
هزینههای تسهیلات، هزینههای سرباری است که بانک به دلیل اجبار به نگهداری داراییهای نقد نزد خود و ذخیره قانونی نزد بانک مرکزی متحمل میشود. بانکها ناچارند براساس مقررات اعمال شده از سوی دولت، همواره بخشی از سپردههای به امانت گذاشته شده نزد خود را نزد بانک مرکزی نگهداری کنند. افزون بر آن، برای پاسخ به درخواست سپرده گذاران برای برداشت سپردههای خود، بانکها ناچارند همواره کسری از سپردههای امانتی نزد خود را به صورت پول نقد یا اوراق بهادار تقریباً نقد نگهداری کنند. بانکها برای سپردههای نقد خود و یا ذخایر خود نزد بانک مرکزی سودی دریافت نمیکنند، لیکن وجوه لازم برای این کارها را از سپردههایی تأمین میکنند که برای آنها سود پرداخت میکنند. به همین دلیل، وجوه نقد موجود در صندوق بانکها و ذخایر نقد آنها نزد بانک مرکزی به گونهای جزء هزینههای بانک به شمار میآیند.
در نگاه اول، شاید ارتباط مستقیمی میان این هزینهها و وامها و اعتبارات پرداختی مشاهده نشود، اما اگر به این نکته توجه شود که اخذ سپرده از سوی بانکها به دلیل تأمین منابع لازم برای پرداخت تسهیلات است، آنگاه میتوان توضیح داد که چرا این هزینههای سرباره جزء هزینههای پرداخت تسهیلات به شمار میآیند. در واقع میتوان هزینهوجوه نقد و ذخیره قانونی نزد بانک مرکزی را برای بانکها هم تراز هزینه حمل مواد اولیه یک کارخانه به حساب آورد. با همین استدلال است که کل هزینههای بانک برای افتتاح و مدیریت حسابهای سپرده که در نهایت منابع آنها در پرداخت تسهیلات استفاده میشود، جزء هزینههای وام محسوب میشوند.
-هزینههای عملیاتی
قسمت دیگری از هزینههای تسهیلات، هزینههای عملیاتی لازم برای شکل گیری فرایند جذب سپرده و پرداخت وام است. این هزینهها شامل اجاره و استهلاک ساختمان، تأسیسات و کالاهای سرمایهای (تجهیزات اداری، حمل و نقل، ذخیرهسازی اموال واطلاعات) و در نهایت هزینههای نیرویانسانی به کار گرفته شده در خدمترسانی بانک است. در نمودار (2-1) خلاصهای از این مطالب نشان داده شده است.
در سالهای اخیر، با رقابتیتر شدن بازارهای مالی، قیمتگذاری صحیح تسهیلات و اعتبارات و به ویژه برآورد درست ریسک وام گیرندگان و اختصاص دادن درست هزینههای ریسک به وام گیرندگان مختلف با توجه به ریسک آنها از اهمیت بسیاری برخوردار شده است. به هر حال بانکها مجبورند زیانهای وارد شده از تسهیلات اعطائی بازپرداخت نشده را از منابعی تأمین کنند. در روشهای قدیمی تمامی این گونه زیانها در یک فصل مطالبات معوق بانک ثبت میگردید و بانک با آنها مانند هزینههای عملیاتی برخورد میکرد. این روش، ناکارآمدی بسیاری دارد و از آن جمله اجحافی است که در حق تسهیلات گیرندگان معتبر انجام میشود؛ زیرا آنها نیز هزینه عدم بازپرداخت تسهیلات گیرندگان پر ریسک را تحمل میکنند (نرخ سود تسهیلات بیشتر). در جبران این کمبود، امروزه بانکها به قیمت گذاری وامها بر حسب ریسک روی آورده اند؛ به این معنا که بانکها با گروه بندی وام گیرندگان بر حسب اعتبار آنها و ریسک موجود در احتمال عدم بازپرداخت تسهیلاتشان نرخ تسهیلاتی متفاوتی را از آنها درخواست میکنند. به این ترتیب، هرچه اعتبار یک متقاضی تسهیلات بیشتر باشد، نرخ تسهیلات کمتری را پرداخت خواهد کرد و زیان ناشی از عدم بازپرداخت تسهیلات گروههای پر ریسک از سوی خود آن گروهها جبران خواهد شد (بهمنی ،1384).
منبع:بهمنی،1384.
نمودار2-1- کارکردهای بانک
2-3-4- تأمین مالی وانواع منابع آن
هر واحد تجاری، برای اداره فعالیتهای خود نیازمند وجوهی است؛ که این وجوه را از منابع مختلفی میتواند تأمین کند. این منابع میتواند بستانکاران، اعتباردهندگان، مالکین واحد تجاری و همچنین وجوه حاصل از سود انباشته شرکت باشد. انواع منابع تأمین مالی، شامل تأمین مالی کوتاه مدت، میان مدت و یا بلند مدت میباشد.
2-3-4-1- تأمین مالی کوتاه مدت
اصولأ بخش عمده ای از تأمین مالی شرکتها، از منابع مالی کوتاه مدت است. منابعی که باید طی مدت یک سال یا کمتر بازپرداخت شوند، تأمین مالی کوتاه مدت نامیده میشوند(وکیلی فرد،1390).
منابع مالی کوتاهمدت برای تأمین نیازهای کوتاهمدت است. تعهدات کوتاهمدت معمولاً در یک دوره عادی عملیات (سالانه) پرداخت میشوند. بنابراین ضرورت دارد این منابع در فعالیتهای کوتاه مدت (سرمایه در گردش) به کار گرفته شود تا در یک دوره عادی عملیات، برگشت شده تا پاسخگوی تعهدات کوتاهمدت باشد. تصمیم گیری در خصوص به کار گیری روشهای تأمین مالی کوتاهمدت و موفقیت مالی شرکت در این امر به شناسایی انواع راههای تأمین منابع مالی کوتاهمدت، ریسک و بازده منجر میشود. هر یک از این راهها و تأثیر آنها بر فعالیت بنگاه تجاری بستگی دارد(عبداللهی، 1391).
اهم ویژگیهای تأمین مالی کوتاه مدت
تأمین مالی کوتاهمدت شامل ویژگیهای هزینه وجوه، قابلیت تمدید بدهیهای کوتاهمدت، تسویه بدهیهای کوتاهمدت، انعطافپذیری و کسب وجوه نقد اضافی است.
هزینه وجوه
تأمینمالی کوتاهمدت میتواند با هزینه مالی بیشتر یا کمتر نسبت به سایر منابع تأمینمالی در ساختار سرمایه شرکت وجود داشته باشد. برخی از انواع تأمینمالی کوتاهمدت، گرانتر و پرهزینهتر از تأمینمالی میانمدت و بلندمدت میباشند. از طرف دیگر برخی از منابع تأمینمالی کوتاه مدت، وجوهی را تأمین میکند که هیچ هزینهای برای شرکت در بر ندارد. حسابهای پرداختنی (بستانکاران) و تعهدات معوق با شرایط خاص در این گروه قرار دارند.
قابلیت تمدید بدهیهای کوتاه مدت
این حالت زمانی رخ میدهد که بدهیهای کوتاه مدت به طور مداوم، از دوره ای به دوره دیگر، تمدید شوند. گرچه طبق تعریف اولیه، تأمین مالی کوتاه مدت باید در مدت زمان کمتر از یک سال بازپرداخت شود، اما برخی از منابع مالی، وجوهی را تأمین میکنند که در شرایط خاص به طور مداوم تمدید میشوند.
تسویه بدهیهای کوتاهمدت
تسویه بدهیهای کوتاه مدت زمانی رخ میدهد که بانکهای تجاری یا سایر وامدهندگان از شرکت میخواهند که بدهیهای کوتاهمدت خود را پرداخت کند. همانگونه که بعضی از منابع تمدید میشوند، برخی دیگر نیز باید در یک لحظه از سال تسویه شوند (مانده آنها صفر شود). اغلب تسویه به موقع بدهیهای کوتاهمدت بانکی جهت حفظ اعتبار بانکی ضرورت دارد، زیرا که تأمینمالی کوتاهمدت تنها جهت رفع نیازهای دوره ای یا کوتاهمدت واحد تجاری میباشد و عدم تسویه به موقع بدهیهای کوتاهمدت به اعتبار شرکت لطمه وارد مینماید.
انعطاف پذیری
تأمین مالی کوتاه مدت در هر واحد تجاری دارای اهداف متعددی میباشد که مهمترین آنها انعطاف پذیری است. اکثر شرکتها در طول یک دوره فعالیت (معمولأ یک ساله) برای رفع نیازهای متنوع و گسترده خود نیاز به وجوه نقد دارند. این وجوه صرف خرید مواد اولیه و سایر اقلام مورد نیاز طی یک دوره تولید میشود و زمان فروش موجودیها وجود مازاد کسب شده برای بازپرداخت، در اختیار شرکت قرار میگیرد.
کسب وجوه نقد اضافی
زمانی که شرکت قادر به انتشار اوراق بهادار نباشد و یا ظرفیت استقراض او نزد وام دهندگان میان مدت و بلند مدت اندک باشد، منابع کوتاه مدت ممکن است تنها ابزار برای کسب وجوه نقد اضافی به منظور تأمین مالی موجودیها از طریق حسابهای در یافتنی طی دوره باشد(وکیلی فرد، 1390).
انواع منابع تأمین مالی کوتاه مدت
منابع تأمین مالی کوتاه مدت شامل تأمین مالی بدون بهره، تأمین مالی بدون بهره وبا وثیقه و تأمین مالی با بهره و با وثیقه میباشد.
1) منابع تأمین مالی بدون بهره
دو منبع اصلی تأمین مالی که به طور عادی از فعالیتهای روزانه شرکت حاصل میشوند و هزینه بهره ای برای شرکت ندارند، حسا بهای پرداختنی و تعهدات معوق میباشند.
حسابهای پرداختنی
هنگامی که شرکت مواد اولیه ،یا کالای ساخته شده ای را برای فروش مجدد با شرایط اعتباری، بدون تنظیم قراردادهای رسمی و بدون دریافت اسناد معتبر (از قبیل سفته) خریداری میکند، حسابهای پرداختنی ایجاد میشود. این خریدها و حسابهای معوق، بزرگترین منبع مالی کوتاه مدت میباشند. حسابهای پرداختنی بیانگر یک روش تأمین مالی بدون تضمین میباشند. زیرا که هیچ دارایی مشخصی به عنوان وثیقه بدهیهای مذکور در گرو تأمین کننده منابع مالی قرار نمیگیرد.
تعهدات معوق
تعهدات معوق، بدهیهای کوتاه مدتی هستند که وقتی خدماتی دریافت شده ولی هنوز وجوه آن پرداخت نشده باشد، ایجاد میشوند. دو گروه اصلی تعهدات معوق عبارتند از: حقوق و دستمزد پرداختنی و مالیاتهای پرداختنی. کارمندان یک هفته، دو هفته ویا حتی یک ماه قبل از این که چک حقوق خود را دریافت کنند، برای شرکت کار کرده اند. بنابراین، حقوق، دستمزدها و مالیاتهای پرداختنی شرکت، یکی از طرق تأمین مالی کوتاه مدت تضمین نشده محسوب میشوند.
دولت رویهها و قوانین مشخص و دقیقی را برای پرداخت حق بیمه و مالیاتهای تکلیفی تعیین میکند به طوری که تعویق و تعهد مالیاتها نمیتواند به دلخواه انجام شود. با این وجود، امکان کاهش یا افزایش تأمین مالی با تغییر رویه پرداخت حقوق کارکنان جود دارد.
2)منابع تأمین مالی با بهره و بدون وثیقه (تضمین نشده)
یک شرکت با ثبات و سود آور میتواند وجوهی را از منابع کوتاه مدت با نرخ بهره اقتصادی مناسب قرض بگیرد. یکی از انواع این منابع تأمین مالی وامهای بانکی خودپرداز میباشد.
الف)وامهای بانکی خودپرداز11 (متکی به خود)
اکثر بانکهای تجاری، وام کوتاه مدت بدون وثیقه و البته به پشتوانه عواید کافی حاصل از موضوع وام به شرکتها اعطا میکنند. خودپرداز به این معنا ست که بانک برای یک دوره یا چرخه تجاری حساس شرکت، وجوه مورد نیاز را تأمین میکند و این وجوه صرف فعالیتی خواهد شد که این فعالیت، عواید لازم را برای بازپرداخت وام مذکور ایجاد میکند. برای مثال وجوهی که به منظور تأمین مالی موجودیها، دقیقاً قبل از دوره اوج فروش فصلی، قرض گرفته شده است. با فروش نسیه، موجودیهایی که به وسیله وام بانکی تأمین مالی شده بودند به حسابهای دریافتنی منظور و سپس با تبدیل حسابهای دریافتنی به وجه نقد، منابع لازم برای بازپرداخت وام بانکی تأمین میشود.
وامهای بانکی کوتاه مدت معمولاً دارای یک نرخ پرایم12 یا نرخ اولیه هستند که به عنوان سطح هزینه بهره وامهای تجاری تعریف و گزارش میشود. نرخ پرایم دارای نوسان است که این امر بستگی به عرضه و تقاضا برای وجوه کوتاه مدت دارد. نرخ بهره وامهای بانکی تجاری نیز ترکیبی از نرخ پرایم به اضافه نرخ صرف میباشد، که نرخ صرف منعکس کننده اعتبار مشتری است. در واقع نرخ صرف مشتریانی که ریسک مالی یا عملیاتی بیشتری دارند بیش از نرخ صرف مشتریان معتبر بانک است. نرخ صرف عموماً بین صفر تا دو یا سه درصد نوسان دارد. شرکتهایی که دارای سطح بالایی از ریسک هستند، عموماً صلاحیت لازم را برای دریافت وامهای بانکی کوتاه مدت بدون وثیقه را ندارند.
انواع وامهای بانکی کوتاه مدت تضمین نشده
عموماً سه نوع وام بانکی کوتاه مدت تضمین نشده مورد استفاده قرار میگیرد؛ که شامل سند پرداخت یک مرحله ای13، حد اعتباری و توافق اعتبار چرخشی14 است.
سند پرداخت یک مرحله ای
در این حالت وامی که بانک تجاری به یک مشتری معتبر میدهد، به طور یک جا به همراه بهره متعلقه و در تاریخی معین بین 30 تا 90 روز بازپرداخت میشود. سندی نیز به عنوان یک ابزار قانونی امضا میشود که گواهی بر وجود بدهی است. زمانی که وام توسط بانک پرداخت میشود، ممکن است کارمزد و مانده جبرانی نیز درخواست گردد. کارمزد هزینه ای است که زمان تصویب وام لحاظ میشود. کارمزد معمولاً زمانی که وام تصویب میشود، برداشت میگردد و نسبت به درصدی از مانده بدهی (البته تا یک مبلغ مشخص)، قابل محاسبه است. پرداخت کارمزد در زمان دریافت وام انجام میشود و سبب کاهش وجه نقد تحت اختیار وام گیرنده میشود.
حد اعتباری
در این استقراض
