
مي شود. (رضوي، 1386: 125).
1-7-2-2- بزهکاري سايبري
به دنبال گسترش فضاي سايبر در زندگي و فعاليتهاي روزمره، بزهکاران نيز به تدريج حوز? فعاليت خود را از دنياي فيزيکي به دنياي مجازي انتقال دادهاند. اين امر به دنبال ويژگيهاي منحصر به فرد فضاي مجازي از قبيل ناشناس بودن کاربران، هزين? کم و سرعت در پردازش و انجام امور مردم، عدم وجود ايست هاي بازرسي فيزيکي و غيره… اتفاق افتاده است. در تعريف بزهکاري سايبري، ميتوان به تعريفي پرداخت که عناصر آن قانون محور باشد. به عبارتي ديگر، بزهکاري سايبري عبارت است از: هرگونه فعل يا ترک فعل غيرمجاز در محيط سايبر که قانونگذار آن را غيرمجاز دانسته و براي آن مجازات تعيين نموده است. با توجه به مطالعات انجام شده، بيشترين مرتکبان جرايم اينترنتي و به طور کلي حوز? فضاي سايبر، مرد هستند و درصد کمي از زنان به اين جرايم رو ميآورند. در کشورمان نيز با توجه به گسترش روزافزون علاقهمندي و استفاده از اينترنت، آمار جرايم در چهار سال اخير با افزايش خيرهکنندهاي مواجه بوده است. با استناد به آمارهاي ناجا بيشترين جرايم رايانهاي در کشورمان عبارتاند از:
1. “دسترسي غيرمجاز به دادهها و سيستمهاي رايانهاي 33 درصد؛
2. هتک حيثيت افراد و نشر اکاذيب 30 درصد؛
3. کلاهبرداريهاي اينترنتي 16 درصد؛
4. تخريب و اختلال در دادهها 6 درصد؛
5. تکثير غيرمجاز نرم افزارهاي رايانهاي 5 درصد”. (مجيدي، 1390: 12)
همچنين بر اساس آمار مرکز مبارزه با جرايم اينترنتي ناجا، بيشترين بزهديدگان جرايم سايبري در ايران، اشخاص حقيقي هستند؛ يعني 85 درصد از پروندههاي تشکيل شده و اشخاص حقوقي، 15 درصد از اين پروندهها را تشکيل ميدهند http://clicknews.ir/int_docs/?docID=34, retrieved) at:3/9/1391)
با توجه به مطالب فوق، فضاي مجازي اين قابليت را براي کاربران فراهم ميکند که به صورت ناشناس در دنياي مجازي به فعاليت بپردازند و با سوءاستفاده از عدم وجود کنترل و محدوديت کافي در دسترسي به منابع، دست به اقدامات فريبکارانه و خرابکارانه عليه دادههاي رايانهاي و در نتيجه منافع اشخاص دست بزنند. بزهکاران سعي ميکنند با استفاده از تبليغات و جمعآوري پول و پول شويي، به جذب و آموزش اعضاء و تأمين منابع مالي اقدام نمايند. عواملي نظير سهولت در دسترسي، جريان سريع اطلاعات، ريسک کمتر در انجام عملياتهاي مجرمانه، تبادل سريع اطلاعات با حداقل هزينه، فقدان مقررات و سانسور و يا عدم وجود ديگر اشکال کنترل دولت، زمينه را براي بزهکاري سايبري و موجب کشيده شدن بزهکاران به اين حوزه ميشود. مطلوبيتهاي فوق براي دستهاي خاص از بزهکاران، يعني تروريستها که به دنبال شيوههاي نوين براي رسيدن به اهداف خود هستند، جذابتر نمود پيدا ميکند. دارا بودن مخاطبان زياد در فضاي مجازي، تعامل، توسع? ارزان و حضور گسترده در وب، محيطهاي چند رسانهاي (توانايي ترکيب متن، گرافيک، صدا و ويدئو، دانلود فيلم، آهنگ، کتاب، پوستر و غيره…)، نمونهاي از جذابترين آماج براي رسيدن به اهداف بزهکاران هستند.
بنابراين با توجه به اين مطلوبيتها ميتوان گفت که سازمانها و گروههاي تروريستي؛ بدون شک از اين فرصتها براي انجام دادن اقدامات خشونتآميز خود استفاده ميکنند. در ذيل به نمونهاي از سازمانها و گروههاي تروريستي که در حوز? اينترنت فعاليت دارند، با توجه به منطق? جغرافيايي اشاره ميگردد:
1. “منطق? خاورميانه شامل، گروههاي مجاهدين خلق، حزب کارگران کردستان ((pkk و ترکي? مبتني بر حزب محبوب ليبرال دمکرات. 2. منطق? اروپا شامل، جنبش باسک، ارتش کورسي و ارتش جمهوري خواه ايرلند. 3. منطق? آمريکاي لاتين شامل، ارتش آزاديبخش ملي کلمبيا و نيروهاي مسلح انقلابي کلمبيا. 4. منطق? آسيا شامل، ببرهاي آزادي بخش تامير ئلام، حقيقت عالي ژاپني و ارتش سرخ ژاپن” .(Gabriel, 2009: 12)
1-7-2-2-1-تقسيم بندي بزهکاران سايبري
با توجه به گستردگي فضاي سايبري و مزيتهايي که براي بزهکاران در پي دارد، شمار مجرمان و انواع آنها رو به افزايش است. بنابراين در ذيل به مهمترين بزهکاران در اين حوزه ميپردازيم:
1-7-2-2-1-1- هکرها
در ده? 1970، واژ? هکر به شخصي اطلاق ميشد که در برنامهنويسي بسيار خبره و باهوش بود؛ همچنين سالها بعد با گسترش و فراگير شدن اينترنت و سيستمهاي رايانهاي، مفهوم هکر به شخصي که در نفوذ به سيستمهاي رايانهاي مهارت داشته باشد، گفته ميشد. در حال حاضر هکرها افرادي هستند که با سيستمهاي رايانهاي آشنايي کامل دارند و با نفوذ در سيستمهاي رايانهاي سعي در نشان دادن ضعفها و روزنههاي نفوذ در سيستمهاي بانکي، صنعتي و غيره… هستند. آنها علاقه شديدي به يادگرفتن نحو? کار سيستم رايانهاي و ماجراجويي براي يافتن راهي براي رخنه در رايان? مقصد هستند (باستاني، 1390: 57).
1-7-2-2-1-2- کرکرها
“کساني هستند که هدف آنها از نفوذ در سيستمها، خرابکاري و ايجاد اختلال در سيستمهاي رايانهاي است به عبارت ديگر هکرهاي بدخواه هستند. اعمال مجرمانهاي نظير اختلاس، کلاهبرداري يا جاسوسي صنعتي، تنها بخش کوچکي از اهداف احتمالي کرکرها به شمار ميرود” (طهماسبي، 1383: 5).
1-7-2-2-1-3- کارمنداني که از رؤسا يا همکاران خود ناراضي هستند
افراد فوق در حملات سايبري عليه تأسيسات رايانهاي و مخابراتي به عنوان حملات خودي16 شناخته ميشوند. با توجه به دسترسي کارکنان يک سازمان به رمزهاي عبور سيستم هاي رايانهاي، معمولاً بعد از اخراج يا نارضايتي آنها از سياستهاي مديران، به اقدامات خرابکاران? خود دست ميزنند (شيرزاد، 1388: 93).
1-7-2-2-1-4- نوجوانان و جوانان
اين دسته از افراد بيشتر با انگيز? سرگرمي و گشت و گزار در اينترنت، وارد فضاي سايبر ميشوند. حس کنجکاوي و هيجانطلبي در اکثر موارد، منجر به بزهکار شدن افراد فوق به خصوص در حوز? نفوذ غيرمجاز در منابع رايانهاي و شبکهاي ميشوند (شيرزاد، 1388: 92).
1-7-2-2-1-5- رقباي تجاري
شرکتهايي تجاري، بارزترين اشخاصي هستند که با انگيزههاي مالي به سرقت اطلاعات تجاري يا تخريب دادههاي تجاري شرکتهاي ديگر؛ که در فضاي سايبر فعال هستند اقدام مينمايند. رخدادهاي متعددي به ثبت رسيده که افرادي با اقدام به اختلال در دادههاي رايانهاي يک شرکت، موجب فسخ قرارداد تجاري بين دو شرکت شدهاند يا اعتبار يک مؤسس? مالي را خدشهدار نمودهاند. بنابراين عمل اين دسته از بزهکاران در حوز? جرايم عليه اموال به وسيل? اعمال مجرمانهاي از قبيل تخريب رايانهاي(سابوتاژ) دسته بندي ميشود.(باستاني، 1390: 56)
1-7-2-2-2- گونههاي بزهديدگي در فضاي سايبر
فضاي سايبر با گوناگوني و تنوع فرصتها و ابزارهايي که براي ارتکاب بزه فراهم ميکند، دسته بنديهاي متعددي از انواع بزهديدگي را در اين فضا ايجاد نموده است. تازهترين آمارها در ايران نشانگر اين است که در چهار سال اخير، تعداد کاربران اينترنت در کشور، 25 برابر شده و بيش از 64 درصد از کاربران ايراني به صورت خانگي از اينترنت استفاده ميکنند، اين امر نشانگر استقبال مردم به فضاي سايبر و همچنين افزايش آمار بزهکاري و بزهديدگي سايبري است (سقازاده و کريم خاني، 1391: 9). با توجه به افزايش بزههاي سايبري، در ذيل به چهار دست? عمده از بزهديدگان سايبري پرداخته ميشود (Shinder, 2002:129).
1-7-2-2-2-1- اشخاص ساده و بي تجربه
معمولاً اشخاصي که کهن سال هستند يا برعکس در سنين نوجواني به سر ميبرند، به دليل عدم تجرب? کافيِ فعاليت در اينترنت و رايانه بيشتر فرايند بزهديدگي را تجربه ميکنند. بيشترين جرايم ارتکابي عليه اين دسته از افراد، کلاهبرداري هاي اينترنتي هستند که از ساده لوح بودن اين افراد سؤاستفاده مي شود (زررخ، 1390: 139).
1-7-2-2-2-2- اشخاص آسيب ديده و ناتوان
اين دسته از افراد به دليل وضعيت خاصي که بر آن ها جاکم است، مورد توجه ويژ? برخي از بزهکاران سايبري هستند. به عبارت ديگر افراد ناتوان مانند کساني که فلج هستند يا از اختلالات عاطفي رنج ميبرند، آماج مناسبي براي بزهکاران سايبري محسوب ميشوند تا از طريق يافتن مشخصات اين افراد در پايگاههاي اطلاعاتي با آنها ارتباط برقرار کرده و آنها را در دام خود بياندازند (همان: 140-139).
1-7-2-2-2-3- بزهديدگان اشتباهي
اين دسته از بزهديدگان، مرتکب عملي که خود را در معرض بزهديدگي قرار داده باشند يا باعث تحريک بزهکار شده باشند، انجام نداده اند؛ بلکه به اين سبب که در موقعيت و زمان خاصي قرار داشته اند بزهديده واقع ميشوند. با توجه به اين که امنيت قطعي در زمين? رايانه وجود ندارد و باز هم تهديدات سايبري راه نفوذ خود را پيدا ميکنند، امکان بزهديده شدن بدون تقصير وجود دارد (جلالي فراهاني، 1384: 28-25).
1-7-2-2-2-4- بزهديده نماها
دست? ديگر از بزهديدگان سايبري افرادي هستند که وانمود ميکنند بزهديده واقع شده اند. به عبارت ديگر اين افراد موقعيتي را بيان ميکنند که در آن واقع نشده اند يا اينکه خود را جاي کساني قلمداد ميکنند که بزهديده واقع شده اند. اين اعمال ميتواند به انگيزههاي مختلفي از جمله انتقامگيري، جلب توجه، به دست آوردن پول و اعمالي از اين قبيل باشد (زررخ، 1390: 140).
1-7-2-3- حمايت
حمايت واژهاي عربي است که با همان معناي اصلي خود در زبان فارسي استفاده ميشود. در فرهنگ واژگان فارسي، واژ? حمايت اين گونه تعريف شده است:
“حراست از اهالي اراضي مفتوحه از طرف فاتح. حراست از جان و مال و ناموس کشور از طرف سلطان” (جعفر جعفري لنگرودي، 1386: 1763). واژ? حمايت در لاتين معادل واژ? (Protection) به معني حمايت، محافظت، پشتيباني (آقايي، 1386: 927) و همچنين (Support) به معني پشتيباني و حمايت کردن و طرفداري است.
علي اکبر دهخدا نيز در لغت نامه، واژ? حمايت را “نگاهباني کردن، دفاع کردن از کسي و پشتيباني کردن” (دهخدا، 1335: 806) معني کرده است. در خصوص ريشهيابي حمايت، واژگان (حمي و حميه و حمايت) به اين صورت معنا شده است:
“حمي به فتح (ح) و سکون ميم: حمايت، نگاهداشتن، نگهباني کردن و… حميه، حمايت، حموه (به کسر حاء)، در هر سه به معناي ياري دادن، پرهيز نمودن از آن چه براي او ضرر دارد” (معين، 1390: 966).
1-7-2-4- بزهديده
بزهديده رکن اصلي و ساختاري جرايم را تشکيل ميدهد. واژ? بزهديده معادل (Victim) در لاتين و در زبان فارسي معادل عربي واژههاي قرباني، مجنيعليه و زيانديده است. (دهخدا، 1377: 3232). اين واژه در فرهنگ لغات اين گونه تعريف شده است:
“کسي که طرف جرم يا شبه جرم واقع شده است مثل قرباني سرقت” (آقايي، 1386: 1085) و يا “آن که بر اثر حادثهاي، ناخواسته جان خود را از دست بدهد: قرباني تصادف… زلزله” (انوري، 1382: 1078).
در زمين? شناسايي مفهوم بزهديده، تعريفهاي متفاوتي از سوي جرمشناسان ارائه شده که به چند نمونه از آنها اشاره ميگردد: “کسي که جرم يک خسارت قطعي و آسيب به تماميت شخصي او پديد آورده است و اکثر افراد جامعه هم به اين مسئله اذعان دارند” (کرد عليوند و محمدي، 1379: 96) همچنين در جايي ديگر در تعريف بزهديده آمده است:
“شخصي است که به دنبال رويداد يک جرم، به آسيب بدني، رواني، درد و رنج عاطفي، زيان مالي يا آسيب اساسي به حقوق بنيادي خود دچار شده باشد” (رايجيان اصلي، 1390الف: 16-15).
اسناد بينالمللي متعددي نيز به تعريف بزهديده پرداختهاند، از جمله سازمان ملل متحد در يازدهم دسامبر 1985 در قطعنامهاي تحت عنوان “اعلاميه اصول بنيادين عدالت براي بزهديدگان و قربانيان سوءاستفاده از قدرت”، به تعريف بزهديده اقدام نموده است. اين اعلاميه در تعريف بزهديده بيان ميدارد:
“بزهديدگان کساني هستند که به طور فردي يا گروهي متحمل خسارت شدهاند. اين خسارات به ويژه در زمينههاي مربوط به آسيب به تماميت جسماني و رواني، رنج روحي، خسارت مادي و وارد شدن لطم? بزرگي به حقوق انساني افراد است و اين خسارت ناشي از
