
استفاده از کمکها و مساعدتهای اسرائیل برای سرمایهگذاری در آذربایجان و بازسازی ویرانههای جنگ و مبارزه با بیکاری؛
ج) استفاده از لابی یهود در مقابل لابی ارامنه در کنگرة آمریکا در جهت متوقف کردن مصوبه 1907 کنگرة آمریکا که در اوایل 1992 به بهانة نقض حقوق بشر در جنگ با ارمنستان تحت فشار لابی ارامنه علیه جمهوریآذربایجان تصویب شده بود، بر طبق این مصوبه کاخ سفید باکو را از کمکهای به اصطلاح انساندوستانه محروم ساخت؛
د) مبارزه با اسلامگرایی و تروریسم: امکان تسری از ایران به آذربایجان وجود دارد؛
ح) جذب تکنولوژی جدید بازسازی صنایع و آموزش کادر فنی و پزشکی: دولت آذربایجان با اعزام تکنسینها و کادر پزشکی خود به اسرائیل جهت طی دورههای کوتاهمدت و بلندمدت میکوشد تا در این خصوص طبق قرار داد منعقده میان وزرای بهداری آذربایجان و وزارت بهداشت اسرائیل کادر پزشکی و پرستاری، آذربایجان را جهت گذارندن دورههای تخصصی به مدت سه ماه تا یک سال در قالب گروههای مختلف به اسرائیل اعزام کند. (رستمی، 1390 :113-109)
10-3. جمع بندی
وضعیت جغرافیایی آذربایجان از دیر باز آن را به موضوع مناسبات بین دولتها، مرکز مبادلات تجاری و اقتصادی و کشور گذرگاه روابط غرب با شرق و شمال با جنوب تبدیل کرده است. در طول قرنهای متمادی دیپلماسی آذربایجان نقش مهمی در تنظیم وضعیت پیچیدة بینالمللی در منطقه و ایجاد روابط همه جانبه با کشورهای اروپایی برعهده داشته و از نظر تاریخ و تجربه و مناسبات بینالمللی تجربة گرانبهایی را اندوخته است، که این تجربه به ثروت معنوی ملت تبدیل گردیده است. این ساختار از نظر هویتملی براساس ترک گرایی، از نظر اعتقاداتدینی براساس اسلام گرایی و از نظر طرز تفکر براساس غرب گرایی بنا نهاده شده بود. جمهوریآذربایجان به علت داشتن موقعیت جغرافیایی و طبیعی مناسب و دارا بودن ذخایر طبیعی سرشار برای توسعة اقتصادی در زمینههای گوناگون دارای امکانات فراوان است. ولی این کشور به علت سیاستهای استعماری دولتهای بزرگ، در پایان جنگ جهانی اول و پس از سقوط امپراتوری روسیه و روی کار آمدن بلشویکها، به دو قسمت مجزا تقسیم شد، در نتیجه در حیات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جمهوری محدودیتهای بسیار به وجود آمد. جمهوریآذربایجان در دوران حکومت شوروی به منطقة تولیدکنندة مواد خام ارزان شوروی تبدیل شده بود؛ نه در تکنولوژی و نه در فعالیتهای اقتصادی پیشرفت چندانی نداشت. به همین سبب سطح زندگی مردم بسیار پائین بود، تعداد بیکاران بسیار زیاد بود. در دورههای بعد در زمان تسلط روسیه هرگونه اقدام یا ارتباطی باید تحت نام روسیه و توسط آن انجام میگرفت. اما سالهای بعد از جنگ ساختار اقتصادی آذربایجان پیشرفت قابل ملاحظهای داشته است. زمینههای صنعتی، پتروشیمی، الکترونیک، ذوب فلزات، .. از این قبیل است. به دلیل وجود مشکلات فنی وتوان ضعیف اقتصادی نیاز به نوسازی اقتصادی کشور ودر این راستا کمک کشورهای دیگر ضروری مینمود. جمهوری نیازمند یک دورة گذار اقتصادی میباشد که در این دوره با مشکلاتی روبه رو می باشد. به دلیل وجود این مشکلات دولت آذربایجان از سرمایه گذاریهای خارجی بسیار استقبال میکند. به همین علت میزان سرمایهگذاریخارجی از 10 میلیون دلار در سال 1993 به 7 میلیارد دلار در سال 2011 رسیده است.
بنیانگذار کشور اسرائیل تئودور هرتصل میباشد. انتشار کتاب دولت یهود و تلاشهای تئودور هرتصل که سرانجام به برپایی کنفرانس بال منجر شد، راه را برای ایجاد یک دولت یهود در فلسطین هموار کرد. صدور اعلامیة بالفور در سال 1917 باعث تشکیل سرزمین یهود شد. این کشور با وجود اندازه نسبتاً کوچک دارای ویژگیهای جغرافیایی متنوع است. اسرائیل دارای یکی از پیشرفتهترین شبکههای اقتصادی دنیا است و اقتصاد اسرائیل به تنهائی، بزرگتر از مجموع کل اقتصاد تمامی کشورهای همسایه است و این در حالی است که اسرائیل فاقد نفت و دیگر منابع طبیعی و معادن فلزات است و حتی از نظر آب نیز بسیار در مضیقه قرار دارد. نیروهای هوایی مجهز با قابلیت تهاجمی، توان نظامی برتر خاورمیانه، توان تولید وساخت تجهیزات نظامی، ششمین قدرت هستهای جهان، شاخص بالای امید به زندگی به دلیل درآمد بالای سرانه از امتیازات اسرائیل میباشد. به طورکلی سه عامل عدم مشروعیت، موقعیت ژئوپولیتیک نامطلوب و جمعیت اندک تضعیف کنندة امنیت ملی رژیم صهیونیستی به شمار میروند که این رژیم سعی میکند با تمهیدات ویژه با این ضعفها مقابله کند. این کشور با نزدیکی به کشورهای غیر عربی و تقویت همپیمانان منطقهای مانند ترکیه، آذربایجان، هند سعی در جبران این ضعف دارد. هم چنین فقدان عمق استراتژیک باعث آسیب پذیری استراتژیک میگردد. کوچکی اسراییل و نیز جمعیت کم از دیگر مسائل اسراییل است.
علل گرایش اسرائیل به آذربایجان بهصورت خلاصه به این شرح میباشد. عامل اقتصادی بهانهای برای توسعة روابط سیاسی و دیپلماتیک میباشد، حمایت از یهودیان این منطقه، استفاده از منابع غنی انرژی آذربایجان و امکان دستیابی به بازار رو به رشد و پرمصرف این کشور جهت صادرات کالا، حمایت آمریکا از اهداف اسرائیل در جمهوری آذربایجان، تامین بخشی از نیازهای استراتژیک یعنی نفتی مورد نیاز خود از طریق خط لولة باکو- تفلیس- جیهان از دلایل اصلی این گرایش میباشد.
به صورت متقابل علل گرایش اذربایجان به اسرائیل به قرار زیر است.
وعدة اسرائیل مبنی بر فراهم کردن زمینة حضور آذربایجان در بازارهای جهانی، کشاورزی پیشرفتة اسرائیل، صنعت و تولید پیشرفتة اسرائیل، صدور تکنولوژی، کمکهای نظامی و اقتصادی اسرائیل در جریان جنگ ناگورنو قاراباغ به جمهوری آذربایجان، جنگ با ارمنستان بر سر مسائل ارضی، نیازهای اقتصادی و تکنولوژیکی این کشور، مشکلات موجود با ایران بر سر مسائل هویتی، حمایت ایران و روسیه از ارمنستان از جمله دلایل این گرایش میباشد.
از بعد سیاسی اسرائیل به دنبال تعقیب منافع زیر است. ترویج تفکرات صهیونیستی، تحکیم بیشتر روابط با امریکا، لابیسازی، جلوگیری از گسترش دولتهای عربی-ایرانی میباشد.
آذربایجان نیز از نظر سیاسی به دنبال کسب حمایت اسرائیل در به بحران قرهباغ میباشد، ، مسئلة رژیم حقوقی دریای خزر از دیگر موارد اختلافی است. واقدامات جمهوری آذربایجان در اکتشاف دریای خزر حتی با واکنش نظامی ایران مواجه شدهاست، ایجاد ارتباط با آمریکا و کشورهای اروپائی از طریق اسرائیل؛ استفاده از کمکها و مساعدتهای اسرائیل برای سرمایهگذاری در آذربایجان و بازسازی ویرانههای جنگ و مبارزه با بیکاری؛ استفاده از لابی یهود در مقابل لابی ارامنه در کنگرة آمریکا در جهت متوقف کردن مصوبه 1907 کنگرة آمریکا که در اوایل 1992 به بهانة نقض حقوق بشر در جنگ با ارمنستان تحت فشار لابی ارامنه علیه جمهوریآذربایجان تصویب شده بود، که بر طبق این مصوبه کاخ سفید باکو را از کمکهای به اصطلاح انساندوستانه محروم ساخت؛ مبارزه با اسلامگرایی و تروریسم که امکان تسری از ایران به آذربایجان وجود دارد، جذب تکنولوژی جدید بازسازی صنایع و آموزش کادر فنی و پزشکی، دولت آذربایجان با اعزام تکنسینها و کادر پزشکی خود به اسرائیل جهت طی دورههای کوتاهمدت و بلندمدت میکوشد تا در این خصوص طبق قرارداد منعقده میان وزرای بهداری آذربایجان و وزارت بهداشت اسرائیل کادر پزشکی و پرستاری، آذربایجان را جهت گذارندن دورههای تخصصی به مدت سه ماه تا یک سال در قالب گروههای مختلف به اسرائیل اعزام کند.
فصل چهارم
مناسبات امنیتی- نظامی اسرائیل و جمهوری آذربای
1-4. مقدمه
با وجود اینکه در دورانهای معاصر از اهمیت ابزار نظامی کاسته شده است، اما ابزارهای نظامی به دلیل اینکه کارایی آن را دارد تا در کمترین زمان ممکن بیشترین خسارت را به کشور رقیب وارد کند؛ و اینکه همة کشورها به اهمیت آن واقف هستند؛ هنوز در صحنة روابط بینالملل دارای اهمیت بسیار است، و همة کشورها با دقت فعالیتها و اقدامات تسلیحاتی و نظامی کشورها را دنبال میکنند. این امر ناشی از سوظن و بیاعتمادی کشورها نسبت به یکدیگر میباشد؛ چراکه در محیط بین الملل مرجعی برای کنترل نظامیگری کشورها وجود ندارد. این امر خصوصاً در رابطه با کشورهایی که دارای نزدیکی جغرافیایی میباشند از اهمیت بالایی برخوردار است؛ چراکه هرگونه افزایش قدرت تسلیحاتی کشور همسایه و یا برقراری ارتباط با کشورهای دشمن او میتواند امنیت کشور مقابل را به خطر بیاندازد.
باید اشاره کرد در بحث تجهیزات نظامی براساس نظریات رئالیستی معمای امنیتی وجود دارد؛ یعنی شاید افزایش تسلیحات فقط برای تقویت بنیة نظامی کشور باشد و حالت تهاجمی نداشته باشد؛ اما به دلیل بیاعتمادی کشورها نسبت به هم معمای امنیتی به وجود میآید و کشور مقابل نیز به افزایش تسلیحات خود میپردازد.
کشور آذربایجان در سالهای بعد از استقلال به دلیل جنگ با ارمنستان و نیز تحرکات تروریستی کشورهای همسایه در آن کشور؛ اقدام به خرید تجهیزات نظامی از دشمن ایران یعنی اسرائیل نموده است؛ افزایش تسلیحات نظامی این کشور که خواهان تشکیل آذربایجان بزرگ میباشد و از طرف دیگر نزدیکی اسرائیل به مرزهای ایران باعث به خطر افتادن امنیت ملی ایران میشود که هدف ما در این فصل توضیح مبادلات نظامی دو کشور است.
2-4. اصول و مبانی سیاست خارجی اسرائیل
سیاست خارجی رژیم اسرائیل از بدو تاسیس بر دو عامل اصلی تاکید میکرد: نخست ایجاد زمینة مهاجرت یهودیان به اسرائیل و دوم تاسیس فضای امنیتی مطلوب. با کمرنگ شدن عامل نخست به دلیل امکان استفاده ابزاری از یهودیان هر کشور به عنوان یک اهرم فشار در داخل آن کشور، دغدغههای امنیتی به عنوان قطب نمای سیاست خارجی اسرائیل باقی ماند.
در اینجا به برخی از اصول و مبانی سیاستخارجی اسرائیل اشاره میشود.
– تثبیت موجودیت دولت صهیونیستی و گسترش مشروعیت آن در سطح منطقه؛
– تلاش برای ایجاد اسرائیل بزرگ در بعد سیاسی، اقتصادی به جای پافشاری بر سر ایجادیک اسرائیل بزرگ در چارچوب مرزهای دینی و توراتی؛
– جداکردن بحران منطقه و موضوع کشمکش اعراب و اسرائیل و نیز مسئلة فلسطین از موضوع روابط خارجی با کشورهای جهان؛
– ارائه بیشترین دستاورد ممکن در زمینههای سیاسی، اقتصادی، و راهبردی منطقه؛
– تقویت روابط استراتژیک با ایالات متحده آمریکا.
باید توجه کرد که مسالة مرزها یکی از پیچیدهترین موضوعات مربوط به جغرافیای سیاسی اسرائیل است. اسرائیل را باید در زمرة سرزمینهای طویل طبقه بندی کرد؛ به این معنا که در شرایط برابر از لحاظ وسعت، طول مرزهای اسرائیل بیشتر از یک کشور غیر طویل است. مرزهای طولانی ومحدب و مقعر مشکلات امنیتی پیچیدهای را برای این کشور پدید آورده که نداشتن عمق استراتژیک براین معضلات افزوده است.
به موجب آئین پیرامونی اسرائیل، این رژیم میبایست روابط خود را با کشورهای اطراف جهان عرب و به ویژه ترکیه و ایران توسعه میداد. از نظر دیوید بن گوریون که طراح این آئین بود، روابط دو جانبه با این کشورها میتوانست منافع اقتصادی و امنیتی این رژیم را تامین کند. با تحولات گستردة به وجود آمده در عرصة بینالملل و تغییرات گسترده در سطح منطقه این رژیم در پی افزایش سطح روابط خود با کشورهای بزرگ فرامنطقهای برآمده است.
با توجه به نوع پیدایش کشور اسرائیل این رژیم از ابتدا دارای سیاستخارجی استثنایی بوده است. در درجة اول در هم تنیدگی سیاستخارجی وسیاست دفاعی آن قابل توجه بود. بدین معنا که تامین امنیت و بقای دولت این کشور برای آن درجة اول اولویتهای سیاستخارجی فرار داشت. تقریبا تا سال 1967 تمام جنبههای سیاستخارجی اسرائیل تحت تاثیر نگرانیهای امنیتی این کشور بود. (افرایم انبار، 1388: 17-16)
اسرائیل از بدو تاسیس با مجموعهای از کشورهای دشمن در اطراف خود مواجه بود، که موجب میشد حفظ بقا برای این دولت از اهمیت حیاتی برخوردار گردد. همانگونه که بریچر بیان
