
و متناوب116 (ایجاد چندین تراشه لوالوا از سطح رویی) را تشخیص داد (Boeda 1988: 14) که هر کدام آمادهسازی سطح رویی متفاوتی دارند.
– آنتونی مارکس و فیلیپ ولکمن117
بازسازی آنها برای مجموعههای بکر118 و بکرتاشیت در صحرای نقو اهمیت این امر را نشان داد. استراتژی که آنها بازسازی کردند نشاندهندهی تولید تیزهی لوالوا بود که با تعاریف بردلی و بوئدا سازگار نبود (Marks and Volkman 1987).
– هارولد دیبل119
هارولد دیبل به بررسی ویژگیهای تراشههای «ازپیشتعیینشده» ی لوالوا پرداخت (Dibble1989). وی معتقد است که ویژگی «ازپیشتعیینشدن» باید از طریق همگونی120 بیشتر تراشههای لوالوا مشخص بوده و این تراشهها از نظر شکل/ اندازه نسبت به دیگر تراشهها متمایز باشند. برای این جنبههای کمی، روشهای آماری و تحلیلهای نسبی121 کمککننده هستند. او تعدادی از ویژگیهای کمی در سه دسته را مقایسه نمود: تراشههای لوالوا، تراشههای پیرایش دورویه122 و تراشههای معمولی123(آنهایی که فن خاصی برای تولیدشان تشخیص داده نمیشود). دیبل میانگین ضریب تنوع برای 27 مجموعه پارینهسنگی میانی و قدیم فرانسه را محاسبه نمود و نتیجه، تفاوت قابلتوجهی در طول و عرض و سطح124 نشان نمیداد (Dibble 1989)؛ اما ضخامت و برخی شاخصها (سطح/ضخامت، طول/عرض، عرض/ضخامت) در تراشههای لوالوا با تراشههای نرمال متفاوت بوده و تفاوت قابلتوجهی میان تراشههای لوالوا و تراشههای پیرایش دورویه دیده نشد. بر اساس این نتایج، دیبل معتقد است به جای آنکه لوالوا را متد آمادهسازی سنگمادر بدانیم که منجر به تولید یک تراشه با شکل و اندازه ازپیشتعیینشده میگردد، میتوان آن را متدی ویژه برای کاهش سنگمادر در نظر گرفت که منجر به تولید تعداد زیادی تراشه با شکل و اندازهی منظم از یک سنگمادر میشود که با استفاده از یک فناوری منظم تولید شدهاند.
3-2- مفهوم لوالوا
با در نظر گرفتن استراتژی فناوری (و اینکه ممکن است هر فناوری خود شامل انواعی باشد)، لوالوا را میتوان یکی از این انواع و نمود خاص از سیستم کلی فناوری دانست. اریک بوئدا و برخی دیگر از پژوهشگران لوالوا را یک مفهوم واحد و ثابت میدانند (Boeda 1988)؛ به این معنا که اگرچه به شیوههای مختلفی اجرا میشود، اما با یک مفهوم واحد و به عنوان یک حجمی از جرم که کاهش مییابد تعریف میگردد. هنگامی که بر اساس این مفهوم خاص، یک سری ویژگیها در یک توالی کاهش به طور همزمان دیده شوند، میتوان آن استراتژی را لوالوا نامید(Van Peer 1992). این ویژگیها هرچه که باشند، در هر صورت شکل و ویژگی برداشتهی لوالوا به ابعاد و حجم سنگمادر و همچنین روش مورد استفاده بستگی دارد(Inizan et al. 1999: 65).
همان طور که گفته شد، تعریف سنتی لوالوا را فرانسوا بورد ارائه کرده است (Bordes 1980:45). آن گونه که بورد اشاره میکند این فن برای تولید انواع متنوع تراشهها از اشکال کلاسیک (که تراشههایی پهن و بیضی شکل هستند و الگوی مرکزگرا را نشان میدهد) تا فرمهای کشیده و باریک (تیزهها و تیغههای لوالوا) به کار میرود.
3-2-1- مفهوم حجمی لوالوا:
اریک بوئدا بر اساس صنایع سنگی اروپا، مفهوم لوالوا125 را در دو بخش مجزا برای سنگمادرها -آماده سازی و شکلدهی- توصیف و آن را حجمی از جرم که کاهش مییابد تعریف میکند و سپس برای آن 6 ویژگی را در نظر میگیرد (Boeda 1995):
1- حجم سنگمادر به شکل دو سطح محدب نامتقارن است که در محل تقاطع این دو سطح، یک صفحه آنها را از یکدیگر جدا میکند (شکل 3).
2- دو سطح محدب از نظر عملکرد به یکدیگر وابستهاند (ارتباط سلسله مراتبی126 دارند): یکی برداشتههای مشخص و ازپیشتعیینشده تولید میکند و دیگری سکوی ضربه برای تولید برداشتهها است. نقش این سطوح، نمیتواند جابهجا شود (شکل 4).
3- سطح تراشهبرداری127 به شکلی نگهداری میشود که تولیدات آن قابل پیشبینی باشند. ویژگی تکنیک ازپیشتعیینشدن شامل نگهداری و حفظ تحدب جانبی و انتهای بالایی128 است که نقش هدایتکننده را برای امواج ضربه در هر برداشته ازپیشتعیینشده دارد(شکل 5).
4- سطح شکست129 برداشتههای ازپیشتعیینشده موازی با صفحهی تقاطع دو سطح است(شکل 6).
5- سطح آمادهسازی سکوی ضربه به شکلی حفظ میشود که برداشتههای ازپیشتعیینکننده و ازپیشتعیینشده در جهت تولید برداشتهی نهایی عمل کنند. حفظ این سطح بستگی به روش انتخابی برای جدا کردن برداشتهی ازپیشتعیینشده دارد اما آنها همیشه یک ویژگی مشترک دارند: سطح سکوی ضربه در ارتباط با سطح تراشهبرداری جهتیابی میشود؛ بنابراین، خطی که توسط تقاطع این دو سطح ایجادشده عمود بر محور تراشهبرداریِ برداشتههای ازپیشتعیینشده است. این خط توسط تقاطع صفحات که لبه 130نامیده میشود، ایجاد میشود (شکل 7).
6- برای برداشتهبرداری لوالوا تنها یک فن استفاده میشود: ضربهی مستقیم با چکش سخت. ضربه بافاصلهی چند میلیمتر از لبه وارد میشود (به خود لبه وارد نمیشود). در نتیجه محور ضربه بر لبه باید عمود باشد(شکل 8).
3-2-2- فلیپ ونپیر:
ون پیر لوالوا را در دو دیدگاه پویا و ایستا بررسی میکند (Van peer 1995). از منظر دیدگاه پویا131، با استفاده از بازسازی توالی کاهش میتوان سنگمادرهایی را که بر اساس یک استراتژی مشابه ایجاد شدهاند را تفکیک کرد. به بیان دیگر شکل سنگمادر متأثر از روش کاهش بوده و مرتبط با مفهومی است که بر اساس آن کاهش یافته است. در واقع، سازماندهی، دقیقاً از زمان شروع کاهش اجرا میگردد؛ این مفهوم132 پیش از آغاز کاهش به گونهای عمل میکند که کاربرد هر یک از دو وجه قطعه سنگ133 تعیین شده است؛ بنابراین از همان ابتدا، ویژگیهای ساختاری سنگمادر نامتقارن، مشخص است. اهمیت این مفهوم134 در رابطه با کارایی استراتژی این است که حجم موجود و قابل استفاده از هر کدام برای تولید محصول نهایی، در سراسر کاهش به یک اندازه باقی بماند. ساختار نهایی سطح زیرین سنگمادر یعنی سکوی ضربه در همان مراحل ابتدایی ایجاد میگردد. طی مراحل بعدی کاهش، سکوضربههای جانبی و سکوضربهی قسمت بالایی، گهگاه مجدداً اصلاح میشوند اما بر سکوضربهی قسمت پایینی در زمانی که تولید نهایی در آستانهی جدا شدن از سطح رویی سنگمادر است، اصلاحات قابلتوجهی اعمال میشود.
بازسازی سنگمادر نشان میدهد که تولید یک محصول نهایی در هر کاهش بیش از آنکه یک قانون باشد یک استثنا است (Van Peer 1992). تمامی بازسازیهای ونپیر نشان میدهند که تولیدات نهایی همواره از یک سکوضربهی مشابه و در همان سطح تراشهبرداری برداشت شدهاند؛ این تولیدات نهایی معمولاً حجم زیادی از سطح رویی را مصرف میکنند و همچنین پیش از جدا شدن آنها سکوی ضربه با دقت بازسازی میشود. این سطح تراشهبرداری، همان سطح جداکننده بین سطح رویی و زیری سنگمادر و یا موازی با آن است. مماس با این صفحه، تراشهبرداری اتفاق نمیافتد زیرا با توجه به مفهوم حجمی لوالوا، حجم سنگمادر برای تولید تراشه محدودتر از آن است که اجازهی اینگونه برداشت را بدهد.
تولیدات نهایی تقریباً بیش از نیمی از سطح رویی قابلاستفاده را مصرف میکنند که این امر به شدت تعداد تولیداتی را که هر سطح میتواند تولید کند را محدود مینماید. ونپیر عنوان میکند که در طی بازسازیهایش نمونهای که در آن بیش از دو تولید نهایی به یک سطح اختصاص داشته باشد را مشاهده نکرده است(Van Peer 2010). درعینحال، اگر تولید نهایی بیشتری مد نظر است، سطح لوالوا باید دائماً نوسازی گردد. سطوح بعدی لوالوا نسبت به نخستین سطح سادهتر به دست میآیند. این نوسازیِ دائم سطح لوالوا که معمولاً به صورت طولی انجام میگیرد، منجر به کوچک شدن تدریجی سطح جداکننده135ی سطوح رویی و زیری میگردد.
بنابراین، اگر که تنها تولیدات نهایی را در نظر بگیریم، استراتژی کاهش لوالوا بهینگی کمی دارد. از دلایل این محدودیت (با توجه به مفهوم حجمی) کمتر بودن فضای تراشهبرداری به نسبت سطح سکوی ضربه و مصرف عمدهی حجم قابل بهرهبرداری برداشت تراشه به وسیلهی تولید نهایی است.
اما در رویکرد ایستا136، سنگمادرها در شرایط کنونیِ کاهشیافتهشان نگریسته میشوند، سنگمادرها ویژگیهای مشترکی دارند به نوعی که در رابطه با آنها میتوان از اصطلاح همگونسازی137 در سطح برون و درون مجموعهای استفاده کرد. بیشترین آمادهسازی بر قسمتهای انتهای پایینی138 و انتهای بالایی139 صورت میگیرد. کاربرد ویژهی این سکوضربهها در ثابت ماندن زاویهی آنها نمایان است. معمولاً این زوایا در قسمت انتهای بالایی حدود 50 و در قسمت انتهای پایینی حدود 60 درجه هستند. سکوی ضربه معمولاً مجدداً اصلاحشده که نهایتاً منجر به ایجاد انواع سکوی ضربهی آماده سازی شده بر تراشههای لوالوا میگردد؛ از نظر فنی، این امر نیازمند جهت، نیروی ضربه و حالت قرارگیری خاصی از سنگمادر است به این معنا که سکو ضربهی آمادهسازی شده از ویژگیهای ضروری و فنی محصول نهایی است.
بر خلاف قسمتهای انتهای پایینی و انتهای بالایی، قسمتهای جانبی140 ویژگیهای متنوعتری دارند. آنها گاهی آمادهسازی دارند و گاهی ندارند. زاویه آنها نیز طیفی بسیار متنوع از بسیار تند تا 90 درجه را دربر میگیرد. از دیدگاه کاهشی141 به نظر میرسد که آمادهسازی این قسمتها در ابتدای توالی صورت گرفته و اصلاحات بعدی بر روی آنها کمتر صورت گرفته است.
3-2-3- مقایسه مفهوم حجمی دیسکی و لوالوا:
در هردو مفهوم دیسکی و لوالوا، سنگمادر دو سطح نامتقارن و محدب دارد که صفحهای آن دو را از هم جدا میکند (صفحهی تقاطع) (شکل 8). در مفهوم دیسکی، یک وجه از نظر عملکرد وابسته به وجه دیگر نیست؛ در اینجا نیز یکی سطح تراشهبرداری و دیگری سکوی ضربه است، ولی نقش آنها در یک توالی میتواند جابهجا شود. از طرف دیگر، در سنگمادر لوالوا دو سطح از نظر عملکرد به هم وابستهاند (ارتباط سلسله مراتبی دارند): یکی تولید برداشتههای محدود و متنوع «ازپیشتعیینشده» کرده و دیگری نقش سکوی ضربه را دارد و در یک توالی تولید نقش دو سطح قابل جابهجایی نیست (شکل 8).
هم چنین در هر دو مفهوم، سطح تراشهبرداری برای تولیدات ویژهی ازپیشتعیینشده حفظ میشود؛ در مفهوم دیسکی، یکی از معیارهای فنی ازپیشتعیینکردن نگهداری تحدب پیرامونی است که این تحدب کلی برای کنترل جداسازی انتهای بالایی و قسمت جانبی برداشتههای ازپیشتعیینشده است. در لوالوا، شاخصههای فنی ازپیشتعیینکردن، شامل نگهداری تحدب جانبی و قسمت بالایی است که نقش یک هدایتگر موج ضربه برای برداشتهی ازپیشتعیینشده، دارا است.
در مفهوم دیسکی، صفحهی شکست برداشتههای ازپیشتعیینشده و ازپیشتعیینکننده نسبت به صفحهی تقاطع دو سطح زاویه داشته و در مفهوم لوالوا سطح شکست برداشتههای ازپیشتعیینشده موازی با صفحهی تقاطع دو سطح است(شکل 9).
مفهوم دیسکی، به دلیل وجود ویژگیهای فنی، اجازهی تولید تعدادی برداشتهی ازپیشتعیینشده را به صورت پیوسته میدهد و بر خلاف لوالوا که پس از تولید تعدادی برداشته نیازمند بازسازی دوبارهی این ویژگیها است، فن دیسکی اجازهی بهرهبرداری پیدرپی از سنگمادر بدون بازسازی مجدد را میدهد. حجم قابل بهرهبرداری سنگمادر دیسکی برابر با حجم سنگمادر است. این گنجایش بهرهبرداری در تقابل با سنگمادر لوالوا است و میتوان گفت که تراشهبرداری دیسکی تراشهبرداری از حجم است درحالیکه تراشهبرداری لوالوا، تراشهبرداری از سطح است.
3-3- روش
3-3-1- اریک بوئدا: روشهای مختلف لوالوا را به دو صورت کمی و کیفی بیان میکند(Boeda 1995):
کمی: بر این اساس، فن لوالوا به دو گروه بزرگ تقسیم میشود.
-روش ترجیحی142: در این روش تنها یک برداشته از سطح آمادهسازی شده تولید میشود. اگر بنا باشد که برداشتهی دیگری تولید شود، هم سطح برداشتهبرداری و هم سکوی ضربه باید مجدداً آمادهسازی شوند(شکل 8).
-روش متناوب143: در این روش از یک سطح تراشهبرداری، چندین برداشته ایجاد میشود. در برداشتههای
