
ه نهادهای مذهبی زیاد و خانوادهها محدودیتی را به وجود میآورند اما در نهایت تغییراتی در چنین محیطهایی برای دانشجو برجای میماند که در موضوعی مانند دینداری، ارزش مسلط فرد میشود. بنابراين اين پژوهش قصد دارد با توجه به مطالب گفته شده به اين سؤال پاسخ دهد که آیا ماهواره و ارتباط با آن بر دینداری دانشجویان دانشگاه جامع علمی کاربردی مشهد اثرگذار است؟
(1-3) ضرورت انجام تحقيق
جامعه ایران از سنت دینی ریشهداری مبتنی بر اسلام شیعی برخوردار است. یکی از تجلیات این سنت دیرپای دینی، انقلاب اسلامی سال 57 بود. انقلابی که بهصورت یک جنبش تودهای وسیع در زمانهای رخ داد که بسیاری بر این باور بودند که دین توانایی سنتی خود را از دست داده و تاثیر تعیینکنندهای در زندگی اجتماعی ندارد (نظریه سکولاریزاسیون). از آن به بعد دولت در ایران توسط علمای دینی هدایت و کنترل میشده است، آنها بهمنظور اسلامی کردن کل جامعه تلاش کردهاند تا عوامل رسمی جامعهپذیری (شامل رسانههای همگانی و آموزش و پرورش) را کنترل کنند. در نتیجه نهتنها بیشتر خانوادهها فرزندان خود را بر اساس دینداری میپرورانند، بلکه مدارس، دانشگاهها و رسانههای جمعی نیز دینداری را مورد توجه قرار میدهند.
با اینحال، باید این نکته را مورد توجه قرارداد که ایدئولوژی مسلط انقلاب اسلامی تعبیر و تفسیر جدیدی از اسلام بوده است. این روایت جدید که قانون اساسی که دولت ایران بر آن مبتنی است، تلفیقی است از ارزشهای سنتی دینی ارزشهای جدید مثل دموکراسی، عدالت اجتماعی، حقوق زنان و… این تلفیق که مبنای یک مدل اسلامی از مدرنیته را کرده، حاوی عناصر متضادی است که چالشهای نظری و عملی پویا و پرالتهابی را در جامعه ایران به وجود آورده است. (سراج زاده،164:1384) خصوصاً کشورهایی که با این انقلاب منافع آنها در کشور سرشاری مثل ایران از بین رفت از طرق گوناگون اسلام و ارزشها و باورها را نشانه گرفتند تا تضعیفشان کنند. برای این کار از عملیات روانی – رسانهای که به دلیل ماهیت نرمافزاری و هدفگذاری بر اذهان مخاطبان از سوی پژوهشگران متعدد، تحت عناوین مختلفی مانند جنگ روانی، پروپاگاندا، جنگ مجازی و… مورد توجه قرارگرفته است. در دهههای اخیر به عامل تعیینکنندهای در اجرایی شدن سیاستهای کلان قدرتهای جهان برای سلطه تبدیلشده است.
افزایش تعارضات ساختاری و دوگانگی هویت، یکسانسازی فرهنگی، تقویت گرایشهای گریز از مرکز (فراملی و فرو ملی) و اختلال در روند وحدت ملی، ایجاد اختلاف و شکاف میان ملتها به سبب ملیگرایی افراطی، ایدئولوژیهای متضاد و در نهایت بروز شکاف فرهنگی یکپارچگی افقی گروهها و طبقات و تشدید دوقطبی، تضاد با ارزشها، باورها، تضعیف پیوندهای سنتی از طریق تقویت و تبلیغ ارزشهای غربی و کمک به استحاله فرهنگی، بهرهبرداری تبلیغاتی و انتشار اخبار غیر واقع تحریفشده، ایجاد نخبگان سیاسی و فرهنگی وابسته به جریانات خود ساخته از طریق شبکه ارتباطی، ایجاد فرهنگ سلطه و مصرفگرایی و کاهش نقش فرهنگهای بومی و محلی از دیگر آسیبهای روانی و سیاسی رسانههای نوین اجتماعی هست (دهشیری،1384). لذا عمدهترین و تأثیرگذارترین ابزار در عملیات روانی – رسانهای شبکههای ماهوارهای میباشند. ماهواره با قابلیت انتقال حجم انبوه اطلاعات و حوزه انتشار وسیع پیام، از ویژگی منحصر بهفردی برخوردار میباشند. فهم بهکارگیری این ابزار تبلیغی بهوسیله کشورهای برخوردار و امکان استفاده از شبکههای ماهوارهای و فنون تبلیغی در جهت خنثیسازی ترفندهای دشمنان از اهمیت فراوانی برخوردار است.
در چنین عصری بررسی ویژگیهای دینداری و اثرات رسانههای جمعی بهویژه ماهواره بر دانشجویان بهعنوان کسانی که جامعهای بهتر را باید بسازند واجد اهمیت به نظر میرسد. این امر میزان موفقیت یا عدم موفقیت سیاستهای تربیت یک نسل از افراد مؤمن و متعهد را میآزماید و شاید بتواند آزمونی برای نظریه سکولاریزاسیون هم باشد.
به نظر نگارنده دینداری بهعنوان بخش مهمی از فرهنگ هر ملت و از مهمترین عوامل مؤثر در رفتار و کنشهای آنان است. اهمیت این موضوع زمانی دوچندان میشود که جایگاه دین را در فرهنگ دینی ایران در نظر بگیریم و بهصورت ویژه نقش آن را در مسیر تحولات تاریخی جامعه ایران رصد نماییم که خود به روشن شدن جایگاه دین در این مناسبات و تحولات میانجامد؛ اما از طرفی دیگر گرچه در ادوار گذشته و محیط سنتی جامعه ایران دورهم نشینیها و منبرها و واعظ و سخنوران دینی با دیکته حرف و سخن خود مردم را به آنچه میخواستند هدایت مینمودند اما بسط و گسترش وسایل ارتباطی بهخصوص ماهوارهها در جهان امروز که باعث انقلاب شهرنشینی، رشد علم و عقلانیت تجددی شده است موجب میگردد تا شیوه تفکر مردم، جامعه، نگاه و نسبت او با خود، دنیا، دین و دینداری متحول گردد و دیگر همه مردم مانند سابق در برابر یک تفکر واحد نیستند (جامعه ایران) و در مقابل گسترش ماهوارهها، رسانههای جمعی دیگر قرار میگیرند که باعث میشود اذهان آنها در معرض ارزشهای متفاوت قرار گیرد و بهموجب آن بدیهی است که حالا دیگر ارزشها و باورهای متفاوتی را از جامعه که از آن شکاف ارزشها یا تفاوت در نگاه به ارزشها غالب است، انتظار داشته باشیم. اما اینکه آیا این ارزشها در بین مردمی که از ماهواره استفاده میکنند کمرنگتر از کسانی است که ماهواره تماشا نمیکنند. این روزها کمی جای تردید دارد چرا که در جامعه امروزی دیگر کمتر فردی وجود دارد که در برابر رسانههای جمعی و ماهواره قرار نداشته باشد ولی هنوز هم اکثر افراد نسبت به دینداری واکنش خوب و مثبتی نشان میدهند و این امر ذهن نگارنده را نیز مشغول نموده است. آیا آنچه در ظاهر و به بیان بدیهی به نظر میرسد در واقعیت نیز همان است و باید بر آن داشت تا برای ضرورت پاسخ به این پرسش اقدام نماید تا در این پژوهش گوشهای از جامعه را که در آن قشری جوان در فاصله سنی 18 تا 35 سال مورد مطالعه قرار دهیم تا به آنچه ذهن نگارنده را به فکر واداشته است پاسخی هرچند خلاصه و کوتاه بدهد.
(1-3-1) انگیزه محقق برای انتخاب موضوع
از آنجا که انسانها بهطور فردی یا جمعی علاقهمند به کسب اطلاعات جدید و شناخت هستند. دو انگیزه مهم موجب این علاقه میشود، یکی نیاز یافتن راهحلهای مناسب برای رفع نیاز و دیگری کنجکاوی و پاسخ به این کنجکاوی است (رفیع پور،9:1382). لذا محقق برای حس کنجکاوی که در او وجود دارد باید راه ارضا و اقناع آن را جستجو کند. برای اینکه بتواند به جواب درستی برسد باید مسئله را درست انتخاب کند و بهصورت روشمند مطالعه علمی داشته باشد.
ما همواره برای کسب اطلاع از آنچه نمیدانیم، یا برای پاسخگویی به سوالاتی که داریم، یا بهمنظور دستیابی به راهحلهایی برای مسئلهای که ذهن و زندگیمان را تحتالشعاع خود قرار داده است به تلاشهای علمی و غیرعلمی روی میآوریم و به نتایجی میرسیم که بهاصطلاح به آن”شناخت” میگویند. لذا هر محققی برای حس کنجکاوی که در او وجود دارد باید راه ارضا و اقناع آن را جستجو کند برای اینکه بتواند به جواب درستی برسد باید مسئله را بهدرستی انتخاب کند و بهصورت روشمند مطالعه علمی داشته باشد. سالهاست کار من در محیطی دانشگاهی و برخورد با دو نوع دانشجو در این محیط است.
اول: دانشجویانی که دوره دبیرستان، هنرستان، کاردانش خود را تمام نموده و برای ادامه تحصیل در مقطعی بالاتر راهی دانشگاه شدهاند با این انگیزه که پس از اتمام این دوره بتوانند شغلی را به اقتضای رشته مربوطهشان در دست بگیرند و برای اهداف زندگیشان تلاش کنند.
دوم: دانشجویانی که ترجیح دادهاند که ابتدا به جستجوی شغل بپردازند، شغلی را یافتهاند و بسیاری از آنها تشکیل زندگی دادهاند و بعد در مسیر زندگی یا مسیر شغلی خود به ادامه تحصیل نیاز پیدا کردهاند یا علاقهمند شدهاند که دوباره ادامه تحصیل دهند این افراد، دانشجویان شاغل این محیط دانشگاهی هستند که بهطور طبیعی رده سنی بالاتری نسبت به گروه اول دارند.
در مسیر این سالها در برخورد با جامعه و بهخصوص با مخاطبانم در محیط دانشگاه و دو گروه مذکور هرکدام به نحوی با رفتارها، گفتار و احترام به ارزشها و اعتقاداتی که دارند مرا به فکر واداشتهاند، دانشجویان دختر و پسر زیادی را میدیدم که طبق قوانین دانشگاهی برای اردوهای تفریحی نمیتوانستند باهم و بهصورت مختلط بروند و اجازه دانشگاهها برای آنها بهصورت مجزا صادر میشد اما آنها خودشان برای اردوهای مختلط و صمیمی قرار میگذاشتند و هنگامیکه با آنها صحبت مینمودم بیان میکردند که چه اشکالی دارد مگر ما گناه کردیم، در کشورهای دیگر اینیک اتفاق کاملاً عادی است و استدلالهای دیگر که دانشجویان در چنین سفرها و اردوهایی همدیگر را میشناسند و اگر اخلاق و کردارشان مناسب بود خواستگاری و ازدواج مینمایند و یا بسیاری از دانشجویانی که سفر با دوستان و اردو رفتن با آنها را به بودن در کنار خانواده و مسافرت با آنها را ترجیح میدهند و راحتی و آزادی را استدلال این اتفاق میدانند و دانشجویان شاغلی را چه زن و چه مرد که شکایتوار میگفتند از روزی که همسرشان به محیط دانشگاه وارد میشود و با دیگر دانشجویان گپ و گفت میکند تحت تأثیرشان قرار گرفته و مسئولیتشان به زندگی کمتر شده است. این رفتارها و مشابه چنین رفتارهایی مرا به این کلام محمدی سیف (به نقل از گیونز،1393) سوق داد که در گذشته و در خانوادههای سنتی اعضا براساس پیوندهای فردی صمیمانه و عاطفی به همدیگر گرهخورده و دارای روابط اجتماعی دوجانبه و تعهد آفرین نسبت به یکدیگر بودند و این افراد جامعه را بهعنوان “افراد یک کل” متصلبههم نگاه میداشت. “اما امروز با ورود رسانههای نوین، خانواده دچار تغییر و دگرگونی شده است و افراد خانواده روابط نامشخص، غیرفردی و مجزا از هم را تجربه میکنند. گسترش وسایل ارتباطی جدید سبب رویارویی انسان با اطلاعات گوناگون و متنوع از محیطهای مختلف شده است که نتیجه و پیامد آن، تأثیرگذاری بر تمام جوانب دیگر زندگی از جمله، هویت، فرهنگ، ارزشها و شخصیت افراد بوده است. بهوسیله رسانهها انتخابهای فراوانی در برابر فرد وجود دارد که سبب ایجاد هویتهای گوناگون گردیده است.”
حال با بررسی تلویزیون و رادیوی ایران که بهصورت دولتی و خاص اداره میشود و همواره تمام برنامههای آن با تأکید بر حفظ دینداری در میان جامعه تأکید دارد بررسی رفتارها و باورهای دینی جدید نیاز به بررسی دارد که آنچه در رفتار و کردار و پندار جوانان دانشجوی مخاطبم میبینم نتیجه ارتباط آنها با رادیو و تلویزیون ایران نیست. چرا که اگر اینطور بود نباید با سابق خویش تفاوت چندانی داشته باشند. این انگیزهای شد برای آنچه ذهن مرا مشغول نسبتی نموده که میان تأثیر ماهواره با دینداری آنها را دنبال کنیم. و اینکه چرا سنتها کمرنگتر میشود که البته ماهواره به اقتضای علاقه شخصی منتخب من بوده و یکی از گزینههای مورد بررسی در میان انواع رسانههای غیر رسانه ملی تأثیرگذار بر جامعه است.
(1-4) اهداف تحقیق
از آنجا که در دوران معاصر نسل کنونی جامعه از ابتدای حیاتش با رسانهها بزرگ میشود و در دنیای ارتباطی و اطلاعاتی امروز این نسل، بخش عظیم فرهنگ، ارزشها و هنجارهای جامعه خود و دیگر جوامع را از رسانهها دریافت میکند. برخی از نظریهپردازان ارتباطی بر این باورند که رسانهها اولویت ذهنی و حتی رفتاری را تعیین میکنند و اگر چگونه فکر کردن را به ما یاد ندهند، اینکه به چه چیزی فکر کنیم را به ما میآموزند.
دشمنی دشمنان یک ملت همیشه شکل ثابتی نداشته است و شیوههای مختلف و متنوعی برای تأثیر یا از پا در آوردن حریف خود، متناسب با اوضاع و شرایط جامعه به کار میبرند اصولی را برمیگزینند و بهعنوان خطمشی کلی برمبنای آنها برای مقاصد خود برنامهریزی مینمایند بهیقین شیوههای دشمنان سیاسی با دشمنان
