
کاري وجود داشته باشد، چنانچه عوامل ديگري چون سازماندهي درست و فراهم آوردن امکان دستيابي به منابع نباشد طبيعي است که کار مثبتي انجام نخواهد گرفت. سالهاست که مسأله همکاري بين کتابخانهها به منظور کاهش سرعت رشد کتابخانههاي بزرگ و غنيتر کردن مجموعه کتابخانههاي کوچک در اثر انجام اين فرآيند، مطرح است و حتي برنامههايي با عنوانهاي متفاوت در سراسر جهان در حال اجراست که هر چند روشها متفاوت است اما همگي ميکوشند امکان استفاده از منابع موجود در کتابخانههاي عضو اين همکاري را براي آحاد جامعه فراهم آورند. در ايران نيز فعاليتهاي چند در اين راستا انجام گرفته که همگي ناکام ماندهاند که از آن جمله ميتوان به طرح امانت بين کتابخانهاي (شروع 1348) که در واقع به خدمات فتوکپي خلاصه ميشود، اشاره کرد. طرح ديگر تعميم خدمات کتابخانههاي تخصصي به افراد غير عضو است که آن هم با مشکلات بسياري روبهروست از جمله نارضايتي کتابداران کتابخانههاي عضو طرح. از آنجايي که هيچ کتابخانهاي قادر نيست کليه آثار منتشره حتي در يک رشته را در سطح بين المللي فراهم آورد و حتي اگر امکان چنين کاري وجود داشته باشد، چنانچه عوامل ديگري چون سازماندهي درست و فراهم آوردن امکان دستيابي دخالت نداشته باشند، طبيعي است که کار مثبتي انجام نخواهد گرفت (رضايي خجسته، 1379، 27).
اگر به صورت جدي اجراي برنامهي همکاري و اشتراک منابع را دنبال کنيم، لازمه آن بوجود آوردن سازمانهايي براي به اجرا درآمدن برنامههاي جامعي به منظور همکاري و اشتراک منابع ميباشد. اگر اين امر همانطور که در بالا اشاره شد در بين کتابخانههاي کوچک شروع شود، بهتر است زيرا به اين وسيله ميتوان تجربههاي بسياري را کسب نمود و براي راه اندازي طرحهاي همکاري در کتابخانههاي بزرگ و داراي منابع عظيم بکار برد. در اين بين سازمانها، جهت تحقق اهداف طرحهاي همکاري، با ايجاد پايگاههاي مناسب در مناطق مختلف در جهت تحقق اهداف طرحهاي همکاري پيش بينيهاي لازم را ميکنند تا در بين راه دچار مشکل نشود.
2-9. همکاري بين کتابخانهها درمان نه پيشگيري
“همکاري بين کتابخانهها” مفهومي است که در اواخر قرن بيستم در عالم کتابداري مطرح شده است. در واقع در هر شماره از نشريات کتابداري مطلبي درباره همکاري کتابخانهها ذکر ميشود. ما در تلاشهاي خود در جهت غلبه بر بسياري از موانعي که با آنها مواجه هستيم به همکاري کتابخانهها به عنوان يک نوشدارو نگاه ميکنيم. در بيشتر موارد بخش ويژهاي را به منظور انجام مسئوليتهاي کاري اين گونه طرحها بوجود آوردهاند. نمونه اخير، فعاليت آموزش عالي آمريکاست که به درستي ميتوان آن را در حوزه “همکاري کتابخانهاي” جاي داد. اين فعاليت در يک مجموعه گزارش سه گانه که توسط انجمن دانشگاههاي آمريکا منتشر شد منعکس گرديده است. اين سازمان تقريباً از 60 دانشگاه بزرگ و معتبر در کشور تشکيل شده است. تقريباً از سه سال پيش، سه وظيفه را جهت مقابله با مسائلي که کتابخانههاي تحقيقاتي آمريکا با آن روبه رو هستند، مطرح کردند. يکي از آن وظايف عبارت است از: تلاشهاي همکارانهاي که هدفش تأمين دسترسي به اطلاعاتي است که براي فعاليتهاي مؤثر و کارآمد دانشگاهها ضروري است. همکاري کتابخانهها در سطح وسيعترين مفهوم خود عبارت است از: کار مشترک بين دو يا چند کتابخانه به منظور تهيه و تدارک خدمات بهتر براي مراجعهکنندگان. با توجه به يک موافقتنامه مشترک اقدام به مجموعهسازي براي کتابخانههاي کودکان مينمايد. اکثر اوقات کتابخانهها به اين ديل اقدام به همکاري ميکنند که پول کافي ندارند تا به تنهايي کار خود را پيش ببرند. “وقتي عضو يک کتابخانهي تعاوني يا يکي از اعضاي طرح همکاري ميشويد صاحب کتابخانهاي هستيد که هرگز همان نخواهد ماند”. منظور اين است که شرکت در يک تشکل تعاوني ايجاب ميکند که هر يک از مؤسسات عضو نسبت به روشها و ساختار داخلي خود تجديد نظر کنند و روشها را به دقت تغيير دهند. يا حداقل اگر تمام ساختارش را تغيير نميدهند آن بخشي را که با ديگر اعضاء مشترک هستند و همکاري دارند مورد تجديد نظر و اصلاح قرار دهد. همچنين تعهد ديگري که وجود دارد اين است که هر يک از شرکاء توافق کنند چه مواردي را امانت بدهند. به منظور تأمين اين تعهدات است که همه اعضاء بايد روشهاي داخلي و سياستهايشان را مرور کنند. پيش از هر چيز کتابخانهها بايد تصميم بگيرند که کدام منابع مجاز براي امانت به ساير کتابخانههاست و يا کدام يک از مجموعههاي ويژه (تخصصي) ميتواند به ساير مؤسسات ارسال گردد؟ در مورد نسخ خطي کم اهميتتر چه تضميني را بايد اتخاذ نمود؟ حتي ممکن است لازم باشد که به منظور تأمين نيروي انساني بيشتر، بودجه محلي را مورد تجديد نظر قراردهند يا وجوهات ويژهاي براي آن منظور کنند. به عبارت ديگر سرعت و دقت در اين امر بستگي به طرحريزي و سياستهايي دارد که از قبل تعيين شده است.
در حوزه اشتراک منابع توفيق ما به کارآيي سيستمهاي تحويل متکي خواهد بود. در حالي که بعضي از مراجعين راضي هستند که براي دسترسي به منابع خود به مدت نامحدودي انتظار بکشند. اکثر آنها هنوز ميخواهند حتي الامکان به منابع زود دسترسي پيدا کنند. گاهي اوقات سريعتر از آنچه انتظار ميرود، به هدف خود ميرسند.
همچنانکه به سوي ايجاد تعاونيهاي کتابخانهاي حرکت ميکنيم بايد به دقت فکر کنيم، به خاطر بسپاريم: “هنگامي که يک همکاري کتابخانهاي ايجاد ميگردد هرگز نبايد متوقف شود.” ما بايد براي آنچه که مي خواهيم تأسيس کنيم دقيق باشيم و به خاطر بسپاريم که همکاري کتابخانهاي فراتر از آن است که ما آن را پيمودهايم. مديران در حوزه فعاليت خود، دانشگاه ها، جوامع و مدارس هميشه در جستجوي راههايي هستند که هزينههاي خود را کاهش دهند. در مقابلِ قدرت توليد و خدمات تأثير نامطلوبي از اين قضيه نگرفتهاند. معمولاً نگرش بهتر، صحبت کردن درباره خدمات در حال گسترش، بوجود آمدن اطلاعات بيشتر با همان قيمت سابق و قابل دسترس بودن اطلاعات است، تا سخن گفتن در مورد صرفهجوييهايي که ممکن است تحقق يابد. “بالاخره به خاطر داشته باشيد که وقتي همه چيز گفته شد و انجام گرديد، خود شاهدي بر اجراهستند”. مسئله اين نيست که چگونه طرحهاي خود را ارائه دهيم، چگونه آنها را توصيف کنيم، بلکه مسئله اين است که بتوانيم آنها را که گفتيم تحقق بخشيم و بتوانيم ادعا کنيم که موفق هستيم. در جهاني با منابع محدود، ضرورتاً کتابخانهها ناچار به از خود گذشتگي هستند. همه بايد آرزوهاي خود را تا آنجا که واقعيتهاي اجتماعي زندگي را منعکس سازد تعديل کنيم. حتي همانطور که بيشتر به سمت جامعه اطلاعاتي حرکت مي کنيم، بايد اين حقيقت را بپذيريم که هيچ يک از مؤسسات ما نميتوانند به طور مستقل وجود داشته باشند. به طوري که ناچار خواهيم بود روشهاي همکاري را توسعه دهيم، تا نيازهاي اطلاعاتي جامعهي “استفاده کننده” را تأمين کنيم. همان گونه که به اين سو حرکت مي کنيم نبايد عقب بمانيم. بايد راهي راکه در آن قدم گذاشتهايم، بفهميم و واقعيتهاي وضعيت در حال اقدام را درک کنيم(بوآسه، 1374، 347-334)29.
چنانچه همکاري بين کتابخانهها همانگونه که در نوشته بالا به آن پرداخته شده، اگر به شکل درمان نگاه شود نه به عنوان پيشگيري، راه حل خوبي خواهد براي اينکه به صورت فعال و جدي به اين امر پرداخته شود. تا بتوان براي توسعه همه جانبه کتابخانهها که سرمايههاي اصلي علم و دانش در آن وجود دارد تلاشهاي درخور و شايسته انجام داد.
2-10. امانت بين کتابخانهاي
با استفاده از خدمات امانت بين کتابخانهاي سياست مجموعه سازي کتابخانهها بهتر پايهريزي ميشود و گسترش مجموعه آنها منطقيتر خواهد شد. هر کتابخانه مجموعهاي را که از آن انتظار ميرود گردآوري مينمايد و از امانت بين کتابخانهاي به عنوان ابزاري براي تقويت مجموعه خود استفاده خواهد کرد. البته اين امر نبايد موجب آن شود که کتابخانهاي براي پاسخگويي به نيازهاي عمومي مراجعان خود به ساير کتابخانهها وابسته شود. همچنين خدمات مرجع کتابخانهها گسترش يافته و مراجعه کنندگان به دنياي دانش خارج از مجموعه کتابخانه راه مييابند. امکان پاسخگويي به سؤالات مرجع در سطحي گسترده با دستيابي به پايگاههاي اطلاعاتي و منابع ساير کتابخانهها فراهم ميشود. در حقيقت امانت بين کتابخانهاي يک رگ حياتي جهت دسترسي به دنياي دانش است. طبق قانون امانت بين کتابخانهاي 1993، کليه امور مربوط به امانت بين کتابخانهاي از طريق شبکههاي کتابخانهها انجام ميشود. نظير ارسال درخواستها، صورت حسابها، پرداختها و حتي مدارک به صورت الکترونيکي ميباشد. دامنهي خدمات امانت بين کتابخانهاي بستگي به کتابخانههايي دارد که در طرح امانت بين کتابخانهاي فعاليت دارند. ممکن است چندين کتابخانه در يک زمينه موضوعي خاص، يا کتابخانههاي يک دانشگاه در يک شهر يا چندين شهر با يکديگر مرتبط شوند و همکاري متقابل داشته باشند. اين همکاري در چارچوب مقررات و ضوابط خاصي صورت ميپذيرد که در سه سطح جغرافيايي محلي و منطقهاي، ملي و بين المللي تدوين ميگردد. که به صورت مختصر اشارهاي به آنها مينماييم.
1- جغرافيايي محلي و منطقهاي: در يک سازمان بين چند سازمان با درونمايه يکسان در يک شهر يا منطقه خاص (استان)؛
2- ملي: مانند دانشگاههاي يک کشور؛
3- بين المللي: نيازمند توافقات بين المللي است. پشتوانه مالي نياز دارد. يکي از موانع در کشورها در رابطه با همکاري کتابخانههاي غنيتر حاضر به همکاري با ديگر کتابخانهها که بضاعت کمتري دارند نيستند. براي اينکه گردش اطلاعات در کتابخانه صورت پذيرد، ارزش آن به تغيير است. بهترين نوع يا شرايط همکاري در خارج از مرزها صورت ميگيرد و باعث ميشود گستردگي اطلاعات صورت گيرد.
در برنامهريزي امانت بين کتابخانهاي مدت زماني که مدارک در اختيار استفاده کنندگان قرار ميگيرد، بايد مشخص باشد. زمان ارسال درخواستهاي عادي/ سريع، زمان دريافت مدارک و استفاده از مدارک و تحويل آن بايد محاسبه و در نظر گرفته شود. آگاهي از مدت زمان امانت بين کتابخانهاي براي استفاده کنندگان و بخش مربوطه در تنظيم درخواستها، اولويت دادن به آنها و انجام مراحل مختلف کار بسيار مفيد است. بازگشت مدارک در يک زمان معين موجب کنترل بيشتر مجموعه خواهد بود (اسحاق زاده، 1374، 16).
امانت بين کتابخانهاي يا همان ائتلاف کتابخانهاي که در سطح محلي، ملي و بين المللي سازمان مييابند، همانهايي هستند که زماني از شبکههاي اشتراک منابع صحبت به عمل ميآوريم، به ذهن خطور ميکنند. اهميت و تأثير ائتلافهاي کتابخانهاي به منظور خدمات فهرست نويسي مشترک، امانت بين کتابخانهاي، تحويل مدرک و اجازههاي مشترک الکترونيک در حال افزايش است. با اين وجود، جوامع کتابخانهاي نيز به راههاي مختلفي به صورت رسمي يا غير رسمي با يکديگر همکاري ميکنند که اين همکاريها يا فراتر از ائتلافهاي کتابخانهاي است يا اساس آن را تشکيل ميدهد. همانطور که خدمات جديد به پيشنهادات فروشندگان نظامهاي يکپارچه کتابخانه افزون ميشوند، ائتلافهاي کتابخانهاي موجود نيز در طيف وسيعتري از خدمات کتابخانهاي با يکديگر سهيم ميشوند. بديهي است در مورد خدماتي چون تحويل مدرک مستقيم به کاربر و مرجع مجازي، چنانچه گروه گستردهتري از کتابخانهها با يکديگر همکاري کنند، از مزاياي بيشتري برخوردار خواهند شد. اشتراک خدمات در ميان کتابخانهها سطحي از خدمات را ميسر ميسازد که از طريق يک کتابخانه به تنهايي ميسر نخواهد شد (وبستر، 1385، 148)30.
احتمال ميرود کتابخانههاي دانشگاهي در اولين قدم، طرح امانت بين کتابخانهاي را صورت دهند. اولين مبنا ماهيت يکسان است که باعث ميشود در دانشگاهها همکاري صورت پذيرد. سختترين نوع همکاري بين سازمانهايي است که ماهيتاً با هم متفاوت باشند. و اينکه از راههايي استفاده کنيم تا بحث نظام ملي اطلاعاتي براي پيوند زدن بين کتابخانهها
