
تصمیمهای مالی خود را بر اساس اطلاعاتی میگیرند که بوسیله مدیریت شرکت تهیه شده است. درواقع بین استفاده کنندگان اطلاعات با تهیهکنندگان اطلاعات تضاد منافع وجود دارد.در این پژوهش، عدم تقارن اطلاعاتی یکی از متغیرهای مستقل بوده که برای اندازهگیری آن از انحراف معیار ریسک ویژه استفاده خواهد شد.طبق نظریه دیرکنس(1991) و کانگ فو (2005)، برای هر شرکت در هر سال، پسرفت مدل بازار را محاسبه کرده و سپس انحراف استاندارد تفاوت بین بازده واقعی و بازدهی طبیعی تخمین زده شده توسط مدل بازار را بدست آورده و آن را به عنوان نمایندهای برای عدم تقارن اطلاعات استفاده خواهیم کرد.
1-8-3سرمایهگذاران نهادی
سرمایهگذاران نهادی به سازمانها و نهادهایی گفته میشود که تعداد عمده از سهام یک شرکت را در اختیار دارند مانند مؤسسات سرمایهگذاری، بانکها، شرکتهای دولتی و امثال اینها.
مطابق تعریف بوش (۱۹۹۸) عموماً اینگونه تصور میشود که حضور سرمایهگذاران نهادی ممکن است به تغییر رفتار و رویههای شرکتها منجر شود. این امر از فعالیتهای نظارتی که این سرمایهگذاران انجام میدهند، نشأت میگیرد. همچنین بوش بیان میدارد که سرمایهگذاران نهادی از طریق جمع آوری اطلاعات و قیمت گذاری تصمیمات مدیریت به طور ضمنی و از طریق اداره نحوه عمل شرکت به طور صریح بر شرکت نظارت میکنند.
حساس یگانه، مرادی و اسکندر (۱۳۸۷) نشان دادند که سرمایهگذاران نهادی، ناظران فعال بر تصمیمات و رویههای اتخاذ شده از سوی مدیریت هستند و توان تنبیه مدیرانی را که در جهت منافعشان حرکت نمیکنند را نیز دارا هستند.
1-8-4صندوقهای سرمایهگذاری
صندوقهای سرمایهگذاری مشترک یکی از انواع واسطههای مالی و از جمله نهادهایی هستند که با فروش پیوسته واحد سرمایهگذاری خود عموم مردم، وجوهی را تحصیل و آنها را در ترکیب متنوعی از اوراق بهادار شامل سهام، اوراق قرضه، ابزارهای کوتاهمدت بازار پول و داراییهای دیگر، با توجه به هدف صندوق، به طور حرفهای سرمایهگذاری میکنند. ترکیب دارایی های صندوق مشترک، پرتفوی یا سبد صندوق شناخته میشود و خریداران واحدهای سرمایهگذاری صندوقها، نسبت به سهم خود بخشی از مالکیت سبد اوراق بهادار صندوق را بدست میآورند. هر واحد سرمایهگذاری صندوق بیانگر نسبت مالکیت هر یک از سرمایهگذاران در دارایی های صندوق و درآمد ناشی از آن داراییهاست. طبق قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران، صندوق سرمایهگذاری «نهاد مالی است که فعالیت اصلی آن سرمایهگذاری در اوراق بهادار میباشد و مالکان آن نسبت به سرمایهگذاری خود، در سود و زیان شریکاند.»
1-9 قلمرو تحقیق
– قلمرو موضوعی تحقیق به بازار های سرمایه و مسائلی برمی گردد که شرکت ها با آن مواجه هستند،که یکی از این موضوعات بسیار مهم که در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد، تکنیک مدیریت سود و تأثیرعدم تقارن اطلاعاتی و مالکیت صندوق های سرمایهگذاری12 بر مدیریت سوددر بازار سرمایه میباشد.
– قلمرو مکانی تحقیق، بازار سرمایه کشور مشخصاٌ صندوق های سرمایه گذاری مشترکمیباشد که بر اساس داده های مورد نیاز از گزارش های فشرده سازمان بورس اوراق بهادار استخراج و دسته بندی شده است.
– قلمرو زمانی تحقیق از ابتدای سال 1387 تا پایان سال ۱۳۹۱ (دوره پنج ساله) میباشد.
1-10روش تحقیق و جمع آوری داده ها و اطلاعات
تحقیق حاضر از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی است که در آن از اطلاعات واقعی موجود و روشهای آماری برای آزمون فرضیهها استفاده میشود و روش انجام آن از نوع توصیفی بوده و به منظور تدوین فرضیهها و یا آزمون آن از روش همبستگی استفاده شده است. (روش تحقیق، توصیفی-همبستگی میباشد).
روش گردآوری اطلاعات را میتوان در دو دسته طبقه بندی کرد: روشهای کتابخانهای و روشهای میدانی.در این تحقیق بخشی از اطلاعات که عمدتاً جهت تهیه و تدوین مبانی نظری تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است، به روش کتابخانهای جمعآوری شده است. بدین منظور از کتب، پایاننامههای تحصیلی داخلی و مقالات خارجی جهت مطالعه ادبیات موضوع و بررسی پیشینه تحقیق استفاده شده است. بخش دیگری از اطلاعات مورد نیاز که در ارتباط با متغیرها میباشد، به روش میدانی جمعآوری گردیده است. از این جهت از بانکهای اطلاعاتی سازمان بورس اوراق بهادار تهران و نرمافزارهای موجود در و سایتهای اینترنتی استفاده شده است. که اطلاعات جمعآوری شده بصورت فایلهای اطلاعاتی در اکسل وارد شده و پس از جمعآوری و انجام محاسبات مورد نیاز جهت تجزیه و تحلیل آماده شده است و برای تجزیه و تحلیل نهایی دادهها و نتایج بدست آمده در تحقیق نیز از نرمافزار Eviews استفاده شده است.
1-11 استفاده کنندگان از نتایج تحقیق
نتایج این تحقیق میتواند برای اشخاص حقیقی یا حقوقی زیر، قابل استفاده باشد.
سرمایهگذاران: سرمایهگذاران هنگام استفاده از صورتهای مالی برای تصمیمگیری در رابطه با سرمایهگذاری در سهام شرکتها یا فروش سهام باید به پدیدهی مدیریت سود توجه نمایند. اتکا به سود هر سهم، بدون در نظر گرفتن اثرات احتمالی مدیریت سود میتواند دارای نتایج نامطلوبی باشد.شناخت پدیده مدیریت سود توسط سرمایهگذاران میتواند به درک بهتر مفهوم سود حسابداری، شناخت ویژگیها و محدودیتهای آن، کمک نماید.
جامعه حسابداران رسمی: نتایج تحقیق حاضر به این دلیل مهم است که به موضوع افشاء در گزارشگری مالی، مربوط میشود. به لحاظ نظری، محتمل است که استفادهی وسیع از پدیده ی مدیریت سود، زمینهساز افشاهای گمراهکننده برای گزارشگری مالی باشد. به جامعه حسابداران رسمی که بخش قابل ملاحظهای از شرکتهای بورس را حسابرسی میکنند، توصیه میشود در تدوین برنامهی حسابرسی و اجرای روشهای حسابرسی، به گونهای مناسب به احتمال انجام مدیریت سود توسط شرکتهای مورد حسابرسی توجه نمایند.
سازمان حسابرسی: به دلیل اینکه امکان بکارگیری اقلام تعهدی سود حسابداری برای انجام مدیریت سود توسط مدیر وجود دارد، لذا این سازمان به عنوان تدوین کننده استانداردهای حسابداری و حسابرسی باید به این انگیزهی مدیران، هنگام تدوین استاندارد توجه نمایند. همچنین، باید توجه داشت که برخی از استانداردها نسبت به استانداردهای دیگر، به دلیل نیاز به اعمال قضاوت بیشتر در مورد آنها و امکان برداشتهای متفاوت از آنها، دارای زمینهی بهتری برای انجام مدیریت سود هستند. بنابرین، سازمان حسابرسی باید محدودهی هر استاندارد را تا حد ممکن، مشخص کند تا از این طریق بتواند آزادی عمل مدیران را کاهش دهد. البته باید توجه داشت که محدود کردن بیش از حد استانداردها ممکن است باعث کاهش سودمندی گزارشگری مالی شود. لذا وظیفهی این سازمان، آن است که بین آزادی عمل مدیران و احتمال انجام مدیریت سود تعادل برقرار کند. از سوی دیگر، به دلیل وابستگی بیشتر مالکان حقوقی شرکتهای بورسی به دولت، دولت نقش مالک، حسابرس و تصمیم گیرندهی اصلی شرکتهای مورد تحقیق را ایفا میکند. این موضوع میتواند موجب کاهش شفافیت اطلاعات مالی شود. بنابرین، یکی از راه حلهای کاهش احتمال انجام مدیریت سود، کم کردن درصد مالکیت دولت در شرکتهای مورد تحقیق است. یکی از نتایج مثبت این راه حل، این است که موجب افزایش استقلال حسابرسی و آزادی عمل او میشود و این موضوع، افزایش قابلیت اتکای اطلاعات مالی و کاهش احتمال انجام مدیریت سود را در پی دارد.
سازمان بورس اوراق بهادارتهران: این سازمان باید نظارت کافی بر گزارشگری مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، اعمال کند. نتایج این تحقیق میتواند به این سازمان برای متمرکز کردن نظارت بر شرکتهایی که احتمال مدیریت سود برای آنها بیشتر است کمک کند. همچنین این سازمان میتواند برای افزایش شفافیت گزارشگری مالی، زمینهی حضور تحلیلگران مالی و بازارگردانها را هرچه بیشتر فراهم آورد.(سجادی،1384)
۱-۱2 ساختار کلی تحقیق
در فصل اول به معرفی کلیات پژوهش در قالب بیان مسأله، اهمیت و ضرورت انجام پژوهش و بیان اهداف پرداخته شده و در ادامه فصل تشریح فرضیات پژوهش و همچنین تعریف متغیرهای اصلی و قلمرو تحقیق و چهارچوب مفهومی تحقیق ارائه گردید و در پایان فصل هم شیوه پژوهش و کاربرد نتایج آن ارائه گردیده است.در فصل دوم،ابتدا مبانی نظری و ادبیات موضوعی تحقیق مورد بحث قرار میگیرد و در انتهای آن نیز پیشینه تحقیق بیان میگردد. در فصل سوم، روش انجام تحقیق تشریح شده و جامعه و نمونه آماری بیان میشود. همچنین در این فصل فرضیههای تحقیق و متغیرها و شیوه محاسبه آنها آورده خواهد شد و روش گردآوری اطلاعات و مدلهای آماری استفاده شده به طور مبسوط تشریح خواهد شد. در فصل چهارم، دادههای جمعآوری شده تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و فرضیههای تحقیق آزمون خواهد شد و سر انجام در فصل پنجم، نتایج حاصل از آزمون فرضیهها و تجزیه و تحلیلهای انجام شده بیان گردیده و پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی ارائه میشود.
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
2-1 مقدمه
گزارشهای مالی، منابع مهم اطلاعاتی برای تصمیمگیری های اقتصادی به شمار می روند که مدیران، سرمایهگذاران ، اعتباردهندگان و سایر استفادهکنندگان جهت رفع نیازهای اطلاعاتی خود از آنها استفاده میکنند. از آنجایی که اطلاعات به صورت یکسان در اختیار استفادهکنندگان قرار نمیگیرد، بین مدیران و سرمایهگذاران عدم تقارن اطلاعات ایجاد میشود. عدم تقارن اطلاعات وضعیتی است که مدیران در مقایسه با سرمایهگذاران، دارای اطلاعات افشاء نشده بیشتری در مورد عملیات و جنبههای مختلف شرکت در آینده میباشند. همین امر سبب میشود که مدیران انگیزه و فرصت مدیریت سود را داشته باشند.
مدیریت سود زمانی روی میدهدکه مدیریت قضاوت شخصی خود را در گزارشگری مالی و ساختار معاملات اعمال مینماید. به گونهای که گزارشهای بدیل و جایگزینی را در رابطه با عملکرد شرکت جهت گمراه کردن برخی ذینفعان ارایه مینماید.مدیریت سود به عنوان کاهش آگاهانه نوسانات سطح سود تعریف میشود به گونه ای که سود شرکت عادی به نظر برسد و مدیران به دلایل مختلف سود را هموار میکنند.
که با توجه به این مطالب در این فصل در قسمت اول ابتدا مبانی نظری مربوط به مدیریت سود و الگوها و انگیزههای آن و بعد مبانی نظری مربوط به عدم تقارن اطلاعات و تأثیر آن بر مدیریت سود و در پایان سرمایهگذاران نهادی و صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و معایب و مزایای آن و تأثیر آن بر مدیریت سود تشریح میگردد و در قسمت دوم پیشینه تحقیق بیان میشود.
بخش اول : مبانی نظری تحقیق
۲-۲مدیریت سود
گسترش فزاینده فعالیتهای اقتصادی و پیچیدگی روز افزون آنها از یک سود و لزوم توجه به اطلاعات دقیق حسابداری و گزارشگری مالی از سود دیگر، منجر به ایجاد تغییرات بنیادی مهم در تفکر و نظریههای حسابداری و بوجود آمدن روشهای تحلیلی و مدیریتی نوین در حسابداری شده است. یکی از مهمترین این تغییرات تأکید و توجه بیشتر بصورت سود و زیان است که بیش از این تأکید برروی ترازنامه بود که این امر منجر به ایجاد مقولهای به نام مدیریت سود گردید.
مدیریت سود13 به عنوان فرآیند برداشتن گامهای آگاهانه در محدوده اصول پذیرفته شده حسابداری برای رساندن سود گزارش شده به سطح سود مورد نظر تعریف شده است که عمل نزدیک کردن سود گزارش شده به سطح سود هدف از طریق دستکاری حسابداری انجام میگیرد. (کریمی زند، ۱۳۸۶)
امروزه مدیریت سود یکی از موضوعات بحث انگیز و جذاب در پژوهشهای حسابداری به شمار میرود، به دلیل اینکه سرمایه گذاران به عنوان یکی از فاکتورهای مهم تصمیمگیری، توجه خاصی به رقم سود دارند. پژوهشها نشان داده است که نوسان کم و پایداری سود حکایت از کیفیت آن دارد، به این ترتیب سرمایهگذاران با اطمینان خاطر بیشتری، اقدام به سرمایهگذاری در سهام آن شرکتهایی میکنند که روند سود با ثباتتری داشته باشند. لذا در این راستا، مدیریت سود را میتوان روشی برای آرایش اطلاع رسانی وضعیت مالی
