
این سهامداران قویتر میشود، این ارتباط تقویت خواهد شد یا خیر؟ برای آزمون فرضیههای تحقیق، نمونهای مشتمل بر ۶۰ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای ۱۳۸۴ تا 1388 مورد مطالعه قرار گرفته است. این تحقیق از نوع تحقیقات تجربی بوده که با توجه به عدم امکان کنترل کلیهی متغیرهای مربوط نمیتواند از نوع تحقیقات تجربی محض باشد و با توجه به تجزیه و تحلیل اطلاعات گذشته، این تحقیق از نوع تحقیقات نیمهتجربی طبقهبندی میشود. همچنین از نوع ماهیت، کاربردی بوده و با توجه به هدف، این تحقیق از نوع تحقیقات همبستگی است و از تحلیل دادهها استفاده از رگریسون خطی چند متغیره از دادههای ترکیبی استفاده شده است که ترکیبی از دادههای سری زمانی و مقطعی است و برای پردازش اطلاعات از نرمافزار Eviews استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بین مالکیت سهامداران نهادی و عدم تقارن اطلاعاتی رابطه معکوس و معنیداری وجود دارد. به طوری که هرچه میزان مالکیت نهادی افزایش یابد، ارائهی اطلاعات به دست مدیران شرکت به افراد مرتبط در بازار نیز افزایش مییابد. به عبارت دیگر، افزایش مالکیت نهادی باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی میشود که این امر موجب کارایی بازار از نظر اطلاعات خواهد شد. در این پژوهش، همچنین ارتباط مالکیت سهامداران نهادی با بازده حقوق صاحبان سهام مورد تأیید قرار گرفته و رابطهای مثبت با عملکرد مالی شرکتها دارد. بدین ترتیب میتوان چنین استدلال کرد که افزایش تعداد سهامداران نهادی در ترکیب مالکیت شرکت باعث تسهیم نظارت و کنترل در میان سهامداران میشود که این امر منجر به کاهش تضاد منافع و افزایش سودآوری خواهد شد.
سهراب استا در سال ۱۳۹۰ در مقاله خود «بررسی رابطه بین ساختار مالکیت و مدیریت سود» مینویسد:هدف این پژوهش بررسی ساختار مالکیت شرکت بر شیوه مدیریت سود است. چون در مطالعات قبل تأثیر عوامل حاکمیت شرکتی نادیده گرفته شده، در این پژوهش ساختای مالکیت به چهار طبقه مالکیت نهادی، شرکتی، مدیریتی و خارجی طبقه بندی شده است. در نمونه پژوهش اطلاعات مربوط به مالکیت سرمایهگذاران خارجی یافت نشد، بنابرین این نوع مالکیت بررسی نشد. برای هر کدام از طبقات دیگر مالکیت یک فرضیه تدوین و تأثیر آن بر مدیریت سود آزمون گردید. از مدل رگریسون خطی چندگانه برای آزمون فرضیات استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای ۱۳۸۳-۱۳۸۷ است. نمونه آماری پژوهش شامل ۹۵ شرکت است. آزمون همبستگی و آزمون رگرسیون مقطعی چندگانه برای بررسی فرضیات استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که رابطه معکوس معناداری بین مالکیت نهادی و مالکیت مدیریتی با مدیریت سود وجود دارد، اما بین مالکیت شرکتی و مدیریت سود رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
سربندی فراهانی، مهدی، صالحیان (۱۳۹۱)، با انجام پژوهشی تبیین رابطه بین تمرکز مالکیت و عدم تقارن اطلاعاتی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد مطالعه قرار دادند. جامعه مطالعاتی تحقیق شامل کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادر تهران برای دوره زمانی سال های 1384 تا 1388 است که نمونه ای مشتمل بر 74 شرکت انتخاب و بررسی شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و از حیث روش و ماهیت ، توصیفی- همبستگی است. هدف پژوهش بررسی رابطه بین تمرکز مالکیت (متغیر مستقل) و عدم تقارن اطلاعاتی (متغیر وابسته) می باشد که از مدل رگرسیون خطی برای بررسی رابطه بین این دو متغیر استفاده شده است و ابزار تحقیق ، شامل صورت های مالی ، یادداشت های همراه و گزارش های مالی شرکت های مورد مطالعه می باشد که از طریق نرم افزار رهآورد نوین و سایت رسمی بورس توراق بهادر تهران گرد آوری شده و پس از طبقه بندی و محاسبه متغیر در نرمافزار اکسل، در نهایت اطلاعات حاصل بااستفاده از نرمافزارspssمورد تجریه و تحلیل قرار گرفته است.
نتایج پژوهش نشان داد که بین ساختار مالکیت و عدم تقارن اطلاعاتی رابطه ی معنیداری وجود دارد. سازوکارهای حاکمیت شرکتی بر اطلاعات افشاء شده توسط شرکت برای سهامداران آن اثر می گذارند و احتمال عدم افشای کامل و مطلوبیت اطلاعات و افشای اطلاعات کم اعتبار را کاهش میدهند و همچنین در صورت وجود نظارت مؤثرتر هیأت مدیره بر مدیریت، کیفیت افشای شرکت باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی می گردد و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی مدیریت سود کمتر را به همراه دارد.
جدول 2-1 مروری بر پیشینه تحقیق
نام محقق وسال تحقیق
نتایج تحقیق
یانهودایو همکاران
2013
کاهش عدم تقارن اطلاعات و صندوق های سرمایه گذاری بلند مدت رفتار مدیریت سود را بهبود می بخشند و موجب افزایش کیفیت سود می شوند.
بهاتاچارای و همکاران 2008
با کاهش کیفیت سود، عدم تقارن اطلاعاتی افزایش می یابد.
جو و کیم
2007
با شفافیت اطلاعات، مدیریت سود کمتر و کارآیی بیشتر می شود.
هانتون و همکاران 2006
شفافیت گزارشگری مالی به صورت معنی داری باعث تعدیل و نه حذف کامل مدیریت سود می شود.
یانگ
2005
پیش بینی اطلاعات می تواند عدم تقارن اطلاعات را کاهش داده و در نتیجه احتمال مدیریت سود را کاهش دهد.
فرانسیسو همکاران 2005
سیاست افشای وسیع،ساز و کاری است که عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایه گذاران بیرونی را کاهش می دهد.
هسو وکوه
2005
با توجه به عواملی از قبیل اقلام تعهدی اختیاری دوره های قبل و وضعیت نقدینگی شرکت ، سرمایه گذاران نهادی می توانند در جهت اعتلای گزارشگری مالی یا برعکس ، در جهت دستکاری گزارش های مالی حرکت کنند.
چانگ و همکاران
2002
سهامداران نهادی عمده،مدیریت را از استفاده در اقلام تعهدی اختیاری افزاینده سود باز می دارد و اگر مدیر انگیزه ای برای مدیریت سود نداشته باشد، سرمایه گذاران نهادی رابطه ای با مدیریت سود ندارند.
بالسام
2000
سرمایه گذاری نهادی نسبت به سرمایه گذاری فردی بخاطر دسترسی داشتن به منابع ارزشمند و به موقع بودن اطلاعات خاص شرکت، بیشتر قادر به تشخیص مدیریت سود می باشد.
فراهانی و صالحیان 1391
بین ساختار مالکیت و عدم تقارن اطلاعاتی رابطه ی معناداری وجود دارد. در صورت وجود نظارت مؤثرتر هیأت مدیره بر مدیریت، کیفیت افشای شرکت باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی میگردد و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی مدیریت سود کمتر را به همراه دارد.
سهراب استا
1390
رابطه معکوس معناداری بین مالکیت نهادی و مالکیت مدیریتی با مدیریت سود وجود دارد،اما بین مالکیت شرکتی و مدیریت سود رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
کاظمی و محمدی نژاد
1390
بین مالکیت سهامداران نهادی و عدم تقارن اطلاعاتی رابطه معکوس و معناداری وجود دارد.
مهرانی وکرمی و مرادی
1389
روابط متناقصی بین سرمایه گذاران نهادی و کیفیت سود است.از بعد ارزش پیش بینی کنندگی سود،سرمایه گذاران نهادی (تمرکزسرمایه گذاران نهادی) با کیفیت سود، رابطه ی منفی(مثبت) دارند.
خدادادی و جان جانی
1388
شرکت هایی که مدیریت سود داشته اند، دارای رشد بیشتر و بازده کمتری بوده اند.
مرادزاده و ناظمی 1388
سرمایه گذاران نهادی نقش نظارتی فعالی بر تصمیمات شرکت در مورد مدیریت سود اعمال میکنند. با افزایش درصد مالکیت نهادی سهام، انعطاف پذیری شرکت جهت مدیریت اقلام تعهدی کاهش می یابد.
آقایی و چالاکی 1388
بین برخی از ویژگی های راهبری شرکتی نظیر مالکیت نهادی و استقلال هیأت مدیره با مدیریت سود رابطه منفی و معنی داری وجود دارد.
نوروش و حسینی
1388
بین کیفیت و به موقع بودن افشای شرکت و مدیریت سود رابطه منفی معنی دار وجود دارد.
حساس یگانه
1387
سرمایه گذاران نهادی بر ارزش شرکت تأثیر مثبت دارد و محرک هایی برای بهبود عملکرد دارد و توان تنبیه مدیرانی که در جهت منافعشان حرکت نمی کنند را نیز دارا می باشند.
مشایخی ومهرانی و کرمی 1384
مدیریت برای جبران عملکرد ضعیف واحد تجاری ،اقدام به افزایش سود از طریق افزایش اقلام تعهدی اختیاری میکند.
سجادی،دستگیر،فراز مندوحبیبی 1384
تغییر در عملکرد شرکت و پیش بینی رشد سود های آینده شرکت با مدیریت سود رابطه مستقیم و بین اندازه شرکت و ساختار مالکیت آن با مدیریت سود رابطه معنی داری وجود ندارد.
نوروش،سپاسی،نیکبخت
1384
در صورت بزرگ بودن شرکت و زیاد بودن بدهی شرکت،تمایل مدیران به مدیریت سود شان بیشتر خواهد شد.
قائمی و وطن پرست
1384
اطلاعات حسابداری در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی نقش بسزائی دارد و عدم تقارن اطلاعاتی در دوره های قبل از اعلان سود به مراتب بیشتر از دوره های پس از اعلان سود می باشد.
2-8 خلاصه فصل دوم
مدیریت سود زمانی روی می دهد که مدیریت قضاوت شخصی خود را در گزارشگری مالی و ساختار معاملات اعمال می نماید.به گونه ای که گزارش های بدیل و جایگزینی را در رابطه با عملکرد شرکت جهت گمراه کردن برخی ذینفعان ارائه می نماید.ارائه تعریف مناسب از مدیریت سود مستلزم شناخت هدف و انگیزه از مدیریت سود و کاربرد آن است.منطق حکم می کند تنها هنگامی اقدام به مدیریت سود شود که انگیزه کافی برای آن وجود داشته باشد.پدیده عدم تقارن اطلاعاتی از آنجا ناشی می شود که سرمایه گذاران تصمیم های مالی خود را بر اساس اطلاعاتی می گیرند که به وسیله مدیریت شرکت تهیه شده است.وقتی عدم تقارن بین اطلاعات زیاد باشد،سهامداران مشوق، محرک و یا دسترسی به اطلاعات مربوط برای نظارت بر فعالیت مدیران ندارند که این کار مدیریت سود را افزایش می دهد.سرمایه گذاران نهادی ،توانایی وانگیزه های بیشتری برای نظارت بر رفتار شرکت نسبت به سهامداران معمولی دارند.صندوق های سرمایه گذاری نیز از جمله نهاد هایی هستند که با فروش پیوسته واحد سرمایه گذاری خود به عموم مردم، وجوهی را تحصیل کرده و آنها را در ترکیب مصنوعی از اوراق بهادار شامل سهام، اوراق قرضه، ابزار های کوتاه مدت بازار پول و دارایی های دیگر، با توجه به هدف صندوق، به طور حرفه ای سرمایه گذاری می کنند.سرمایه گذاران نهادی به دلیل این که تمایل به نظارت و هدایت مدیران دارند نقش مهمی در بهبود کیفیت اطلاعات حسابداری ایفا می کنند. و با توجه به تحقیق دانگ و تانگ مشارکت سرمایه گذاران نهادی رابطه مثبتی در مدیریت سود دارد و با شفاف بودن محیط اطلاعاتی، سرمایه گذاران نهادی بلند مدت می توانند مدیریت سود را کاهش داده و کیفیت سود افزایشیابد. با توجه به مطالب فوق این فصل از دو بخش تشکیل شده که در بخش اول مبانی نظری مربوط به متغیرها و در بخش دوم پیشینه تحقیق مربوط به موضوع فوق بیان گردیده است.
فصل سوم
روش شناسی تحقیق
3-1 مقدمه
علم شناخت واقعیت از طریق تجربه است. کارکردهای علم، تبیین، پیشبینی و تعمیم است و هدف اصلی آن نظریهسازی است. تبیین به عنوان یکی از کارکردهای علم به معنای شناخت علت یا علل پدیدههاست. به بیان آماری، تبیین معادل توضیح واریانس متغیر وابسته از طریق متغیر مستقل یا ترکیبی از مشارکت نسبی متغیرهای مستقل است. موضوع علم اجتماعی، رفتارهای انسانی و مبتنی بر روش مشاهده ای است و از طرف دیگر پدیده های اجتماعی،پیچیده و تغییر پذیرند. پدیدههای اجتماعی را نه یک علت بلکه علتهای اجتماعی تبیین میکنند. که محقق همواره قادر به کنترل تمام متغیرهای مستقل (علل پدیدههای اجتماعی) نیست.
فصل حاضر اختصاص به مطالب مربوط به روش شناختی تحقیق دارد. درواقع تحقیق، کنکاش ماهرانه، منظم و دقیق پدیدههاست و هدف از هر نوع بررسی و تحقیق علمی کشف حقیقت است. به طور کلی، روش علمی یک تحقیق به فرآیندی اطلاق میشود که از طریق آن پژوهشگر، ابتدا بصورت استقرایی و با تکیه بر مشاهدات خود، فرضیه یا فرضیاتی را صورت بندی میکند و سپس با عنایت به اصول استدلال قیاسی به کاربرد منطقی فرضیه میپردازد . تحقیق علمی را میتوان چنین تعریف کرد، فرآیندی که به کمک آن میتوان روابط پنهان در پس یک پدیده را که مغشوش به نظر میرسند، کشف نمود.
در تحقیق علمی ابتدا مدلها یا نظریههایی که به نظر میرسد ماهیت پدیده
