
نفتي ، دنياي غرب در حالي خود را از نفت ايران محروم مي کند که ذخائر نفتي ايران يکي از مطمئن ترين ذخائر دنيا محسوب مي شود.
در بازي که دنياي غرب شروع کرده ايران نيز مطابق با حرکات بازي ، اقداماتي را مي تواند انجام دهد تا هزينه اين بازي براي غرب نيز افزايش يابد و در تصميمي عقلاني آنها را وادار به رعايت قواعد بازي نمايد. با توجه به نيازهاي اتحاديه اروپا به منافع نفتي ايران ، اين پژوهش با عنايت به چالش هاي موجود در رابطه با تأمين و استفاده از انرژي براي اتحاديه اروپا ، راه کارهاي اين اتحاديه براي تأمين انرژي مورد نياز خود را مورد بررسي قرار مي دهد.
1-2- اهميت موضوع تحقيق و انگيزه انتخاب آن :
از آنجاکه اتحاديه اروپا يکي از مهمترين بازيگران نظام بين الملل بوده به گونهاي كه همواره جهتگيريها و اتخاذ مواضع اين کشور بر روند تحولات جهان اثرگذار بوده است و با عنايت به اينكه سياست هاي خارجي اين اتحاديه دربسياري از جهات همسو با سياست هاي خارجي ايالات متحده امريکا كه خود نيز يکي ديگر از مهمترين بازيگران نظام بين الملل و حتي اثرگذارترين آنهاست مي باشد،بررسي سياست ها و اقداماتي كه اين اتحاديه براي تأمين منابع نفتي و گازي مورد نياز خود بعمل مي آورد از بسياري جهات مهم و ضروري مي باشد. همچنين مي توان به تأثيراتي که تحريم نفتي ايران بر اقتصاد بين الملل به خصوص بر اقتصاد و صنعت کشورهاي مختلف بخصوص کشورهاي صنعتي مانند چين، ژاپن، هندوستان ،برزيل، کشورهاي عضو اتحاديه اروپا وهمچنين نقش سازمانهاي بين المللي و کشورهاي ديگر در نظام و روابط بين الملل اشاره نمود.
ضمن اينكه علاقه شخصي پژوهشگر به موضوع پژوهش، ضرورت انجام پژوهش در خصوص مسائل جاري و افزايش شناخت و آگاهي پژوهشگر در خصوص موضوع مورد بحث از انگيزه هاي پژوهشگر ميباشد .
1-3 هدف هاي تحقيق :
هدف اصلي:با عنايت به اينكه منابع نفتي و گاز ايران چرخاننده و محرك كارخانجات، صنايع و توليدي هاي اتحاديه اروپا و كشورهاي عضو آن مي باشد،هدف اصلي در پژوهش پيش رو،شناخت رويكردهاي اتحاديه اروپا در خصوص موضوع تحريم هاي جمهوري اسلامي ايران و آشنايي با سياست ها و اقداماتي كه اين اتحاديه در جهت تأمين نيازمندي هاي گازي و نفتي خود پس از اعمال اين تحريم ها اتخاد و به مورد اجرا درآورده اند، مي باشد.
اهداف فرعي : اهداف ديگري چون بررسي مناسبات تجاري ايران و اتحاديه اروپا پيش از اعمال تحريم ها و شناخت چالش هايي که اين تحريم ها براي اتحاديه اروپا در بر دارد ، به موازات هدف اصلي دنبال ميشوند.
1-4- سوالات تحقيق ( بيان روابط بين متغيرهاي مورد مطالعه ) :
سوال اصلي :اتحاديه اروپا بعد از اعمال تحريم هاي نفتي عليه ايران چه اقداماتي در راستاي تأمين انرژي مورد نياز خود انجام مي دهد؟
سوال فرعي(بخش هاي پايان نامه):مناسبات تجاري با اتحاديه اروپا پيش از اعمال تحريم هاي عليه ج .ا ايران چگونه بوده است؟
1-5- فرضيه هاي تحقيق: فرضيه اصلي :
با توجه به اهميت انرژي و امنيت عرضه نفت و گاز براي اتحاديه اروپا ، اين اتحاديه پس از تحريم هاي اخير عليه ايران دسترسي پايدار به منابع انرژي وتنوع بخشي به اين منابع را به صورت جدي تر دنبال مي کند.
فرضيه فرعي: تا قبل از اعمال تحريم ها عليه ايران ، اتحاديه اروپا ،بزرگترين شريک تجاري ايران درهر دو بعد صادرات و واردات محسوب مي گرديد. بيش از80 % واردات اتحاديه اروپا از ايران شامل محصولات نفتي مي شد در حالي که صادرات اتحاديه به ايران محصولات متنوعي را نظير نيروگاه برق ، ماشين آلات بزرگ و صنعتي و… در بر مي گرفت که 45 % کل صادرات اروپا را تشکيل مي داد.
1-6- قلمرو تحقيق:
قلمرو نظري اين پژوهش بر بررسي سياست ها و اقدامات اتحاديه اروپا و كشورهاي عضو آن در قبال تحريم هاي نفتي جمهوري اسلامي ايران در چهارچوب نظريه واقعگرايي ميباشد. و اين كه از لحاظ نظري، رفتارهاي اتحاديه اروپا،به عنوان يك قدرت و ائتلاف بزرگ و تأثيرگذارجهاني ، چگونه در چهارچوب اين نظريه قابل تبيين و توصيف است. اهداف اين تحريم ها به هراندازه محقق شود،اتحاديه اروپا وكشورهاي عضو آن با مشكلات وچالش هاي زيادي روبرو خواهند بود.لذا اين اتحاديه تلاش خواهد كرد شرايط را به سمت و سوي مطلوب خويش سوق دهد و اينكه تا چه حد در اين هدف خود موفق است را بايستي در چهارچوب نظريه فوق جستجو كرد.
1-7- مدل و روش تحقيق :اين پژوهش براساس روش توصيفي و تحليلي مي باشد، كه موارد تاريخي نيز مورد توجه قرارگرفته ضمناً اين پژوهش از روش كتابخانه اي بطور اخص و استفاده از موارد ديگرمانند روشهاي اينترنتي و… مورد توجه قرارار خواهد داد .
1-8- تعريف مفاهيم :
در اين پژوهش از چند مفهوم کليدي مطرح استفاده شده است كه به اختصار در زير به آنها اشاره مي شود: امنيت انرژي -بازدارندگي-اتحاديه اروپا-سياست خارجي-مداخله-مهار- اوپك-پيمان عدم گسترش سلاح هاي هسته اي.
-امنيت انرژي(Energy Security): فراهم بودن بلاوقف? فيزيکي فرآورده هاي انرژي در بازار به قيمتي قابل پرداخت براي تمامي مصرف کنندگان ، تعريف کميسيون اروپا از امنيت انرژي است و دسترسي کافي ، قابل خريد و مطمئن به سوخت ها و خدمات انرژي ، شامل فراهم بودن منابع ، کاهش وابستگي به واردات ، کاهش فشار وارد بر محيط زيست ،رقابت و بازار کارآمد، اتکا به منابع بومي که از نظر زيست محيطي پاک باشند و خدمات انرژي قابل خريد و تقسيم شده به شکل منصفانه، تعريف آژانس بين المللي انرژي از امنيت انرژي است.(سوواکول:1391 ،38)
-بازدارندگي(deterrence):طبق تعريف بازدارندگي عبارت است از اقدام يا مجموعهاي از اقدامات که براي پيشگيري از اقدام خصمانه دشمن صورت ميگيرد.از فرداي جنگ جهاني دوم با اختراع بمب اتم و توسعه سلاحهاي اتمي صحبت بر سر اين بود که مبحث بازدارندگي بايد به صورت دکترين سياسي با ضمانت اجرايي درآيد براين اساس،دکترين بازدارندگي که روي تعادل و توازن اتمي بين دو ابر قدرت طرحريزي شد، به دنبال ممانعت از جنگ بود،و هم به اين دليل که جنگ اتمي پيروز نداشت.در حاليکه تا آن زمان تمام نظريههاي نظامي اساساً بر پايه پيروزي در جنگ استوار بود.براساس تعاريف کلاسيک، نظريه بازدارندگي عبارت است از کوشش يکي براي اعمال نفوذ در ديگري تا او را از اقدام به عمل که متضمن خسارت يا هزينهاي براي اولي است بازدارد. اين نظريه براساس تهديد بنا شده است و هدفش آن بازداشتن بازيگر از بازياش براساس ايجاد ترس است.در حقيقت،نظريه بازدارندگي بر اين باور است که در شرايطي که هزينه پيشبيني شده براي يک تجاوز نظامي ازمنافع موردنظر بيشتر باشد،تصميم گيرندگان از توسل به جنگ خودداري ميکنند.به عبارت بهتر، تا هنگامي که طرف مقابل قدرت وارد کردن ضربه را پس از دريافت ضربه نخست دارد، هيچ ابرقدرتي ريسک آغاز جنگ اتمي را نميپذيرد.در واقع ضربه نخست نميتواند مانع از ضربه حريف باشد.
معمولاً، در بازدارندگي،عمل متقابل يا تلافيجويانه نقش اساسي دارد.به عبارت ديگر بازدارندگي در صدد است تا با افزايش هزينه بر محاسبات استراتژيک رقيب تأثير بگذارد.اين تأثير بايد به گونهاي باشد که اگردشمن جنگ راآغازکند،بايد بهاي بسيار سنگيني براي آن بپردازد.نکته مهم اينکه بازدارندگي از نظر فيزيکي وضع دشمن را تغيير نميدهد، بلکه از نظر رواني از تجاوز جلوگيري ميکند. بوفر ميگويد بازدارندگي فرآيندي رواني است که در آن، نمايش استفاده از زور نقش مهمي دارد ولي اهميت انحصاري ندارد.هنري کيسينجر نيز در اين باره ميگويد:همان طورکه قدرت به طرز وحشتناکي رشد کرده است،به صورت انتزاعي،نامحسوس و اغفال کننده نيز درآمده است.هر چند بازدارندگي سياست مسلط نظامي است،اما بيشتر از هر چيز وابسته به ملاکهاي رواني است.در اين سياست، سعي ميشود تا تصور خطرهاي تحمل ناپذير طرف مخالف را از ارتکاب به عمل باز دارد.پيروزي اين سياست بستگي دارد به آگاهي کامل از محاسبات طرف مخالف نسبت به حيلهاي که جدي گرفته شود که به مراتب مؤثرتر از تهديدي است که به عنوان يک بلوف تلقي شود براي مقاصد سياسي، ميزان قدرت مؤثر نظامي يک کشور، ارزيابي کشور ديگر از آن قدرت است.به طور کلي هدف نهايي از بازدارندگي اين است که کشورهاي مختلف به ويژه کشورهاي دارنده نيروهاي هستهاي بتواند به تعقيب سياستهاي مبتني بر منافع خود بپردازندو در عين حال از ايجاد شرايطي که منتهي به درگيري با کشور يا کشورهاي رقيب شود جلوگيري کنند.با توجه به اين نکته که دو کشور آمريکا و شوروي نسبت به ساير کشورهاي اتمي توانايي کامل نابودي طرف مقابل راداشتند بنابراين هرگونه جنگ احتمالي نميتوانست برندهاي داشته باشدودرنتيجه بازدارندگي صحيحترين استراتژي براي دوقدرت محسوب ميشد.باعنايت به اين مسئله که پژوهش حاضر بر پايههاي مکتب رئاليسم متکي است، لذا بامحور قراردادن مفاهيم اصلي رئاليسم، بحث بازدارندگي را پي ميگيريم. درميان نظريهپردازان بازدارندگي، افرادي چون برناردبرودي ، ريچارد اسموک ، هرمان کان ، رابرت جرويس از دهه شصت به تبيين تئوريک بازدارندگي همت گماشتند. از ميان آنها برودي به عنوان اولين ومهمترين نظريهپرداز بازدارندگي دردوران جنگ سرد انتخاب شد. برودي که استاد دانشگاه بيل و محقق مؤسسه رندور آمريکا بود، عمده نظرات خود را دوکتاب استراتژيک درعصر موشک ها و کتاب جنگ وسياست مطرح کرده است.(دوئرتي و فالتزگراف:1384،604-595)
-اتحاديه اروپا(European union ): اتحاديه اي شامل بسياري از كشورهاي اروپايي كه سنگ بناي آن بيش از نيم قرن پيش با تأسيس جامعه زغال و فولاد اروپا در سال1951 به وسيله شش كشور بنيانگذار آلمان ، فرانسه، ايتاليا، بلژيك، هلند و لوكزامبورگ در پاريس بنا نهاده شد. اين اتحاديه با امضاي پيمان ماستريخت در دسامير1991 شكل گرفت.كه هدف از آن ، افزايش همكاري هاي بين دولتي در امور مالي و اقتصادي ، همچنين ايجاد سياست خارجي و امنيتي مشترك و همكاري در امور قضايي و داخلي كشورهاي عضو بود.(خالوزاده:1383،3)
-تحريم(Sanction ):عمل دسته جمعي و کيفري که متضمن اقدامات لازم ديپلماتيک اقتصادي يا نظامي در برابر کشوري است که بر خلاف مصوبات منشور ملل متحد رفتار مي نمايد.
-سياست خارجي(Foreign Policy): عبارت است از يك رشته اعمال از پيش طرح ريزي شده توسط تصميم گيرندگان حكومتي که مقصود آن دستيابي به اهدافي معين، در چهارچوب منافع ملي و در محيط بينالمللي است.بهطور خلاصه ميتوان گفت که سياست خارجي شامل تعيين و اجراي يک سلسله اهداف و منافع ملي است که در صحنهي بينالمللي از سوي دولتها انجام ميپذيرد. سياست خارجي ميتواند ابتکار عمل يک دولت و يا واکنش آن در قبال کنش ديگر دولتها باشد(مقتدر: 1385، 132-131).ودر تعريفي ديگر ميتوان اينطور تعريف کرد که: جهتي را که يک دولت بر ميگزيند و در آن از خود تحرک نشان ميدهد و نيز شيو? نگرش دولت را نسبت به جامع? بينالمللي، سياست خارجي ميگويند(خوشوقت:1375، 145).
-مداخله(Intervention ):عبارت است از دخالت قهري يك دولت يا دولت هاي ديگر در امور كشور ديگر، به منظور تغيير سياستهاي داخلي يا خارجي آن. بر اساس موازين بينالمللي، مداخله درموارد زير ميتواند مجاز و قابل توجيه باشد.
1)كشور مداخله كننده طبق يك پيمان يا قرارداد،مجاز به دخالت باشد.2)چنانچه يك كشور طبق معاهده منعقده با دولت مداخله كننده، ملزم به پيگيري يك سياست مشترك باشد و اصول اين معاهده را نقض كند.3)دخالت براي حمايت از اتباع خود.4)دفاع ازخود.5)چنانچه كشوري موازين بينالمللي را نقض نمايد.6)در صورتي كه سازمان ملل متحد (بر اساس منشور ملل متحد)به اقدام مشتركي عليه كشوري دست بزندكه صلح بين المللي را نقض كرده ويا مرتكب تجاوز شده باشد(علي بابايي:1383 ،314).
-مهار(Containment ):يكي از پايه هاي اساسي سياست خارجي آمريكا در رابطه با جلوگيري از نفوذ كمونيسم در جهان و نيز توسعه طلبي اتحاد شوروي بود.تئوري “مهار” طي دو مرحله برنامه كمك به تركيه و يونان پياده شد(1947). مرحله اول د
