
تعاريف مد نظر قرار گيرد، در آن صورت ميتوان گفت که کيفيت زندگي عبارت است از شرايط بهتر زندگي که در آن توازن، هماهنگي، مطلوبيت و برابري عادلانه نهادينه شده يا زمينههاي لازم براي زندگي همراه با سلامت، امنيت، آسايش، آرامش، نشاط، خلاقيت و زيبايي پديد آمده باشد(يوسفي:1381).
به سخن ديگر، به رغم اختلاف نظرهايي که در تعريف کيفيت زندگي وجود دارد، اما توافقي ادراکي نيز در بين متخصصان به چشم ميخورد که بر مبناي آن بيشتر آنها کيفيت زندگي را مشتمل بر ابعاد مثبت و مفهومي چند بعدي ميدانند. آنچه که در اين ادراک مسلم به نظر ميرسد، اين است که تمامي مطالعات کيفيت زندگي تحت دو سرفصل شاخصهاي عيني و شاخصهاي ذهني صورت ميگيرند (آلن64، وگت65 و کوردز66، 2002). بنابراين يکي از مشخصات اصلي و بنيادين کيفيت زندگي، چندبعدي بودن آن است (کرد زنگنه، 1385).
بيشتر محققان و صاحبنظران اين حوزه معتقدند که کيفيت زندگي داراي ابعاد فيزيکي، اجتماعي، روان شناختي، محيطي و اقتصادي است. در بعد فيزيکي، پرسشهاي مربوط به ابعاد جسماني انسان- شامل، قدرت، انرژي و توانايي انجام فعاليت هاي روزمره- و خود مراقبتي و همچنين علائم بيماري مانند درد، مورد تفسير و سنجش قرار ميگيرند. در بعد اجتماعي، احساس بهتر بودن و کيفيت ارتباطات افراد با خانواده، دوستان، همکاران و اجتماع تبيين ميشود. اين در صورتي است که در بعد روانشناختي بيشتر نشانههاي رواني شامل اضطراب، افسردگي، ترس و ميزان محروميت نسبي سنجيده ميشود. در بعد محيطي، کيفيت محيط پيرامون زندگي بشر براي زيست مورد واکاوي قرار ميگيرد؛ و در بعد اقتصادي مؤلفههايي چون ميزان رضايت از درآمد، نوع شغل و يا رضايت شغلي ارزيابي ميشوند(دهداري، 1381).
به نظر ميرسد که هم سو با «ناگلير»، که در سال 1996 تعدادي فرض مرتبط با کيفيت زندگي را به عنوان اصول راهنما براي روند مطالعه مسائل کيفيت زندگي به شرحي که در ادامه ميآيد ميتوان به مقدمه کيفيت زندگي که تحقيق نيز آن را مبنا قرار داده است، نزديک شد. فرضهاي ياد شده، اينها هستند:
1-کيفيت زندگي مفهومي چند بعدي است؛
2- هر فرد ماهيتي زيستي، اجتماعي و رواني دارد که در تعامل مستمر با محيط اوست؛
3- کيفيت زندگي برخاسته از پيچيدگي کنش متقابل شخص با محيط است؛
4- ابعاد کيفيت زندگي همراه با توانايي يا عدم توانايي مردم، براي همه يکسان است؛ و
5- اگرچه ابعاد اساسي کيفيت زندگي براي همگان يکسان است اما کيفيت زندگي با درجات مختلف در افراد گوناگون متفاوت است (آيو67،2005).
دو رويکرد کاملاً مجزا در تحقيقات کيفيت زندگي وجود دارد که هر کدام از اين رويکردها به شيوه متفاوت و در تقابل با يکديگر به مقوله کيفيت زندگي ميکنند. اين دو رويکرد را بطور کلي رويکرد اسکانديناوي در مقابل رويکرد آمريکايي را شامل ميشود.
1- رويکرد اسکانديناوي: اين رويکرد در کشورهاي اروپايي دنبال ميشود و توسط جان درينوسکي و ريچارد تيتموس شکل گرفته است. بر مبناي آن به شرايط عيني زندگي و تعيين کنندههاي مرتبط با آنها تأکيد شده و ارضاي نيازهاي اوليه و عيني افراد را بيشتر مورد تأکيد دارند.
2- رويکرد آمريکايي: بيشتر تحقيقاتي که در اين رويکرد انجام شده، محققان بيشتر به تجارب ذهني افراد در زندگي توجه کرده و بر معرفهاي ذهني تأکيد کرده اند. از تأثيرگذاران اين رويکرد ميتوان به روانشناسي اجتماعي توماس اشاره نمود. کمپل به عنوان يکي از طرفداران اين ديدگاه معتقد است که شهروندان خود بهترين قضاوت کنندگان در خصوص موقعيت زندگي خود ميباشند. به طور کلي در اين رويکرد رضايتمندي و خوشبختي به عنوان معرف اصلي سنجش به کار برده ميشود. به عبارت ديگر توجه به وجه ذهني در تحقيقات آمريکايي در مقابل تحقيقات کيفيت زندگي در کشورهاي اروپايي بسيار مورد توجه بوده است(فرخي، 1386).
تحصيل کامل از کيفيت زندگي نيازمند بررسي ذهني- دروني و عيني- بيروني مؤثر بر رضايت است و تکيه صرف بر نظريهاي خاص تبين کاملي از رضايت را ارائه نميکند.
در اين پژوهش براي سنجش و ارزيابي کيفيت زندگي (متغير وابسته) از يک پرسشنامه ترکيبي، مرکب از سبک زندگي فرهنگي و چهارچوب مفهومي و پرسشنامهاي که سازمان بهداشت جهاني تهيه کرده است.
با توجه به مطالب عنوان شده فرضيههاي زير ارائه شده است:
1. کيفيت زندگي و ابعاد آن براساس منطقه محل سکونت (فضاي زيست) افراد متفاوت است.
2. کيفيت زندگي و ابعاد آن در گروه هاي سني مختلف متفاوت است.
3. کيفيت زندگي و ابعاد آن بر اساس ميزان تحصيلات متفاوت است.
4. کيفيت زندگي و ابعاد آن براساس نوع شغل افراد متفاوت است.
5. کيفيت زندگي و ابعاد آن در زنان با مردان متفاوت است.
6. بين سبک زندگي و مؤلفههاي آن با کيفيت زندگي رابطه وجود دارد.
7. بين اعتماد اجتماعي و کيفيت زندگي رابطه وجود دارد.
8. بين کيفيت زندگي و پايگاه اجتماعي رابطه وجود دارد.
مدل نظري تحقيق
فصل سوم
روش شناسي
روش تحقيق
براي انجام يک پژوهش روشهاي مختلفي وجود دارد که يکي از آنها روش پيمايشي68 است که در اين پژوهش از آن استفاده شده است.
پژوهش پيمايشي يکي از روشهاي گردآوري، تنظيم و تحليل داده است. از اين رو ميتوان گفت که پيمايش عبارت از جمع آوري اطلاعات است که با طرح و نقشه و به عنوان راهنماي عملي توصيف يا پيش بيني و يا به منظور تجزيه و تحليل روابط بين برخي متغيرها صورت ميپذيرد.
پيمايش معمولاً در مقياس وسيع انجام ميشود و نقطه مقابل تجربيات آزمايشگاهي است که هدف آن تمرکز در مقياس کوچکتر است. از خصوصيات اين روش اين است که محقق خود مبادرت به توليد اطلاعات ميکند و اين اطلاعات را از نمونه آماري جمع آوري نموده و در سطح معنيداري مناسب نتايج حاصله را به جامعه آماري تعميم ميدهد.
بدين ترتيب هدف پژوهش پيمايشي آن است که با مقايسه دقيق ويژگيهاي مختلف مورد به استنباط علي نائل آيد. پيمايش داراي دو نوع کلي است: توصيفي و تحليلي. عليايحال اين تحقيق از نوع توصيفي (غير آزمايشي) است و از آنجا که هدف اصلي آن، بررسي کيفيت زندگي و ابعاد آن در جامعه مورد مطالعه است، مبتني بر روش پيمايش است. و با توجه به اينکه بخشي از تحقيق به مقايسه کيفيت زندگي و ابعاد آن در شهرستان زنجان ميپردازد در اين صورت ميتوان حداقل در مورد فوق، روش مورد استفاده را روش علي- مقايسهاي دانست که به عنوان تحقيق پس- رويدادي69 نيز تلقي ميشود. و بالاخره با توجه به اين که در اين مطالعه، گردآوري دادهها درباره متغيرهاي موردنظر، در يک مقطع و برش از زمان صورت گرفته است از نوع مطالعه عرضي يا روش مقطعي70 تلقي ميشود.
بنابراين تحقيق حاضر، از نوع توصيفي با تلفيقي از روشهاي پيمايشي، علي- مقايسهاي به شيوهي مقطعي ميباشد.
ابزار گردآوري اطلاعات (تکنيک تحقيق)
در اين تحقيق، به دليل محدوديتهاي زماني و فقدان منابع مالي و پرسنلي کافي و… براي گردآوري دادهها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است چرا که پرسشنامه «يکي از ابزارهاي رايج تحقيق و روش مستقيم براي کسب داده هاي تحقيق» است(سرمد و ديگران، 1378). و به عنوان «تکنيک بسيار ساختمندي براي گردآوري دادههاست که در آن از هر پاسخگويي، مجموعهي يکساني از پرسشها، پرسيده ميشود» (دواس، 1376). در ميان تکنيکهاي آزمايشي71، مشاهده72، تحليل محتوا73 و روش هاي مختلف ديگر گردآوري اطلاعات و در انواع رجوع به واقعيت؛ پرسشنامه، «پرکاربردترين تکنيک است» (همان).
معالوصف «هر قدر هم که شاخصهاي ما دقيق و از اعتبار74 بالايي برخوردار باشد، ابزاري نيست که بتوان به روايي75 آن اميدوار بود. چون معمولاً بين رفتار روزمرهي مردم با عقايد آنها از يکسو و عقايد مورد سؤال و عقايد بالفعل آنها از سوي ديگر شکاف قابل توجهي وجود دارد» (افروغ، 1377). خصوصاً در جامعه ايران که به دليل ساختار ذهني امنيت آن و وسيع بودن حريم افراد، پرسشنامه ابزار دقيقي محسوب نميشود با اين وجود در اين تحقيق با توجه به محدوديتهاي تحقيق و همچنين به دليل ماهيت موضوع مورد مطالعه يعني کيفيت زندگي افراد، از ابزار فوق براي جمع آوري دادهها استفاده گرديد که در تحليل آنها قيد احتياط در نظر است.
پرسشنامه تحقيق حاضر از دو قسمت اصلي تشکيل شده است:
1- قسمت اول به جمع آوري اطلاعات دربارهي شاخصهاي متغير وابسته يعني کيفيت زندگي اختصاص دارد که از طريق سؤال هاي بسته براساس مقياسهاي مدرج ملهم از طيف ليکرت انجام ميشود.
2- قسمت دوم به جمع آوري اطلاعات دربارهي متغيرهاي مستقل و زمينه اي اختصاص دارد که از طريق سؤال هاي بسته و باز انجام ميشود.
شيوهي اجرا
«در تعيين روش اجراي پرسشنامه بايد به موضوع پيمايش، نوع جمعيت تحت بررسي اهميت کيفيت و حجم نمونه، وقت و بودجه موجود توجه داشت» (دواس، 1376). با توجه به موارد فوق و محدوديتهاي تحقيق و محدوديت هاي مربوط به طرح پرسشنامه و با در نظر گرفتن مزاياي روش حضوري اجراي پرسشنامه از جمله ميزان پاسخگويي و پرهيز از اريب ناشي از امتناع از پاسخگويي، دسترسي به فرد منتخب و نظارت بر پرکنندهي پرسشنامه (که تأثير مثبتي بر نمونه معرف دارند) در اين تحقيق از طريق روش حضوري اجراي پرسشنامه مبادرت به توزيع پرسشنامه در بين افراد مورد مطالعه و تکميل آن در حضور پرسشگر نموديم.
سطح تحليل
از آنجا که برخي از متغيرهاي مورد مطالعه مربوط به صفت افراد هستند نظير؛ سن، وضع تأهل و… لذا سطح تحليل در اين تحقيق، در سطح خرد است و از آنجايي که به بررسي تأثير محل سکونت به عنوان محيط زندگي بر کيفيت زندگي پرداخته ميشود، سطح تحليل ميانه محسوب ميگردد.
واحد تحليل
با توجه به اينکه سطح تحليل با واحد تحليل ارتباط نزديک دارد (ساعي، 1377). لذا واحد تحليل در اين مطالعه در يک موقعيت، فرد است و در موقعيت ديگر منطقه سکونت ميباشد.
قلمرو پژوهش
الف) قلمرو موضوعي پژوهش: از لحاظ قلمرو موضوعي در اين پژوهش بررسي مقايسهاي کيفيت زندگي و ابعاد آن در مناطق مختلف شهر زنجان مورد بررسي قرار ميگيرد.
ب) قلمرو مکاني پژوهش: از لحاظ قلمرو مکاني اين پژوهش محدود به شهرستان زنجان ميباشد.
ج) قلمرو زماني: پژوهش حاضر در طي سال 1392 انجام ميگيرد.
روش ها و تکنيک هاي آماري
پس از ويرايش پرسشنامههاي تحقيق و کنار گذاشتن پرسشنامه هايي که پاسخ هاي بي ربط به سؤالات داده اند، پرسشنامههاي باقيمانده را براي انتقال داده ها به کامپيوتر، کدگذاري و آماده سازي کرده، آنگاه با استفاده از برنامه spss، به پردازش دادهها مبادرت نموده و با توجه به سطح سنجش متغيرها و تعداد متغيرها براي تحليل دادهها از روشهاي آماري مقتضي در دو سطح توصيفي76 و استنباطي77 استفاده کرديم. در سطح توصيف از توزيع فراواني78 مطلق، نسبي و برخي از شاخصهاي مرکزي خصوصاً ميانگين79 و شاخصهاي پراکندگي واريانس80 و انحراف81 معيارو … بهرهگيري شده است و در سطح استنباط نيز با توجه به ماهيت دادهها و توزيع آنها در جمعيت مورد مطالعه از ضريب همبستگي رتبه اي اسپيرمن82 و آزمونهاي ناپارامتري83يا بدون توزيع84 که مستلزم مفروضاتي بسيار کلي در خصوص توزيع جمعيت است و لازم نيست دادهها، کمي و با کيفيت بالا باشند- استفاده گرديده است از جمله آزمون U من ويتني85يا آزمون مجموع رتبه هاي من- ويتني، که معادل آزمون t مستقل در آزمونهاي پارامتري است و در آن فرض نميشود که توزيع دو جامعه نرمال است. همچنين آزمون کروسکال- واليس86 که نوع تعميم يافته آزمون من- ويتني است و همتاي ناپارامتري تحليل واريانس يک راهه است. لازم به يادآوري است که کاربرد اين آزمون هاي ناپارامتري داراي مزايايي نيز هست از جمله اينکه اين آزمونها را در شرايط عموميتر نيز ميتوان به کار برد، همچنين منطق روشني دارند که مستقيماً قابل درک است و «شرايطي که مفروضات آزمونهاي پارامتري برقرار نباشد، کارآمدي آزمونهاي ناپارامتري غالباً بسيار بيش از آزمونهاي پارامتري است و در شرايطي نيز که آن مفروضات برقرار باشد، کارآمدي آزمونهاي ناپارامتري غالباً به
