263.
3-4-4. نیّت باطن و روح عمل
امام خمینی(ره) عامل بزرگ دیگر در کمال و صواب اعمال را، نیت صادقه و اراده خالصه میدانند که کمال و نقص و صحت و فساد عبادات کاملا تابع آن است. اخلاص به معنای پاک کردن نیت و عمل از تمام شوائب مانند ریا و حد اعلای آن در این است که انسان باطن و قلب خویش را از هر چه غیر خداست خالی کند264. امام در تعریف نیت چنین گفتهاند که:«بدان که نیت عبارت است از تصمیم عزم به اتیان شی و اجماع نفس بر آوردن آن پس از تصور آن و تصدیق به فایده آن و حکم به لزوم اتیان آن و آن حالتی است نفسانی وجدانی که پس از این امور پیدا شود،که از آن تعبیر به همت و تصمیم و اراده و قصد میکنیم و این در جمیع افعال اختیاری موجود است و هیچ فعل اختیاری ممکن التخلف از آن نیست و این امر در تمام عمل حقیقتا موجود است بدون شائبه مجاز»265 امام بیان کرده اند که هیچ چیز در عبادات به اهمیت نیت و خلوص آن نیست، زیرا نسبت نیات به عبادات، مانند نسبت روح است به بدن، به این صورت که پیکره اعمال عبادی از مقام ملک نفس و بدن آن صادر میشود ونیت و روح آنها از جنبه باطن نفس و مقام قلب صادر میشود، به طوری که هیچ عبادتی بدون نیت خالص مقبول درگاه حق نیست266.
ایشان همچنین به نقل از شیخ بهایی در تعریف اخلاص میفرمایند: اخلاص پاکیزه نمودن عمل است از اینکه برای غیرخدا در آن نصیبی باشد. و همچنین عامل آن اراده نکند عوضی برای آن در دو دنیا. امام(ره) خلوص نیت از تمام مراتب شرک و ریا و مراقبت از آن را امری مشکل میدانند، زیرا نیت عبارت است از اراده باعثه به عمل و آن نیز تابع غایات نهایی است و این غایات هم تابع ملکات نفسانی است که باطن ذات انسان و شاکله آن را تشکیل میدهند. و کسی که حب جاه و ریاست ملکه نفسانی او و شاکله روح او شده باشد، غایت و هدف او رسیدن به آن مطلوب است و افعالی که از او صادر میشود تابع آن غایت و هدف است و محرک او همان مطلوب نفسانی است و اعمال را به خاطر آن هدف انجام میدهد و مادامی که این حب در قلب او باشد، عملش خالص نیست. بلکه تا وقتی که انانیت و خودخواهی در کار باشد، حتی اگر برای تحصیل معارف و کمالات روحی نیز اقدام کند، برای خود و نفسانیت خویش است و آن نیز خودخواهی است نه خداخواهی و روشن است که خودخواهی با خداخواهی قابل جمع نیست. پس تمام حقیقت اعمال همان صور اعمال و جنبه ملکوتی آنهاست که نیت است. به بیان دیگر هر کس بر شاکله خود عمل میکند و اعمال هم تابع شاکله نفس است و شاکله نفس اگرچه هیئت باطنی روح و ملکات مخمره در آن است، لکن نیات شاکله ظاهری نفساند. میتوان گفت که ملکات شاکله اولیه نفس و نیات شاکله ثانویه آن هستند و اعمال تابع آن است. از اینجا نتیجه میگیریم که راه خالص کردن اعمال از شرک و ریا و غیر آن منحصر به اصلاح نفس و کسب ملکات فضیلتمند و پاک کردن نفس از ملکات رذیلت است و این هم منشأ تمام اصلاحات و مدارج کمال است267.
3-5. تأثیر شناخت و فهم کرامت نفس بر اخلاق
انسان اگر شناخت صحیحی از خود بدست آورد علاوه بر اینکه به عزت و کرامت نفس خود و بزرگواری بعد روحانی خود پی میبرد، میفهمد که موجودی مرکب است که دارای قوا، غرایز و امیال گوناگون است. در وجود انسان هزاران قوه نیرومند وجود دارد:شهوت، غضب، طمع، جاهطلبی و. . . که آدمی را به ارتکاب اعمال سوء و ضداخلاقی سوق میدهند. و در مقابل عقل و فطرت و وجدان اخلاقی قرار دارند که انسان را به خیرو خوبی و نیکی و بزرگواری دعوت میکنند.
امام خمینی یکی از موانع دستیابی به کرامت انسانی و مراتب معنوی را انکار و ناباوری کرامت و مقامات معنوی میداند، زیرا وقتی انسان منکر امری بود، دیگر در راه دستیابی به آن تلاش نمیکند. لذا به نظر ایشان بدترین آفت اصلاح و تهذیب نفس و مانع آدمی در راه حصول کرامت انسانی، بی اعتنایی و بیاعتمادی به مراتب کمال و درجات اعلای کرامت انسانی میباشد و در این زمینه میفرمایند:
«بدترین خارهای طریق کمال و وصول به مقامات معنویه که از شاهکارهای بزرگ شیطان قطاع الطریق است، انکار مقامات غیبیه معنویه و مدارج کرامت انسانیه است، که این انکار و جحود ، سرمایه تمام ضلالت و جهالت است و سبب وقوف و خمود است و روح شوق را که براق وصول به کمالات است میمیراند و آتش عشق را که رفرف معراج روحانی کمال است، خاموش میکند. پس انسان را از طلب بازمیدارد»268
3-5-1.رابطه معرفت نفس و اخلاق
انسان فطرتا حقیقتجو است و این حقیقتجویی او به
