
بلند شده و راه ميرود يا حتي ترکيبي از فعاليتهاي پيچيده را انجام ميدهد مثل لباس پوشيدن، دستشويي رفتن، بلند کردن اشياء و جابهجا کردن آنها در اتاق.جالب است بدانيد که گاه فرد در عين خواب رانندگي ميکند.اين دورهها ممکن است بسيار کوتاه (در حد چند ثانيه يا چند دقيقه) يا طولاني باشد، به طور مثال، نيم ساعت و حتي بيشتر. اين رفتار به ندرت به بيداري منجر ميشود که همراه با چند دقيقه اغتشاش شعور است، ولي اغلب شخص به رختخواب برميگردد و صبح روز بعد چيزي از خوابگردي به ياد ندارد.برخلاف تصور عمومي مبني بر اينکه بيدار کردن فرد در چنين حالتي خطرناک است، اين کار هيچ خطري را متوجه فرد بيمار نميکند. البته ممکن است زماني که او را بيدار ميکنيد، متوجه گيجي يا ناآگاهي او نسبت به اطراف باشيد که البته اين حالت گذرا و کوتاه مدت است.معمولاًخوابگرد به صورت عادی به خواب میرود، ولی در حال خواب بر میخیزد و اعمال مختلفی انجام میدهد گاهی نیز ممکن است از موانع اجتناب کرده و از فرمانهایی که به او داده میشود، اطاعت کند.از خصوصیات آن میتوان، به کوتاه بودن خواب و فراموشی بعد از آن اشاره نمود.همچنین برخی از روانشناسان معتقدند اگر از اعمال و حرکات خودکار بیمار جلوگیری شود، ممکن است وی دچار خشم شدید شده یا مرتکب اعمال خطرناک بزهکارانه، مانند آتش افروزی و هتک ناموس گردد. رفتار عادی چنین فردی معمولاً طبیعی است، ولی گاهی اوقات وقوع جرم جزایی یا مدنی در خواب دور از انتظار نخواهد بود.118
از جمله نشانه های وجود خوابگردی در فرد میتوان به طور خلاصه به موارد زیر اشاره نمود:
• دورههاي مکرر برخاستن از بستر در حين خواب و راه رفتن که معمولا دو ثلث اول دوره اصلي خواب روي ميدهد.
• بيمار ضمن خوابگردي، چهرهاي فاقد احساس و چشمهايي خيره دارد و نسبت به اقدام ديگران براي ارتباط با او واکنشي نشان نميدهد و به دشواري ميتوان او را بيدار کرد.
• شخص پس از بيدار شدن (چه بعد از دوره خوابگردي و چه روز بعد) نسبت به دوره اختلال، دچار فراموشي است.
• ظرف چند دقيقه پس از بيداري از دوره خوابگردي، هيچ اختلالي در فعاليت ذهني و رفتار شخص ديده نميشود.هر چند در ابتدا ممکن است دوره کوتاهي از اغتشاش شعور خفيف يا اختلال جهتيابي وجود داشته باشد.
برخی از تجارب روانکاوی نشان میدهد، به هنگام راه رفتن در خواب این «خود» ضد اخلاقی و ضد اجتماعی و سرکوب شده بیمار است، که او را از بستر خواب بیرون میکشاند. بیمار در این لحظات به وسیلهی آرزوهای غیر قابل کنترلی هدایت میشود، که در اینگونه مواقع قابل درکمی باشد. هر چند در اغلب موارد این درک بسیار بدوی است. برای مثال، در بسیاری از موارد کسانی که در خواب راه میروند، نوعی عقل پانتومیم از زنای با محارم انجام میدهند. اما این منحصر به زنا نیست٬ بلکه سایر تمایلات تابو شده را هم میتوان از آن کشف نمود.119
همانگونه که بیان گردید، وقتی افراد خوابند، مغزشان از پنج مرحله خواب (حرکات سریع و غیر سریع چشم) عبور میکند، این مراحل با همدیگر چرخهی خواب را تشکیل میدهند. یک چرخهی کامل خواب در حدود 90 تا 100 دقیقه طول میکشد.بنابراین هر فرد متوسط در حدود چهار یا پنج چرخهی خواب را در طول خواب شبانه تجربه میکند.در طول این مراحل، گاهی ممکن است، خوابگردی در مراحل سبکتر چرخهی خواب روی دهد.ولی اغلب در طول مراحل عمیقتر خواب یعنی مراحل 3 و 2 حرکت غیر سریع چشم، اتفاق میافتد.در طول این مراحل مشکل است، که فرد بیدار شود و اگر هم که بیدار شود، ممکن است تلو تلو بخورد و برای چند دقیقه گیج باشد.120
به طور معمول، خوابگردی در بچهها ممکن است، یک یا دو ساعت بعد از خوابیدن اتفاق بیفتد و آنها به مدت 5 تا 20 دقیقه در هر جایی قدم بزنند. خوابگردی در بچهها نسبت به بزرگسالان بسیار رایجتر است. چون اغلب خوابگردیها با بزرگ شدن و رسیدن به سالهای اولیه نوجوانی از بین میروند.
خوابگردی ریشه در وراثت داشته و در میان نسلها ادامه پیدا میکند. بنابراین اگر والدین خوابگرد باشند، فرزندانشان ممکن است همین رفتار را داشته باشند. به غیر از عامل وراثت، عوامل دیگری نیز ممکن است موجب خوابگردی طبیعی شود. محرومیت از خواب یا خستگی، خواب از هم گسسته (منقطع) و بیماری یا تب برخی از داروها و استرس از جمله علل خوابگردی طبیعی به شمار میآید و به نظر میرسد، خوابگری به ندرت به علت یک مشکل روانی یا هیجانی اساسی رخ دهد.121
در جدول طبقهبندی بین المللی اختلالات خواب، خوابگردی طبیعی، جزء اختلالات بیداری از شاخهی بدخوابی ها است، و شامل رفتارهای غیر طبیعی در حین خواب یا در گذار خواب و بیداری به حساب میآيد.122
در تحلیل و توجیه دیگر، حرکت در خواب، یکی از اختلالات ناشی از تزلزل وحدت شخصیت123 است. تزلزل وحدت شخصیت زمانی صورت میگیرد، که یک قسمت از سایر قسمت های شخصیت جدا شده و مانند واحد مستقل عمل کند. این جریان عکس العملی است که فرد برای جلوگیری از پیدایش اضطراب، مرتکب اعمالی میگردد، که از حوزه آگاهی وی خارج است. این حرکات اگر فرد یا اطرافیان او را با خطر مواجه نسازد، اشکالی تولید نمیکند. اما همیشه اینگونه نیست٬ برای اینکه شخص از حرکت در خواب خودداری نماید و در واقع مانع وقوع آن شود، آگاهی و توجه به تمایلات عقب راندهی خود کاملاً ضروری است. او باید آن را تشخیص دهد، درک نماید و بپذیرد. در غیر این صورت اغلب در خواب حرکت خواهد نمود.124
خوابگردی در واقع نوعی بیداری آمیخته با خواب است.و همانطور که در بخشهای پیشین گفته شد خواب دارای دو مرحله است:
1- حرکات سریع چشم(REM) که اغلب رویاها در آن روی میدهد.
2- خواب غیر REM
و باید گفت در خوابگردی، امواج مغزی به صورت ترکیبی از بیداری و خواب غیر REM است.
بنابراین خوابگردی طبیعی بدون دخالت عامل خارجی، اتفاق میافتد. هرچند این نوع خوابگردی غالبا دراشخاص عصبی و مبتلایان به صرع دیده میشود، ولی افرادی نیز هستند که با وجود عدم ابتلا به بیماریهای نامبرده، و یا نظایر آنها، دچار عارضه خوابگردی هستند. به این نوع از خوابگردی که افراد ناخواسته دچار آن میشوند، خوابگردی طبیعی میگویند.
ب – خوابگردی مصنوعی
هیپنوتیزم نوعی سستی و بی حالی و یا خلسه همراه با شرکت فعال برخی از حواس پنجگانهمی باشد که درموارد خاص و اراده هیپنوتیزم کنندهمی توان آنها را نیز مدتی از کارانداخت، به عبارتی تماما اراده شخص هیپنوتیزم شده در دست هیپنوتیزم کننده میباشد. به همین جهت میزان تلقین پذیری فرد در طی عملیات هیپنوتیزم بسیاربیشتر از حالت عادیمی باشد. همانطور که قبلا گفته شد، خوابگردی، که به معنای بیداری در خواب میباشد، که در صورت بروزباعث انجام اموری از جمله کارکردن در خواب، از جا برخاستن وراه رفتن در خواب و… است. در این اختلال فرد مجموعه ای از اعمال حرکتی ناهشیار را انجاممی دهد که پس از بیداری ازآن رویداد چیزی به یاد نمی آورد. معمولاًخوابگردی با چشم باز وهماهنگی نسبی دستگاههای حسی وحرکتی صورتمی گیرد، حال برخی از افراد هستند که به علت استعدادهای درونی و بالقوه و تعلیمات خاص، دارای توانایی و قدرت خارق العادهای شده به نحوی که میتوانند با غلبه و تسلط به اراده دیگران، آنها را به خواب مصنوعی فرو برند. در این حال، فرد یا افراد هیپنوتیزم شده، تحت نفوذ شخص هیپنوتیزم کننده قرار میگیرند و تحت دستور و فرمان او ممکن است به هر کاری حتی خودکشی، قتل و… دست زند. این نوع حرکات در خواب مصنوعی، که توسط دیگری و غالباً با اراده هیپنوتیزم کننده ایجاد میشود خوابگردی مصنوعی نامیده میشود.125
مراحل مختلف خوابگردی:
مرحله اول: مرحله لوتارژیک یا هیپنوتیزم ایده آل
مرحله دوم: خواب سبک
مرحله سوم: خواب
مرحله چهارم: خواب عمیق
مرحله پنجم: سومنامبولیسم یا خواب گردی
مرحله ششم: سومنامبولیسم عمیق
در سه مرحله اول درجات زیادی از آگاهی برای سوژه اتفاقمی افتد که این خاطره ها ضمن وضعیت خلسه یا خاطرات زندگی گذشته برایش اتفاقمی افتد.
در دو پله اول و دوم سوژه ممکن است در مقابله و یا مبارزه نتواند چشمش را باز کند و یا اگر به او تلقین بیشتری شود نمی تواند دست خود را خم کند.
در مرحله سوم از طریق تلقینات هیپنوتیزمی تسلط خوبی بر عضلات ارادی پیدامی کند. در مرحله سوم که خواب ساده است، عامل ( انرژی دهنده )می تواند تغییر را بوجود آورد که سوژه نتواند بنشیند نه بایستد و با تلقین خوابش سنگین تر خواهد شد. مرحله سوم امکان پیدایش بی حسی و بی دردی وجود دارد.در این وضعیت اگر از او بخواهیم سوژهمی تواند از خواب و یا خلسه بیدار شود.
مرحله چهارم سوژه شرطی خواهد شد. هوشیاری اش را فراموشمی کند.آغاز مرحله فراموشی در این مرحله سوژه با تلقین نامش را از یاد خواهد برد. ( سوژه این مرحله پس از بیداری حوادث و وقایع زمان خلسه را به یاد نمی آورد.) حتی اگر چند ساعت هیپنوتیزم طول کشیده باشد به یادش نمی آید٬ که در صورتیکه بیشتر از 20 تا 30 دقیقه خطرناک است.
مرحله پنجم آغاز خواب سومنامبولیسم است. در این وضعیتمی توان به صورتی فراموشی پس از بیدار شدن را به یاد آوریم.در این مرحله کاملامی توانیم آن چیزی را که در ذهن مان وجود دارد در مدت طولانی پاک کرد.
مرحله ششم: در این مرحله امکان دارد توهم بوجود آید.
خوابگردی مصنوعی در ظاهر به خوابگردی طبیعی شباهت دارد. لیکن، در خواب مصنوعی، انسان هم خواب است و هم بیدار، هم بطور مستقل فکرمی کند و هم تحت تأثیر تلقینات عامل قرار دارد.در هیپنوتیزم، شخص هیپنوتیزم شده حالت تلقین پذیری فوق العادهای را در خود احساسمی کند و به آسانی تحت تأثیر قرارمی گیرد، ولی حدود تلقین، محدود و منحصر است.126
قابل توجه است که اصولا در حالت هیپنوتیزم شدگی انسان کاری خلاف اصول اخلاقی خویش یا کار خطرناک انجام نمی دهند. هرچند برخی میپندارند، فرد در حالت هیپنوتیزم کنترل رفتاری خود را از دست میدهد و تحت تسلط هیپنوتیزم کننده قرار میگیرد. این در حالیست که تحقیقات علمی نشان میدهد، افراد در حین هیپنوتیزم در صورتی که تلقینات ارائه شده با اعتقاد انها مخالف باشد به راحتی در مقابل آن ایستادگی میکنند و در هر مرحله از هیپنوتیزم در صورت تمایل میتوانند از حالت خلسه خارج شوند.127
بند دوم – ملاک های تشخیص خوابگردی
نیاز به طبقه بندی اختلالهای روانی در تمامی طول تاریخ پزشکی بدیهی به نظر رسیدهاست ولی در مورد اینکه کدام یک از اختلالها را باید مد نظر قرار داد و نیز اینکه مناسبترین شیوه سازماندهی آنها کدام است توافق چندانی وجود نداشتهاست.۲
در ایالات متحده آمریکا نیاز به جمع آوری اطلاعات آماری انگیزه اولیه برای طبقه بندی اختلالهای روانی به شمار میرفت.نخستین اقدام رسمی برای گردآوری اطلاعات در باره بیماریهای روانی در آمریکا ثبت فراوانی یک طبقه از بیماریهای روانی تحت عنوان “کانائی-دیوانگی” در سرشماری ۱۸۴۰ بود. در سرشماری سال ۱۸۸۰ بین هفت طبقه از بیماریهای روانی یعنی مانی(شیدایی)، مالیخولیا، مونومانی یا مشغولیت فکری بیمارگون به یک موضوع خاص، فلج ناقص، زوال عقل، میبارگی یا الکلیسم و صرع تمایز قایل شدند. در سال ۱۹۱۷ کمیته آماری انجمن روان پزشکی آمریکا همراه با کمیسیون ملی بهداشت روانی طرحی تدوین کردند که از سوی اداره سرشماری برای آمارگیری هماهنگ از بیمارستانهای روانی مورد استفاده قرار گرفت. پس از آن انجمن روان پزشکی آمریکا با همکاری آکادمی پزشکی نیویورک تدوین مجموعه اصطلاحات روان پزشکی قابل قبول همگانی را آغاز کرد که قرار شد انجمن پزشکی آمریکا آن را در نخستین چاپ مجموعه اصطلاعات طبقه بندی استاندارد بیماریها بگنجاند.128
بعدها از سوی ارتش آمریکا مجموعه اصطلاعات گسترده تری تدوین شد تا نشانههای بیماران سرپایی مانند اختلالهای روانی فیزیولوژیایی شخصیتی و حاد افراد نظامی و سربازان سابق جنگ جهانی دوم به نحو بهتری در آن گنجانده شود. مقارن با آن سازمان جهانی بهداشت ششمین چاپ طبقه بندی بینالمللی بیماریها (ICD) را منتشر کرد که برای
